صمدعلی لکی زاده پنج شنبه 16 آذر 1374 ( 7 دسامبر 1995 ) پس از مراسم دعای کمیل سفارت ، با آقای کاویانی دوست و همکلاسی من که در دفتر صدا و سیما در پاریس کار می کرد، همراه خانواده ها با خودرو رفتیم تا در شانزه لیزه دوری بزنیم.
از اوایل دسامبر هر سال درختان اطراف این پهن ترین خیابان فرانسه را در استقبال کریسمس و سال نو چراغانی می کنند و بسیار باشکوه و دیدنی است. خانواده ها را بردیم تا هوایی بخورند ولی چون هوا سرد بود پیاده نشدیم. در حوالی خانه ایران (La Maison de l’Iran ) علیرضا توجه ما را به مینی بوسی ایرانی (مینی بوسهای بنز قدیمی) جلب کرد که کنار خیابان پارک بود.
مینی بوسی شبیه مسافرکشهای ده 60 خط تهران – کرج با همان تخته های چوبی پشت شیشه ها برای اینکه کسی نتواند از بیرون شیشه را باز کند! و با باربند زنگ زده و رنگ و رو رفته البته با شماره ترانزیت تهران و تبلیغ کاشی ایرانا و رنگ آمیزی بدنه با عبارت لاتین : Tehran-Paris .
وقتی ماجرا را پرسیدم علی آقا که خبرنگار بود و از این دست اخبار مطلع، گفت این مینی بوس یک تیم 5، 6 نفره دوچرخه سوار را از تهران تا پاریس همراهی کرده است. تعجب کردم. چرا خودرو مناسب تری نیاورده بودند؟
یاد هفته گذشته افتادم که تعدادی از خانمهای سوارکار ایرانی برای شرکت در مسابقه ای به پاریس آمده و در پیست فونتن بلو حضور یافته بودند. این برنامه ها بخصوص برای وجهه ایران که غربی ها در مورد نقش و جایگاه زنان انتقاد می کنند موثر است. چندی پیش هم فیلمی از اجرای کنسرت موسیقی سنتی ایرانی دیدم که سال گذشته به صورت زنده در مقر یونسکو اجرا شده بود و در آن سه تن از نوازندگان زن ایرانی نواخته بودند و بسیار مورد استقبال قرار گرفته بود زیرا بسیاری در فرانسه و غرب فکر می کنند در ایران هم مثل عربستان خانم ها نمی توانند تنها از منزل خارج شده یا رانندگی کنند.
خانه ایران، ساختمان زیبایی در یکی از بهترین جاهای خیابان شانزه لیزه پاریس بود متشکل از دو طبقه که طبقه اول آن دفتر فروش بلیط ایران ایر، یک کافی شاپ ایرانی و یک فروشگاه دیگر ( احتمالا صنایع دستی ) بود و در طبقه دوم آن هم فروشگاه بزرگ فرش ایرانی و یک سالن کوچک سینما برای نمایش فیلمهای ایرانی و یک رستوران ایرانی بود.
خانه های ایران یکی از طرح های وزارت فرهنگ و اطلاعات (اطلاع رسانی) قبل از انقلاب بود که قرار بود در کشورهای مهم دنیا راه اندازی و مکانی باشد برای معرفی و تبلیغ فرهنگ و هنر ایران زمین. این ساختمان مثل اینکه اجاره ای بود و ظاهرا بعدا به دلیل عدم تامین بودجه آن - گویا در زمان وزارت آقای مهاجرانی – پس گرفته شد و کنترل آن از دست ایران خارج شد. البته از وضعیت فعلی آن اطلاعی ندارم.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان