همفری دیفارست بوگارت در 25 دسامبر 1899 یا به گفتهای ژانویه 1900 در یک خانواده تحصیلکرده در نیویورک چشم به جهان گشود. او فرزند ارشد خانواده بود. پدرش بلمونت دیفارست بوگارت جراح آلمانی بود و مادرش ماد، ویراستاری یک مجله را بر عهده داشت و اصلیتش به انگلیسیهای با اصالت نسبت داده میشد. پدربزرگش کینگ ادوارد سوم بود. به هر صورت خون یک آلمانی و یک نجیبزاده انگلیسی در رگهای همفری جریان داشت. همفری در یک خانه مرفه زندگی میکرد و پرستار داشت زیرا مادرش بیشتر اوقات در حال نوشتن مطالب برای مطبوعات بود و حقوق خوبی میگرفت. او در سال، پنجاه هزار دلار دستمزد دریافت میکرد. همفری درباره کودکیاش در کتاب خاطرات خود نوشته بود که مادرش محبوبترین و دوستداشتنیترین موجود روی زمین بوده است. همفری صاحب دو برادر نیز شد اما متاسفانه مادر و پدرش رابطه خوبی با هم نداشتند و بیشتر مواقع که در خانه حضور داشتند با هم دعوا میکردند. بچهها از جمله همفری بااحساس گوشهایشان را با دست خود میگرفتند و زیر میز قایم میشدند و تنها پرستارشان بود که به داد آنها میرسید و به آنها محبت میکرد.
مدرسه شبانهروزی همفری به سن شش سالگی رسید و توسط پدرش به مدرسه ترینیتی یکی از بهترین مدارس نیویورک سپرده شد. او به طور شبانهروزی در مدرسه بود. همفری با موهای مجعد و لباسهای شیک همیشه مورد توجه همه قرار میگرفت. او بهترین لوازمالتحریر را داشت و خوشمزهترین غذاها را میخورد اما دلش میخواست در خانه بماند و در آغوش گرم مادر باشد. همفری به این ترتیب دوران کودکیاش را پشت سر گذاشت.
علاقه به تئاتر همفری به پیشنهاد پدرش برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به آکادمی فیلیپس رفت اما بعد از مدتی اخراج شد زیرا در کلاسها شرکت نمیکرد و نمرات بدی میگرفت چرا که به رشته پزشکی علاقه نداشت. همفری برای سرگرمی به ارتش در قسمت نیروی دریایی رفت. او در طول خدمت خود در جنگی شرکت نداشت اما بر اثر حمله یک نهنگ دچار جراحت شد و همین مسئله سبب ایجاد اختلال در راه رفتن و از دست دادن اعتماد به نفس او شد. جنگ جهانی اول به پایان رسیده بود او تصمیم گرفت برای آرزوهای خود کاری انجام دهد؛ لذا وارد سینما و تئاتر شد و در پشت صحنه به کار پرداخت و در تئاتر، نقشهای کوچکی را هم ایفا میکرد. او سبب ناامیدی پدرش شده بود. زیرا تحصیل در رشته پزشکی را رها کرده بود و به دنبال یک کار بیهوده از نظر پدرش رفته بود. از سال 1920 تا 1922 در کمپانی نمایش یکی از دوستانش ویلیام برادی به عنوان مدیر صحنه به فعالیت مشغول شد. او در سال 1930 با کمپانیFOX قراردادی بسته و برای اولین بار در یک فیلم کوتاه ده دقیقهای با (جان بلاندل) همبازی شد. همفری در همان دوران با هلن منکن) ازدواج کرد اما این ازدواج دوامی نداشت و پس از یک سال آنها از هم جدا شدند. مدتی بعد با (مری فیلیپس) آشنا شد و ازدواج کرد. متاسفانه این ازدواج هم پایان خوشی نداشت. مری همسر دوم همفری دائمالخمر بود و یک شب در حال دزدی و مستی توسط پلیس دستگیر شد و همفری نیز او را طلاق داد. بوگی که لقب همفری بود با بازی در فیلم (یک شیطان با زنان) جایگاه خود را در سینمای هالیوود محکم کرد. همفری علاقه زیادی به تماشا و بازی فوتبال داشت و بیشتر اوقات فراغت خود را در استادیومهای ورزشی میگذراند. بوگی در سال 1939 به ایفای نقش در قالب یک گانگستر در فیلم (فرشتگان آلوده صورت) پرداخت. قرارداد او با فاکس به پایان رسید و سپس با کمپانی برادران وارنر یک قرارداد طولانیمدت و موفقیتآمیزی را به امضا رساند. او تا سال 1940 در 28 فیلم ظاهر شد که اکثر آنها پلیسی و تنها دو موردش در ژانر وسترن بود. همفری با بازی در فیلم (شاهین مالت) در سال 1941 با تواناییهای خود توانست سینمای هالیوود را به تسخیر خود درآورد. بوگارت با آغاز جنگ جهانی دوم ایفاگر نقش انسانهایی شد که با انزوای خود ضامن آزادی دیگران میشوند. او با کلاه و بارانی بلند خود و یک سیگار به گوشه لب جزو محبوبترین هنرپیشههای هالیوودی محسوب شد. (کازابلانکا) نیز از جمله چشمگیرترین نقشآفرینیهای بوگارت بود. سومین ازدواج او با (مایو متدت) بود، اما این ازدواج هم به جدایی ختم شد. او به دنبال یک همسر ایدهآل برای خود میگشت تا بالاخره با (لورن باکال) هنرپیشه معروف هالیوود آشنا شد و چهارمین ازدواجش را صورت داد که گویا این ازدواج از همه خوش عاقبتتر بود.
اسکار برای بوگارت
این دوران مقارن با بازی وی در فیلمهای داشتن و نداشتن، خواب بزرگ و قایق ملکه آفریقایی بود که از جمله کار مشترک با همسرش ( باکال) به شمار میرود. او برای این بازی جایزه اسکار برد. البته قبلا نیز برای بازی در فیلم کازابلانکا نامزد اسکار نقش اول مرد شده بود اما به عقیده خودش انتخاب وی در فیلم قایق ملکه آفریقایی به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد، وجود همسرش لورن باکال بود. در سال 1954 برای فیلم Caine Mutiny نامزد کسب جایزه اسکار شد. او در سال 1957 به دلیل ابتلا به سرطان حنجره در لسآنجلس درگذشت. بوگارت در اکثر فیلمهایش در نقش مردانی خوشگذران و خوشتیپ و در عین حال دلیر و باهوش ظاهر میشد. در واقع وجود طبیعی خودش نیز همین طور بود. نقش و هنرنمایی و تیپش در جذابتر شدن کاراکتر او تاثیرگذار بود. (لورن باکال) همسر وفادارش تا دم مرگ با او همراه بود. حاصل این ازدواج دو فرزند دختر و پسر بود. پسر او استفان در سال 1996 کتاب زندگینامه همفری بوگارت را به نام (بوگارت در جستجوی پدرم) به چاپ رساند. بوگارت در دوران حیات خود دنیای سینما را زنده و فعال نگه داشت. او باعث حیرت و جذب تماشاچی نسبت به سینما میشد. به گفته کارشناسان هنری هالیوود تا سینما هست نباید خاطره و یاد (همفری بوگارت) فراموش شود.
فیلمنگاری زنان تمام ملل، جنگل آسفالت، یک شیطان با زنان، دهه 20 پرجنب و جوش، بنبست، فرشتگان آلوده صورت کازابلانکا، داشتن و نداشتن، شاهین مالت، در تمام طول شب تاریک، خواب بزرگ، کنتس پابرهنه و به هر دری بزن، از فیلم های معروف اوست.
او دوباره زنده میشود مریلین مونرو، جیمز دین و همفری بوگارت هنرپیشگان سالهای دور دوباره مهمان سالنهای سینمای جهان میشوند. ویس آرمسترانگ کارگردان هالیوود قصد دارد در پروژه جدیدش به نام شلیک به سمت ستارگان به مدد جادوی کامپیوتر و طراحی بار دیگر از بازیگران فقیدی چون مریلین مونرو، جیمز دین و همفری بوگارت استفاده کند و آنها را در کنار هم جمع کند تا سبب حیرت تماشاچیان شود. همچنین قرار است 25 دسامبر امسال در زادگاهش نیویورک، مراسم تجلیلی به مناسبت صد و ششمین سالگرد تولد او برگزار شود.
+0
رأی دهید
-0
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.