صدف صفرزاده، معلم جنجالی «گنگستر شهر آمل» به کلاس درس بازگشت + ویدیو
+51
رأی دهید
-2
صدف صفرزاده، معلم جنجالی قائمشهر که با پخش آهنگ گنگستر شهر آمل در کلاس درس به شهرت رسید. او در یک مصاحبه که ویدیو آن اخیراً در شبکههای اجتماعی مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته، میگوید که قرار است به شغل معلمی بعد از سالها وقفه بازگردد.
اخبار مرتبط:بازگشت معلم «گنگستر شهر آمل» به کلاس درس pic.twitter.com/ZFVySxiFaf
— Iranian UK (@IranianUk) November 15, 2025
اجرای ترانه گنگستر در کلاس مدرسه ای در قائمشهر مازندران موجب اخراج معلم شد

ایرنا: پخش آهنگ گنگستر شهر آمل در یک کلاس درس در مازندران، اخراج معلم و لغو مجوز مدرسه را رقم زد.
پخش آهنگ گنگستر شهر آمل در یک کلاس درس در مازندران، اخراج معلم و لغو مجوز مدرسه را رقم زد. مدیر کل آموزش و پرورش مازندران گفت: بهدنبال پخش آهنگ مبتذل توسط معلم یک مدرسه در شهرستان قائمشهر برخورد اداری لازم انجام شد و ضمن قطع همکاری با وی، به احتمال زیاد مجوز فعالیت مدرسه نیز لغو خواهد شد.
گنگستر شهر آمل ترانه ای با زبان محلی از مجید احمدی است که متن آن به این صورت است:
زیبای من تویی دلخواه من…
اگه می یار نووشی خل وومه…
من ارازل وومه گنگستر شهر آمل وومه!!
عرق سگی خرمه مست الکل وومه…
سیو مستی و بی تعادل وومه…
دلی قاتل وومه زیبای من تویی دلخواه من!!
مجازات شلاقی وومه تیسه یاغی وومه
پرونده دار اخلاقی وومه تی غم و غصه هم اتاقی وومه!!
من جلبی بی ابلاغی وومه تیسه یاغی وومه…
زیبای من تویی دلخواه من…
اگه عشق اسارته بل من تنه اسیر بووشم!!
تره چیه مره کار نار خوامه با ته پیر بووشم…
اگه می یار نووشی خل وومه…
من ارازل وومه گنگستر شهر آمل وومه!!
عرق سگی خرمه مست الکل وومه…
سیو مستی و بی تعادل وومه…
دلی قاتل وومه زیبای من تویی دلخواه من!!
مجازات شلاقی وومه تیسه یاغی وومه
پرونده دار اخلاقی وومه تی غم و غصه هم اتاقی وومه!!
من جلبی بی ابلاغی وومه تیسه یاغی وومه…
زیبای من تویی دلخواه من…
اگه عشق اسارته بل من تنه اسیر بووشم!!
تره چیه مره کار نار خوامه با ته پیر بووشم…
کلیپ عذرخواهی معلم قائمشهری بخاطر انتشار ویدیوی ترانه «گنگستر شهر آمل»


کلیپ عذرخواهی صدف صفرزاده، معلم قائمشهری بخاطر انتشار ویدیوی ترانه«گنگستر شهر آمل».
صدف صفرزاده معلم قائمشهری که به خاطر پخش آهنگ «گنگستر شهر آمل» سر کلاس درس به مشکل برخورده بود، در فیلمی که از خود منتشر کرده، از همه مقامات نظام عذرخواهی کرده است.

ماجرای آموزگار قائمشهری که با انتشار کلیپی از کلاس درس خود در حال پخش آهنگ محلی «گنگستر شهر آمل» و همخوانی دانشآموزان خردسالش مشهور شد، به سرعت به یکی از جنجالیترین رویدادهای فرهنگی-اجتماعی در ایران تبدیل گشت.
این ویدئو که در نگاه بسیاری از مردم نمادی از شادی و تلاش برای ایجاد محیطی شاداب در فضای خشک آموزشی تلقی میشد، واکنشهای شدید و متناقضی را از سوی مسئولین آموزش و پرورش و نهادهای مرتبط در پی داشت. مقامات رسمی، اقدام این معلم را "ضد اخلاقی" و "خلاف شئونات معلمی" دانسته و به بهانه منحرف شدن اخلاق کودکان، دستور به اخراج فوری او صادر کردند.
این برخورد تند و سریع، اعتراضات گستردهای را در میان افکار عمومی، کاربران شبکههای اجتماعی و حتی برخی شخصیتهای ورزشی و فرهنگی برانگیخت که این تصمیم را نتیجه تندروی و دشمنی با هرگونه شادی در جامعه میدانستند.
به دنبال فشارهای رسمی و تشکیل پرونده، آموزگار مذکور، خانم صدف صفرزاده، ناچار به انتشار ویدئویی شد که در آن به «اشتباه» خود اعتراف کرده و عذرخواهی نمود. این ویدئوی عذرخواهی که در فضای مجازی به عنوان نمونهای بارز از «اعترافات اجباری» و تحت فشار قرار دادن یک فرد معمولی قلمداد شد، بیش از پیش بر خشم عمومی افزود.
بسیاری از کاربران و رسانهها، این اقدام را نه تنها حلکننده مشکل ندانستند، بلکه آن را نمایانگر رویکردی تهدیدآمیز از سوی سیستم در برابر آزادیهای فردی و شادیهای ساده مردم تلقی کردند. افکار عمومی بر این باور بود که به جای برخورد با فسادهای کلان اقتصادی و معضلات اصلی کشور، تمام توان مسئولین صرف مقابله با یک معلم جوان شده است که تنها سعی در شاد کردن دانشآموزان خود داشته است.
این واکنشها نشان داد که مردم، بخصوص نسلهای جوانتر، به شدت با این نوع برخوردهای قهری مخالف هستند و هرگونه اجبار به عذرخواهی را محکوم میکنند.
در نهایت، سرنوشت تلخ این آموزگار که علاوه بر اخراج، حق تدریس در هیچ مدرسهای را نیز از دست داد، به نمادی از محدودیتهای موجود در فضای آموزشی و اجتماعی کشور تبدیل شد.
اگرچه برخی تلاشها از سوی نهادهای مردمی و حتی یک باشگاه فوتبال برای حمایت و استخدام او صورت گرفت، اما مسیر شغلی وی به شدت تحت تأثیر این حواشی قرار گرفت و او را مجبور به کنارهگیری از حرفه معلمی کرد.
این رویداد، بحثهای جدیتری را در خصوص حدود آزادیهای معلم در کلاس درس، تأثیر فضای مجازی بر زندگی حرفهای افراد در تولید محتوا (هرچند با نیت خیر) برانگیخت.
با این حال، واکنش غالب مردمی تأکید بر مظلومیت معلمی بود که قربانی تضادهای فرهنگی و اجتماعی حاکم شد، و اعتراف اجباری او مهر تأییدی بر وجود فضایی آشفته و غیرقابل تحمل برای شادیهای ساده در جامعه ایران زد.
این ویدئو که در نگاه بسیاری از مردم نمادی از شادی و تلاش برای ایجاد محیطی شاداب در فضای خشک آموزشی تلقی میشد، واکنشهای شدید و متناقضی را از سوی مسئولین آموزش و پرورش و نهادهای مرتبط در پی داشت. مقامات رسمی، اقدام این معلم را "ضد اخلاقی" و "خلاف شئونات معلمی" دانسته و به بهانه منحرف شدن اخلاق کودکان، دستور به اخراج فوری او صادر کردند.
این برخورد تند و سریع، اعتراضات گستردهای را در میان افکار عمومی، کاربران شبکههای اجتماعی و حتی برخی شخصیتهای ورزشی و فرهنگی برانگیخت که این تصمیم را نتیجه تندروی و دشمنی با هرگونه شادی در جامعه میدانستند.
به دنبال فشارهای رسمی و تشکیل پرونده، آموزگار مذکور، خانم صدف صفرزاده، ناچار به انتشار ویدئویی شد که در آن به «اشتباه» خود اعتراف کرده و عذرخواهی نمود. این ویدئوی عذرخواهی که در فضای مجازی به عنوان نمونهای بارز از «اعترافات اجباری» و تحت فشار قرار دادن یک فرد معمولی قلمداد شد، بیش از پیش بر خشم عمومی افزود.
بسیاری از کاربران و رسانهها، این اقدام را نه تنها حلکننده مشکل ندانستند، بلکه آن را نمایانگر رویکردی تهدیدآمیز از سوی سیستم در برابر آزادیهای فردی و شادیهای ساده مردم تلقی کردند. افکار عمومی بر این باور بود که به جای برخورد با فسادهای کلان اقتصادی و معضلات اصلی کشور، تمام توان مسئولین صرف مقابله با یک معلم جوان شده است که تنها سعی در شاد کردن دانشآموزان خود داشته است.
این واکنشها نشان داد که مردم، بخصوص نسلهای جوانتر، به شدت با این نوع برخوردهای قهری مخالف هستند و هرگونه اجبار به عذرخواهی را محکوم میکنند.
در نهایت، سرنوشت تلخ این آموزگار که علاوه بر اخراج، حق تدریس در هیچ مدرسهای را نیز از دست داد، به نمادی از محدودیتهای موجود در فضای آموزشی و اجتماعی کشور تبدیل شد.
اگرچه برخی تلاشها از سوی نهادهای مردمی و حتی یک باشگاه فوتبال برای حمایت و استخدام او صورت گرفت، اما مسیر شغلی وی به شدت تحت تأثیر این حواشی قرار گرفت و او را مجبور به کنارهگیری از حرفه معلمی کرد.
این رویداد، بحثهای جدیتری را در خصوص حدود آزادیهای معلم در کلاس درس، تأثیر فضای مجازی بر زندگی حرفهای افراد در تولید محتوا (هرچند با نیت خیر) برانگیخت.
با این حال، واکنش غالب مردمی تأکید بر مظلومیت معلمی بود که قربانی تضادهای فرهنگی و اجتماعی حاکم شد، و اعتراف اجباری او مهر تأییدی بر وجود فضایی آشفته و غیرقابل تحمل برای شادیهای ساده در جامعه ایران زد.
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
چه معلم نازنینی و چقدر جو قشنگی تو مدرسه ایجاد کرده. خیلی ها البته شعورشان نمیرسد که مدرسه باید جای آرامش و شادی کودک باشد و نه محل استرس. حالا جالبه بعصی از ایرانی ها میآیند از مدارس اروپا مینویسند که مثلا فلان است و عالی است در صورتیکه مثلا در آتریش فقط مدارس خصوصی که هفصد هشتصد یورو میگیرم آن آزادی و پلان بخصوص را دارد و در مدارس دولتی یک مشت کل و گوسفند بعنوان معلم مشغول هستند و تنها 16 درصد اتریشی ها دیپلم دارن. من تقریبا همه جا راستگوی بی طرفدار هستم. اتریشی ها خیلی از من بدشان میآید.ایرانیها خیلی حالی میبندن و خودشان را عزیز میکنند من در یک جلسه فرهنگی رفتم آمار در آوردم که اتریش و آلمان و سوئیس با همه فیس و افاده 116 و 15 و 14 درصد دیپلم دارن و ایذانیهای آتریش 93 درصد دیپلم دارن و 46 درصد تحصیلات دانشگاهی و 7.8 میلیون ایرانی بعنی تفریبا به اندازه جمعیت آتریش دانشجو هستند😂 نمیشه که همه سلمان فارسی و شاه سلطان حسین و محسن رضایی و بزدلان و چاپلوسان باشند. ما عاشقان کورش و نادر و شاپور و فرهاد و ستار خان هستیم. مجیدرضا رهنورد و کرمی و دیگر جاوید نامان گواه من هستند.
0
3
دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۸