ده نمکی: آخه جراتی که من دارم رو تو نداری!
هفتمین روز جشنواره فیلم فجر ، برخلاف شش روز گذشته که این رویداد روزهای نسبتا آرامی را پشت سرگذاشت و همه چیز برخلاف سالهای گذشته یکنواخت و کم حاشیه پیش میرفت، با حواشی بسیاری همراه بود.التهابی که از ساعت 2 بعداظهر تا 9 شب به طول انجامید. این حواشی که بیشتر حول محور دو فیلم نمایش داده شده در این روز یعنی دستهای خالی ساخته ابوالقاسم طالبی و مسعود دهنمکی میگذشت ، بعداظهر جمعه پرتلاطمی را در سینمای رسانهها(فلسطین) ایجاد کرد.
به گزارش خبرگزاری «انتخاب» به نقل از ایرانیوز، کنترل شدید و دقیق کارتهای اهالی رسانه و مطبوعات که در دو مرحله یعنی مقابل درب ورودی سینما و سپس درب ورودی سالن نمایش برقرار شد از همان نخستین دقایق ورود خبرنگاران به سینما فلسطین ، بوی روزی متفاوت را برای امروز سینما میداد. اقدامی قابل دفاع از سوی مسوولان سینما که اتفاقا باعث شد جا و فضای بهتری برای تماشای فیلمهای امروز ایجاد شود و افراد دارای کارت خبرنگاری راحتتر سر جاهای خود بنشینند و تلاشهای افرادبسیاری که میخواستند بدون کارت و یا با کارتهای دوستان و آشنایان خود وارد سالن شوند عقیم بماند.
اما این فقط یک سوی قضیه بود!. ممانعت از حضور افراد دارای کارت تصویربرداری به سالن چالشهای بسیاری را با مسوولان سالن ایجاد کرد. افراد معترض معتقد بودند که چرا یک عکاس و تصویربردار حق دیدن فیلم را نباید داشته باشد .
پرسشی که البته جای دفاع و انتقاد را توامان دارد. مساله دیگر آنکه آیا واقعا تمام افرادی که دارای کارت خبرنگاری هستند و میتوانند صندلیهای سالن را به اشغال خود در آورند واقعا خبرنگار و منتقد و داوران جنبی جشنواره هستند؟؟!
پرسشی که پاسخ آن فقط سه حرف است: خیر! . چراکه در طی این روزها - و البته این مورد فقط منحصر به این دوره از جشنواره نیست - افراد بسیاری را دیدهایم و میدانیم که مادر، خواهر، دوست، همسر و ... یکی از منتقدان، مسولان ریز و درشت ، هنرمندان و... هستند و به راحتی هم کارت دریافت کردهاند، بدون آنکه کوچکنرین ارتباطی با این حوزه داشته باشند و به راحتی هم قابل شناسایی هستند!
مورد دوم هنگامی آغاز شد که اهالی رسانه با نامزدها و کاندیداهای دریافت سیمرغ بر روی سایتهای خبری و بولتن جشنواره رو برو شدند. انتخابهایی که چندان به مذاق خیلیها خوش نیامد و البته در نشست خبری نخست امروز که شرح آن میرود هم سرباز کرد!
فیلم سینمایی "روز سوم" به کارگردانی محمدحسین لطیفی جز دو بخش بهترین تدوین و بهترین بازیگر زن نقش مکمل، در 12 رشته دیگر نامزد دریافت جایزه سیمرغ بلورین بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر شد. بعد از "روز سوم"، فیلمهای "خون بازی" رخشان بنی اعتماد و محسن عبدالوهاب با هشت مورد، "مینای شهر خاموش" امیرشهاب رضویان با هفت مورد و "پابرهنه در بهشت" بهرام توکلی با شش مورد، بیشترین تعداد نامزدی را دارند.
از نکات جالب فهرست امسال نامزدهای جشنواره فیلم فجر نامزدی باران کوثری برای دو فیلم "خون بازی" و "روز سوم" در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن است، به طوری که به نظر میرسد این بازیگر جوان در مقایسه با دو نامزد دیگر این بخش، رویا تیموریان برای "گوشواره" و پریوش نظریه برای "تکدرختها"، برای دریافت جایزه این بخش بخت بیشتری داشته باشد.
در این میان تعدادی از فیلمها که انتظار میرفت در بخش هایی نامزد دریافت جایزه شوند وجود ندارند یا صرفا در یکی دو رشته نامزد شدهاند .
در میان پنج فیلم نامزد بهترین کارگردانی، دو فیلم "پابرهنه در بهشت" و "اقلیما" در بخش بهترین فیلم نامزد نشدهاند. ضمن اینکه در بخش بهترین فیلمنامه، اعضا هیئت داوران تنها دو فیلمنامه "خون بازی" و "روز سوم" را شایسته نامزدی دانسته و معرفی کردهاند.
به هر حال با مستقر شدن افراد نشسته و ایستاده در سالن ، نمایش نخستین فیلم امروز آغاز شد در حالیکه نام ابوالقاسم طالبی با توجه به ساختههای قبلی او نوید دیدن فیلم چندان دلچسبی را نمیداد و سالن مثل روزهای قبل فقط به این دلیل مملو از تماشاگر بود که همه میخواستند برای فیلم بعدی یعنی اخراجیهای پر تبلیغات و بازیگر جایی گرفته باشند.
اما پس از دقایقی سکوت حاکم شدن بر سالن نشان میداد که ظاهرا پیش بینیها چندان درست از آب درنیامده است - چنانچه سر فیلم سنتوری داریوش مهرجویی و انتظار دیدن فیلمی خوب از این فیلمساز نیز اینطور شد - و فارغ از چند نکته، انصافا گامی رو به جلو در آثار این همکار مطبوعاتی بود. (و پدید آمدن یک استثنا در قاعدهای ارایه شده توسط یک فیلمساز . چرا که مسعود کیمیایی روزی گفته بود: من مخلص منتقدی هستم که فیلم نسازد!) . به هر حال طالبی اینبار فیلم به مراتب بهتری ساخته بود و حتی بهتر از چند فیلم دیگر در همین جشنواره.
و این نکته از آنجا مشخص میشود که کف زدنهای تمسخر آمیز - که به رسمی ناپسند میان همکاران مطبوعاتی برای مسخره کردن یک سکانس، اتفاق ، تفکر و ... در فیلمها، مبدل شده - نسبت چند فیلم دیگر از جمله اثر فریدون جیرانی کمتر بود . به هرحال فیلم به پایان رسید و نشستی آغاز شد که شاید جنجالیترین نشست خبری امسال لقب بگیرد.
نشست نقد و بررسی فیلم دستهای خالی٬ به کارگردانی ابولقاسم طالبی در حالی برگزار شد که عوامل تولید این فیلم ب بسمالله نسبت به عملکرد هیات داوران اعتراض شدیدی کردند!.
نشست نقد و بررسی این فیلم با حضور عوامل آن از جمله ابولقاسم طالبی: کارگردان٬نازنین مفخم:تدوین گر٬ مسعود رایگان و مریلا زارعی بازیگران برگزار شد.
در آغاز این نشست طالبی با دفاع از فیلم خود گفت: برای ساخت این فیلم زحمات بسیاری کشیدم ولی حق ما نبود که هیات داوران با این فیلم اینگونه برخورد کنند.
وی با بیان اینکه٬ مریلا زارعی و خسرو شکیبایی این حق را داشتند کاندیدای دریافت سیمرغ شوند افزود: مطمن هستم اگر نام من به عنوان کارگردان در شناسنامه این فیلم قرار نداشت اکثر عوامل فیلم «دستهای خالی» از جمله بازیگران این فیلم کاندیدا دریافت جایزه می شدند.
مریلا زارعی نیز در ادامه این نشست با اعتراض بسیار تند - و تا حدود زیادی غیر مودبانه و پرخاشگرانه - نسبت به عملکرد هیات داوران گفت: یک ضرب المثل است که می گویند سکوت علامت رضایت است اما اگر من در این جلسه سکوت بکنم احساس می کنم به خودم و همه عوامل تولید این فیلم ظلم شده است.
وی تصریح کرد: احساس می کنم اعضای هیات داوران یا بی سواد هستند و یا دشمنی دارند با آقای طالبی و گروهش و انتخاب آنها این موضوع را ثابت کرده است.
زارعی با اشاره به اینکه جوایز بسیاری را از جشنواره های مختلف دریافت کرده ام گفت: هیچ احتیاجی به سیمرغ و تقدیرنامه ندارم و در 13 سالی که در این عرصه فعالیت می کنم توانسته ام جوایز مختلقی را بدست آورم بنابراین اگر اعتراضی می کنم به این دلیل است که در انتخاب ها به ما ظلم شده است.
وی در ادامه اعتراضات خود یادآور شد: آخرین باری بود که در اینگونه جلسات شرکت می کنم و معتقدم این ناعدالتی ها در عرصه هنر باعث می شود ستارگان سینما به اجبار در سریال های نود شبی دیده شوند و خیلی از هنرمندان نیز خانه نشین شده و یا از زادگاه خود فراری شوند.
زارعی همچنی افزود:عجیب است این فیلم که تا روز گذشته به عنوان دومین فیلم پرمخاطب معرفی شده بود امروز در رده آخر قرار گرفته است.
با توجه به اینکه وقت این جلسه تمام شده بود و زمان نمایش فیلم «اخراجی ها» فرا رسیده بود اما عوامل تولید فیلم «دستهای خالی» هیج تمایلی به ترک جلسه را نداشته و اصرار داشتند به اعتراضات خود ادامه بدهند.
به هر حال همه رفتند جر ابوالقاسم طلبی که همچنان بر سر جای خود نشسته بود و وقتی از او خواسته شد که جایگاه را ترک کند که فیلم اخراجیها نمایش داده نشود با لحنی میان طنز و جدی گفت نمیرم بیرون چکار میخواهید بکنید! اصلا بروید پلیس خبر کنید! این مسعود دهنمکی تاحالا جاهای زیادی را به هم ریخته و من هم حالا میخواهم نمایش فیلم او را به هم بریزم، نمیتونم؟! که در این لحضه دهنمکی که در بالکن سالن نشسته بود فریاد کشید آخه جراتی که من دارم رو تو نداری! که در این لحظه طالبی گفت اینو راست میگه و جایگاه را ترک کرد!
در ادامه، فیلم جنجالی اخراجی ها به نمایش درآمد که درباره آن نکات بسیاری نقل محافل شده و مرز دروغ و واقعیت آن تا حدود زیادی مشخص نیست!
در ادامه، فیلم جنجالی اخراجی ها به نمایش درآمد که درباره آن نکات بسیاری نقل محافل شده و مرز دروغ و واقعیت آن تا حدود زیادی مشخص نیست! اینکه حدود 800 میلیون تا یک میلیارد هزینه این فیلم پربازیگر شد، اینکه پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران میشود، اینکه دهنمکی به فیلمسازان نشان داد که میتوان فیلمی ساخت که هم جذاب باشد و هم پر محتوی ، اینکه چند نفر فیلمساز کار ساخت این فیلم را انجام دادهاند اما توافق شده به اسم دهنمکی تمام شود ، اینکه 200 دقیقه فیلم گرفته شده تا 110 دقیقه از آن دربیاید، اینکه هیچ کدام از عوامل دستمزد نگرفتهاند اما به خاطر اینکه به نوعی کار با دهنمکی برایشان حاشیه امنیت ایجاد کند در این فیلم کار کردهاند و ... !.
فیلم اخراجی ها که تا نیمه اول آن و کمی هم بیشتر موجی از خنده را در سالن ایجاد کرده بود در نیمه دوم و با آغاز تحول های قابل پیش بینی و کلیشهای در شخصیتهای فیلم از نفس افتاد و سنگینی سالن نمایش نیز نشانی از این اتفاق بود. فیلمی که اما قطعا سیمرغ فیلم منتخب تماشاگران را به خاطر شوخیهای آن خواهد برد. فیلمی که معجونی از خوش رکاب، لیلی با من است، پیک نیک در میدان جنگ و سایر آثاری از این دست است.
فیلمی که جزو معدود آثاری در سینمای این است که با حضور شخص وزیر ارشاد سر صحنه آن ساخته شد ، فیلمی که به طور حتم اکران پر رونقی شاید نزدیک به فروش آتش بس را به مدد بازیگران آن داشته باشد اما بنابرشنیدهها چندان مورد تایید مدیران سینمایی کشور و همچنین سینماگران و مدیران انجمن سینمای دفاع مقدس هم نیست. فیلمی که شاید برای تبعات آتی آن باید به انتظار نشست.