ایرانیان در لس آنجلس

درباره اینکه ایرانیان مهاجر چه جایگاهی در آمریکا دارند و نفوذشان در این کشور چقدر است و همچنین اینکه در قبال موضعگیریهای ایران و آمریکا نسبت به یکدیگر چگونه موضع می گیرند میزگردی با حضور چهارتن از کارشناسان جامعه ایرانی لس آنجلس تشکیل دادیم که متن آن را در اینجا می خوانید.
میزگرد
از راست به چپ: ثریا سپه پور، نادر باقرزاده، افشین امیرزاده، نجم الدین مشکاتی و خشایار شجاعتی

در این میزگرد، ثریا سپه پور، نویسنده و کارشناس امور سیاسی، نادر باقرزاده استاد کامپیوتر و مهندسی برق در دانشگاه کالیفرنیا در ارواین، نجم الدین مشکاتی، استاد مهندسی صنایع در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لس آنجلس و خشایار شجاعتی، اقتصاددان و مشاور اقتصادی شرکت داشتند.

 


 

با اینکه مهاجران ایرانی جمعیت کثیری را در جنوب کالیفرنیا تشکیل می دهند و اکثرشان هم در فعالیتهای اقتصادی و حرفه ای موفق بوده اند و در عین حال اغلب آنان، شهروند آمریکا هستند، چرا هنوز در زمینه های سیاسی و اداری به جایی نرسیده اند و مثلاً از میان ایرانیان، سناتور یا نماینده کنگره یا فرماندار برنخاسته است؟

نادر باقرزاده: خیلی سخت است که کسی در جنوب کالیفرنیا خودش را ایرانی معرفی کند و از افراد غیرایرانی رأی جمع کند، موقعیتی که ایرانیها الآن در اینجا دارند به نظر من از زمانی که دیپلماتهای آمریکایی را در تهران گروگان گرفته بودند بدتر است و متأسفانه به دلیل مسائلی که ایران با آمریکا دارد، این وضعیت ممکن است همچنان ادامه پیدا کند.

ثریا سپه پور: خیلی از ایرانیها تا همین اخیراً شاید خجالت می کشیدند بگویند ایرانی اند و بیشتر سعی می کردند خودشان را در جامعه آمریکایی گم کنند، شاید به این دلیل که می خواستند خودشان را از حکومت جمهوری اسلامی، دور نشان بدهند، اما تازگیها می بینیم که تلاشهایی برای نفوذ در جامعه آمریکایی آغاز شده است.

دلیل اینکه این تلاشها بتازگی آغاز شده چیست؟

 

نادر باقرزاده
 موقعیتی که ایرانیها الآن در اینجا دارند به نظر من از زمانی که دیپلماتهای آمریکایی را در تهران گروگان گرفته بودند بدتر است
 
نادر باقرزاده

 

نجم الدین مشکاتی: ایرانیها اخیراً شروع کرده اند به قول معروف زوربازویشان را نشان می دهند، برای مثال دو سه سال است که در شهرداری لس آنجلس به مناسبت عید نوروز جشن بسیار باشکوهی در تالار اصلی انجمن شهر بر پا می شود که شهردار و همه اعضای انجمن شهر در آن شرکت می کنند و عید نوروز را به ایرانیها تبریک می گویند.

من فکر نمی کنم بازگشت ایرانیها به نشان دادن هویتشان با وقایعی که اکنون درون ایران جریان دارد ارتباطی داشته باشد، بزرگان ایرانیان لس آنجلس می گویند این بچه ها هستند که به دنبال هویت فرهنگی اند.

در جشن عید نوروز امسال در انجمن شهر لس آنجلس، آقایی ایرانی می گفت متوجه شده است که فرزندش هیچ هویت فرهنگی ندارد و به این نتیجه رسیده است که باید به او هویت داد و این هویت، هویت ایرانی است.

همین آقا، نه نامش ایرانی است و نه نام خانوادگی اش و اصلاً نمی توان متوجه شد که او ایرانی است اما اکنون اعضای خانواده اش به فارسی صحبت می کنند و نوعی رجعت به گذشته در خانواده اش رخ داده است.

این رجعت به گذشته که از آن سخن می گویید پدیده ای فرهنگی است یا ملی؟ یعنی ایرانیهای مهاجر تنها قصد احیای عناصر فرهنگی خود را دارند یا اینکه کلاً موضوع احیای ملیت ایرانی در جریان است؟

خشایار شجاعتی: من فکر می کنم ایرانیهایی که الآن خودشان را در جامعه آمریکایی به عنوان ایرانی نشان می دهند از قدیم الایام هم خودشان را ایرانی معرفی می کردند، موضوع خود را ایرانی معرفی کردن یا نکردن به اینکه افراد به چه قشری از جامعه ایرانی تعلق داشته باشند.

آن دسته از ایرانیها که شاید بشود زیر چتر ناسیونالیست و وطن پرست از آنان اسم برد، همه جا خودشان را ایرانی معرفی کرده اند و می کنند اما کسانی که از پیشینه به اصطلاح جهان سومی خود شرمگینند از قدیم الایام هویت ایرانی خود را مخفی می کردند و هنوز هم همین کار را می کنند و اگر مجبور شوند به جای ایرانی از لغت "پرژن" استفاده می کنند.

 

ثریا سپه پور
 سایت اینترنتی را سراغ دارم که ایرانیها می روند در آن نامه به دولت آمریکا می نویسند و خواهش و تمنا می کنند که به ایران حمله کند تا شاید حکومت شاه به ایران بازگردد
 
ثریا سپه پور

 

یک مقدار از نگرانی برخی ایرانیها برای ایرانی معرفی کردن خودشان هم باز می گردد به خاطره ای که از دوران جنگ جهانی دوم در آمریکا وجود دارد و اینکه آمریکاییها با ژاپنیهای مهاجر چه کردند.

به نظر شما که در زمینه مسائل اقتصادی و مالی در اینجا تخصص دارید، ایرانیهای ثروتمند لس آنجلس تا چه حد حاضرند از ثروت خود برای بالا بردن جایگاه ایران و نام ایران مایه بگذارند و تا چه حد در فعالیتهای فرهنگی به نفع ایران مشارکت می کنند؟

خشایار شجاعتی:اگر از استثنائات موجود بگذریم، اکثریت قشر ثروتمند و پولدار ایرانی در اینجا اگر استفاده ای از پول و سرمایه خود بکنند در ضدیت با ایران از آن استفاده می کنند، مثلاً پولهای زیادی صرف آگهیهایی علیه وضعیت موجود در ایران می کنند ...

منظور شما حکومت ایران است یا کشور ایران؟

خشایار شجاعتی: متأسفانه در ذهن اکثر مردم، دو مفهوم حکومت و کشور ایران در هم ادغام شده اند، خیلیها فکر می کنند اگر کسی از برخورداری ایران از انرژی اتمی دفاع کند، حتماً به این معنی است که از جمهوری اسلامی دفاع می کند.

فرض کنید کار به جایی برسد که آمریکا بخواهد دست به عملیات نظامی علیه ایران بزند، فکر می کنید ایرانیهایی که از سویی شهروند آمریکا و تبعه ایالات متحده هستند و از سوی دیگر ایرانی نیز هستند چه موضعی بگیرند؟

ثریا سپه پور: متأسفانه در لس آنجلس ایرانیهایی هستند که فکر آب و خاک مملکتشان را نمی کنند، حتی آمریکا را تشویق می کنند که به ایران حمله کند، من سایت اینترنتی را سراغ دارم که ایرانیها می روند در آن نامه به دولت آمریکا می نویسند و خواهش و تمنا می کنند که به ایران حمله کند تا شاید حکومت شاه به ایران بازگردد، متأسفانه این نامه ها در روزنامه های آمریکایی چاپ می شود.

در مقابل ایرانیهای دیگری هستند که شاید با حکومت جمهوری اسلامی همفکری و همراهی نداشته باشند اما برای جلوگیری از حمله به ایران، حاضرند حتی از جمهوری اسلامی دفاع کنند.

ایرانیهای لس آنجلس کلاً در مورد اینکه ایران به انرژی اتمی دسترسی داشته باشد چه نظری دارند؟

 

نجم الدین مشکاتی
 فکر نمی کنم بازگشت ایرانیها به نشان دادن هویتشان با وقایعی که اکنون درون ایران جریان دارد ارتباطی داشته باشد
 
نجم الدین مشکاتی

 

ثریا سپه پور: خیلیها هستند که آن قدر به حرفهای روزنامه ها و تلویزیونها و دولت اینجا گوش داده اند که فکر می کند اگر ایران به انرژی هسته ای، حتی در حد صلح آمیز آن دست پیدا کند، حکومت جمهوری اسلامی آن قدر قوی خواهد شد که زور بیشتری به مردم خواهد آورد، این دسته از ایرانیها فکر می کنند باید هر طور که شده دولت ایران را سربه نیست کرد تا نتواند به انرژی هسته ای دست پیدا کند، حتی اگر برای پیشبرد مملکت باشد، اینها ترجیح می دهند که به ایران حمله شود تا انرژی اتمی به دست نیاورد.

این دسته از ایرانیها در لس آنجلس خیلی زیادند.

نادر باقرزاده: مطبوعات آمریکا هنگامی که مسائل ایران را مطرح می کنند به این نکته که حمله آمریکا به ایران چه پیامدهایی برای ایران و مردم آن به همراه خواهد داشت نمی پردازند و کسانی که منبع اطلاعاتی شان به رسانه های آمریکایی محدود می شود فکر می کنند حمله به ایران موضوع ساده ای است و عملیات نظامی آمریکا در این کشور بسهولت صورت می گیرد و حکومت جمهوری اسلامی به آسانی سرنگون می شود و اینها بر می گردند به آنجا تا هر کاری که دلشان بخواهد بکنند.

شمار زیادی از چهره های دانشگاهی در سطح جهان در رشته های مختلف از فیزیکدانها گرفته تا متخصصان خاورمیانه نامه های سرگشاده ای به صورت دسته جمعی منتشر کرده و هشدار داده اند که حمله به ایران دستیابی این کشور به دموکراسی را برای مدت طولانی به تعویق خواهد انداخت، این گونه نامه نگاریها در اینجا چه بازتابی دارد؟

نجم الدین مشکاتی: متأسفانه بازتابی ندارد و من حتی وقتی با همکاران آمریکایی ام در دانشگاه صحبت می کنم می بینم از این نامه ها اطلاعاتی ندارند.

این قبیل نامه ها در سایتهای اینترنتی خاصی منتشر می شود که توده مردم از آنها آگاهی ندارند.

چرا ایرانیها نتوانسته اند مثل یهودیها یا حتی ارمنیها لابیها یا گروههای فشار قدرتمندی برای اعمال نفوذ بر تصمیم گیریهای دولت آمریکا تشکیل دهند؟

 

خشایار شجاعتی
 اگر از استثنائات موجود بگذریم، اکثریت قشر ثروتمند و پولدار ایرانی در اینجا اگر استفاده ای از پول و سرمایه خود بکنند در ضدیت با ایران از آن استفاده می کنند
 
خشایار شجاعتی

 

خشایار شجاعتی: یک دلیلش این است که سابقه اقامت ایرانیها در اینجا نسبت به دیگر ملیتها و اقوام هنوز آن قدر طولانی نیست، در همین مدتی هم که ایرانیها اینجا اقامت دارند تا سالیان دراز خودشان را توریست و جهانگرد می دیدند و فکر می کردند که حکومت جمهوری اسلامی بزودی ساقط می شود و به ایران باز می گردند.

ایرانیهای اینجا حداقل تا ده پانزده سال گوش به زنگ بودند که به ایران برگردند و خودشان را جزئی از جامعه آمریکا نمی دیدند بعداً که ذره ذره به این نتیجه رسیدند که فعلاً جمهوری اسلامی رفتنی نیست و قرار است اینجا بمانند و زندگی کنند فعالیتهایی برای ورود به عرصه های تصمیم گیری اینجا شروع شد.

اما دلیل اصلی اینکه لابی ایرانی در آمریکا شکل نگرفته این است که ایرانیانی که اینجا دفتر و دستکی دارند و قدرت و نفوذ و پولی دارند و می توانند حرف بزنند، بین جامعه ایرانی خارج از کشور اقلیت ناچیزی اند که از هیچ حمایتی برخوردار نیستند.

یعنی اکثریت جامعه ایرانی تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند تن به این بدهند که فلان ایرانی سناتور یا نماینده کنگره یا شهردار شود و در جهت منافع خودشان فعالیت کند.

ایرانیانی که اینجا فعالیت سیاسی دارند از هیچ نوع نفوذ و پشتیبانی میان عامه ایرانیها برخوردار نیستند و غیر ایرانیها هم اصلاً به آنها توجهی ندارند و بدین ترتیب اگر در انتخابات هم شرکت کنند جز بستگان و نزدیکانشان کسی به آنها رأی نمی دهد.

ایرانیهای اینجا که به قومیت یا مذهب خاصی بستگی دارند، مثل یهودیها و ارمنیها و بهاییها، فعالیتهایشان در درجه اول در جهت منافع قومیت یا مذهب خودشان است یا در جهت ایران؟ مثلاً اگر یهودیهای ایرانی بخواهند لابی یا گروه فشار تشکیل بدهند، در جهت منافع اسرائیل خواهد بود یا ایران؟

ثریا سپه پور: در مورد بهاییها اطلاعی ندارم اما ارامنه وابستگی خاصی به ایران دارند و ارامنه ای که من با آنها در تماسم و ارتباط دارم خیلیهایشان بیشتر به ایران دلبستگی دارند تا به ارمنستان و حاضر نیستند قدمی علیه ایرانیان بردارند.

در مورد کلیمیها (ایرانیان یهودی) در لس آنجلس، می توانم بگویم که نصف لس آنجلس مال آنهاست و حاضرم شرط ببندم که تمام لابی گری آنها برای حفظ منافع اسرائیل و علیه ایران است.

نظر دانشجویان ایرانی که در دانشگاههای اینجا درس می خوانند در مورد بحرانی که میان ایران و آمریکا جریان دارد چیست؟

نادر باقرزاده: بیشتر دانشجویان ایرانی که ما در اینجا داریم مدت زیادی نیست که از ایران آمده اند و در مقطع فوق لیسانس و دکترا درس می خوانند، آنها فارغ التحصیل دانشگاههای خیلی خوب ایرانند و خانواده و بستگانشان در ایران زندگی می کنند.

وقتی که با آنها صحبت می کنم می بینم خواهان آنند که روابط ایران و آمریکا به شکلی صلح آمیز جلو برود و به جنگ نینجامد، من تا حالا دانشجوی ایرانی ندیده ام که موافق حمله آمریکا به ایران باشد.

منبع : بی بی سی فارسی

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.