حمایت از مشایی! کی گفته رقص اشکال داره؟!؟؟
+0
رأی دهید
-0
ماجرای انتشار فیلم منسوب به آقای اسفندیار رحیم مشایی، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و معاون رئیسجمهوری در برخی از سایتهای اینترنتی و عمده کردن آن در حد تحریک متدینان و بهره گیری از آن برای تامین اهداف خاص ، از جهات مختلف قابل بررسی و تامل است؛ که به جهت فرصت اندک به چند مورد آن اشاراتی مختصر خواهیم داشت:
اول : سفر " اسفندیار رحیم مشایی به ترکیه " به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری "برای شرکت در اجلاس گردشگری کشورهای اسلامی ، در همان زمان یعنی پانزده ماه پیش ، باحواشی خاصی پیوند خورد ورسانه ها متفاوت هر یک به انگیزه ای ، پوشش خبری وسیعی به آن دادند . اما ان زمان به نظر رسید مشکل یا سوء تفاهم حل شده و ماجرا فیصله یافته است .
اما انتشار قطعه هایی از فیلم منسوب به " مشایی" پس از پانزده ماه ، را نمی توان به باورمندی شدید جریان منتشر کننده به اصول دیانت و مهمات شریعت مربوط دانست ، و انتشار این فیلم را که به لحاظ حقوق اسلامی حتی اگر درست باشد ( (مصداق بارز اشاعه فحشاست اگر...) ) پس از گذشت پانزده ماه ، به دغدغه های شریعت دوستانه این عزیزان بازگرداند.
دوم : صرف نظر از اختلافی که در باب حرمت رقص بین فقها معاصر و سلف ملاحظه می شود و ازطرفی ادعاهای اقای مشایی برای رفع و رجوع آن و توجیه آن « برای گریزاز بدآموزی و.. ، دامن زدن به این ماجرا جز در قالب پروژه های سیاسی با .اهداف خاص نمی تواند بود.
این نکته قطعی است که کراهت نگاه به رقصنده و یاخود رقص ( بخوانید حرکات موزون ) قطعا به اندازه دروغ ، غیبت ، تهمت نیست.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل برمجاز کرد.
اهداف خاصی که تا پیش انتخابات اخیر ، رسیدن به چنین موقعیتی را بسیار دور از ذهن می دید .
تا انجا که به دلایل ویژه ای نتوانست در انتخابات ریاست جمهوری حتی به دور دوم راه یابد ، با سازماندهی و کارپی گیر و مال خود کردن نیروهای مرز نشین ، از تمام توان و توشه وعده خود بهره گرفت تا در مرحله نخست این انتخابات را در اذهان عمومی به رفراندمی برای موافقت یا مخالفت با احمدی نژاد تبدیل کند و در این امر موفق و از حامیان او معرفی می کرد. جریان پیروز در این مساله که بزرگترین گروه حامیان احمدی نژاد را متدینان نماز جمعه ای تشکیل می دهند کوشید با بیرون کشیدن پرونده ای از بایگانی متروک ، تاحدودی این هدف را تامین کند به جریان بیاندازد .
سوم: استفاده رقیبان احمدی نژاد از این مقوله دستمایه ها ، دست کم نشان گر مونیتور شدن تمام حرکات احمدی نژاد و مجموعه تحت امر اوست . و از طرفی مبین فهرست کردن سوژه های قابل پی گیری و از نگاهی روشن گر کار منسجم و برنامه ای این گروه برای تشدید رقابت و تسلط و انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور در همین دور آینده است .
و به نظر میرسد اگر رییس جمهور برای این موضوع چاره ای نیاندیشد ، رقبا با امتیازات خاصی که از آن خود کرده اند ، مشکل چندانی بری دستیابی به آن نداشته باشند .
الهم ال ان یقال
که با نگاهی به گذشته و حال و انتظارات وشکل ومقدار مناسبات تدبیری نوبسازیم.
" بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک راسقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم.
چهارم : باور بفرمایید نگارنده اقای مشایی را هنوز ندیده است . اما اینکه اورا فردی صریح یافته ام که که کمتر تیر در کمان حقه و دروغ میکند ، بین ظاهر و باطن او به سال نوری تفاوت نیست و حتی اگر اشتباهی کرده باشد نوعی رفع رجوع می کند
.
غلام همت دردی کشان یکرنگم
نه آن گروه که ازرق لباس ودل سیهند
پنجم : پرداختن به ضعفهای مردمان اگر راست باشد نشانه ضعف شخصیت ، سستی ایمان و هم همخانگی با ابلیس است و اگر دروغ و تهمت باشد ، نمادی از جهنم است > که
اگر کسانی چنین به حوزه مدیریت کلان کشور صعود کنند ، چون اخلاق ندارند ؛ آداب نمی دانند. و به هر قیمتی می خواهند رقیب را بی ابرو کنند و خود جای او بنشینند ، اگر شانس یاریشان کند و این کشور پر مبدئ و ابدائ و سرزمین عجایب به اندازه چند درصد ، افتخار نشستن برصندلی داغ را بیابند و با شگردهایی مثل تحریک احساسات مردم ( به صورت از قبل تمرین شده بازگردند یحسبون انهم یحسنون صنعا ، خسر الدنیا والاخره ذالک هوالخسران المبین .بر آن جابیگاه بنشسینند .) اگر وضع مردم بدتر نشود بهتر نخواهدشد
ششم : اگر اسفندیار رحیم مشایی که به گفته برخی در این ماهها تلاشهای خوبی درمحل ماموریتش انجام داده ، ضعفهایی هم داشته ،چنان نیست که دیگران اهل ادعا در رتبه ای اراستی و درستی و شایستگی اند . همه انقدر ضعف دارند که در دقیقه به تبعید درناکجا اباد تبعید شوند. پس بهتر است هر کسی عیب خود بیش از ضعف دیگران بیند .
" من از چه عاشقم ورند و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بی گنهند
" محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که بر سر هر بازار بماند

اول : سفر " اسفندیار رحیم مشایی به ترکیه " به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری "برای شرکت در اجلاس گردشگری کشورهای اسلامی ، در همان زمان یعنی پانزده ماه پیش ، باحواشی خاصی پیوند خورد ورسانه ها متفاوت هر یک به انگیزه ای ، پوشش خبری وسیعی به آن دادند . اما ان زمان به نظر رسید مشکل یا سوء تفاهم حل شده و ماجرا فیصله یافته است .
اما انتشار قطعه هایی از فیلم منسوب به " مشایی" پس از پانزده ماه ، را نمی توان به باورمندی شدید جریان منتشر کننده به اصول دیانت و مهمات شریعت مربوط دانست ، و انتشار این فیلم را که به لحاظ حقوق اسلامی حتی اگر درست باشد ( (مصداق بارز اشاعه فحشاست اگر...) ) پس از گذشت پانزده ماه ، به دغدغه های شریعت دوستانه این عزیزان بازگرداند.
دوم : صرف نظر از اختلافی که در باب حرمت رقص بین فقها معاصر و سلف ملاحظه می شود و ازطرفی ادعاهای اقای مشایی برای رفع و رجوع آن و توجیه آن « برای گریزاز بدآموزی و.. ، دامن زدن به این ماجرا جز در قالب پروژه های سیاسی با .اهداف خاص نمی تواند بود.
این نکته قطعی است که کراهت نگاه به رقصنده و یاخود رقص ( بخوانید حرکات موزون ) قطعا به اندازه دروغ ، غیبت ، تهمت نیست.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل برمجاز کرد.
اهداف خاصی که تا پیش انتخابات اخیر ، رسیدن به چنین موقعیتی را بسیار دور از ذهن می دید .
تا انجا که به دلایل ویژه ای نتوانست در انتخابات ریاست جمهوری حتی به دور دوم راه یابد ، با سازماندهی و کارپی گیر و مال خود کردن نیروهای مرز نشین ، از تمام توان و توشه وعده خود بهره گرفت تا در مرحله نخست این انتخابات را در اذهان عمومی به رفراندمی برای موافقت یا مخالفت با احمدی نژاد تبدیل کند و در این امر موفق و از حامیان او معرفی می کرد. جریان پیروز در این مساله که بزرگترین گروه حامیان احمدی نژاد را متدینان نماز جمعه ای تشکیل می دهند کوشید با بیرون کشیدن پرونده ای از بایگانی متروک ، تاحدودی این هدف را تامین کند به جریان بیاندازد .
سوم: استفاده رقیبان احمدی نژاد از این مقوله دستمایه ها ، دست کم نشان گر مونیتور شدن تمام حرکات احمدی نژاد و مجموعه تحت امر اوست . و از طرفی مبین فهرست کردن سوژه های قابل پی گیری و از نگاهی روشن گر کار منسجم و برنامه ای این گروه برای تشدید رقابت و تسلط و انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور در همین دور آینده است .
و به نظر میرسد اگر رییس جمهور برای این موضوع چاره ای نیاندیشد ، رقبا با امتیازات خاصی که از آن خود کرده اند ، مشکل چندانی بری دستیابی به آن نداشته باشند .
الهم ال ان یقال
که با نگاهی به گذشته و حال و انتظارات وشکل ومقدار مناسبات تدبیری نوبسازیم.
" بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک راسقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم.
چهارم : باور بفرمایید نگارنده اقای مشایی را هنوز ندیده است . اما اینکه اورا فردی صریح یافته ام که که کمتر تیر در کمان حقه و دروغ میکند ، بین ظاهر و باطن او به سال نوری تفاوت نیست و حتی اگر اشتباهی کرده باشد نوعی رفع رجوع می کند
.
غلام همت دردی کشان یکرنگم
نه آن گروه که ازرق لباس ودل سیهند
پنجم : پرداختن به ضعفهای مردمان اگر راست باشد نشانه ضعف شخصیت ، سستی ایمان و هم همخانگی با ابلیس است و اگر دروغ و تهمت باشد ، نمادی از جهنم است > که
اگر کسانی چنین به حوزه مدیریت کلان کشور صعود کنند ، چون اخلاق ندارند ؛ آداب نمی دانند. و به هر قیمتی می خواهند رقیب را بی ابرو کنند و خود جای او بنشینند ، اگر شانس یاریشان کند و این کشور پر مبدئ و ابدائ و سرزمین عجایب به اندازه چند درصد ، افتخار نشستن برصندلی داغ را بیابند و با شگردهایی مثل تحریک احساسات مردم ( به صورت از قبل تمرین شده بازگردند یحسبون انهم یحسنون صنعا ، خسر الدنیا والاخره ذالک هوالخسران المبین .بر آن جابیگاه بنشسینند .) اگر وضع مردم بدتر نشود بهتر نخواهدشد
ششم : اگر اسفندیار رحیم مشایی که به گفته برخی در این ماهها تلاشهای خوبی درمحل ماموریتش انجام داده ، ضعفهایی هم داشته ،چنان نیست که دیگران اهل ادعا در رتبه ای اراستی و درستی و شایستگی اند . همه انقدر ضعف دارند که در دقیقه به تبعید درناکجا اباد تبعید شوند. پس بهتر است هر کسی عیب خود بیش از ضعف دیگران بیند .
" من از چه عاشقم ورند و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بی گنهند
" محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که بر سر هر بازار بماند