اسلام در مدارس آلمان
دفتر نظارت بر نژادپرستی و خارجی ستیزی در اروپا به تازگی با انتشار گزارشی اعلام کرده است که، مسلمانان در اروپا به اشکال مختلف مورد بی عدالتی قرار می گیرند و شرایطی وجود دارد که آنها را برای دستیابی به کار و شرایط آموزشی برابر با دیگران محدود می کند.
در اروپا ۱۳ میلیون مسلمان زندگی می کنند |
در اروپا ۱۳ میلیون مسلمان زندگی می کنند؛ یعنی سه و نیم درصد جمعیت اروپا مسلمان است. در این گزارش (که در 19 دسامبر 2006 منتشر شد) همچنین آمده است که در آلمان تصویری منفی از اسلام وجود دارد.
انطباق دروس مدرسه با آداب مذهبی
پیروان دین اسلام در آلمان و مدارس آن به دلایل مختلف در این کشور موضوع بحث هستند. خشونت و کیفیت پائین آموزش در مدارس آلمان، برخورد ناعادلانه با دانش آموزان مسلمان وعدم شرکت دانش آموزان مسلمان در فعالیت های ورزشی و بعضی کلاسهای درس بهانه هائی هستند که موضوع اسلام را دوباره در رسانه های جمعی و یا در میان سیاستمداران طرح می کند.
من نمی توانم باور کنم که میل شنا کردن در دختران مسلمان وجود نداشته باشد، آنها یا از والدینشان می ترسند و یا اینکه این خواست را در خودشان سرکوب می کنند
|
در مدارس آلمان ۷۰۰ هزار دانش آموز مسلمان سرگرم تحصیل هستند. با اینکه این دانش آموزان از کشورهای مختلفی هستند اما بزرگترین گروه را مهاجرانی که از ترکیه آمده اند، تشکیل می دهند.
در مدارسی که تعداد دانش آموزان مسلمان مقید به رعایت تعالیم دینی زیاد است، برنامه های دسته جمعی، از جمله سفرهای گروهی دانش آموزان توسط مدرسه، با مشکل روبرو می شود و گاه به عدم برگزاری آنها می انجامد.
در آلمان یادگیری شنا در مقطع ابتدائی اجباری است اما آن دسته از خانواده های مسلمان که به قیود مذهبی به شدت پایبند هستند از حضور دخترانشان در کلاس شنای مدرسه جلوگیری می کنند و برای موجه جلوه دادن غیبت آنها از گواهی پزشک استفاده می کنند.
شرکت نکردن دانش آموزان در کلاس های آموزش روابط جنسی هم از دشواری های دیگر مدارس با دانش آموزان مسلمان است.
من نگران هستم که در این سفرها جوانها الکل بنوشند. البته از بچه های خودم اطمینان دارم اما اگر دیگران بنوشند نمی توان رفتارشان را پیش بینی کرد.
|
لازم به یادآوری است که این شرایط، همه دانش آموزان مسلمان را در بر نمی گیرد و بیشتر در میان خانواده هایی که از ترکیه مهاجرت کرده اند و اعتقادات سخت مذهبی دارند، دیده می شود.
"ولفگانگ مارتین" معلم مدرسه ابتدائی است. او می گوید: "عدم شرکت دانش آموزان مسلمان در برنامه های ورزشی جدائی میان بچه ها بوجود می آورد به خصوص در مدارس ابتدائی که هنوز بچه ها برای درک تفاوتهای مذهبی کم سن هستند. در ارتباط با نوع خوراک و اینکه بچه های مسلمان مثلا گوشت خوک نمی خورند به نوعی در میان بچه ها جا افتاده است چون در کودکستانها هم این موضوع وجود دارد. من نمی توانم باور کنم که میل شنا کردن در دختران مسلمان وجود نداشته باشد، آنها یا از والدینشان می ترسند و یا اینکه این خواست را در خودشان سرکوب می کنند."
موضوع دیگر شرکت نکردن دانش آموزان مسلمان در سفرهای جمعی مدارس است. این سفرها که بیشتر اوقات جنبه آموزشی هم دارند به نزدیکی فرهنگی جوانها به یکدیگر کمک می کند.
"زینب"، مادری مهاجر از ترکیه است که سه فرزند نوجوان دارد. او تاکنون برای فرستادن دو دختر خود به سفر همراه با مدرسه مقاومت کرده است: "من نگران هستم که در این سفرها جوانها الکل بنوشند. البته از بچه های خودم اطمینان دارم اما اگر دیگران بنوشند نمی توان رفتارشان را پیش بینی کرد. به علاوه نمی دانم وضعیت خواب آنها چطور است. تازه من هم که موافقت کنم پدرشان نمی گذارد."
این نوعی راحت طلبی دولت آلمان است که همه چیز را گردن اسلام بیاندازد. علت سفر نرفتن خیلی از بچه ها مسئله مالی است
|
تعدادی از مدارس آلمان برای حل این مشکل راه حل هائی پیدا کرده اند. مثلا والدین می توانند در این سفرها فرزندان خود را همراهی کنند و یا در جلساتی که قبل از سفر برگزار می شود به طور کامل در مورد جزئیات سفر به آنها توضیح داده می شود؛ طبیعی است در مورد خانواده هائی که سخت گیرتر هستند این شیوه ها موثر واقع نمی شود.
"گورکان قلتق "، پدر دو نوجوان است و نظر دیگری دارد: "این نوعی راحت طلبی دولت المان است که همه چیز را گردن اسلام بیاندازد. علت سفر نرفتن خیلی از بچه ها مسئله مالی است . پولی که خانواده ها برای این سفرها باید بپردازند کم نیست. مشکلات درسی بچه ها هم ربطی به اسلام ندارد به سطح آموزش خانواده ها بر می گردد. در خانواده هائی که والدین نمی توانند به فرزندانشان در انجام تکالیف مدرسه کمک کنند ممکن است بچه ها در مدرسه به مشکل بر خورد کنند."
تدریس اسلام در مدارس
از راه های دیگری که در آلمان برای غلبه بر مشکلات مدارس و دانش آموزان مسلمان اجرا شده است تدریس و آموزش اسلام در مدارس است. این طرح هنوز همه گیر نشده است اما بطور مثال در ۱۹ مدرسه ابتدائی در ایالت "نیدرزاکسن" درس قرآن داده می شود. کانون های اسلامی آلمان در سال ۱۹۸۰ خواهان تدریس اسلام در مدارس آلمان شدند.
در این مورد نظرات موافق و مخالف وجود دارد.
"باربارا اشنایدر" معلم دبیرستان، می گوید: " تدریس اسلام به زبان آلمانی باعث می شود که دانش آموزان مسلمان بدانند که تنها نیستند و در عین حال به بقیه دانش آموزان شانس شناخت اسلام را می دهد. این موضوع می تواند به تطابق مسلمانان با جامعه آلمانی هم - که از برنامه های دولت است - کمک کند."
"اشتفان"، ۱۸ سال دارد و از این موضوع عصبانی است و معتقد است که یا باید همه مذاهب مثل "بودائیسم" هم در مدارس درس داده شود و یا هیچکدام. او معتقد است که نباید حق ویژه ای برای اسلام قائل شد.
با شدت یافتن بحث ها در مورد اسلام در جامعه آلمان و مدارس، دولت این کشور تلاش هائی را برای شناخت مشکلات بوجود آمده آغاز کرده است.
به طور مثال دولت آلمان در سپتامبر سال 2006 کنفرانس اسلامی برگزار کرد و "ولفگانگ شوبله"، وزیر کشور آلمان، گفت "اسلام باید در آلمان به شکل بومی درآید چون بخشی از جامعه آلمانی است."
اما، اینکه این تلاش ها تا چه میزان بتواند مشکلات دانش آموزان مسلمان و مدرسه ها را حل کند و همین طور مسلمانان مقید به تعالیم مذهبی را به پذیرفتن شرایط آموزشی مدارس در آلمان متقاعد کند موضوعی است که پاسخ دادن به آن برای هیچکدام از طرفین آسان نیست.