اطاق های شکنجه؛ گزارشی از زندان های کنونی آمریکا
کاربر گرامی!
شکنجه های سربازان آمریکایی در زندان ابو غریب عراق که اخیرا بر ملا شد, بخشی از تاریخ طولانی مدت ظلم در اطاق های شکنجه در زندان های آمریکا می باشد. در واقع علاوه بر شکنجه, برخی از گاردهای زندان مستقمیا از زندان های ایالات متحده به زندان هایی فرستاده شده اند که در آن شکنجه های مشابهی بر روی اسیرانشان اعمال می شود.
الیزابت الکساندر که رئیس American Civil Liberties Union’s National Prisoner Project می باشد, دولت های ایالات متحده را به اتخاذ تاکتیک های شکنجه در زندان های آمریکا پیش از اینکه در افغانستان, عراق, گوآنتانامو بی کوبا به اجراء در بیاید, متهم نمود. وی به خبرنگاران گفت که " اگر به تصاویر زندان ابوغریب نگاه کنید, میتوانید آنها را با همان آزارهای رخ داده در زندان های آمریکا مقایسه کنید. تک تک آنها را."
" انتقال" فوق العاده ای هم وجود دارد. یعنی انتقال مخفیانه باصطلاح مظنونین به زندان های کشور های دیگر – از جمله مصر, اردن و سوریه – جاهایی که شکنجه های جسمی و روانی برای کسب اطلاعات و دور نگهداشتن افراد بازداشتی از هر گونه بازبینی قضایی, مورد استفاده قرار میگیرد. (USA below the radar: Secret flights to torture and ‘disappearance’” April 2006 Amnesty International)
اطاق های شکنجه آمریکا ضرورتا شامل اطاق های مرگ هم میشود. مطمئنا تهدید به اعدام از طریق سال ها آویزان کردن یک فرد بطور وارونه , شکنجه محسوب میشود. درست در همین ماه, در San Quentin – جایی که تعداد 650 نفر زندانی در انتظار مرگ هستند – یکی از زندانیان محکوم به مرگ به خودکشی دست زد. (S.F. Chronicle, 12/2/06)
آمار منتشره از سوی Bureau of Justice Statistics در سال 2003 گزارش داد که از میان 3300 زندانی محکوم شده , محکومت به مرگ 267 تن آنها لغو شد ,60 درصد آنها زندانیان ایلی نویز بودند که فرماندار آن جای همه 155 زندانی محکوم به مرگ را, پس از آنکه از بیگناهی بیش از یک دوجین زندانی که به قتل رسیده بودند باخبر شد, تعویض نمود.
مطابق بررسی سرتاسری ای که توسطHayes و Rowan در سال 1988 بر روی 401 مورد خودکشی در زندان های ایالات متحده در سال 1986 صورت گرفت – یکی ار بزرگترین مطالعات در نوع خود – دوتن از هر سه نفری که دست به خودکشی زدند, کسانی بودند که در بخش کنترل نگهداری میشدند. در عرض سال 2005, تعداد 44 نفر فقط در زندان کالیفرنیا خود را کشتند, 70 درصد این خودکشی ها در بخش هایی که زندانیان را بطور انفرادی نگهمیداشتند, اتفاق افتاد (Thompson 2006).
از سال 1995 تا 2000, شماره کسانی که در بخش تنبیهی انفرادی بودند, 68 درصد افزایش یافت. رقمی که دوبرابر تعداد جمعیت زندانیان بطورکلی بود. تعداد عظیمی از حدود 80 هزار نفر زندانی ای که در انتظار دادگاه خود هستند, در بخش هایی که دارای کنترل حفاظتی بالایی است نگهداری میشوند. با زندانیان مانند حیوانات رفتار میشود.
وقایع بی پایان " مقابله با رفتار آزار دهنده در داخل خود زندان های آمریکا" در عرض یک تحقیق 4 ماهه برملا شد که اوج آن در یک گزارش ویدئویی بود به نام " شکنجه در زندان های وحشتناک آمریکا" که برای بی بی سی در بهار گذشته تولید شد.
" ابوغریب.... بطورساده صدور بدترین اعمال همین سیستم زندان های داخلی است که در تمام مدت صورت می گرفته است."Deborah Davies میگوید : " نگاه کردن بعضی از این ویدئوها وحشتناک است. شما متوجه میشوید که نه تنها یک شکنجه در حال انجام , بلکه افراطی ترین مورد آن را می بینید. شما شاهد مرگ یک مرد جوان هستید.... با سگ ترسانده شده, کثافات حیوانات بر روی آنها ریخته شده و با مواد شیمیایی سوزانده شده اند. آیا این چنین آزارهای بربر گونه در داخل زندان های ایالات متحده, اعمال وحشیانه ای را که در عراق به آن دست زده شده است, توصیف می کند؟
" در یک صحنه ترسناک, یک مرد لخت , بی حرکت , دیده میشود که توسط گارد زندان از سلول خود بیرون آورده میشود. آنها وی را به یک صندلی با ظاهر قرون وسطایی که << صندلی کنترل>> نامیده میشود, بستند. 16 ساعت بعد وی را رها کردند. و دوساعت بعد از آن, وی بر اثر دلمه خون جان سپرد. نوار از ایالت یوتا می آید – اما نوارهای دیگری هم از کنکتیکت, فلوریدا, تگزاس, آریزونا وجود دارند – بیش از 20 مورد مرگ زندانیان در چند سال اخیر گزارش شده است که بعد از نگهداری آنها در صندلی کنترل رخ داده است." سازمان عفو بین الملل برای ممنوعیت استفاده از این وسیله و استفاده از اسلحه تیزر که مسئول حداقل افزایش 70 مرگ بیشتر بوده است, فراخوان داد.
Frank Valdes شروع به نوشتن در روزنامه های محلی نمود تا فساد و ظلم مقامات زندان در فلوریدا را افشاء نماید. برای اینکه وی را به خفقان بکشانند, باندی از گاردهای زندان به داخل سلول وی یورش بردند, تقریبا تمام دنده های وی را شکستند و ریه وی را سوراخ کردند, طحال وی را با ضرباتی پاره کردند و سپس وی را به حال خود رها کردند تا بمیرد.
چندین گارد زندان بعدا به قتل وی متهم شدند, اما دادگاه آنها در شهر خودشان تشکیل شد, یعنی شهری که تقریبا همه برای 5 زندان که شهر را در حلقه خود دارد کار میکنند. رئیس هیئت ژوری خود در گذشته یکی از مقامات زندان بود. همه گاردها مبرا شدند و رئیس زندان ترفیع گرفت. وی اکنون مسئول همه زندان های فلوریدا میباشد.
Doug Piper کاپیتان زندان کمتر از یکسال پس از آنکه کوشید شورش فیلمبرداری شده در زندان را از طریق بستن در زندان سرکوب کند, دست به خودکشی زد. وی یادداشتی از خود بجای گذاشت که بر روی آن نوشته بود " مرا شغل کشت".
Donal Vodicka " مهر سکوت را شکست" و سپس کار , قدرت مالی, دوستان و اقوام خود را از دست داد. وی جلیقه ضد گلوله ای را پوشیده و در حالیکه اسلحه پرشده ای را حمل میکند با او در دوربین مصاحبه میشود. محل این مصاحبه معلوم نیست , زیرا وی بخاطر ترس از جان خود در حال فرار است.
حتی برخی از سیاستمداران نیز مورد هدف قرار گرفته اند بخاطر اینکه تقاضا نمودند مقررات سکوت مورد بررسی قرار گیرد, زیرا این مقررات از مقامات فاسد حمایت کرده و کسانی که سکوت را می شکنند قربانی میکند.
محققیق بریتانیایی نیز عکس های وحشتناکی را که توسط وکلای زندانیان گرفته شده بود, جمع آوری کرده اند. یکی از آنها پوست ور آمده کمر مردی را نشان می دهد. علت آن استفاده گاردهای زندان از اسپری فلفل به بزرگی کپسول گاز آتش نشانی بود که موجب سوخت درجه دوم در سرتاسر بدن زندانی گردیده بود.
باربارا کریستی در بخش " بحران سال 2006 زندان کالیفرنیا : آیا سیستم دیگر قابل کمک نیست؟" می نویسد: " این روزها فغان های هوشداردهنده ای در سرتاسر ایالت به گوش میرسد: تعداد زندانی بیش از 200 درصد ظرفیت زندان است ! نرخ بازگشت به جرم 70 درصد است ! گزارش های شوکه آور در مورد خشونت , آزار و غفلت ! در واقع هیچ برنامه تندرست سازی و آموزشی وجود ندارد ! سیستم زندان ها شامل شرایطی است که زندگی زندانی را تهدید می کند! این سخنان نه تنها فقط از سوی خانواده های زندانیان, بلکه از طرف خبرنگاران, سازمان هایی که زندان ها را زیر نظر دارند, مراکز تحقیقاتی دانشگاه و بسیاری از مدافعین رفورم در سیستم قضایی, زندان و عفو نیز به زبان آورده میشود."
ایالات متحده با 5000 زندان در سرتاسر کشور, دارای بالاترین رقم زندانی در دنیا است. چین با چهاربرابر جمعیت خود نسبت به ایالات متحده, 500 هزار نفر زندانی کمتر از ایالات متحده دارد. گزارش کاملا جدیدی تعداد زندانیان ایالات متحده را 7 میلیون ذکر می کند, یعنی یک نفر از هر 32 نفر بزرگسال.
گزارش “Confronting Confinement” که از سوی Commission on Safety and Abuse in America’s Prisons در سال 2006 منتشر شد میگوید " در عرض یک سال 5/13 میلیون نفر وقت خود را در زندان گذراندند و 95 درصد آنها به تدریج به جامعه بازگشتند.... رقم بالای بیماری و مریضی در میان زندانیان, به همراه عدم تأمین مالی برای بهداشت در زندان, زندانیان, کارکنان و مردم را در خطر انداخته است. در نتیجه فقر, استفاده از مواد مخدر و سال ها فقر بهداشتی, زندانیان به مثابه یک گروه, بطور متوسط کمتر از یک فرد آمریکایی معمولی سالم هستند. هرساله بیش از 5/1 میلیون نفر که دارای یک بیماری مسری خطرناک هستند, از زندان ها آزاد میشوند. حداقل 350 هزار زندانی دارای بیماری روانی جدی ای هستند."
دکتر Joe Goldenson در رابطه با درجه غفلت در زندان کالیفرنیا نوشت " زندان هایی با چهار یا پنج هزار نفر وجود دارند که دارای فقط دو و یا سه دکتر هستند." برخی از پزشکان با داشتن مجوزی کار می کنند که آنها را فقط محدود به کار در زندان مینماید, زیرا دارای عدم صلاحیت در فراهم ساختن مراقبت های پزشکی درکامیونیتی هستند.
برنامه رادیویی تمرکز بر زندان اخیرا گزارش داد که در طول 30 سال گذشته جمعیت زندان کالیفرنیا 800 درصد رشد داشته است و سیستم زندان از 12 زندان جرایم کوچک به 33 زندان با 173 هزار زندانی گسترش یافته است – این رقم میتواند با برشمردن آنهایی که در دوره تعلیق و یا در دیگر اشکال کنترل تنبهی هستند, حداقل به دو برابر افزایش یابد که شامل 11600 زن که 80 درصد آن مادر هستند میباشد. در Central California Women’s Facility – CCWF هر 8 نفر زن در یک سلول زندگی می کنند, سلول هایی که برای نگهداری 4 نفر ساخته شده است. این امر بخودی خود یک شکنجه است.
S.F. Chronicle در مطلبی در ماه مه سال گذشته تحت عنوان " نوزادان پشت میله های زندان" گزارش داد که بیش از 300 نوزاد امسال به دنیا خواهند آمد – تقریبا هر روز یک نوزاد – دولت دارد آماده میشود که اولین مهدکودک زندان را بگشاید.
Donna Willmott که در Legal Services for Prisoners with Children in San Fransiscoکار می کند گفت " فکر میکنم ما ایجاد آلترناتیوهای مبتنی بر کامیونیتی را در مقابل زندان های توده ای, به خودمان بدهکار هستیم تا مسئله نوزادان پشت میله های زندان مارا شوکه کند و نه اینکه منفعلمان نماید."
مادر جوانی تجربه زایمان خود را میخکوب شدن به تخت توصیف مینماید. وی به مشاور خود می گوید " روشن ترین خاطره ام تحقیر است" و " احساس زودگذر به آغوش کشیدن نوزادم" . " به مدت یکماه هر روز گریستم." مادوناها کجا هستند که از این نوزادن مراقبت کنند؟
زندانیان زن از نظر آماری کمتر به خشونت گرایش دارند, باحتمال زیاد قربانی آزار جنسی بوده اند و باحتمال بسیار زیادتر تنها والد کودکان خود هستند. آنچه که بر سر کودکان آنها می آید, هنوز حکم دیگری است از این سیستمی که از شکنجه شاد میشود.
برروی هم انباشتن زندانیان بیش از ظرفیت زندان باعث شده است که بسیاری از زندان ها در وضعیت مداوما "محبوس در سلول" گرداننده شوند. یعنی اینکه درصد " شوکه آور بالایی" از زندانیان در ساعات بخصوصی در سلول های خود محبوس میشوند. در این ساعت ها زندانیان از تراپی, زمان تفریحی, برنامه های آموزشی و دیگر خدمات محروم می شوند و فقط گاها بخاطر دوش گرفتن آزاد میشوند. زندان های کالیفرنیا با دوبرابر, سه برابر و در برخی موارد با پنج برابر ظرفیت خود اداره میشوند.
در High Desert State Prison at Susanville بیش از 17 هزار زندانی در محل هایی که برای خواب ساخته نشده اند, از جمله در راهروها و سالن های ورزشی میخوابند. 1500 نفر در تخت های سه طبقه میخوابند.در لوس آنجلس, ACLU طرح دعوایی نمود که یک قاضی ایالات متحده را به اصلاح " شرایط تقریبا غیر قابل صحبت" زندان های این کشور ترغیب کرد. زندان هایی که در آن 60 نفر در سلول هایی که برای 20 نفر ساخته شده بود, نگهداری می شدند و زندانیان باید به نوبت می ایستادند زیرا فضایی برای نشستن و یا خوابیدن در آن نبود. در واقع 62 درصد از زندانیان محکوم به جرمی نشده بودند.
زندانی کردن فقط مربوط به بردگی کار و پیچیدگی صنعت زندان نیست. اکثریت عظیمی از زندانیان در شرایط شکنجه آوری برای سود و برای کنترل اجتماعی و عمومی به همراه کنترل اقتصادی, قومی یا " نژادی" انباشته میشوند (فقط یک نژاد انسانی وجود دارد). اما برتری طبقاتی و برتری نژاد سفید هنوز زنده است. حذف نمودن سال های مثمرتولید بودن زندانیان جوان سیاه پوست, بازتولید را مسدود می کند, خانواده ها را تقسیم کرده و کامیونیتی های فقیر را داغان مینماید.
ایالات متحده سالانه بیش از 60 بیلیون دلار برای باصطلاح تأدیب خرج می کند. بین سال های 1995 و 2003 رشد یابنده ترین سن طبقه بندی شده زندانیان ایالتی و فدرال, سن 55 و یا پیرتر بود – با یک هزینه تخمین زده شده سالانه سه برابر بیشتراز هزینه زندانیان جوان تر: 69 هزار دلار در سال در مقایسه با 77/22000 دلار . برطبق آخرین گزارش ها, هزینه سالانه هر زندانی حدود 30000 دلار می باشد که با در نظر گرفتن تقسیم بندی زندانیان بر اساس نژاد و سن و سال, دو و یا سه برابر میشود.
در ماه ژوئن 2005 تعداد زندانیان 55 ساله و یا پیرتر در زندان های کالیفرنیا 6397 نفر بود. این زندان ها مجهز به برآوردن نیازهای بهداشتی آنها نیستند. اداره The California Legislative Analyst پیش بینی میکند که این رقم تا سال 2022 به تعداد 30200 نفر افزایش خواهد یافت. از آنجائیکه آنها دارای کمترین تعداد دستگیری و نرخ تکرار جنایات می باشند, چرا دولت این سالمندان که تقریبا هیچ خطری برای جامعه ندارند را آزاد نمی کند. دولت با انجام این کار می توانست در سال های 2003 الی 2004 مبلغ 9 میلیون دلار پس انداز کند!
در عوض, فرماندار آرنولد شوارتزنگر برای مقابله با انباشت زندان , قطعنامه ضرب العجلی را صادر کرد تا زندانیان به تأسیساتی در ایالات دیگر که بطور خصوصی اداره میشوند, منتقل شوند. کالیفرنیا آماده است تا کنترات های 3 تا 5 ساله برای 2200 تخت در زندان های خصوصی اوکلاهاما, ایندیانا, آریزونا و تنسی را امضاء نماید. علاوه بر آن, 19 ایالت دیگر که دارای رقمی در حدود 10000 تخت در بخش خصوصی و تأسیسات دولتی می باشند نیز تمایل خود را به جا دادن بزهکاران کالیفرنیا ابراز داشته اند. بدیهی است که زندانیان به احشامی تبدیل شده اند که هر کدامشان دهها هزار دلار ارزش دارند.
زندانیان دست به نقد صدها مایل از خانه های خود دورتر جا داده شده اند. فرستادن زندانیان به خارج از ایالت خود در واقع ملاقات خانواده ها و دوستان آنها را حذف می کند و آنها را در خطر آزار دوراز چشم قرار میدهد.
در حالیکه سیاستمداران عوامفریب بر پلاتفرم " به بندشان بکشید و کلید را به دور بیاندازید" کمپین می کنند و اکثر زندان ها برای تنبیه هستند, همه پرسی Zogby International که در ماه آوریل 2006 منتشر شد دریافته است که 87 درصد مردم آمریکا طرفدار خدمات تندرست سازی برای زندانیان هستند و مخالف فقط تنبیه می باشند. اما همانگونه که شما هم متوجه شده اید, سیاستمداران مدیون سرمایه دارانی هستند که کمپین های آنها را تأمین مالی می کنند, نه مردم .
به همین جهت گزارشاتی همچون “Confronting Confinement” از رفورم در سیستم زندان ها دفاع می کنند. همانگونه که جورج جکسون نوشت : " فاشیسم موقتا تحت ماسک رفورم پیروز شده است " من و بسیاری دیگر از بین بردن زندان ها و لغو حکم مرگ را تبلیغ و دفاع می کنیم. طبعتا سئوالی که اول از همه به ذهن میرسد این است : " پس خطر حنایتکاران چه میشود؟"
گذشته از این واقعیت که خطرناک ترین جنایتکاران در کاخ سفید هستند, مشهور است که تأسیسات بهداشت روانی ای وجود دارند که درمان انسانی را برای زندانیان بیماری که خطری برای جامعه محسوب میشوند, فراهم می سازند. ما باید دارو دسته کاپیتول هیل را هرچه زودتر دستگیر کنیم و آنها را در یکی از این تأسیسات نگهداریم.
بعد از غیرجنایی کردن مواد مخدر که بخاطر آن اکثرا مردم عادی به زندان کشیده شده اند, ما میتوانیم زندان ها را به نهادهای متعددی برای تراپی جسمی و روانی , تندرست سازی و آموزش تبدیل کنیم : از آن جمله بیمارستان ها, برنامه های مشاوره و درمان مواد مخدر , مدارس حرفه ای, کالج ها و دانشگاه ها . البته این امر به انقلاب نیاز دارد. اما همانگونه که جاناتان جکسون نوشت : " اگرکار بزرگی هست که باید انجام گیرد, هر چه زودتر شروع شود, زودتر هم به اتمام میرسد."
Kiilu Nyasha یک خبرنگار انقلابی است. وی در یاداشت خود نوشت : این گزارش فقط آغازی است در باره زندان های ایالات متحده. من مجبورشدم بسیاری از اطلاعاتی را که جمع آوری کرده ام, حذف نمایم. بنابراین , این نوشته فقط اولین بخش از یک سری از آنهاست که جمع و جور کرده ام. بخش دیگر بر روی تاریخچه زندان های ایالات متحده و طلوع صنعت زندان خواهد بود. امیدوارم که این سری گزارش , فراخوانی بیدارکننده برای عموم مردم باشد وهمچنین جنبشی باشد بر علیه رشد یک دولت پلیسی و فاشیسم
جهت حمایت وبهبود کیفیت سایت بر روی یکی از تبلیغات انگلیسی بالا کلیک نمائید.======================================