آرنولد توینبی، مورخ برجسته بریتانیایی: تمدنها کشته نمیشوند بلکه خودکشی میکنند
+4
رأی دهید
-4
العربیه: آرنولد توینبی، مورخ برجسته بریتانیایی، معتقد بود که سقوط تمدنها نه امری جبری یا ناشی از عوامل بیرونی، بلکه نتیجه ناتوانی آنها در پاسخگویی به چالشهاست. به عبارتی، او بر این باور بود که تمدنها کشته نمیشوند، بلکه خودکشی میکنند.توینبی در فاصله سالهای 1934 تا 1961 اثر عظیم خود «بررسی تاریخ» را در 12 جلد نوشت، و 23 تمدن مهم در طول تاریخ، از تمدنهای یونانی و رومی گرفته تا چینی، هندی، اسلامی، مایایی و سومری را بررسی کرد.
برخلاف اسوالد اشپنگلر که افول تمدنها را سرنوشتی محتوم میدانست، توینبی بر این باور بود که سرنوشت تمدنها به نحوه واکنش آنها به چالشهای محیطی، سیاسی، اخلاقی، و فرهنگی بستگی دارد.
توینبی استدلال میکند که زوال تمدنها زمانی آغاز میشود که نیروی اخلاقیشان تحلیل رود، و «اقلیت خلاق» آن به «اقلیت مسلط» تبدیل شود؛ یعنی از نیروی پیشبرنده فرهنگی به طبقهای بدل میشود که بر اکثریت فشار میآورد و در داخل و خارج جامعه نارضایتی ایجاد میکند.
به باور او، اقلیت خلاق معمولاً الهامگرفته از نوعی معنویت است، و زمانی که این الهام از میان میرود، جامعه در برابر چالشهای نو ناتوان میماند. در چنین دورانی است که تمدنها با غرور، ملیگرایی افراطی، نظامیگری، و فروپاشی اخلاقی راه نابودی خود را هموار میکنند.
به نظر توینبی، تمدنها زمانی رشد میکنند که چالشها نه آنقدر سنگین باشند که جلوی پیشرفت را بگیرند، و نه آنقدر سهل که خلاقیت را از میان ببرند. در چنین فضایی اقلیت خلاق میتواند جامعه را هدایت کند. اما هنگامی که این اقلیت به نیرویی واکنشی و محافظهکار تبدیل شود، توان خلاقانه خود را از دست میدهد و چرخه زوال آغاز میشود.
توینبی بر این باور است که مسئولیت پیشگیری از این زوال بر دوش خود انسان است: «تاریخ بر ما تحمیل نمیشود؛ ما باید با انتخابهای خردمندانه خود مسیر تازهای برای آن بسازیم.» پیام اصلی او روشن است: تمدنها شبکهای از روابط انسانیاند، نه ماشینهایی خودکار؛ بنابراین تصمیمهای درست یا نادرست میتواند سرنوشت آنها را رقم بزند.
به همین دلیل است که اندیشه توینبی امروزه نیز کاربرد دارد: او هشدار میدهد که هر تمدنی در لحظهای حساس میان ابتکار و انفعال، و میان پاسخگویی خلاقانه و فرو رفتن در خودشیفتگی جمعی، انتخاب میکند.
جوامعی که با چالشهای زمانه مثل بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اخلاقی و زیستمحیطی با شجاعت، نوآوری، و ظرفیت خودانتقادی روبهرو میشوند، مسیر تحول را میگشایند. اما جوامعی که به بهانه تقدیر، ضعف ساختاری، یا آسودگیِ موقعیت واکنش را به تعویق میاندازند، عملاً همان خودکشی تمدنی را رقم میزنند که توینبی دربارهاش هشدار میدهد.
۲۶

romano - تهران، ایران
البته ایشان تمدن رو همراه با نظامیگری میدانند و دیدگاه غربی دارند. اما ما شرقیها تمدن طولانی و بدون توقف داریم و بین معنویت و مادیت تفاوت قائل میشیم و اینکه طبقه الیت مادی را به قدرت مطلق نمیرسانیم. نمونه خوب آن ایران چین هند هستند. در اینها هیچوقت یک تاجر در سیستم حکمرانی دخالت داده نشد، چون میدانستند که این افراد قوانین را بنفع خود تغییر میدهند. منظور آرنولد توین بر اساس دیدگاه غربی و بر روم و یونان استوار است که قدرت و ثروت در دست یک گروه متمرکز میشود. مثال امپراطوری روم و جولیو سزار، او پس از چپاول مناطق جرمانیک و گول (فرانسه) پس از ۱۰ سال با ثروت زیاد به روم بازگشت و قدرت نظامی و امپراطوریاش یکی شد. آنها به امپراطور، امپراطور میگفتند و به بالاترین قدرت نظامی دیکتاتور (نه به معنی امروزی). در زمان او آنقدر این مورد ترس واقع شد که اورا در سنا ترور کردند. نتیجه این گفتهها مانند چین پارس و هند اتفاقا از نخبهها در سیستم استفاده کنید و معنویت را حفظ کنید (نه کاهنانش را) اما به ثروتمندان اجازه در تصمیم گیری کلان ندهید. این فرمول طولانی مخصوص شرق بوده.
2
1
سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۱
۴۳

Chokam - ری، ایران
این بنده خدا۸۰سال پیش کتاب نوشته معنی فرهنگ باالان فرق داره. خودش اصلا فکر نمی کرد دنیا اینطوری بشه. الان تو یه برند باند و یه اسمارت فون نداشته باشی کاری نمی تونی بکنی، از هر فرهنگی میخوای باش. با فشار یه دگمه دولت اینترنت قطع بشه فلجی
1
2
سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۴:۰۸