سایت بازتاب در مورد اکبر گنجی چه مبگوید!

فیتیله، چار روز تعطیله

1ـ آقایی که با وجود میلیون‌ها تومان اندوخته در بانک‌ها به خاطر هجوم مردم به خودپردازها و خالی شدن آنها، بی‌پول مانده و با گردن کج، ده‌هزار تومان از بقال محل تقاضای وجه دستی می‌کند. بقالی هم که از سر شب تا به حال به پنج نفر از اهالی محل به همین دلیل پول دستی داده، با غر غر هفت هزار تومان به او می‌دهد.
2ـ تاجری که قرار است صبح پنجشنبه برای تجارت به چین برود و کارهای بانکی‌اش را برای سه‌شنبه یا چهارشنبه گذاشته بوده است...
3ـ کاسبی که این دو روز از مالیات و اجاره و حق شارژ و عوارض معاف نیست اما به برکت عیدی رئیس‌جمهور و تعطیلی بانک‌ها، از کسب و کار معاف است!
4ـ سربازی که با تلاش فراوان و خواهش زیاد مافوقش را راضی کرده است که این دو روز را مرخصی بگیرد و بعد از ثبت مرخصی دو روزه، عیدی رئیس‌جمهور به ملاجش اصابت می‌کند.
5ـ تاجری که به خاطر تعطیلی شنبه و یکشنبه در اروپا و اتصال تعطیلی چهارروزه ایران، یک هفته در مرخصی اجباری به سر می‌برد.
6ـ خبرنگار سایت «بازتاب» که مجبور است با وجود تعطیلی و نیمه‌تعطیلی بقیه رسانه‌ها، این دو روز را به سر کار بیاید و خبر و گزارش تولید و منتشر کند!

ضمنا شهردار تهران هم برای عقب نماندن از قافله اعلام کرد که در این روزها، تمام شهربازی‌های تهران به صورت رایگان کار خواهند کرد. خدا رحمت کند پدر ژپه‌تو را. کاش بود و دست پینوکیو را می‌گرفت و می‌آورد به این سرزمین همیشه تعطیل و شهربازی بزرگ. طفلک پینوکیو در آرزوی Pleasure land چه سختی‌هایی که نکشید، آخرش هم که یک از خدا بی‌خبری می‌خواست از پوستش طبل بسازد!

ای گنجی سرشناس، ای با همه در تماس!
اکبر گنجی، انقلابی، تندرو، حزب‌اللهی و بنیادگرای سابق و نویسنده، اصلاح‌طلب و لیبرال و به تازگی نظریه‌پرداز مشهور ایرانی، در سفرهای اخیرش به دور دنیا، از آمریکا گذشت و دوباره به اروپا رسید. او در این مسیر 86 هزار کیلومتری، در تمام دانشگاه‌ها، مؤسسات، تلویزیون‌ها، سایت‌ها، پارک‌ها، کافی‌شاپ‌ها و خلاصه هر جایی که امکان حرف زدن بود، سخنرانی کرد و با شخصیت‌های مهم و مشهوری دیدار و گفت‌وگو کرد.

خبرنگار اعزامی «دوربرگردان» به اروپا بخش‌های مهمی از سخنرانی‌های اخیر گنجی را مخابره کرده است که در پی می آید (به جای بخش‌های غیرمهم، نقطه‌چین آمده است):

خانم‌ها، آقایان... بسیار خوشوقتم... در دیداری که من با هابرماس داشتم... هابز به من گفت:... چی گفت؟ ... آیا شما «چامسکی» را می‌شناسید؟ ... نوام اِندِ مرامه... شان پن به من گفت .... رورتی فیلسوف بسیار مهمی است... عکس گرفتیم... در دیدار با آنها... آنت بنینگ ... هابرماس ... در دیدار من با برادپت... برادپیت معروف در دیداری که با هم داشتیم... شان پن، همون خوش‌تیپه رو از نزدیک... در دیدار من با رورتی، همون که کارش درسته... روتری را که می‌شناسید... نوام چامسکی واقعا آدم مهمی است و با من... حتی وارن بیتی ... امضا هم دادند ... .

پوتین پاسخگو
گویا عشق پاسخگویی مستقیم به سؤالات شهروندان به صورت مستقیم، دامن رئیس‌جمهورهای ممالک دیگر را هم گرفته است.
به گزارش فارس از «ریانوستی»، «ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهور روسیه در یک ارتباط زنده تلویزیونی به بیش از یک میلیون سؤال پاسخ می‌دهد. قاعدتا نخستین مسئله‌ای که در مورد خبرهای اینچنینی ذهن هر آدم عاقلی را به خودش مشغول می‌کند، مسئله وقت است. به طور مثال، اگر طرح و پاسخگویی هر سؤال یک دقیقه هم طول بکشد، رئیس‌جمهور روسیه باید شانزده هزار ساعت یا چیزی نزدیک به دو سالِ مداوم در حال پاسخگویی باشد، اما هر آدم عاقلی بالاخره باید این نکته را هم بداند که بسیاری از این سؤال‌ها تکراری‌اند و شاید با یک پاسخ کوتاه به یک سؤال، نیازی به پاسخ به هزاران سؤال مشابه نباشد. بدین وسیله از آنجا که مورد رئیس‌جمهور یک مملکت دیگری هم ادعای مشابهی شده بود و ان قلت‌هایی در آن زمینه آورده شده بود، اما ما نمی‌توانیم به رئیس‌جمهور آن مملکت بپردازیم، در اینجا به طور جزئی‌تر به همین آقای پوتین که فعلا کم‌خطرتر است می‌پردازیم. این شما و این هم برخی سؤال‌ها و جواب‌ها:

+ رفیق پوتین، بالاخره کی کمونیسم بر امپریالیسم پیروز می‌شود؟ (276/453 بار)
پوتین: به زودی. ان شاء المارکس!
+ برای مشکلات چچن چه کار می‌خواهید بکنید؟ (417/35 بار)
پوتین: هر کاری که تلفات بیشتری داشته باشد.

+ آیا واقعا دولت ما (روسیه) می‌خواهد برای ایرانی‌ها نیروگاه تأسیس کند؟ (190/34 بار)
پاسخ‌ ـ بستگی به پول خودشان، موافقت آمریکایی‌ها، نظر چین، مساعدت اروپایی‌ها و البته تکنولوژی ما دارد.
+ رابطه روسیه با غرب را چطور می‌بینید؟ (203/159 بار)
پوتین: عمیق و لذت‌بخش!

+ آیا انتقاد از شما آزاد است؟ (1 بار)
پوتین: بگید رئیس «کا.گ.ب» یه سر بیاد تا پیش من! آدرس سؤال‌کننده چی بود؟

تحقیق می‌کنیم، مقصر تعیین می‌کنیم
مثل همیشه «ضعف و اشتباه خلبان» عامل سانحه در سانحه اخیر هوایی در فرودگاه مشهد اعلام شد.
با عنایت به این مورد و تمامی موارد پیش از آن و در جهت پرهیز از کاغذبازی و انجام کارهای زاید در روند محققین و بررسی‌های کارشناسانه کمیته‌های بررسی سوانح هوایی آتی، با استفاده از فرم‌‌هایی شبیه فرم پیشنهادی ما، در وقت کارشناسان خبره و همچنین مسافران «جان بر کف» صرفه جویی شود.
تبصره: می‌توان برای صرفه‌جویی هرچه بیشتر در وقت و انرژی، جای مهر و امضای اعضای هیأت تحقیق را هم پر کرد و تنها جاهای خالی تاریخ و شماره پرواز و نام شرکت باشند که بلافاصله پس از هر سانحه، توسط خبرنگاران خبرگزاری‌ها پر شود!

درخواست‌هایی از رئیس‌جمهور
به گزارش «بازتاب» و بر مبنای پیامی از سوی خوانندگان، بچه‌های روستای زرین‌آباد زنجان برای تشکر از رئیس‌جمهور در حال بافتن یک فرش هستند. بنا بر همین خبر، بچه‌های این روستا در هنگام سفر رئیس‌جمهور به استان زنجان، نامه‌ای به ایشان می‌نویسند و درخواست ایجاد شغل آبرومندی برای جوانان روستایشان می‌کنند. چند ماهی می‌گذرد و خبری نمی‌شود و درست همان زمانی که بچه‌ها فکر می‌کرده‌اند رئیس‌جمهور نامه‌شان را نخوانده یا اقدامی نمی‌کند، صدای دلنگ ـ دلنگ یک کلنگ به گوششان می‌رسد و متوجه می‌شوند که مراسم کلنگ‌زنی یک کارخانه «پتروشیمی» در نزدیک روستایشان در حال برگزاری است. بچه‌ها هم که معتقدند این کارخانه از برکت همان نامه و انتخاب جناب رئیس‌جمهور است دارند فرشی را به نشانه سپاسگزاری می‌بافند تا به رئیس‌جمهور بدهند.
اینجانب، ضمن ذوق‌زدگی شدید از این همه توجه به مسئله اشتغال و با توجه به مستجاب‌الخواسته بودن چنین درخواست‌هایی به نمایندگی از برخی از همکاران تقاضاهایی در راستای اشتغال‌زایی هرچه بیشتر، خدمت جناب دکتر احمدی‌نژاد (شغلنا فداه) تقدیم می‌کنم:

الف: تقاضا برای احداث یک چاه نفت از طرف مدیر مالی «بازتاب»
ب: تقاضا برای راه‌اندازی یک باشگاه فوتبال در قواره‌ چلسی با سرمایه 450 میلیون پاوند از طرف سرویس ورزشی «بازتاب»
ج: تقاضا برای احداث واحد زره‌بافی و الیاف فولادی از طرف نماینده حقوقی «بازتاب»
د: تقاضا برای احداث یک مزرعه چای از طرف آبدارخانه «بازتاب»
ه: تقاضا برای احداث یک معدن نمک از طرف «دوربرگردان»
لازم به ذکر است که تمام این واحد‌ها بایستی در نزدیکی «بازتاب» بوده و مراسم کلنگ‌زنی آن طی یکی ـ دو ماه آینده انجام شوند. همچنین بروبچه‌های درخواست‌دهنده آمادگی کامل دارند تا اگر کسانی خواستند با یاوه‌گویی‌هایی نظیر «کار کارشناسی» و «تحقیقات اولیه» و «امکان‌سنجی» در مسیر رئیس‌جمهور محترم، مردمی و متواضع، مهرورز، عدالت‌گستر، شایسته‌سالار و چه و چه کارشکنی کنند، گردنشان را خرد کنند.
 با احترام زیادی
م.ف به نمایندگی از «ع.ک»، «ف.ص»، «ف.ش»، «ب.ا»، «م.ح.ج»، «ح.ب»، «ا.ع.ا» و بر و بچه‌ها

دست‌انداز

یکی از درگیری‌های دائمی من با سردبیر «بازتاب» به نام (به قول بازتابی‌ها.ع.ک!) این است که ایشان معتقد است که دُز احمدی‌نژادی من زیاد است و من نه تنها این‌طور فکر نمی‌کنم، بلکه فکر می‌کنم از حد استاندارد هم کمتر است.
نظر شما در این‌باره چیست؟