یه خانم مدیر ۹۰ ساله
یه خانم مدیر 90 ساله
فلسفه زندگی، حرکت است
تا به حال چند نفر را دیده اید که پس از رسیدن به دهه ی ششم یا هفتم زندگی، همه چیز را برای خود تمام شده پنداشته و در مقابل هر فکر و پیشنهاد جدید از ته دل آهی می کشند و می گویند: از ما که گذشت، کاش زمانی که می توانستیم انجام می دادیم؟
تا به حال چند شعر در وصف رسیدن سن، به پنجاه و هفت شنیده اید؟
مه لقا ملاح، زن قدرتمندی است که مدیریّت را پس از بازنشستگی و در سن هشتاد سالگی آغاز کرده است و اینک در آستانه ی نود و یک سالگی هنوز ایستاده و همچنان پر اشتیاق از برنامه های در دست اقدامش برای آینده می گوید.
تشکّل تحت مدیریّت او"جمعیّت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست" است. جمعیّتی که در دهه ی اخیر حدود سیصد برنامه در زمینه ی محیط زیست انجام داده است. حجم و تاثیرگذاری برنامه های وی به گونه ای بوده است که به ملّاح لقب "مادر محیط زیست ایران" را داده اند. مادربزرگ او بی بی خانم استرآبادی، زن روشنفکری بوده که با وجود مقاومت های سنّت گرایان زمان مشروطه، توانسته نخستین مدرسه ی دخترانه در ایران را راه اندازی کند.
اودر مصاحبه ی سه ساعته اش، پر انرژی صحبت می کند، صحبت های او همه چیز را در برمی گیرد. جامعه شناسی، فرهنگ، محیط زیست، سیاست و ... هر چند به دلیل محدودیّت امکان آوردن همه ی مصاحبه ی او وجود ندارد، امّا باید اعتراف کنم که در طول مصاحبه برای نخستین بار در زندگی ام به اوغبطه خوردم. دیل کارنگی کتابی نوشته است با عنوان" پیر نشوید و رشد کنید" که به بیان سرگذشت کسانی می پردازد که بعد از 65 سالگی در زندگی خود دست به فعّالیّت های بزرگ زده اند. قطعاً اگر کارنگی امروز در ایران بود واین خانم قدرتمند را می دید برگ دیگری به صفحات این کتاب افزوده می شد.
*کمی از خودتان بگویید؟
- من مه لقا ملاح هستم. متولد سال 1294، کارمند بازنشسته دانشگاه تهران و آخرین سمتم نیز رییس کتابخانه روان شناسی دانشگاه بوده است. در حین کار، هم درس می خواندم و هم فعالیت اجتماعی می کردم. حدود 50 سال در زمینه حقوق زنان مطالعه کرده ام. چهار فرزند دارم که دو تا از آن ها مدرک دکترا و دو نفرشان مدرک مهندسی دارند.
پس از بازنشستگی در سال 74،جمعیّت، زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست را راه اندازی کردم که هم اکنون در 17 استان و 4 شهرستان شعبه دارد و بیش از 5 هزار نفر در سراسر کشور در آن عضویّت دارند.
*درباره فعّالیّت های این جمعیّت کمی توضیح دهید؟
- ما در طول فعّالیّت ها حدود 300 برنامه در زمینه محیط زیست انجام داده ایم امّا رویکرد اصلی ما آموزش بوده است. ما در مدارس کشور، انجمن دوستان زمین را تشکیل دادیم. سپس در طول سه سال، معلّمان 560 مدرسه را آموزش دادیم و از آن ها خواستیم تا این آموخته ها را به دانش آموزان منتقل کنند. سپس به سراغ دانشگاه ها رفتیم و از مسوولین آموزش عالی کشور خواستیم که برای همه رشته ها دو واحد اجباری محیط زیست اختصاص دهند که با ارایه آن به صورت اختیاری موافقت شد.
*شما در سن 90 سالگی بسیار فعّال و سرزنده هستید. چگونه توانستید انگیزه و انرژی خود را در این سطح حفظ کنید؟
- این به فلسفه ی زندگی هر کسی برمی گردد. برای من فلسفه ی زندگی حرکت است. شما اگر نیم ساعت، دست تان را حرکت ندهید، می بینید که خواب می رود و باید آن قدر آن را ماساژ دهید تا دوباره به سیستم بدنتان متصل شود. حتّی طبّ جدید می گوید که بیمار را زیاد نخوابانید و زمانی که به هوش آمد بلافاصله حرکتش دهید چرا که سلول زنده باید در حال حرکت باشد. برخلاف تصوّر عمومی، اخیراً تحقیقات نشان داده کسانی که بیشتر در حال خواب و استراحتند معمولاً زودتر از بقیه پیر و ناتوان می شوند.
*به نظر می رسد سن احساسی شما بسیار کمتر از سن شناسنامه تان باشد؟
- من هرگز 90 سالگی ام را باور نکرده ام و به لحاظ احساسی فکر می کنم که هر روز دارم جوان تر می شوم. بچه هایم به من می گویند تو هرگز نمی توانی روی صندلی یک جا بنشینی.
*تفاوت عمده ی زنان با مردان چیست؟
- ممکن است از لحاظ فیزیکی تفاوت هایی باشد امّا تمام کارهایی را که یک مرد می تواند انجام دهد از عهده ی زن هم برمی آید. حتّی امروز زنانی هستند که کارهایی مثل خلبانی و فضانوردی را که در گذشته کارهای مردانه محسوب می شدند، انجام می دهند. متاسفانه در ادبیّات ما، زنان بسیار تحقیر شده اند و حتی واژه ی"ضعیفه" به آن ها اطلاق شده است. یکی از مبارزات ما این بودکه به زنان بگوییم شما بسیار قدرتمند هستید و حتّی نوع غذایی که می خورید می تواند جنسیّت یک انسان دیگر را تعیین کند.
*فمینیسم یعنی چه؟
- سوال خوبی کردید. بعد از این که انقلاب صنعتی به وجود آمد و زنان وارد بازار کار شدند سازمان هایی تشکیل شدند تا بتوانند از حقوق زنان دفاع کنند. فیمنیسم اولیّه نوعی جدایی بین زن و مرد را القا می کرد و به برتری زنان معتقد بود. این در واقع واکنشی به قرن ها مردسالاری بود. اما از قرن 19 معنای فمینیسم تکامل یافت و به معنی برابری حقوق زن و مرد به کار رفت.
*مهم ترین معضل زیست محیطی کشور چیست؟
- آلودگی شدید هوا به ویژه در شهرهای بزرگ.
*فکر می کنید در کاری غیر از محیط زیست هم می توانید مدیر موفقی باشید؟
- برخی از افراد دانا مدیر هستند و از سنین پایین سعی دارند رهبری جریانات مختلف را بر عهده بگیرند. حتی وقتی به پسر بچه هایی که توی کوچه ها فوتبال بازی می کنند دقّّت می کنید می بینید که برخی از آن ها از ابتدا پیشقدم شده و تیم تشکیل می دهند و بعضی منتظر می مانند تا دیگران آن ها را به تیمشان دعوت کنند. آن ها که برای تشکیل تیم پیشقدم می شوند مدیران بالفطره اند. من هم از کودکی چنین شخصیتی داشتم و همیشه علاقه مند بودم که افرادی را دور هم جمع کنم و تیم تشکیل دهم. برای همین فکر می کنم اگر در زمینه دیگری هم کار می کردم می توانستم موفّق باشم.
*آخرین کاری که دوست دارید در زندگی انجام دهید چیست؟
- پاکسازی سواحل کشور به ویژه سواحل دریای مازندران
*آینده را چطور می بینید؟
- کسی که به تکامل معتقد باشد آینده را هیچ وقت ایستا نمی بیند. تکامل یعنی این که تمام گردونه طبیعت در حال تغییر است. جوان الان، جوان 20 ساله پیش نیست و جوان 20 سال آینده هم جوان الان نخواهد بود. برای همین من همیشه به آینده امیدوارم.
*موفّقیّت را چگونه تعریف می کنید؟
- موفّقیّت، به طور کلی رضایت خاطری است که موجودی از یک حرکتش داشته باشد. امّا من به موفّقیّت بسیار جزیی نگاه می کنم. یعنی همیشه بخش های مختلف کار را ارزیابی می کنم و می گویم در فلان قسمت موفّق بوده ایم و در فلان قسمت نیاز به کار بیشتری داریم. مثل دانش آموزی که کارنامه اش را دریافت می کند و می بیند در درس ریاضی نمره اش خوب است ولی مثلاً در علوم نیاز به مطالعه ی بیشتری دارد. به دلیل همین نوع نگرش، تعریف من از موفّقیّت و شکست بیشتر نسبی است.
*شیرین ترین خاطره از کارتان را تعریف کنید؟
- زمانی همراه با اعضای جمعیّت به یکی از فقیرترین روستاهای کشور رفته بودیم. پس از دو سه ساعت هیچ خانمی را در روستا ندیدیم. از یکی از اهالی پرسیدیم: پس خانم ها کجا هستند؟ با تعجّب پاسخ داد: خانم؟ مگر خانم ها هم می توانند از خانه بیرون بیایند؟ خلاصه به مدت هفت، هشت روز با مردان آن روستا صحبت کردیم تا جایی که بسیاری از آن ها به همسرانشان اجازه دادند که از خانه بیرون بیایند. به غیر از این، از ثروتمندان شهرهای اطراف کمک جمع کردیم و به مردم فقیر روستا دادیم، از سازمان منابع طبیعی استان برایشان درخت گرفتیم و کاشتیم. برای بچّه هایشان مهدکودک درست کردیم و شیوه صحیح جمع آوری زباله را به آن ها یاد دادیم. بعد از ده روز که ما آن جا بودیم چهره ی روستا کاملاً تغییر کرد.
*چه توصیّه ای برای خوانندگان دارید؟
- سعی کنند خودشان را بشناسند و با دیگران ارتباط برقرار کنند. توانمندی هایشان را باور کنند و در عین حال نارسایی هایشان را نیز بشناسند و بر آن ها مدیریّت کنند و نگذارند که نارسایی ها بر آن ها حکومت کنند.
به هم سنّ و سال های خودم نیز می گویم که با مسایل جدیدتر باید با عینک جدید نگریست و نباید این مسایل باعث ناراحتی آن ها شود. از همه خانم ها هم می خواهم که در خانه نمانند چرا که فضای خانه محدود است و انسان را تک بعدی و محدود بار می آورد و مانع پیشرفت می شود.