داستان گلادیاتورها و کلیزیوم

  کاربر گرامی!

 جهت حمایت وبهبود کیفیت سایت بر روی یکی از تبلیغات انگلیسی بالا کلیک نمائید.
======================================   

روم باستان معروف به کشتار حیوان گونه گلادیاتورهاست. این کشتار بیرحمانه بیش از شش قرن به طول انجامید. امپراطوران روم از بوی خون انسان های بی گناه لذت می بردند. حتی شنیدن آن نیز مشمئز کننده است. امپراطوران روم بزرگترین و مقتدرترین امپراطوری را از دوران قبل از میلاد داشته اند.
    شاید تا کنون نام اسپارتاکوس، سردار بزرگ رومی را شنیده باشید. گلادیاتوری که در برابر ظلم و ستم حاکمان روم ایستادگی کرد و بعد از سه سال مبارزه بالاخره شکست خورد و بعد از جنگ در میدان نبرد به صلیب کشیده شد. نمایش نبرد گلادیاتورها یا موانرا یکی از شورانگیزترین و مفرح ترین نمایشهایی بوده که امپراطوران رومی و همچنین مردم روم باستان نظاره گر آن می شدند. آنان بردگان را به جان هم می انداختند و می خندیدند. شاید این دو برده صمیمی هم بودند اما دستور چنین بود یا باید کشت یا کشته شد. برده ای که زنده می ماند در نهایت بایک شیر درنده و یا یک گاو وحشی می جنگید، بالاخره مرگ فجیع در انتظارشان بود. حال چه به دست یکدیگر کشته می شدند چه در پنجه های یک حیوان درنده. حتی ملکه ها نیز یکی از تفریحاتشان تماشای صحنه جان دادن یک برده بود.
    
    گلایاتورها
    
    گلایاتورها افرادی بودند که با حکومت مخالفت می کردند و برعلیه ظلم و جور حاکمان ظالم می جنگیدند و یا برده هایی بودند که در جنگهای مختلف اسیر می شدند و وقتی دستگیر می شدند بازیچه دست حاکمان می شدند و با آنان مانند حیوان رفتار می نمودند. گلادیاتورها را همچون برده ها در بازارها خرید و فروش می کردند. شاید در میان برده ها یک فرد سرشناس و اشرافزاده نیز بود. به هر جهت رفتارشان تغییر نمی نکرد. صاحبان گلادیاتور مسئول تمرین دادن گلادیاتورهای تازه کار بودند. یک گلادیاتور خوش اندام و قوی بنیه به اندازه وزنش ارزش طلا داشت. در گوشه گوشه شهر روم بازارهای برده فروشان دیده می شد و همچنین میادین موقتی ترتیب می دادند و دور میدان با داربستهای چوبی نیمکت درست می کردند تا جایگاهی برای تماشاچیان و نمایش جدال گلادیاتورها را در آن جا برگزار می کنند. بعد از پایان نمایش نیز داربستها را برمی داشتند. کم کم تعداد تماشاچیان و مشتاقان تماشای نبرد خونین بردگان بی گناه افزایش یافت. در نتیجه در سال ۶۵ قبل از میلاد تصمیم به ساخت یک آمفی تئاتر سنگی در پمپی یکی از ایالات ایتالیا گرفتند.
    این مکان را به صورت مدور ساختند تا همه تماشاچیان بتوانند بر میدان نبرد تسلط داشته باشند. همچنین میدان نبرد به نحوی بود که گلادیاتورها جایی برای پناه گرفتن و قایم شدن نداشته باشند. دیوارهای این آمفی تئاتر از سنگ بود. البته این آمفی تئاتر و دیگر میادین مخصوص نمایش که با چوب ساخته شده بود، جوابگوی نمایشهای پرشکوه و مجلل امپراطوران ستمگر روم نبود. وسپاسین افسر ارشد در سال ۶۹ بعد از میلاد طی جنگها و فتوحات به مقام امپراطوری رسید. او برای برقراری نمایشهای پرشکوه دستور به ساخت بزرگترین آمفی تئاتر زمان خود را داد. به این ترتیب اولین پایه های کلیزیوم در روم بنا شد. نام کلیزیوم را از مجسمه های برنزی به نام کلوسال نروداموس آرولیس گرفتند که این مجسمه بسیار عظیم یکی از خدایان رومیان بوده و نیزه ای در دست داشته و در نزدیکی محل ساخت کلیزیوم بوده است.
    
    ساخت کلیزیوم
    
    

زمینی در ابعاد ۱۹۰ در ۱۵۵ متر را به صورت تقریبا" بیضی در نظر گرفتند و شروع به ساخت کردند. ساخت این آمفی تئاتر ۱۰ سال به طول انجامید که همزمان با حکومت پسر دومش دومیتیانوس بود. این ساختمان در چهار طبقه به ارتفاع ۵۷ متر بناشد. این ساختمان دارای ستونها، راه پله ها و پنجره های متعددی بود. سطح کلیزیوم حدود ۲/۴ هکتار بود و بیش از ۵۵۰۰۰ نفر تماشاچی را در خود جای می داد.
    کلیزیوم مسقف نبود و در فصل تابستان برای ایجاد سایه و به دور ماندن از اشعه گرم آفتاب، بر سقف آن پارچه ای بسیار بزرگ پهن می کردند تا بر سر مردم سایه بیفتد. البته رنگ پارچه روشن بود تا فضای میدان تاریک نباشد. کلیزیوم ۸۰ درب ورودی داشت که در طبقه هم کف با زمین، مردم می توانستند از جایگاههای مخصوص نزدیک دربهای ورودی بلیط تهیه کنند و وارد کلیزیوم شوند. دو درب مخصوص ورود امپراطور و بزرگان و دو درب برای گلادیاتورهای جنگنده بود. امپراطور و اشرافزادگان وارد ساختمان می شدند و از راهروهای اختصاصی به محل مخصوص خود می رسیدند. طبقات بالاتر که دید بهتری به میدان جنگ داشت ویژه بزرگان و امپرطور بود.
    
    
    مشخصات مکان
    
    پله هایی برای عبور مردم عادی و رسیدن به کنار نیمکتهایشان تعبیه شد. حتی جنس نیمکتها بر اساس رتبه و مقام بود. نیمکتهای چوبی برای مردم عادی و نیمکتهای مخملی و راحت برای اشرف زادگان و مبلهای بزرگ و مجلل برای امپراطور و ملکه ساخته شد. البته باید متذکر شویم که در اوایل سالهای ساخت کلیزیوم، درون میدان پر از آب بود و کشتیهای نمایشی در آن با هم می جنگیدند و هنرنمایی می کردند. این نمایشها برای پرکردن اوقات فراغت امپراطور بود. اما کم کم متوجه شدند آب دادن میدان پایه های بنا را فرسایش می دهد. لذا آب آن را خشک کردند و محلی برای جنگیدن گلادیاتورها آماده نمودند.
    امپراطور روم نیز از دیدن صحنه های خونین جنگ تن به تن برده ها بیشتر لذت می برد تا نمایش کشتیها. البته بعضی از تاریخ دانان وجود آب درون میدان کلیزیوم را تایید نمی کنند. به هر صورت مشخص نیست آیا آب درون میدان بوده یا نه. دیواره کلیزیوم با مرمر سفید پوشش داده شده بود. سبک معماری این بنا مانند آمفی تئاترهای روم باستان بود.
    در طبقه زیرزمین کلیزیوم مکانهایی برای نگهداری حیوانات وحشی و همچنین برده ترتیب داده شده بود. اهرمها و چرخ دنده هایی تعبیه شده بود تا دربهای قفسهای حیوانات به موقع باز شود و حیوانات از قفس بیرون بیایند. مکانیزم درون ساختمان کلیزیوم بسیار شگفت انگیز و در حد خود مدرن بود. از آن پس همه نمایشهای امپراطوری در کلیزیوم برگزار می شد. جشنهای عروسی، تاجگذاری، تولدها و سرگرمیها در این آمفی تئاتر برگزار می شد و با به خون کشیده شدن گلادیاتورها جشن امپراطور و مردم ایتالیا با شکوه تر و جالب تر می گشت.
    
    
    
    ورود حیوانات وحشی
    
    

با نواخته شدن شیپورهای مخصوص، ورود حیوانات وحشی و درنده و گرسنه اعلام می شد و درب مخصوص محل نگهداری حیوانات باز می شد. حیوانات را از آفریقای جنوبی می آوردند و همیشه گرسنه نگه می داشتند، تا کاملا" وحشی باشند. از طرف دیگر ۱۰ گلادیاتور بانیزه های مختلف از قبیل گرز، نیزه، شمشیر و تور از درب دیگر وارد می شدند. نبرد آغاز می شد. اگر گلادیاتورها حیوانات را از پا در می آوردند در مرحله بعد دو به دو گلادیاتور با نیزه وارد صحنه می شدند و شروع به جنگیدن می کردند. آنقدر می جنگیدند تا یکی از آنان از پا درآید. فردی که زنده می ماند در انتظار مردم بود، یعنی طرح و نقشه نوع مردن گلادیاتور به دست مردم بود. یا با حیوان درنده باید دست و پنجه نرم می کرد یا با همنوع خود آنقدر می جنگید تا بمیرد. همچنین هنگامی که گلادیاتور حریفش را زیر پا می گذاشت و حریفش نیمه جان می شد، به امپراطور نگاه می کرد، اگر امپراطور دست راستش را مشت می کرد و انگشت شستش را بسوی زمین نشانه می رفت، گلادیاتور حق داشت حریفش را با یک ضربه بکشد. اگر امپراطور انگشت شصتش را بسوی آسمان نشانه می رفت یعنی گلادیاتور نباید حریفش را از بین ببرد. بوی خون فضا را پرمی کرد. تماشاچیان به ویژه امپراطور مشتاقانه تماشامی کردند و لذت می بردند. زمانی برای استراحت و میل کردن خوراکیهای مختلف داده می شد. آنان از خوردن شرابها و مرغهای بریان در میان خون و اجساد لذت می بردند.
     ناگفته نماند که شرط بندی میان مردم رواج داشت. بردن و برنده شدن یک گلادیاتور برای افراد بسیار هیجان انگیز بود. حتی مردم همسر و دختر خودشان را سر شرط بندی می گذاشتند. البته بسیاری از تماشاچیان این نمایشهای وحشتناک زنان بودند. حدود ساعت ۷ بعداظهر نمایشهای کشتار گلادیاتورها به پایان می رسید. اجساد گلادیاتورها وسط میدان دیده می شد. دو نفر برای بردن اجساد وارد میدان می شدند. اگر گلادیاتوری نیمه جان و زخمی میان اجساد دیده می شد، یک سیخ داغ در مغزش فرو می کردند تا هر چه زودتر بمیرد. امپراطور از دیدن صحنه جان دادن او لذت می برد و به این ترتیب نمایش به پایان می رسید و همه جایگاه خود را ترک می کردند تا روزی دیگر و نمایش دیگر در آنجا شرکت کنند.
    هیچ گلادیاتوری در رختخوابش نمی مرد، بلکه همه گلادیاتورها، بی چون و چرا با فجیعترین وضعی یا به دست دوست و همنوع خود یا زیر پنجه های حیوانات وحشی جان می باختند. تخمین زده شده که در ایام افتتاح کلیزیوم بیش از ۵۰۰۰ گلادیاتور در طی ۱۰۰ روز به همراه ۱۰۰ حیوان در میدان کلیزیوم کشته شدند. در سال ۴۴۲ بعد از میلاد این ساختمان عظیم بر اثر زلزله آسیب دید. اما در سال ۵۲۳ بازسازی شد. این کشتار تا شش قرن بعد از میلاد ادامه داشت. کم کم حکومت امپراطوران رو به زوال رفت و رسومات کشتار گلادیاتورها کم رنگ شد.
    در قرن ۱۹ کلیزیوم بیش از حد رو به نابودی می رفت. بارانها و تغییرات آب و هوایی سبب گشته بود که این بنای زیبا فرسایش یابد. جالب اینجاست که درون میدان کلیزیوم، آنقدر گل های بزرگ و آبی روییده بود. همگان می گفتند زمین این میدان خون گلادیاتورها را بلعیده است که اکنون از زمین آن گلهای زیبا روییده شده است. اکنون تنها نیمی از آن ساختمان باقی مانده است و قسمتی از آن ویران شده. با این حال هنوز عظمت آن مشخص و قابل درک است و می توان فریادها و تشویش های مردم روم را تصور کرد. همه روزه صدها توریست برای دیدن این آمفی تئاتر باستانی و عظیم به روم سفر می کنند. با این حال که حدود دو هزاره از زمان ساخت این آمفی تئاتر می گذرد اما توجه هر بیننده ای را جلب می نماید و یک محل باستانی و تاریخی در روم می باشد. l

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.