دانشمند ایرانی ساکن لندن به پزشکیان: وعده «اختیار کامل» برای حل بحران آب را محقق کنید؛ ما آمادهایم
+82
رأی دهید
-21
شبنم دلفانی یکی از متخصصین در حوزه محیط زیست و دیپلماسی آب است که سال ها تجربه علمی و عملی در مدیریت منابع آب و مسائل زیست محیطی در آفریقا و خاورمیانه دارد.اظهارات اخیر آقای پزشکیان، مبنی بر اینکه «هرکس ادعا دارد میتواند مشکل آب را حل کند، تمام اختیار را به او میدهم»، در وهله اول نشاندهنده ابعاد عمیق و فرابخشی بحران آب در ایران است.
جناب پزشکیان بد نیست با اجازه «سازمان اطلاعات سپاه» ببینند اگر ادعای این خانم مقرون به صحت است، ریش و قیچی را بدهنددست او؛ شاید بتواند از پس مافیای آب بر بیاید و یک مشکل از بینهایت مشکل کشور را حل کند😢 pic.twitter.com/iPLZ7sHnIE
— Hadi Hadizadeh (@HadiHadizadeh) November 14, 2025
این جمله اعترافی آشکار به این واقعیت است که مسئله آب از حالت یک چالش مدیریتی ساده خارج شده و به یک معضل ساختاری و حیاتی بدل گشته که حل آن از توان روشهای معمول و بوروکراسیهای رایج دولتی فراتر رفته است.
در واقع، پیشنهاد واگذاری «تمام اختیار» نه تنها یک تعارف سیاسی نیست، بلکه نمایانگر آن است که سیاستگذاران به بنبستی رسیدهاند که تنها راه خروج از آن، سپردن سکان امور به دست یک فرد یا تیم متخصص، خارج از دایره نفوذ و تداخلات معمول سیاسی، تلقی میشود. این نگاه، اگر صادقانه باشد، میتواند آغازی برای رویکردی تکنوکراتیک در حل ریشهایترین مسئله زیستمحیطی کشور باشد.
بحران آب در ایران دیگر یک تهدید دوردست نیست؛ بلکه واقعیتی است که در قالب خشکی تالابها، فرونشست زمین، و تنشهای اجتماعی و اقتصادی در سراسر کشور، زندگی میلیونها نفر را تحتالشعاع قرار داده است.

دریاچههایی همچون ارومیه و دشتهای حاصلخیزی که سالها منبع حیات بودهاند، اکنون به نمادی از سوءمدیریت و تغییرات اقلیمی تبدیل شدهاند. این شرایط سخت، نه تنها معیشت کشاورزان و روستاییان را مختل کرده و باعث مهاجرتهای گسترده داخلی شده، بلکه پتانسیل ایجاد درگیریهای منطقهای بر سر منابع محدود را نیز به شدت افزایش داده است.
بنابراین، اظهارات پزشکیان در چنین فضایی، نشاندهنده آن است که دیگر نمیتوان با وعدههای سطحی و اقدامات موقت، از کنار این مسئله عبور کرد و اکنون زمان آن رسیده که این معضل در بالاترین سطح، یک مسئله امنیت ملی و اجتماعی در نظر گرفته شود.
نکته کانونی در این جمله، تاکید بر واژه «تمام اختیار» است. این تعبیر، هم یک شمشیر دولبه و هم یک شانس بیسابقه برای حل مسئله است. از یک سو، واگذاری مطلق قدرت به یک فرد یا نهاد خارج از ساختار موجود، میتواند به معنای حذف موانع سیاسی، لغو تصمیمات اشتباه پیشین و اجرای سریع پروژههای حیاتی باشد؛ امری که برای مقابله با سرعت تخریب منابع آب ضروری است.
از سوی دیگر، این واگذاری اختیار مطلق، مستلزم شفافیت حداکثری، مکانیسمهای نظارتی دقیق و پاسخگویی قاطع است تا از تبدیل شدن این فرصت به مجالی برای فساد یا تصمیمات غیرعلمی و خودسرانه جلوگیری شود. در واقع، این فرد یا تیم باید بتواند بدون دغدغه تداخلات وزارتی، تخصیص بودجه و ملاحظات رأیآور، تنها بر مبنای دانش علمی و ضرورتهای پایدار محیط زیست، اقدام کند.
از منظر سیاسی و اجتماعی، این جمله میتواند حامل پیامهای مختلفی باشد. ممکن است این اظهارات، تلاشی هوشمندانه برای جلب اعتماد عمومی در یک فضای پرچالش باشد؛ به این معنا که سیاستمدار با اعتراف به گستردگی مشکل، خود را در جایگاه تسهیلکننده و نه مانع اصلی قرار میدهد. با این حال، مهمتر از جلب اعتماد، این جمله بار انتظارات عمومی را به شدت بالا میبرد.
مردم اکنون منتظرند تا ببینند چه کسی با طرحی جامع و علمی قدم پیش میگذارد و دولت یا نهاد حاکمیتی تا چه اندازه به وعده خود مبنی بر واگذاری اختیار عمل خواهد کرد.
پذیرش مسئولیت حل بحران آب، که بارها قهرمانان سیاسی را ناکام گذاشته است، نیازمند شجاعتی علمی و مدیریتی است که در صورت موفقیت، میتواند به الگویی برای حل سایر معضلات پیچیده کشور تبدیل شود.
در نهایت، بحران آب ایران فراتر از یک مسئله سیاسی و نیازمند یک راهحل فنی و چندبعدی است که شامل مدیریت تقاضا در کشاورزی، اصلاح الگوی کشت، نوسازی شبکههای آبرسانی، سرمایهگذاری در تکنولوژیهای نوین و مهمتر از همه، تغییر نگاه فرهنگی جامعه به این منبع حیاتی است.
تفویض «تمام اختیار» باید با هدف تخصصی شدن و غیرسیاسی کردن موضوع آب صورت پذیرد.
این اظهارات پزشکیان، زنگ خطری است که هم به مدعیان حل مسئله هشدار میدهد که کار آنها آسان نیست و هم به ساختار حاکم یادآور میشود که اکنون توپ در زمین عملگرایی و دوری از شعار قرار دارد. موفقیت در این امر، نیازمند تعهد درازمدت و تخصیص منابع عظیمی است که فراتر از یک دوره دولتداری، پایداری محیط زیست ایران را تضمین کند.
۳۵

Stopmindcontrol - سائو پائولو، برزیل
پیش بسوی زندان.
3
40
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۵
۳۴

حسنلو - باکو، آذربایجان
این پوزیده چاقال خودش اختیار پشگل خودشو نداره گندشون که نایب برحق عمام ضمان تشییعه اختیار نداره ازخودش:)))))))))))))))))
8
43
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۷
۴۰

MrJason - جابلسا، انگلستان
از الان فرستادن سلولت رو تو اوین آب و جارو بشکن قراره مهمون از خارج بیاد
4
41
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۲
۲۶

romano - تهران، ایران
الان بدبخت رو به همکاری با رژیم متهم میکنند شعور ایرانی دگوری اینه.
33
9
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۷
۱۹

pirzan e irani - استکهلم، سوئد
درود برشما خانم عزیز:دلیل اصلی بحران کمبود آب ونبودباران،خشکسالی رعایت نکردن حجاب خانمهایی چون شما است.(تمام امام جمعه ها می گویند)بنابراین شماخودتان مجرم هستید!وقطعاٌ شما می دانید که این سخن شما پذیرفته نخواهدشد.موفق باشید
14
27
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۲
۴۳

Chokam - ری، ایران
دخترم تو خودت یکی از آن شمالیهایی که میگی هستی، که برنجزارهای خودشون رو فروختن ، چون امثال تو دختر دیگه راضی نمیشدی توی برنجزارها برنج نشا کنید حتی راضی نمیشیدین آنها رو مدرن کنید شما حتی مادر و مادربزرگاتون رو که توی همون شمال برنج نشا میکردند نماز میخوندند عقب افتاده دونستین، همه مثل تو یا رفتن خارج ، یا دنبال پشت میز نشینی و دکتر و مهندس بی خاصیت شدین در نتیجه آن برنجزارها همه نابود شدند وتغییر کاربری دادند واکوسیستم آنجا بهم خورد و نم و باران و بارش کم شد و بی آبی شدند، درباره جنوب که جای خود داره از اول کویر کم آب بود ایران فقط همین یه قطعه شمالش باران و اب فراوان داشت. شما باید اول خودتون رو راضی کنید، مردم بیچاره تقصیر ندارند این کلاس بازی و پز و افاده و غقب افتاده دانستن مادران زحمتکش زارع این صاحبان برنجزارها بود که به اینجا رسیدین، شما اول خودتون رو راضی کنید حاضرید برگردیدید به مزارع، مثل مادر بزرگهاتون، انها رو مکانیزه کنید مدرن کنید، یه دوره کاربردی ۲ساله کافیه، نه دکترا و دانشگاه و کارشناس خارجی آنچنانی ، حکمت مادربزرگان بیسواد از دکتراوفوق لیسانسهای شماکاربردی تره
41
13
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۲
۷۱

senator x - تهران، ایران
به به چه شود.قرار شده دانشمندان لوله کش لندنی؛از اونجا چند لوله آب از رودخونه تایمز بکشند بتهرون.خب خدارو شکر مسئله بیآبی هم برطرف شد دیگه نیازی باسبابکشی تهرونیها نیست.بازم لندنیها
17
6
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۵
۴۳

paksan - ایران، ایران
خیلی واضح هستش که ایشون اصلا دانشمندی نیست که بتونه سطح موضوع را بفهمه. چیزهایی که اینها پیشنهاد میدهند برنامه های سازمان ملل است ولی نمی فهمند که این برنامه ها برای هر منطقه ای کاربرد ندارد و گرمایش زمین در بعضی مناطق اثر کمتر و بعضی مناطق اثر زیادی داشته است. دوم اینکه الگوی مصرف در ایران را نمی توانید تغییر بدهید. داستان چیزی شبیه مصرف سوخت و بنزین هستش که در ایران وضعیتش را دولت تعیین نمیکند بلکه مردم خواهان آن هستند حتی اگر منتفع هم نباشند. عمده منفعت قیمت پایین بنزین را پالایشگاهها و قاچاقچیان می برند در حالیکه مردم تصور میکنند قیمت بنزین باعث گرانی شدید خواهد شد و کارخانه داران و رانندگان و بازاریان عامل اصلی پخش این شایعات بی اساس هستند و با آزادسازی قیمت بنزین باید یکبار برای همیشه این مشکل را رها کرد و بجای آن روی تنظیم حقوق و دستمزدها متمرکز شد در هرصورت عربستان و آمریکا و روسیه از ایران بیشتر نفت دارند چطور اونجاها قیمت جهانی است و قاچاقی وجود ندارد ولی در ایران باید سوبسید داده بشود؟ مگر در عربستان مالیات گرفته میشود و تازه سوخت هم به قیمت جهانی است.
12
1
جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۷