فیلم تولد مسیح:شهره آغداشلو در نقش الیزابت مقدس

هالیوود مدت‌هاست که مسیحیت را به عنوان یک مذهب و منبع درآمدی کلان کشف کرده است. شهره آغداشلو

سال پیش در همین روزها جهان سینما از فیلم The Passion of Christ مصائب مسیح به کارگردانی مل گیبسون حرف می‌زد. در این فیلم که ۶۰۰ میلیون دلار فروش کرد، به صلیب کشیده شدن پیامبر مسیحیان با تمام خشونت و درد و رنجش به تصویر کشیده شد. امسال فیلم تولد مسیح که کمپانی برادران وارنر برای ساختنش میلیون‌ها دلار سرمایه‌گذاری کرده، برسر زبان‌ها است. بعید نیست که بسیاری از ایرانیان شیعه مذهب هم به دیدن این فیلم بروند. نه تنها به این خاطر که می‌توانند از این طریق بزرگ‌منشی و مدارای خود را با و در برابر ادیان دیگر به نمایش بگذارند، بلکه هم چنین به این دلیل ساده که یکی از هم‌وطنان هنرمندشان نیز در این فیلم بازی می‌کند: شهره آغداشلو.

او که به خاطر بازی در فیلم خانه‌ای از شن و مه کاندیدای جایزه اسکار برای نقش دوم هنرپیشه زن شده بود و سرانجام به همین مناسبت جایزه نقادان فیلم نیویورک را به دست آورد، در فیلم تولد مسیح در نقش زن نازایی ظاهر می شود که از سوی پروردگارعالم متبرک شده و از این رو ناگهان متوجه می‌شود که باردار است. اگر این زن الیزابت نام نداشت و دختر عموی مریم عذرا، مادر عیسی مسیح نبود، نازایی و حاملگی او اهمیتی تاریخی و ابدی نمی‌یافت. چون الیزابت در واقع برای مریم مقدس، چنان که در روایات انجیل متا و لوکاس آمده، سر مشق و مایه عبرت و محمل تفاهم و نشان قدرت لایزال الهی است. به همین خاطر وقتی جبرئیل فرشته بر مریم ظاهر می‌شود تا خبر زادن عیسی مسیح را به او بدهد، اعلام می‌کند که الیزابت پا به سن گذاشته و نازا هم به‌زودی و به طور معجزه آسایی صاحب فرزندی می‌شود که یوحنا نام خواهد گرفت.

مریم پس از آن که به جبرئیل می گوید: همان خواهد شد که تو می گویی، بلافاصله راهی سفر به شهر الیزابت می‌شود، تا با نحوه متبرک شدن او آشنا گردد و خود از نزدیک به دنیا آمدن یوحنا را تجربه کند. استقبال صمیمانه و پرشورالیزابت از مریم یکی از صحنه‌های موفق این فیلم است. این دو زن رنج‌دیده با این که به نحوی با روح القدس در تماس قرار گرفته‌اند، به شدت زمینی و انسانی به نظر می‌رسند که با ذکاوتی هوشیارانه و همبستگی‌ای ناگسستنی در صدد حل مشکل مشترکشان، یعنی حاملگی خارج از عرف خود برمی‌آیند. هنگامی که مریم باکره دوباره به ناصریه باز می‌گردد، دیگر نمی‌تواند بارداری خود را ازنگاه دیگران پنهان نگاه دارد.

شهره آغداشلودر شهر همه در این‌باره حرف می‌زنند که مریم بدون عروسی و هم بستر شدن با نامزدش یوسف نجارحامله شده اگر یوسف در این شرایط حساس تامل می‌کرد و از ازدواج با مریم سرباز می‌زد، خطر سنگسار شدن او حتمی بود. از این رو جبرئیل دوباره بر آن مرد پیشه‌ورعاشق پیشه ظاهر می‌شود و اراده پروردگار عالم را به او ابلاغ می‌کند. یوسف که چاره دیگری پیش روی خود نمی‌بیند، پدری فرزند مریم را می‌پذیرد و از او حمایت می‌کند.

زمان داستان فیلم به یک سال پیش از تولد مسیح بر می‌گردد. هنگامی که هرودس، والی رم، بنا به گفته پیش‌گویان از زاده شدن طفلی که در آینده به مرتبه شاهی می‌رسید، با خبر می‌شود. هرودس برای جلوگیری از به خطر افتادن تاج وتختش فرمان می‌دهد، پسر بچه‌های کمتر از دو سال را سر به نیست کنند. در این هنگام یوسف و مریم و فرزند مقدسشان عیسی که چندی پیش در اصطبلی در خارج از محدوده شهر به دنیا آمده، از ترس سربازان بچه‌کش هردوس از ناصریه می‌گریزند و راهی مصر می‌شوند... داستان این فرار توام با سختی و زجر و وحشت لایه دوم و بخش هیجان ‌انگیز و پرکشش این فیلم را می‌سازد.

این که واقعه تولد مسیح که چهل سال پس از مرگ او درانجیل‌های متا و لوکاس با روایت‌های متفاوت و گاه متضاد نوشته شده، واقعیت دارد یا افسانه است، در این فیلم اصلا مطرح نیست. چون فیلم ‌نامه آن که از قلم مایک ریچ، تاریخ‌نویس مشهور آمریکایی تراویده، از همین روایت‌ها نشات می‌گیرد. از این رو قرار است که اولین نمایش فیلم نیز در واتیکان و با حضور پاپ صورت گیرد. به این مناسبت هنرپیشه گوآتمالایی، اسکار ایساک که نقش یوسف را بازی می‌کند، شهره آغداشلو و کارگردان فیلم، کاترین هارد ویک به روم دعوت شده‌اند. این اولین‌ بار است که به تصویر کشیدن داستان تولد و زندگی عیسی مسیح به عهده یک زن کارگردان واگذارشده است. کاترین هارد ویک که به خاطر اولین فیلم ماجرا جویانه‌اش درباره جوانان آمریکایی با عنوان ۱۳ جوایز بسیاری دریافت کرده، در این فیلم خطی سنتی و روایت‌گونه را دنبال می‌کند. شاید وفاداری بیش از حد او به این دراماتورگی قراردادی بزرگترین ضعف این فیلم باشد. چون قصه‌ای آشنا را به شیوه‌ای آشنا تعریف کردن، از جذابیت‌های سینمایی و تصویری یک فیلم می‌کاهد. با این حال هارد ویک با نگاهی خوددارانه از نشان دادن صحنه‌های خون و خونریزی و خشونت، با آن که القای شرایط بی‌رحمانه و بربرمنشانه حاکم بر آن دوران چنین ایجاب می‌کند، پرهیز دارد. حتی صحنه‌هایی که بچه‌ها به فرمان هرودس کشته می‌شوند، واضح نشان داده نمی‌شوند.

برگردان آلمانی عنوان فیلم به یکی بود، یکی نبود... یا روزی بود و روزگاری بود... ترجمه شده است. همین لحن و شیوه پرداخت افسانه گویانه، بچگانه و بچه‌پسندانه که گاهی به کلیشه‌های ساده‌لوحانه هم نزدیک می‌شود، بر فیلم مسلط است. موسیقی سوزناک و بد پیله فیلم گاهی از جاذبه صحنه‌ها و چشم‌اندازهای مسحورکننده آن که در مراکش و دهات یهودی نشین ناصریه فیلم برداری شده، می‌کاهد. این امر در مورد بازی‌های قوی هنرپیشه‌هایی که از ده کشور جهان برای بازی در این فیلم دعوت شده‌اند، نیز صدق می‌کند. کاترین هارد ویک در مورد بازی شهره آغداشلو که پس از شرکت در فیلم خانه‌ای در کنار دریاچه و بازی در مجموعه تلویزیونی ۲۴ و به عهده گرفتن نقش بازیگر مهمان در دو سریال اورژانس و ویل و گریس برای تماشاگران آمریکایی چهره شناخته شده‌ای است، می‌گوید: شهره یک هنرپیشه فوق‌العاده است. او با این نقش با برداشتی مسحور کننده و معنویتی اصیل که از ژرفای روحش نشات می‌گیرد، روبرو شده. ما عملا حس می‌کنیم که او چگونه عشق الیزابت مقدس را ساطع می‌کند. آغداشلو می‌گوید، برای این که این نقش را بازی کند، مدت زیادی دنبال یافتن الگو نگشته: شخصیت الیزابت مقدس مرا به یاد مادربزرگم می‌اندازد.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.