لولو خورخوره‌ای به نام قیمت بنزین!!

۱- باز هم فصل بودجه شد و مصوبه جدید دولت، مبنی بر جیره‌بندی بنزین برای سال آینده، بحث شیرین قیمت این فرآورده نفتی را باز کرد.

۲- اگر قیمت نفت خام را بشکه‌ای ۵۰ دلار فرض کنیم، با توجه به این که هر بشکه مواد نفتی، برابر ۱۵۹ لیتر است، قیمت هر لیتر نفت خام در حدود ۰.۳۲ دلار یا چیزی بیش از ۲۸۰ تومان خواهد شد.

یک سری مسائل هم بدیهی هستند. مثلاً در بازار جهانی، قیمت فرآورده پرارزشی مثل بنزین، اگر از قیمت نفت خام بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
پس عجیب نیست که گفته می‌شود قیمت هر لیتر بنزین وارداتی، بیش از ۴۰۰ تومان است.
در اروپا و آمریکا، قیمت گازوییل در حدود قیمت بنزین است. در اروپا به دلیل مالیات‌های کمتر گازوئیل، حدود ۱۰ درصد ارزان‌تر است و در آمریکا، چهار درصد گران‌تر

۳- حالا بگذارید چند محاسبه اقتصادی ساده را مرور کنیم
مطابق آمار رسمی، مصرف بنزین روزانه کشور در حدود ۷۳.۵ میلیون لیتر و مصرف گازوئیل نیز در حدود ۹۶ میلیون لیتر است. به این ترتیب با قیمت‌های ۸۰ تومانی بنزین و ۱۶ تومانی گازوئیل، هزینه‌ای که روزانه بابت این دو فرآورده پرداخته می‌شود برابر خواهد بود با:
(۱۶ تومان × ۹۶ میلیون)+(۸۰ تومان × ۷۴ میلیون) = ۷,۴۵۶ میلیون تومان
یا چیزی در حدود ۷.۵ میلیارد تومان. اگر این هزینه را در ۳۶۵ روز سال ضرب کنیم، به رقمی در حدود ۲۷۰۰ میلیارد تومان می‌رسیم یا به عبارتی حدود ۳ میلیارد دلار در سال
این یعنی از کل پولی که سالانه در ایران خرج می‌شود، ۳ میلیارد دلار آن بابت بنزین و گازوئیل هزینه می‌شود.

۴- سؤال: در ایران سالانه چقدر پول خرج می‌شود؟
با کمی اغماض، می‌توان این پرسش را معادل این یکی دانست: «تولید ناخالص داخلی ایران چقدر است؟»
«تولید ناخالص داخلی» این گونه تعریف می‌شود: «مجموع ارزش کالاها و خدماتی که در طول یک سال در یک کشور تولید شده‌اند»
خب، مطابق آمار (منبع را هم از کیهان آوردم که بعداً نگویند دارد جوسازی می‌کند) تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۰۵، حدود ۱۲۶ میلیارد دلار بوده و در سال ۲۰۰۶ نیز پیش‌بینی می‌شده که به حدود ۱۵۰ میلیارد دلار برسد.

۵- حالا رسیدیم به نقطه کلیدی بحث. سهم هزینه سوخت بنزین و گازوئیل از کل تولید ناخالص داخلی، تنها دو درصد است. سؤال این است که اگر قیمت بنزین و گازوییل را افزایش دهیم، چه تأثیری بر روی اقتصاد کشور می‌گذارد؟*
فرض کنیم که بنزین و گازوئیل را به جای قیمت‌های فعلی‌شان، به قیمت لیتری ۴۰۰ تومان بفروشیم. در این صورت و با فرض ثابت ماندن مصرف، هزینه سالانه این دو فرآورده برابر خواهد شد با:
(۹۶ میلیون + ۷۴ میلیون) × ۴۰۰ تومان × ۳۶۵ روز = ۲۴,۸۲۰ میلیارد تومان
یا به عبارتی ۲۷.۵ میلیارد دلار (یا چیزی در حدود ۱۸.۳ درصد تولید ناخالص داخلی سال ۲۰۰۶ کشور)

۶- من اقتصاد نخوانده‌ام و محاسبات تورم انتظاری را هم بلد نیستم. اما عقل سلیم حکم می‌کند که با این فرض‌ها (۵ برابر شدن قیمت بنزین و ۲۵ برابر شدن قیمت گازوییل) میانگین قیمت کالاها در کشور، نه تنها دو برابر نشود، که یک و نیم برابر هم نشود.
اما از طرف دیگر، با همین چند محاسبه ساده، متوجه می‌شوم ثابت نگه داشتن قیمت بنزین یا حتی افزایش ۵۰ درصدی قیمت آن نیز، نباید تأثیر چندانی بر نرخ تورم داشته باشد. مانند سال ۷۸ که قیمت بنزین، ۷۵ درصدافزایش داشت، اما تورم اقتصادی ما در همان سال، بسیار کمتر از سال‌های قبل بود. (منبع)
آقایان مجلس‌نشین و دولتمرد! منت ثابت نگه داشتن قیمت بنزین را سرمان می‌گذارید؟ ما را از لولو خورخوره «افزایش قیمت بنزین» می‌ترسانید!؟ این لولوخورخوره‌تان که بدجوری توی ذوق می‌زند!

* تبصره نخست: بنزین و گازوییل، کالای واسطه‌ای هستند و افزایش قیمتشان، باعث افزایش هزینه حمل و نقل؛ و افزایش هزینه حمل و نقل، باعث افزایش قیمت کالاها هم می‌شود. اما چند بار!؟ بعید می‌دانم که میانگین این تأثیر را بیش از ۳ بار بتوان دانست!
تبصره دوم: گفته می‌شود که چیزی در حدود یک سوم بنزین و نیمی! از گازوییل توزیعی در کشور، به خارج از مرزها قاچاق می‌شوند. با افزایش قیمت بنزین و گازوییل، حداقل این قاچاق قطع می‌شود و سهم بنزین و گازوییل، کمتر نیز خواهد شد

https://blog.behrang.net/archives/2007/01/1023.shtml

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.