تمام بحرانهای اقتصادی ما در طول تاریخ ایران برمیگرده به منابع، و مدیریت آن؛ تاریخ رو حتما بخونید
+29
رأی دهید
-7

تمام بحرانهای اقتصادی ما در طول تاریخ ایران برمیگرده به منابع، و مدیریت آن؛ تاریخ رو حتما بخونید

نقش احتکار در قحطی بزرگ سال ۱۲۵۰
عامل احتکار، بیگمان، نقش بسیار موثر و تعیینکنندهای در شدت بخشیدن به قحطی سال ۱۲۵۰هجری شمسی و ادامه آن ایفا کرد.
عامل احتکار، بیگمان، نقش بسیار موثر و تعیینکنندهای در شدت بخشیدن به قحطی سال ۱۲۵۰هجری شمسی و ادامه آن ایفا کرد.
در تایید این مدعا ارائه نقلقولهایی از پژوهشگران خارجی و نیز جهانگردان و ناظرانی که در آن سالها در ایران اقامت داشته یا از آن بازدید کردهاند، بیمناسبت نیست: پروفسور شوکا اوکازاکی(Shoko Okazaki) محقق گرانقدر ژاپنی در پژوهش عالمانه خود درباره قحطی بزرگ سال ۱۲۵۰هجری شمسی با توسل به مثالهای متعدد، تحلیل عالمانهای از تأثیر احتکار در تشدید و تداوم قحطی مزبور ارائه کرده است که در اینجا بعضی از شواهد مورد استناد وی نقل میشود: «....بعد از دو سال خشکسالی، در زمستان ۱۲۸۸ق/ ۱۸۷۱ م باران و برف فراوانی آمد که حاصل خوبی را برای سال بعد نوید میداد. این بود که یک ماه پیش از فصل درو غله بسیار در بازار عرضه شد. سنت جا ناولیور، سیاح انگلیسی که در آن ماه از شهر قم میگذشت، قطارهای بیشمار شتر را دید که گندم و جو محصول سال پیش را از منطقهای حاصلخیز در نزدیک همدان به تهران میبردند. او همچنین میگوید صاحبان غله در همه جا موجودی خود را عرضه کرده بودند.
از همه این شواهد برمیآید که در دوره قحطی هم، در مناطق غله خیز کشور، ذخیره غله کافی وجود داشت و بالا رفتن غیرعادی قیمت گندم و کمبودهای ناشی از آن که به مرگومیر مردم از گرسنگی و آدمخواری کشید فقط نتیجه قحطی نبود و این قحط و غلا (تا حدود زیادی) بهطور مصنوعی و با احتکار و اسباب چینی بهوجود آمد. سیاح یادشده ضمن یادداشتهای سفر خود، شرح تکاندهندهای از طرز فکر غیرانسانی و رفتار ظالمانه بعضی از مالکان بزرگ و محتکران بهدست میدهد: «در سال دوم قحطی مقارن(۱۸۷۱- ۱۸۷۰م).... بهواسطه رضایت بخش بودن میزان برداشت محصول در جنوب و غرب کشور، خواربار و مواد غذایی فراوان بود اما ملاکان بزرگ که فروشنده عمده غله هم هستند، از روی شهوت سودجویی، یا شاید به گفته خودشان از ترس آمدن قحطی در سال سوم، بی اعتنا به رنج و گرسنگی مردم دور و برشان، غله را به امید گران شدن در انبارها نگه داشتند.»
چطور رضا شاه راه آهن سراسری ایران را در 11 سال بدون کمک خارجی ساخت در حالیکه ناصرالدین شاه میخواست به قمیت واگذاری کل معادن، منابع، نفت، جنگل و گمرکات ایران به یک خارجی این کار را انجام بدهد.

امتیازنامه رویتر توافقنامهای بود که در ۱۸۷۲ میلادی میان پاول یولیوس رویتر کارآفرین و دولت قاجار منعقد شد.
به موجب این توافقنامه، امتیاز ساختن راه و راهآهن و سد و بهرهبرداری از معادن، ایجاد مجاری آبی و قنات و کانالها؛ ایجاد بانک و هرگونه کمپانی صنعتی، حق انحصار کارهای عامالمنفعه و بهرهبرداری از جنگلها و گمرکات ایران در ازای پرداخت دویست هزار لیره در اختیار رویتر قرار گرفت.
در سال ۱۸۷۲ سرمایهدار معروف انگلیسی آقای «بارون جولیوس رویتر» که بنیانگذار آژانس تلگرافی رویتر (خبرگزاری رویتر) در جهان شناخته میشد پیشنهادی به دولت قاجار ایران داد که براساس آن قرار شد با موافقت ایران و پارلمان انگلستان، امتیاز تاسیس بانک شاهنشاهی را به دست آورد.
او در زمان صدارت میرزاحسین خان سپهسالار امتیاز احداث راهآهن سراسری را نیز کسب کرد که این امتیاز در ۲۵ ژانویه ۱۸۷۲ میلادی به امضا رسید و در آغاز برای نیل به اهداف مبالغ گزافی به عنوان پاداش جهت صدور فرمانشاه مبنی بر احداث راهآهن سراسری صرف کرد.
این امتیاز از اولین امتیازات مربوط به احداث راهآهن در ایران بود که سودجویی امتیازگیرنده در نهایت زیرکی در آن اعمال شده و انتشار آن بازتابهای سیاسی حاد داشته و موجب رنجش دولت روسیه و دلسوزی ظاهری سایر دولتها و انگیزه انزجار شدید طبقاتی مختلف ایران شده بود.در بخشی از کتاب «تاریخ جامع راهآهن» به قلم محمدناصر مکملی در این باره آمده است: این واکنشها منجر به لغو امتیاز و پیامدهای زیانبار متعدد آن شد و نیز در اظهارات مورخان معاصر آمده است که: یکی از بزرگترین اشتباهات ناصرالدین شاه و میرزاحسین خان سپهسالار (صدر اعظم وقت) که خود نیز به آن معترف بودند، اعطای امتیاز به رویتر بود که ایران را مستعمره انگلیس میکرد و بنا به نوشته کتاب «عصر بیخبری» ابراهیم تیموری «لرد کرزن» در این باره مینویسد «کاملترین و عجیبترین امتیازی که در طول تاریخ کمتر دیده شده و به موجب آن تمام منابع صنعتی کشوری به یک خارجی تسلیم و تفویض گشته، این امتیاز بوده است.» گرچه امتیاز رویتر به علتهایی ـ که در ادامه این مقاله خواهد آمد ـ هرگز به مرحله اجرا درنیامد، اما موجب شد که امتیازات دیگری به انگلیسیها واگذار شود.تیموری در شرح حال رویتر به نقل از کتاب «رویتر در یک قرن» او را معرفی کرده است که در اینجا مختصرا به آن میپردازیم.
مفاد قرارداد
در ازای پرداخت دویست هزار لیره امتیازات ذیل به پاول یولیوس رویتر واگذار شدند:

امتیازنامه رویتر توافقنامهای بود که در ۱۸۷۲ میلادی میان پاول یولیوس رویتر کارآفرین و دولت قاجار منعقد شد.
به موجب این توافقنامه، امتیاز ساختن راه و راهآهن و سد و بهرهبرداری از معادن، ایجاد مجاری آبی و قنات و کانالها؛ ایجاد بانک و هرگونه کمپانی صنعتی، حق انحصار کارهای عامالمنفعه و بهرهبرداری از جنگلها و گمرکات ایران در ازای پرداخت دویست هزار لیره در اختیار رویتر قرار گرفت.
در سال ۱۸۷۲ سرمایهدار معروف انگلیسی آقای «بارون جولیوس رویتر» که بنیانگذار آژانس تلگرافی رویتر (خبرگزاری رویتر) در جهان شناخته میشد پیشنهادی به دولت قاجار ایران داد که براساس آن قرار شد با موافقت ایران و پارلمان انگلستان، امتیاز تاسیس بانک شاهنشاهی را به دست آورد.
او در زمان صدارت میرزاحسین خان سپهسالار امتیاز احداث راهآهن سراسری را نیز کسب کرد که این امتیاز در ۲۵ ژانویه ۱۸۷۲ میلادی به امضا رسید و در آغاز برای نیل به اهداف مبالغ گزافی به عنوان پاداش جهت صدور فرمانشاه مبنی بر احداث راهآهن سراسری صرف کرد.
این امتیاز از اولین امتیازات مربوط به احداث راهآهن در ایران بود که سودجویی امتیازگیرنده در نهایت زیرکی در آن اعمال شده و انتشار آن بازتابهای سیاسی حاد داشته و موجب رنجش دولت روسیه و دلسوزی ظاهری سایر دولتها و انگیزه انزجار شدید طبقاتی مختلف ایران شده بود.در بخشی از کتاب «تاریخ جامع راهآهن» به قلم محمدناصر مکملی در این باره آمده است: این واکنشها منجر به لغو امتیاز و پیامدهای زیانبار متعدد آن شد و نیز در اظهارات مورخان معاصر آمده است که: یکی از بزرگترین اشتباهات ناصرالدین شاه و میرزاحسین خان سپهسالار (صدر اعظم وقت) که خود نیز به آن معترف بودند، اعطای امتیاز به رویتر بود که ایران را مستعمره انگلیس میکرد و بنا به نوشته کتاب «عصر بیخبری» ابراهیم تیموری «لرد کرزن» در این باره مینویسد «کاملترین و عجیبترین امتیازی که در طول تاریخ کمتر دیده شده و به موجب آن تمام منابع صنعتی کشوری به یک خارجی تسلیم و تفویض گشته، این امتیاز بوده است.» گرچه امتیاز رویتر به علتهایی ـ که در ادامه این مقاله خواهد آمد ـ هرگز به مرحله اجرا درنیامد، اما موجب شد که امتیازات دیگری به انگلیسیها واگذار شود.تیموری در شرح حال رویتر به نقل از کتاب «رویتر در یک قرن» او را معرفی کرده است که در اینجا مختصرا به آن میپردازیم.
مفاد قرارداد
در ازای پرداخت دویست هزار لیره امتیازات ذیل به پاول یولیوس رویتر واگذار شدند:
امتیاز انحصاری ایجاد راهآهن از دریای خزر تا خلیج فارس
دایر کردن تراموای شهری، بهرهبرداری از معادن (به غیر از معادن طلا، نقره، جواهر و معادنی که ملک مردم است) و جنگلها بهمدت ۷۰ سال
اجاره گمرک ها به مدت ۲۵ سال
صاحب امتیاز، حق انتقال تمام یا قسمتی از آن را به دیگران داشت.
کمپانی اختیار داشت برای سرمایه اولیه ۶ میلیون لیره انگلیسی اوراق قرضه صادر نماید. (درآمد سالانه دولت در آن زمان حدود ۳ میلیون لیره انگلیسی بود).
سهم ایران از سود راهآهن ۲۰٪ و معادن و جنگلها ۱۵٪ تعیین شد.
سهم ایران از سود گمرک ۶۰٪ تعیین گردید.
پس از امضای قرارداد، کمپانی رویتر مبلغ ۴۰ هزار لیره انگلیس به نام دولت ایران در بانک انگلستان میگذاشت تا در صورت تأخیر بیش از ۱۵ ماه در اجرای قرارداد، ضبط شود.
رشوهگیری عوامل
بعداً معلوم شد که میرزا حسینخان سپهسالار ۵۰ هزار لیره، میرزا ملکمخان ۲۰ هزار لیره، معینالملک ۲۰ هزار لیره و مبالغی نیز اقبالالملک به عنوان رشوه برای عقد این قرارداد از انگلیسیها دریافت کردهاند. روحانیون محلی بعد از شنیدن خبر عقد این قرارداد برآشفتند و شبنامههایی در تهران پخش شد که نوشته بود شاه اختیار کشور را به یک یهودی دادهاست.
این قرارداد به قدری استعماری بود که اعتراض همه دنیا، حتی دیپلماتهای انگلیسی (مانند لرد کرزن) را نیز برانگیخت. وی گفت:
«وقتی که امتیاز رویتر منتشر گشت، مندرجات آن حاکی از تسلیم کامل و خارقالعاده کلیه منابع صنعتی کشور به بیگانگان بود و تا به امروز در هیچ مستعمرهای داده نشدهاست.»
نگاهی به تاریخچه ساخت راه آهن سراسری در ایران

در سالی که رضاشاه رسما سلسله قاجاریه را منحل کرد و خود را پادشاه اعلام کرد، ساخت راه آهن نخستین اقدام مهمی بود که دولتمردان آن را آغاز کردند. در سال ۱۳۰۴ مجلس، لایحه راه آهن را تصویب کرد و دولت بلافاصله با شرکتهای آلمانی، بریتانیایی و دانمارکی وارد مذاکره شد.
در نقشه راهی که مشاوران رضاشاه ترسیم کردند، مسیر اصلی راه آهن از خوزستان که منبع استخراج نفت ایران بود، آغاز میشد و تا شمال کشور و کرانههای دریای خزر امتداد مییافت. دلیل چنین انتخابی، اهمیت ژئوپولتیک شمال و جنوب بود.
از طرفی با افزایش جمعیت تقاضای داخلی برای استفاده از نفت بالا رفته بود و از طرف دیگر ایران برای ورود به کشتیرانی بینالمللی نیاز به بندری مدرن داشت. این امر تاسیس راه آهن در جنوب را ضروری میکرد. در شمال هم کشور تازهجانگرفته روسیه که انقلابی عظیم را به خود دیده و به سرعت در حال رشد و پیشرفت صنعتی بود، گزینه مناسبی برای افتتاح خط آهن و تجارت به حساب میآمد.
از زمان مشروطه تا ابتدای سلطنت رضاشاه، مهمترین مانع ایجار راه آهن سراسری در ایران فقدان منابع مالی بود. رضاشاه این مشکل را به لطف دولتی و انحصاری کردن عواید قند و شکر حل کرد. به موجب این قانون مقرر شد از هر سه کیلو قند و شکر، دو ریال و از هر سه کیلو چای، شش ریال مالیات اخذ و درآمد حاصله از آن صرف هزینه ساختمان راهآهن سراسری شود.
این امر در سال ۱۳۰۶ رخ داد و خط آهن خوزستان با آن تامین شد. موفقیت چنین طرحی باعث شد دولت عواید کالاهای دیگری نیز به انحصار خود درآورده و با هزینه آن بنیانهای توسعه در کشور را فراهم کند.
شرکت آمریکایی یولن و چند شرکت آلمانی از جمله بیلفینگر و زیمنس، پروژه خط آهن ایران را در اختیار گرفتند و بخشی از عملیات ساخت راهآهن را آغاز کردند. در سال ۱۹۳۰ و پس از تأخیر در پرداخت هزینهها از سوی ایران، شرکت آمریکایی از ادامه انجام پروژه انصراف داد.
در آوریل ۱۹۳۳ ایران قراردادی را با شرکت دانمارکی کمپساکس به امضا رساند. کمپساکس در آن زمان مشغول ساختوساز راهآهن در ترکیه بود و رضاشاه توصیه ترکیه در مورد این شرکت را قبول کرد. از طرفی آوردن یک شرکت از یک کشور کوچک هیچگونه خطر سیاسی برای استقلال ایران نداشت.
نگاهی به تاریخچه ساخت راه آهن سراسری در ایران و آغاز مدرن سازی کشور
کمپساکس برای اجرای بخشهای این قرارداد، با ۴۳ شرکت پیمانکاری مختلف از اروپا، ایالات متحده آمریکا و ایران قرارداد بست. مهندسان کمپساکس عملیات در هر کدام از بخشها را نظارت میکردند و عملیات را از دفتر مرکزی تهران هماهنگ میکردند. بنابر قرارداد لازم بود کمپساکس خط را تا ماه مه ۱۹۳۹ تکمیل کند. خوشبختانه کمپساکس پروژه را زیر بودجه و پیش از موعد مقرر در قرارداد به اتمام رساند و حاصل کار موفقیتی چشمگیر برای ایران بود.
خط آهن جنوب تا سال ۱۳۰۸ گسترش یافت و در سال ۱۳۰۹ پل هزار متری کارون که بلندترین پل فلزی آن دوران در خاورمیانه بود، افتتاح شد و راهآهن سراسری ایران به خلیج فارس رسید و سپس تا سال ۱۳۱۵ خط آهن به بندر ترکمن رسید و در سال ۱۳۱۷ توسط شاه و ولیعهد افتتاح شد.
این پروژه بزرگ در جغرافیایی ساخته شد که پر از پیچ و خم و ناهمواریهای طبیعی بود و به حق از شاهکارهای ساخت و ساز در تاریخ معاصر ایران به شمار میآمد. در زمان افتتاح، کارشناسان ارزش آن را حدود ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زدند و پروژه سراسری راه آهن به گرانترین و گستردهترین پروژه ایران معاصر بدل شد.
راهآهن سراسری ایران به هنگام افتتاح، ۱۳۹۴ کیلومتر طول داشت و موفقیتی عظیم برای ایرانیان به حساب میآمد. بهگفته یونسکو، گستره و مهندسی این پروژه با سختیهای خاص، بهویژه مناطق کوهستانی قابل توجه است، چراکه در این مسیر ۱۷۴ پل بزرگ، ۱۸۶ پل کوچک و ۲۲۴ تونل وجود دارد و دولت وقت ایران به جای استقراض یا تحویل کنترل پروژه به خارجیها، از راه درآمدهای مالیاتی این پروژه را به سرانجام رساند.
راه آهن بازار ایران را بر بنادر شمال و جنوب ممکن کرد و موجب تسهیل واردات کالاهای خارجی و مواد مورد نیاز صنایع تازه تاسیس کشور شد. انتخاب مسیر آن نیز بسیار هوشمندانه بود چرا که خط آهن خوزستان باعث شد دولت مرکزی از میادین نفتی و درآمدهای این منطقه بهره بیشتری ببرد و به مرور بندر خرمشهر بدل به بزرگترین بندر ایران شد. این امر بیش از همه به ضرر بریتانیا بود چرا که بریتانیا با بنیکعب و حکام محلی خوزستان رابطه خوبی داشت و نفت این منطقه را به راحتی در اختیار گرفته بود. اما ورود دولت مرکزی و کنترل میادین نفتی سهم بریتانیا را کاهش میداد.
باورمندان به نظریه توطئه اعتقاد دارند که دولت پهلوی خط آهن را برای منافع بریتانیا ایجاد کرد تا ایران تبدیل به کریدور متفقین شود. اما ایجاد خط آهن از نظر اقتصادی به ضرر بریتانیا بود و ایجاد آن به سالها پیش از جنگ جهانی دوم بازمیگشت.
۴۳

Chokam - ری، ایران
تمام بحران های اقهصادی ما بخاطر این بوده که دانشگاه ها مدرک گراست یعنی مثل همین آقا فوق دکترا از خارج بگیرند هر چه مدرک بالاتر بهتر، کشور همه دکتر شن، از شاعر تا آشپز و راننده دارند دکترا و فوق میکگیرن، درنتیجه در تنها کار خودشون رو نمی کنند بلکه مدرک گرایی توی جامعه باب میشه، یعنی فقط تئوری، دانشگاهها فقط حرف و مقاله و نظریه اما دریغ از یه آزمایشگاه درست و حسابی. نتیجه این شده با اینهمه دانشگاه تهران و شریف و شیراز و ...همه رو بچلونی یه پروژه و تز برای خورشیدی کردن چراغ راهنمایی توش نمی بینی. این بحرانه، از همون زمان شاه هم پایه اش کج گذاشته شد مثل مهندس بازرگان رفتن دنبال دکترا و خنگول شدند مهندسی که از توی لابراتوار و ازمایشگاه بیرون بیاد، خنگول نمیشه ، نه توی هایتک ، نه توی عمین کارهای معمولی مثال کشاورزی مدرن و خورشیدی کردنهای معمولی بدون پنل، مثل ترکها با ابگرمکن خورشیدی، هیچ جیزی از انبوخ لشکر این مهندس و دکتر دانشگاه درنیامد جز حرف وحرف وحرف، چون مدرک گرایی بود حرف زیاد شد در جامعه، تاریخی پر از حرف و مشاجره و دعوا و انقلاب داریم و خواهیم داشت،
14
4
چهارشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۷
۷۱

senator x - تهران، ایران
زمانیکه اوسای مملکت,گوه را ازگوشت کوبیده تشخیص نده؛میشه ایران کنونی
0
0
جمعه ۰۷ آذر ۱۴۰۴ - ۰۶:۵۶