نماینده مجلس باعث اخراج آبدارچی شد، کارگر ۳۰ساله خود را آتش زد

ایران وایر:مریم دهکردی
مرگ خودخواسته «محمد(اسماعیل) شاوردی»٬ کارگر ۳۰ ساله‌ شهرستان شادگان که چندی قبل مقابل ساختمان فرمانداری شادگان رخ داد، ماحاصل رانت کوچکی بود که در انتخابات‌هایی نظیر انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی به برخی از فعالان داده می‌شود.

ویدیویی در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفته که سه‌روز پیش از مرگ اسماعیل شاوردی ضبط شده است. او در حالی‌که از جراحت ناشی از سوختگی، سرتاپا باندپیچی است، روی تخت بیمارستان از نماینده فعلی مردم شادگان در مجلس انتقاد می‌کند و می‌گوید که حتی به دست‌وپای «هاشم خنفری» افتاده که نگذارد او را اخراج کنند.

ایران‌وایر دریافته است که این کارگر که در دوران انتخابات مجلس برای کاندیدای دیگری فعالیت می‌کرده، به‌دلیل اعمال نفوذ نماینده فعلی این شهرستان از کار در فرمانداری شادگان محروم شود.

***
رانتی که محمد گرفت چه بود؟
اغلب وقتی درباره «رانت» صحبت می‌کنیم، همه به درآمدی هنگفت یا منفعتی کلان فکر می‌کنند. این در حالی است که در بسیاری از شهرهای کوچک که ساختاری قبیله‌ای دارند و عموم مردم یا با هم نسبت فامیلی دارند و یا به طریقی همدیگر را می‌شناسند رانت می‌تواند اعمال نفوذی کوچک در راحت‌تر شدن شرایط شغلی یک کارگر فرودست باشد.منابع نزدیک به محمد شاوردی، کارگر ۲۶ساله اهل شادگان، می‌گویند او بعد از دوندگی‌های بسیار، سرانجام روز ۸شهریور۱۴۰۴ در اقدامی اعتراضی نسبت به اخراج و احتمال انتقال محل خدمتش به اهواز به زندگی خود پایان داد.محمد(اسماعیل) شاوردی پدر دو کودک خردسال بود. او در شرکت «توسعه و نیشکر» استخدام شد اما به‌علت مسافت زیاد بین شهر محل اقامت تا شرکت محل کارش با اعمال نفوذ نماینده سابق شهر شادگان در مجلس از شرکت توسعه نیشکر درآمد و به‌عنوان آبدارچی در فرمانداری این شهرستان مشغول‌به‌کار شد. 

یک منبع آگاه به ایران‌وایر می‌گوید: «این اتفاق مرسومی است که نماینده‌ها از این مدل کمک‌ها به افرادی که در کمپین‌های انتخاباتی فعال هستند، بکنند. محمد پسر فعالی بود و در جریان انتخابات نماینده پیشین هم خیلی فعالیت کرد اما متاسفانه درگیری‌های بین نماینده‌ جدید شهر شادگان در مجلس با طرفداران نماینده قبلی از جمله همین آقای شاوردی باعث شد که نماینده شادگان با اعمال نفوذ، مقدمات اخراج او را هم از فرمانداری شادگان فراهم کند و هم کاری کند که قراردادش در شرکت نیشکر تمدید نشود.»

تماس و تاکید نماینده مجلس شادگان بر فرماندار برای اخراجِ محمد شاوردی به یک تراژدی تمام‌عیار منجر شد.

منابع محلی به ایران‌وایر می‌گویند محمد پس از پیگیری‌های فراوان از جمله در اداره بازرسی استانداری خوزستان سرانجام از بازگشت‌ به‌ کار ناامید شد و تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.

یکی از چهره‌های مدنی شادگان به ایران‌وایر می‌گوید: «پس از این‌که ماه‌ها درخواست کرد که او را از محل کارش اخراج نکنند و دید کسی حرفش را گوش نمی‌دهد با یک بشکه بنزین به فرمانداری شادگان رفت و در دمای بالای ۵۰ درجه بر روی خود بنزین ریخت و خودش را آتش زد.»

در شهرهای کوچکی مانند شادگان اغلب جوانان برای اندکی تغییر، برای استخدام شدن در یک شغل رده پایین و نه حتی کارمندی و کار دفتری به‌ناچار در کنار یک نماینده مجلس یا شورای شهر قرار می‌گیرند، چرا که به‌جز یکی‌دو شرکت، هیچ فرصت شغلی دیگری برایشان وجود ندارد. آن‌ها همه تلاش خود را می‌کنند تا نماینده‌ای که وعده روزگار آسان‌تری به آن‌ها داده رای بیاورد و بعد از آن شاید برای چند صباحی طعم آسایش را بچشند. اگر آن فرد رای نیاورد یا دوران نمایندگی‌اش به پایان برسد اما زندگی دوباره روی ناخوبش را به آن‌ها نشان می‌دهد. فضای اجتماعی شهرستان‌های کوچکی مثل  شادگان شدیدا سیاست‌زده است و زندگی‌ها در این سیاست‌زدگی بنا شده‌اند.
صدور مجوز برای چاه آب عمیق در ازای حمایت از یک کاندیدا 
«صابر»، کشاورزی در شهر دزفول است. او یکی از کسانی است که صابون رانت به تنش خورده. در ابتدا همه چیز همان‌طوری پیش‌رفته که می‌خواسته اما تغییر سیاست‌ها همیشه گروهی را ناکام می‌گذارد.

صابر اصالتا اهل خرم‌آباد لرستان است: «از دوره سربازی که افتادم دزفول این‌جا ماندگار شدم. سربازی‌ام که تمام شد با دختری از همین‌جا ازدواج کردم و ماندگار شدم. کار آبا و اجدادی ما کشاورزی بود. زمین خریدم و مشغول شدم. تا انتخابات مجلس دوره قبل.»

به گفته این شهروند ساکن دزفول کاندیداهای شورای شهر و مجلس برای برنده شدن وعده‌های مختلفی به مردم می‌‌دهند مخصوصا اگر بدانند فردی طایفه‌دار است و می‌تواند رای آن‌ها را تغییر دهد: «یکی از کاندیداهای مجلس اصالت لر دارد. روی همین حساب هم ما برایش تبلیغ می‌کردیم. یک روز گفتم اگر رای بیاوری چکار برای ما می‌کنی؟ گفت تو چه می‌خواهی؟ من کشاورزم و چند سال است پی مجوز حفر چاهم که نمی‌دهند. گفتم مجوز چاه بده. گفت می‌دهم. خلاصه من همه فامیل و دوست و آشنا را مجبور کردم رای دادند. انصافا هم مجوز را داد.»

صدور مجوز برای حفر چاه آب از سال ۱۳۸۷ در خوزستان ممنوع شده است. در صورتی‌که چاهی توسط کشاورزان حفر شود و مجوز نداشته باشد توسط دولت پر خواهد شد.

کشاورزان خوزستانی اغلب در ازای حمایت از یک نماینده چیزهایی از این دست مطالبه می‌کنند.

با این‌همه بیم این می‌رود که بعد از تمام شدن دوره نمایندگی یک فرد در بر پاشنه دیگری بچرخد.

صابر می‌گوید: «مجوز را گرفتیم اما خیلی ضمانتی نیست که همیشه بشود استفاده کرد. قبلا هم بچه‌های دیگری از مقامات مجوز حفر چاه گرفتند اما علاوه بر مجوز، حفر باید از اداره محیط زیست هم تایید شود. آقای نماینده هرچقدر گفتیم سفارش‌مان را بکن گفت باشد و نکرد و حالا اگر گزارش به اداره محیط زیست برسد، کارشناس می‌فرستند و چون زمین ما در جایی قرار دارد که حفر چاه غیرقانونی است، پرش می‌کنند.»
گفت فامیل‌ات را عوض کن تا در پتروشیمی استخدام شوی
نام شهرک «جراحی» برای خوزستانی‌ها آشناست. جراحی یا شهرک «شهید چمران» در حاشیه ماهشهر جایی است که در اعتراضات آبان۱۳۹۸ مردمانش قتل‌عام شدند. شهروندانی که هرگز از دستگاه عریض و طویل پتروشیمی حتی به‌قدر دربانی و نگهبانی سهم نداشتند.

«قاسم»، یکی از شهروندان جراحی است. راننده سرویس مدرسه است و حالا در آستانه ۴۸سالگی دیگر سودای استخدام هم ندارد، اما می‌گوید سال‌ها قبل در نیمه دهه ۷۰، وقتی جوانی تازه فارغ‌التحصیل بود هرکاری کرد تا استخدام پتروشیمی شود.

قاسم به ایران‌وایر می‌گوید: « نماینده سربندر با پدرم قوم و خویش بود. دوره خاتمی بود و مردم می‌گفتند این‌ها با بقیه فرق دارند. با پدرم رفتیم دفتر نماینده. پدرم گفت این بچه درس خوانده است. مهندس شده. رشته‌اش هم پتروشیمی است. دو بار تا حالا آزمون استخدامی داده ولی فقط مهندس‌های تهران و اصفهان را استخدام می‌کنند. نماینده گفت فامیل‌تان عربی است استخدام نمی‌کنند. برود درخواست بدهد فامیلش را عوض کند شاید توانستم کاری کنم.»

این شهروند ساکن جراحی می‌گوید: « پدرم خیلی ناراحت شد اما من فکرهایم را کردم و گفتم اشکال ندارد. روی کاغذ فامیلم عوض می‌شود. عوضش استخدام می‌شوم. زندگی خودم و خانواده‌ام را عوض می‌کنم.»

اما این وعده هرگز عملی نشد. قاسم فامیلی‌اش را به چیزی تغییر داد که عرب بودنش را آشکار نمی‌کرد، اما در نهایت نماینده به تهران رفت و همه آن‌چه گفته بود در حد سفارش‌هایی که خریداری نداشت، باقی ماند.
باغملک و شناسنامه‌های روستاییان برای رای‌آوری
«شاید باور نکنید، اما شناسنامه روستاییان حومه رامهرمز و باغملک برای نمایندگان این شهرها حکم سرمایه دارد و بلیط برنده است.»

این جمله‌ها را یکی از فعالان مدنی رامهرمز به ایران‌وایر می‌گوید. به گفته او در این منطقه از خوزستان نماینده‌ای که رای بیاورد عموما وعده‌هایی که می‌دهد را عملی می‌کند: « مردم شوخی ندارند. کسی که وعده بدهد باید عمل کند وگرنه درگیری پیش می‌آید و چون نماینده دوست و آشنا و فامیل دارد و بعد از انتخاب هم گذرش به مردم می‌افتد معمولا وعده‌ای نمی‌دهد که نشود عملی‌اش کرد.»

به گفته این فعال مدنی، اغلب نمایندگان به حامیان خود وعده پایان‌دادن به درگیری‌های طایفه‌ای را می‌دهند: «درگیری‌های طایفه‌ای، این‌جا یا سر زمین است یا بر سر مرتع. نمی‌دانم یادتان می‌آید یا نه. در رامهرمز دو طایفه محمدی و موسایی از سال ۱۳۹۴ با هم بر سر اختلافات ملکی درگیر بودند. بیش از ۲۲نفر در این درگیری‌ها در طول چند سال کشته شدند. دستگاه قضایی هربار حکم قصاص می‌داد و با انجام قصاص آتش این انتقام‌جوری بیشتر شعله‌ور می‌شد. اما دو نماینده وقت رامهرمز و باغملک در ازای حمایت شهروندان برای رای آوردن با تشکیل هیات‌های صلح و سازش به این درگیری‌ها پایان دادند.»

رانت در شهرهای کوچک رسیدن به ثروت‌های افسانه‌ای و درآمدهای کلان و یک‌شبه ره صدساله رفتن نیست. گاه یک شغل کوچک در حد آبدارچی در فرمانداری است، گاه یک مجوز برای حفر چاه یا استخدام یک مهندس در شرکت پتروشیمی شهرشان، اما همین رانت‌های کوچک هم همیشه پایان خوبی ندارند مثل قصه تلخ محمد شاوردی.
+39
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۰
    Nagonsar - مونیخ ، آلمان
    منه ننیگن تو مملکت امام زایمان توله بیبی نرچس کافی ضریح به تبان نه نه امام زرتمان یا پروستات نایب مفعولی یا خشتک حسن عسکری مفعول کمک بابای مهدی (مادرکنی )ببندن ایکی ثانیه کارسون حل میشه و میتونن بعوان مامان اقا یا باجناق تمام زمان استخدام بشن.. بیچاره ملت دلمرده و تکیده و مبهوت از یک بدبختی می‌افتن تو بدبختی دیگری و تصادف میکنن میگن با حسین و یا علی با اینکه خوب میدونن عامل بدبختی آنها همین حسین و علی و توله های اونا هستن
    2
    11
    ‌سه شنبه ۰۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.