صدام و ایرانیان: پایانی بر خاطرات و خطرات همسایه
![]() |
| هر نسلی از مردم ایران تصویری از رهبر سابق عراق در ذهن دارند، که فصل مشترک آن جنگ هشت ساله است |
صدام حسین تکریتی که پس از محاکمه ای طولانی با حکم اعدام رو به رو شد و این حکم در سحرگاه روز شنبه (30 دسامبر) سال ۲۰۰۶ میلادی به اجرا درآمد برای ایرانیان به علت به راه انداختن جنگ ویرانگر هشت ساله شناخته شده است اما این تنها تصویری نیست که از وی برای مردم ایران به جا مانده است.
هر نسلی از مردم ایران تصویری از رهبر سابق عراق در ذهن دارند، که فصل مشترک آن جنگ هشت ساله است.
نسلی از ایرانیان که دهه ۱۳۳۰ را به یاد می آوردند و تحولات همسایگان ایران در آن روزها را دنبال می کردند، "ملک فیصل" پادشاه وقت عراق را به خاطر دارند که روابط نزدیکی با خاندان پهلوی و دربار داشت.
روابط دربار ایران با عراق سلطنتی
در دوره سلطنت ملک فیصل محمدرضا شاه، با پادشاه عراق و حضور کشورهای ترکیه و پاکستان یک پیمان دفاع جمعی را به پیشنهاد ایالات متحده و حضور و حمایت بریتانیا تشکیل داده بود و روابط با بغداد دراوج خود قرار داشت.
|
|
دربار پهلوی چنان ملک فیصل را به خود نزدیک می دید که مقدمه ازدواج شهناز (دختر محمد رضا شاه) را با فیصل فراهم کرد. این وصلت گرچه حاصل نشد اما روابط ایران را به حکومت عراق و شخص فیصل بیش از گذشته ارتقا داد.
با قتل ملک فیصل و دیگر اعضای خاندان سلطنتی در شب ۲۳ تیر ۱۳۳۷هم به پیمان دفاعی مشترک ایران و عراق آسیب خورد و هم به روابط تهران و بغداد.
درمیان کودتاها و قتل های پی در پی بعدی که در عراق رخ می داد نام یک جوان بعثی که تعصب خاصی به قومیت و حزب اش داشت برای دربار ایران که با چشم های نگران روزهای خونین همسایه غربی اش را نظار می کرد، تکرار می شد: صدام حسین تکریتی.
محمد رضا شاه که حزب بعث و رییس آن صدام حسین را بانی قتل خاندان سلطنتی فیصل که دوستی نزدیکی با دربار و خاندان سلطنتی پهلوی داشتند، می دانست هرگز روابطی صمیمانه و گرم با صدام برقرار نکرد.
تنها دیدار شاه با صدام در جریان اجلاس سران کشورهای صادرکننده نفت "اوپک" بود که در الجزایر رخ داد. پس از آن نه صدام به تهران دعوت شد و نه شاه به عراق سفر کرد.
|
مهمترین سفر رسمی ایرانیان پس از روی کار آمدن صدام در عراق، دیدار فرح پهلوی از این کشور بود که در بهبوحه روزهای پیش از پروزی انقلاب اسلامی انجام شد.
صدام و آیت الله خمینی
پیش از آن در هنگامی که صدام رییس شورای انقلاب عراق بود، اخراج آیت الله خمینی از عراق که در تبعید در این کشور به سر می برد به تصویب شورای انقلاب عراق رسیده بود. حضور آیت الله خمینی که رهبر انقلاب مذهبی ایران بود صدام را از پیوستن شیعیان عراق به وی نگران کرده بود.
تلاش های دربار ایران که رابطه چندان گرمی هم با دولت عراق نداشت برای موافقت با حضور آیت الله خمینی در نجف راه به جایی نبرد. با اخراج آیت الله از عراق و عزیمت وی به فرانسه، انقلاب ایران شتابی گرفت که تصمیم صدام هم در لایه های زیرین آن برخلاف خواست وی نقش پیدا کرده بود.
در دوره ریاست جمهور "حسن البکر " در عراق که صدام معاون معاونت وی را بر عهده داشت روابط تهران و بغداد که از زمان قتل ملک فیصل تیره بود، اندکی عادی شده بود.
صدام و جنگ ایران و عراق
اما در روزهایی که آتش انقلاب در ایران شعله گرفته بود، صدام علیه رییس جمهور وقت دست به کودتای درون حزبی دست زد و از این پس رییس جمهور عراق شد و روزهای سرنوشت سازی و خونین را برای ایران و عراق رقم زد.
پس از سقوط حکومت سلطنتی درعراق، دولت هایی که با عمری کوتاه بر سر کار آمده بودند، روابطی به شدت تیره با ایران داشتند. خروج عراق از پیمان دفاعی با ایران و لغوعهدنامه ۱۹۷۳ مرزی را که درباره مالکیت مشترک ایران وعراق در شط العرب (اروند رود) بود درگیری های مرزی را افزایش داده بود.
|
تنش های مرزی ایران و عراق در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی چنان بالا گرفت که بر اساس اسناد سازمان ملل یک جنگ محدود تلقی می شود. در نتیجه درگیرهای وسیع مرزی ارتش دو کشور، ایران و عراق در دو نوبت مختلف به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کردند که نتیجه این شکایت ها وساطت شورای امنیت و قبول "آتش بس" بود.
ایران پس از این واقعه تحرکات عراق را در مرزها به شذت تحت کنترل داشت. محمد رضا شاه فکر حمله به ایران را از صدام بعید نمی دانست و از همین رو در مذاکره با ایالات متحده که برای خرید سلاح انجام می شد به خطر صدام برای منطقه و احتمال گسترش کمونیسم اشاره داشت.
پنج سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با میانجیگری الجزایر، ایران و عراق عهدنامه مشهور ۱۹۷۵ را به امضا رساندند که به اختلافات مرزی دو کشور پایان می داد. اما عمر این عهدنامه کوتاه بود.
مهمترین تصویر
شهریور سال۱۳۵۹ صدام در حالی که عهدنامه ۱۹۷۵را که به اختلافات دیرینه دو کشور پایان داده بود در دست داشت در تلویزیون دولتی عراق ظاهر شد و با پاره کردن عهدنامه زمینه حمله هوایی به ایران و آغاز جنگ هشت ساله را فراهم کرد.
از این تاریخ ایرانیان با چهره دیگری از صدام حسین رییس جمهور عراق روبه رو شدند و از میان رهبران جهان بیشتر اخبار مربوط به وی را می شنیدند که رادیو تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی عناوینی چون متجاوز، سرکوبگر، جنایتکار، را به وی نسبت می داد.
|
|
آروزی مرگ برای صدام حسین از همان ماه های اول جنگ با ایران در دیوار نوشته ها و شعارهای رسمی جا گرفت. در تریبون های رسمی مثل نماز جمعه، مراسم صبحگاه مدارس، کاروان های سربازان اعزامی به جبهه جنگ، مجلس شورای اسلامی هر بار که در تایید موضوعی سه بار الله اکبر گفته می شد، جمله "مرگ بر منافقین و صدام" هم در ادامه می آمد. این موضوع تا زمان حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به حکومت صدام حسین ادامه داشت.
خلع صدام از قدرت و نابودی وی به آرزوی بسیاری از ایرانیان که خانه و زندگی و عضوی از خانواده شان را در جریان جنگ از دست داده بودند، در سالهای دهه ۶۰ خورشیدی تبدیل شده بود.
زدودن غبار از خاطرات جنگ
از میان ایرانیانی که امروز با اعدام صدام حسین مخالفند چند گروه عمده تر از دیگران به نظر می رسند.
گروه اول شهروندانی هستند که گرچه معتقد به "جنایات" صدام در عراق اند اما اعتقاد داند که اعدام صدام سبب درونی تر شدن خشنونت های چند سال اخیر درعراق خواهد شد و از سوی دیگر به تحریک گروه های پیکار جوی حامی صدام و حزب بعث برای ادامه نا امنی و کشتار منجر می شود. راهکار این گروه زنده نگاه داشتن صدام به عنوان سمبل فرجام خشونت و قصاوت بود.
![]() |
|
در مقابل گروهی دیگر اعدام با طناب دار را برای صدام که اعمالش باعث کشتار صدها هزار نفر از مردم کشورش، ایران ، کویت شده است را مجازاتی مختصر عنوان می کنند و ادامه حبس را برای وی شایسته تر از مرگ می دانستند. یکی از مخالفان اعدام صدام می گوید که مرگ برای دیکتاتور عراق "هدیه" بود.
برای جمع دیگری نیز اعدام صدام حسین برگرفتن غبار از خاطرات و دردی است که دست کم نزدیک به دو دهه است که با آن دست و پنجه نرم می کنند. خانواده هایی که عزیزی از خود را در جنگ از دست داده اند یا این که با همسر و فرزندانی زندگی می کنند که آنها را روی صندلی چرخدار یا با عضوی مصنوعی می بینند که یادگار جنگ هشت ساله است. جنگی که نام صدام در ایران مترادف با آن است.
مرگ صدام هر نتیجه ای که در بر داشته باشد، تحقق یکی از خواست هایی است که از ماه های اول پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در شمار شعارهای اصلی حکومت و البته مردم جنگ زده درآمده بود.

