رضا پهلوی، تغییر استراتژی از سرنگونی جمهوری اسلامی به سرمایه گزاری

عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
رضا پهلوی که بیش از دو دهه نگارنده و بسیاری از کنشگران دیگر وی را می شناختیم شخصیتی بود دموکرات و بارها به اقرار خودش "جمهوری سکولار" را بر "پادشاهی موروثی" ترجیح می داد. 

این باور را دو سال پیش حداقل دوبار (به انگلیسی و فارسی) در کنفرانس مطبوعاتی خویش در "کنفرانس امنیتی مونیح" با صراحت تکرار کرد که "جمهوری سکولار" را بر "پادشاهی موروثی" و اینکه فردی صرفا بخاطر "موروثیت" مقامی را کسب کند کاملا غیر دموکراتیک و مردود است.

 آخرین باری که وی و همسرش (بانو یاسمین) را در لندن ملاقات کردم, بر همین نظر استوار بود. به همین دلیل بنده از مواضع ایشان حمایت می کردم. آخرین نمونه همرایی و ائتلاف با نحله های مختلف اپوزیسیون در فوریه ۲۰۲۳ در دانشگاه جورج تاون در "منشور مهسا" بود که سرانجامی نافرجام داشت.

  تا اینکه پروژه های پی در پی و عجیب و غریب و دستجات جدیدی مثل نوفدی و اقمار دیگر که بر مدار ایشان به چرخیدن آغاز کردند و بناگاه کشتیبان را سیاستی دگر آمد. گروه های متعددی همانند یک فرقه (Cult) با هیاهو و سازهای تعزیه خوانی, طبل, نَقاره, دهل و سرنا و شیپور و سنج و نی و با شعارهایی مانند ” ایران بدون پهلوی یعنی سرای اجنبی” خدای ایران کیه, کینگ رضا پهلویه" و یا  “رهبر ما پهلویه، هرکی نگه اجنبیه" در بلندگوها و شیپورهای خویش ناقوس مرگ "غیرخودی"را در فردای ایران سر می دادند.

 غافل از اینکه بقول زنده یاد اسماعیل خویی ما در تاریخ خویش از جمله در ۵۷ کینه کاشتیم و خرمن خرمن مرگ برداشتیم. این آتش خشم و نفرت به فضای مجازی مثل ایکس (X) سرایت پیدا کرد و بمصداق ضرب المثل معروف "گل بود به سبزه فحاشی و تهدید نیز آراسته شد"؛ و در بین مخالفان خصومت آشتی ناپذیر و شکاف عمیقی بوجود آمد که قطعا سودبرنده اصلی آن جمهوری اسلامی است.

من واقعا در عجبم که این فرقه فحاش چگونه پدیدار شدند؟  در این مورد حرف و حدیث فراوان است که آن را می گذارم و می گزرم. نگارنده قریب به ربع قرن است طرفداران پادشاهی که اکثر آنها در حزب مشروطه بودند را می شناسم که افراد بسیار فرهیخته و "با کلاس" بودند. 

بیش از ۲۲ سال پیش به کنفرانس این حزب بعنوان "سخنران مهمان" در پاریس دعوت شدم. شش سال پیش نیز در کنفرانس اروپایی حزب مشروطه ایران لیبرال دمکرات سخنرانی کردم. باید گفت تفاوت بین آن "مشروطه خواهان قدیمی" و این فرقه نوظهور از زمین تا آسمان است.

عملکرد غیرمنطقی,توجیه ناپذیر و سردرنیاوردنی این فرقه جدیدالورود حقیقتا حیرت انگیز است. بیشتر حملات آنها متوجه کسانی است که دهه ها علیه جمهوری اسلامی فعالیت کرده اند و یا قربانی رژیم می باشند. حتی بنده را که در اسفند ۵۷ علیه رژیم تظاهرات بر پا کردم و اجازه ندادیم رفراندوم رژیم در فروردین ۵۸ در چابهار برگزار شود, ۵۷تی می خوانند.

 ولی افرادی را که با کارنامه سیاه دهه ها در خدمت نظام بوده اند را فقط بخاطر یک "جاویدشاه" با غسل تعمید تطهیر می کنند؛ از هنرپیشه سپاه گرفته تا عروس ارزشی ها, از مقاطعه کار سپاه گرفته تا سپاهی سردبیر کیهان ـ لیست طولانیست!

سخن آخر

اکنون ظاهرا اتفاقات جدیدی رخ داده که نشان می دهد رضا پهلوی به سرنگونی رژیم در آینده ای نزدیک چندان امیدوار نیست, و به همین دلیل بسوی میلیاردرها و ثروتمندان ایرانی در آمریکا روی آورده تا با گردآوری اعانه و جمع آوری کمک مالی برای پروژه های جاری و هم شالوده آینده اقتصادی فرزندان خود را بنا نهد. 

در سفر بی سابقه نمایندگان رضا پهلوی به اسرائیل  علاوه بر مقاطعه‌کاران سابق سپاه, میلیاردهایی مانند شروین پیشه ور (Shervin Pishevar) هم بودند که بر طبق ویکیپدیا سرمایه گزار و صاحب چندین شرکت نیز می باشد, از جمله سفره (Sofreh Capital) که نور پهلوی (ولیعهد آینده) در این شرکت پرنسیپال (Principal ) می باشد. جمله آخر اینکه امیدوارم آقای پهلوی با قاطعیت بیشتر طرفداران فحاش و لجام گسیخته خود را کنترل کند تا خصومت و خشونت کلامی کاهش پیدا کند. زیرا این تشتت و دشمنی فقط به نفع جمهوری اسلامی است.