ادامه جنجالها در بغداد بر سر قرار گرفتن شبهنظامیان مورد حمایت تهران در فهرست تروریستها
+5
رأی دهید
-0
ایندیپندنت فارسی: محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، روز پنجشنبه ۴ دسامبر (۱۳ آذر) اعلام کرد دولت او، «عاملان بروز خطا» در درج نام حزبالله لبنان و گروه حوثیهای یمن در «فهرست گروههای تروریستی» را تحت پیگرد قرار خواهد داد.دولت این کشور صبح امروز در اقدامی غیرمنتظره، داراییهای گروههایی را که «تروریستی» توصیف شده بودند، مسدود کرد؛ اما بعد مشخص شد نام حزبالله و حوثیها نیز در میان ۲۴ نهاد و فرد مورد اشاره قرار گرفته است.
به گفته رسانهها این تصمیم پیشتر تصویب شده بود، اما روز پنجشنبه رسانهای شد و برای بسیاری از عراقیها غافلگیرکننده بود. کمیته مسدودسازی اموال تروریستها در دولت عراق، بلافاصله بیانیهای منتشر و تاکید کرد که درج نام این دو گروه ناشی از یک «خطای اداری» بوده است. این کمیته توضیح داد که دستور شماره ۶۱ سال ۲۰۲۵ درباره مسدودسازی داراییهای افراد و نهادهای مرتبط با داعش و القاعده، که به درخواست مالزی و بر اساس قطعنامه ۱۳۷۳ شورای امنیت صادر شده، به اشتباه شامل احزاب و گروههایی شده که ارتباطی با فعالیتهای تروریستی ندارند.
کمیته افزود که موافقت عراق، فقط مربوط به افراد و نهادهای مرتبط با داعش و القاعده بوده و انتشار نسخه «ویرایشنشده» از فهرست، سبب درج برخی گروههای دیگر شده است. همچنین اعلام شد که نسخه تصحیحشده بهزودی در روزنامه رسمی منتشر و نام این گروهها از فهرست حذف میشود.
در همین راستا، رئیس کل بانک مرکزی عراق نیز طی نامهای فوری خواستار لغو بخشهای مربوط به مسدودسازی داراییهای چند حزب و نهاد بینالمللی شد که «به اشتباه» وارد فهرست شده بودند.
نخستوزیر عراق هم دستور داد که یک تحقیق فوری برای مشخص شدن مقصران آغاز شود و تاکید کرد دولت، مسئولان خطا در درج نام حزبالله و حوثیها در فهرست تروریستی را مجازات خواهد کرد.
کمیتهای دولتی پشت صدور تصمیمها
صدور چنین احکامی معمولا از سوی کمیته «مسدودسازی اموال تروریستها» در عراق انجام میشود؛ کمیتهای زیر نظر دبیرخانه هیئت دولت که وظیفه دارد داراییهای افراد و گروههایی را که در قطعنامههای شورای امنیت یا فهرستهای ملی تروریستی تعیین شدهاند، مسدود کند. این اقدام میتواند به درخواست کشورهای دیگر نیز در چارچوب سازوکار فصل هفتم منشور ملل متحد، صورت گیرد.
جمهوری اسلامی ایران، عراق را متحد مهم خود و عنصر حیاتی برای تابآوری اقتصادش در دوره تحریمها میداند، اما بغداد که همزمان شریک واشینگتن و تهران است، بهگفته رویترز، نگران است در تیررس سیاست فشار دولت دونالد ترامپ قرار گیرد.
در عراق، بسیاری از گروههای مسلح مورد حمایت تهران هستند، اما در سال گذشته و در جریان جنگ غزه و تنشهای مرزی حزبالله و اسرائیل، تلاش کردند از دخالت مستقیم پرهیز کنند تا این کشور وارد بحران منطقهای نشود.
در ماههای اخیر، مجموعهای از رخدادهای سیاسی، تغییر و تحولها در دولتها، حملات نظامی و گزارشهای رسمی نشان میدهد که نفوذ منطقهای علی خامنهای و شبکه شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی در عراق و دیگر کشورهای همسایه ایران با محدودیتهای بیسابقهای روبهرو شده است.
دولت بغداد، زیر فشار تحریمها و هشدارهای واشینگتن، از یکسو لوایح مربوط به نهادینهکردن حشدالشعبی در ساختار امنیتی را متوقف کرده و از سوی دیگر، برای نخستین بار بهطور علنی برخی گروههای نزدیک به تهران، از جمله کتائب حزبالله، را به حمله مسلحانه علیه مراکز دولتی متهم و با آنها برخورد کرده است.
همزمان، آمریکا هشدار داده که در صورت سپردن وزارتخانهها به گروههای مسلح وابسته به ایران، دولت بعدی عراق را به رسمیت نخواهد شناخت؛ فشاری که محاسبات سیاسی جریانهای همسو با تهران را بهطور جدی تغییر داده است. با وجود آنکه هنوز حدود ۲۰ گروه شیعه با مجموع بیش از ۲۰۰ هزار نیرو در عراق از جمهوری اسلامی دستور و بودجه دریافت میکنند، هزینه حفظ این شبکه برای تهران افزایش یافته و فضای مانور آنها در ساختار رسمی دولت بغداد محدودتر شده است.
کاهش چشمگیر قدرت منطقهای تهران
در یک مورد، روز شنبه هفته جاری، گروه شبهنظامی کتائب سیدالشهدا، که به طور سنتی گروه وفادار به جمهوری اسلامی شناخته میشوند، بیانیه سیاسی کمسابقهای صادر و در آن تاکید کردند که «منافع ملی عراق در اولویت است.» این بیانیه نشان میدهد که این گروه قصد ندارند در صورت بروز درگیری میان جمهوری اسلامی و اسرائیل و ایالات متحده، مداخله نظامی کنند و عراق را به درگیری گستردهای بکشانند.
در لبنان و سوریه نیز تصویر مشابهی از فرسایش تدریجی نفوذ ایران دیده میشود. پس از جنگ ۱۴ماهه لبنان و اسرائیل، ارتش لبنان با پشتیبانی طرح خلعسلاح مورد حمایت آمریکا حضور خود را جنوب رود لیتانی بهطور چشمگیری افزایش داده، دهها مسیر قاچاق را بسته و برخی از مواضع و تونلهای نظامی حزبالله را تحت کنترل خود گرفته است؛ روندی که عملا انحصار این گروه بر جغرافیای مرزی را میشکند.
در همین حال، برگزاری نخستین گفتوگوهای مستقیم لبنان و اسرائیل، ولو در سطح نمایندگان غیرنظامی و با میانجیگری واشینگتن، نشان میدهد که معادله امنیتی جنوب لبنان دیگر تنها از کانال «محور مقاومت» تعریف نمیشود و بازیگران دولتی در حال پسگرفتن بخشی از ابتکار عملاند.
همزمان در سوریه، سقوط بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ و رویکارآمدن دولت انتقالی احمد الشرع، مسیر زمینی حیاتی ایران برای انتقال سلاح از عراق به لبنان را دچار اختلال کرده و تحلیلها از «پایان دوره هژمونی ایران در دمشق» و آغاز رقابت تازه بازیگران منطقهای و غربی بر سر نفوذ در سوریه حکایت دارد.
در فلسطین نیز، جنگ دوساله غزه و تحولات سیاسی پس از آن، جایگاه تهران و گروههای نیابتیاش را متزلزل کرده است. گزارشها نشان میدهند که اگرچه ایران همچنان به حماس کمک مالی و تسلیحاتی میرساند، اما سطح و کارایی این حمایت در مقایسه با سالهای گذشته کاهش یافته و رهبران حماس زیر فشار همزمان محاصره اقتصادی، طرحهای صلح آمریکایی و محدودیتهای تازه برای انتقال پول و سلاح قرار گرفتهاند.
در چنین شرایطی، شبهنظامیان محور مقاومت در عراق، لبنان، سوریه و فلسطین بیش از آنکه ابزار گسترش نفوذ تهران باشند، به شبکههایی تدافعی و پراکنده تبدیل شدهاند که بقای خود را در فضایی از فشار نظامی، تحریم اقتصادی و تغییر آرایش سیاسی منطقه جستوجو میکنند.