ملک قربانی: می خواهم سنگسار شوم!
شمامه (ملک) قربانی، زنی که به اتهام زنای محصنه در زندان به سر می برد و پرونده اش در دادگاه تجدید نظر ارومیه در حال بررسی مجدد است، وکلای مدافع داوطلب خود را عزل کرد.
این در حالی است که الهام فهیمی و محمد مصطفایی وکلای داوطلب شمامه پس از برگزاری نخستین جلسه دادگاه تجدید نظر از روند دادگاه ابراز رضایت کردند و امیدوار بودند که در جلسات بعدی با دفاع قانونی خود بتوانند شمامه را از سنگسار نجات دهند.
وکلای شمامه در اثنای پیگیری زمان جلسه بعدی دادگاه، از طریق مقامات قضایی منطقه مطلع شدند که وی آنها را از وکالت عزل کرده است.
پدر شمامه در گفت و گوی تلفنی با خبرنگار میدان در این باره می گوید: بله شمامه آنها را عزل کرده است، زیرا در دادگاه نشان دادند که علیه داماد و پسرم حرف می زنند.
این در حالی است که محمد، شوهر شمامه و کامران، برادر وی، در شب حادثه مراد، مردی را که شمامه متهم است با وی ارتباط نامشروع داشته، در پشت بام منزل با ضربات متعدد چاقو به قتل می رسانند و شمامه را نیز تا حد مرگ مجروح می کنند، به طوری که وی، در حالت کاملا بیهوش در سی سی یو بستری می شود.
سخنان پدر شمامه بر بخشی از دفاعیات محمد مصطفایی در جلسه گذشته دادگاه اشاره دارد که بر اعتراف شمامه بر زنای محصنه برای نجات جان شوهر و برادرش از اتهام قتل نفس و قصاص تاکید داشت.
پدر شمامه با تاکید بر ضرورت آزادی محمد و کامران خاطرنشان می کند: انگار این وکلا از آن طرف (خانواده مقتول) پول گرفته اند. ما می خواهیم داماد و پسرم آزاد شوند. آنها بی گناهند و از ناموسشان دفاع کرده اند.
این پیرمرد کرد، که اهل روستاهای اطراف نقده است، در پاسخ به سوال خبرنگار میدان مبنی بر اینکه «خواست قلبی شما درباره ی دخترتان شمامه چیست؟» می گوید: او باید بمیرد. باید سنگسار شود. عامل فتنه هم اوست.
الهام فهیمی، وکیل دیگر شمامه در پی تماس تلفنی با وی، موافقت او را برای واگذاری مجدد وکالتش جلب می کند. اما فردای همان روز، شمامه با وی تماس می گیرد و چنین می گوید: «می دانم که شما خیلی خوب هستید و قصدتان نجات من است، اما من می خواهم سنگسار شوم. من می دانم گناه کرده ام و می خواهم سنگسار شوم.»
فهیمی تصریح می کند: به او گفتم قصد ما نجات تو به طور خاص نیست، ما می خواهیم این مجازات برداشته شود اما شمامه تاکید کرد: من می خواهم سنگسار شوم و این مسئله به کسی ربطی ندارد. اگر قرار است برادر و شوهرم بمیرند و من بمانم، حاضر نیستم.من دلیلی برای زنده بودن ندارم و حاضر نیستم زنده باشم.
شمامه بعد از جلسه نخست دادگاه تجدید نظر نیز در حالی که گریه می کرد، به فهیمی گفته بود: «اگر شما از من دفاع کنید و نجاتم دهید، بیرون که بیایم مرا می کشند یا اینکه مجبور می شوم خودم را بکشم.»
او ادامه می دهد: فکر می کنم تصمیم شمامه مبنی بر عزل ما و انتخاب سنگسار به جای زندگی، بر اثر فشار بیرونی است.
وی تاکید می کند: شمامه در طول دوران محکومیت با شوهرش ملاقات شرعی دارد و این دیدارها و گفت و گوهای احتمالی ای که در این میان در می گیرد، می تواند دلیلی بر ترس وی از بازگشت مجدد به زندگی عادی باشد.