ماجراهای عجیب جمهوری اسلامی و ابرها؛ درباره بارورسازی ابر چه میدانیم؟
+8
رأی دهید
-0
مسوولان جمهوری اسلامی همواره درباره ابرها اظهارنظرهای عجیبی مطرح کردهاند؛ از ابر دزدی تا بارورسازی ابرهاایران وایر: سینا قنبرپوروزارت نیرو در ایران اعلام کرده از نیمه آبان عملیات بارورسازی ابرها را در ۴ حوضه آبریز دریاچه ارومیه، زایندهرود، خراسان رضوی و تهران شروع میکند.
مسوولان جمهوری اسلامی همواره درباره ابرها اظهارنظرهای عجیبی مطرح کردهاند؛ از روزی که «غلامرضا جلالی» رییس سازمان پدافند غیرعامل «ابر دزدی» خواند تا امروز که «حسینعلی حاجیدلیگانی» نماینده شاهینشهر، برخوار و میمه در مجلس شورای اسلامی به وزیر نیرو برای آنکه ابرها بارورسازی نشده تذکر دادهاست.
بارورسازی ابرها بیش از هر چیز نیازمند ابر و رطوبت بالاست. گزارش وزارت نیر حاکی است که آمار بارندگی در حوضه آبریز ۳ سد تهران شامل سد طالقان، ماملو و لار از ابتدا تا پانزدهم مهر جاری صفر بوده است.
دکتر «علی میرچی» دانشیار گروه مهندسی بیوسیستم و کشاورزی در دانشگاه ایالتی اوکلاهاما (OSU) با تاکید بر این که «بارورسازی ابرها، روشی گران که موفقیت آن نامطمین و محدود است» به ایرانوایر میگوید: «نمیتوان ماجراجویانه به چنین کارهایی پرداخت بهویژه آنکه در پیشنهادهایی نظیر بارورسازی ابرها بیم آن میرود که منافع شخصی برای گرفتن پروژه از دولت مطرح باشد».
همچنین دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و محقق بومشناسی و محیطزیست نیز درباره فقدان سیاست مشخص در زمینه آب در جمهوری اسلامی به ایرانوایر میگوید: «تناقض در سیاستگذاری، مانند چرخش از ادعای «ابر دزدی» به تاکید بر بارورسازی، نشاندهنده فقدان شفافیت است که اعتماد عمومی را خدشهدار کرده و منابع مالی و انسانی را از راهکارهای موثر، نظیر بازچرخانی آب، بهسازی قنوات و توسعه زیرساختهای آبی، منحرف میکند».
تخم خروس و باروری ابرها
تمثیل «تخم خروس و باروری ابرها» را دکتر «کاوه مدنی» هفت سال قبل در واکنش به آنچه در ایران توسط تصمیم سازان مطرحشده بود به کاربرد و در کانال تلگرامی خود نوشت: «داستان باروری ابرها در مملکت ما هم مثل اجبار یک خروس به تخمگذاری است. ابر بدون رطوبت بارور نمیشود! انسان عاقل بهجای هزینه کردن برای تخمگذاری خروس، نیاز خود به تخممرغ را کم میکند».
با این حال چندی پسازاین اظهارنظر، سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل مدعی شد: «ما با بحث ابر دزدی و برف دزدی مواجه هستیم. تغییرات اقلیمی در ایران مشکوک به دخالت خارجیها است». او گفته بود: «تیمهای مشترکی از اسراییل و یکی از کشورهای همسایه، ابرهای در حال ورود به ایران را غیر بارور میکنند».
البته همان زمان «عیسی کلانتری» رییس وقت سازمان حفاظت محیطزیست دراینباره گفت:«بارورسازی ابرها صرفا جنبه تبلیغاتی دارد».
با این حال به نظر میرسد بارورسازی ابرها به سرنوشتی نظیر اصرار بر حفر چاه ژرف در سیستان و از بین رفتن منابع مالی محدود کشور منجر شود چراکه معاونت علمی و فنآوری ریاستجمهوری دستکم ۳هزار میلیارد تومان بودجه برای این کار تعریف کردهاست.
دولت چهاردهم در شرایطی که ایران تابستانی سخت از نظر آب را پشت سر گذاشت در طرحی تحت عنوان «بهبود وضع هوای کشور» انرژی و وقت خود را صرف بارورسازی ابرها میکند. براساس نامهای که «عباس علیآبادی» وزیر نیرو و دبیر شورای عالی آب برای تشکیل چهل و نهمین جلسه شورای عالی آب در ۱۴ مهر ۱۴۰۴ نوشته گزارش عملکرد سازمانی نوظهور در این زمینه را عرضه کردهاست.
بررسیهای ایرانوایر نشان میدهد وزارت نیرو پیشتر در دوره وزارت «علیاکبر محرابیان» بارورسازی ابرها را به سپاه برونسپاری کرده بود اما اینک با تاسیس «سازمان توسعه و بهرهبرداری فنآوریهای نوین آبهای جوی» زیرمجموعه پژوهشگاه نیرو، خود دست به کار بارورسازی ابرها شده است. «محمدمهدی جوادیان زاده» رییس این سازمان با اشاره به این که «فصل عملیاتی بارورسازی ابرها از نیمه آبان ماه آغاز میشود» گفتهاست: «براساس ارزیابیهای موسسه آب دانشگاه تهران، میانگین افزایش بارش بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بوده که البته بسته به نوع سامانه ابری و شرایط اقلیمی هر منطقه متفاوت است». این اظهارنظر نشان میدهد دانشگاه تهرآنهم در توجیه این پروژه نقشی برعهده دارد.
روشی گران؛ موفقیتی نامطمئن
دکتر «علی میرچی» دانشیار گروه مهندسی بیوسیستم و کشاورزی در دانشگاه ایالتی اوکلاهاما (OSU) در مورد بارورسازی ابرها به ایرانوایر میگوید: «موافق بارورسازی ابرها برای حل مسائل آبی ایران نیستم. بارورسازی ابرها به عنوان یک پروژه تحقیقاتی و علمی آنهم اگر منابع مالی کافی وجود داشته باشد و برای بقیه بخشهای موثر در مدیریت منابع آب تامین مالی شده باشد ایرادی ندارد. گو این که در اقصی نقاط دنیا این تحقیقات انجامشده و نتایج آنهم موجود است».
میرچی همچنین تاکید میکند: به طور خلاصه بارورسازی ابرها، روش گرانی است که موفقیت آن نامطمئن و محدود است. نتیجه آن در مقیاسی که بتواند مشکلی اساسی را برطرف کند موثر نیست و به دلیل همین عدم قطعیت و هزینههایش جذاب نیست.
استاد دانشگاه ایالتی اوکلاهاما به «وخامت ورشکستگی آبی در ایران» از یک سو و شرایط اجتماعی اقتصادی کشور اشارهکرده و میافزاید: «میدانیم منابع محدودی در اختیار است و نمیتوان ماجراجویانه به چنین کارهایی پرداخت بهویژه آنکه در پیشنهادهایی نظیر بارورسازی ابرها بیم آن میرود که منافع شخصی برای گرفتن پروژه از دولت مطرح باشد».
او همچنین درباره تجربههای بارورسازی ابرها در سایر نقاط دنیا توضیح میدهد: «در موارد موفق بارورسازی ابرها، کنترل بر نتیجه بسیار محدود بوده به این معنا که بارورسازی در یکجا و بارش در جای دیگری رخداده و مجموعا تعجب میکنم که بهسوی بهکارگیری چنین راهکارهایی میروند و احتمال میدهم اشخاص یا نهادهایی این روش را به عنوان یک روش معجزهآسا در حل مسئله آب مطرح کرده باشند».
نسخههای اشتباه بهجای درمان اصلی؛ وقتی آدرس غلط میدهند
در یک دهه اخیر دستکم دو سند بالادستی برای مدیریت منابع آب در ایران تصویبشده است. یکی سند «سازگاری با کمآبی» که باروی کار آمدن ابراهیم رئیسی عملا کنار گذاشته شد و دیگری «نقشه راه آب» که در دولت سیزدهم به تصویب شورای عالی آب رسید. در هر دو بر کاهش مصرف آب تاکید شده است. با این حال در همین سالها بودجه قابل توجهی صرف حفر چاه ژرف شد که در نهایت نتایج آزمایشگاهی نشان داد این آب در سیستان محتوی فلزات سنگین و رادیواکتیو است. اینک نیز بیم آن میرود که بودجههای محدود دولت صرف برنامههای اصلی نشود.
دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و محقق بومشناسی و محیطزیست درباره این که چرا وزارت نیرو بهجای سختگیری در مصرف سراغ برنامههای پر سروصدا میرود به ایران وایر میگوید»:تمرکز وزارت نیرو بر پروژههایی مانند بارورسازی ابرها بهجای اجرای سیاستهای انضباطی مندرج در اسناد بالادستی، نظیر «سند سازگاری با کمآبی» و «نقشه راه آب»، تبعات روانی و عملی قابلتوجهی دارد. این پروژهها، باوجود اثربخشی محدود (حدود ۱۰ درصد)، در کوتاهمدت امیدی کاذب در میان کشاورزان و جوامع محلی ایجاد میکنند. این امید، هرچند موقتاً اضطراب ناشی از کمآبی را کاهش میدهد، به دلیل نتایج ناچیز، بهسرعت به ناامیدی و بیاعتمادی به نهادهای مسوول منجر شده و همکاری جامعه در برنامههای اصلاحی را مختل میکند.
به گفته او این رویکرد با القای این تصور که بحران آب صرفاً با فناوریهای پیچیده و بدون مشارکت جامعه قابلحل است، انگیزه مردم و کشاورزان را برای مشارکت در مدیریت مصرف، مانند اصلاح الگوی کشت، بهینهسازی آبیاری یا کاهش کشت محصولات پر آببر، کاهش میدهد و فرهنگ صرفهجویی را تضعیف میکند. در مناطقی که کشاورزی سنتی غالب است، عدم آموزش کافی و تمرکز بر راهکارهای نمایشی، پذیرش فناوریهای نوین آبیاری را دشوارتر میسازد.
این محقق بومشناسی و محیطزیست همچنین با تاکید بر این که «تناقض در سیاستگذاری، مانند چرخش از ادعای «ابر دزدی» به تأکید بر بارورسازی، نشاندهنده فقدان شفافیت است» تاکید میکند: این رفتار اعتماد عمومی را خدشهدار کرده و منابع مالی و انسانی را از راهکارهای مؤثر، نظیر بازچرخانی آب، بهسازی قنوات و توسعه زیرساختهای آبی، منحرف میکند. این تمرکز نادرست، اجرای سیاستهای پایدار را به تأخیر انداخته، نابرابری در توزیع آب را تشدید و زمینهساز اعتراضات اجتماعی میشود».
وقتی راهکارهای اصلی پشت گوش انداخته میشوند
صاحبنظران واقعی آب در ایران معتقدند ایرانیان همواره خود را با شرایط اقلیمی گرم و خشک و بیابانی این سرزمین وفق داده بودند و در حال حاضر نیز نسخه شفابخش همان سازگاری با کمآبی و مدیریت مصرف است.
دکتر میرچی با تاکید بر این که «حل مساله آب در ایران از جنس بارورسازی ابرها نیست و از جنس اصلاح مدیریت متمرکز بر کاهش مصرف و کاهش اتکا بر آب برای حفظ شغل و تامین معیشت است» توضیح میدهد: «باید به سمت توسعه اقتصادی بخشهای خدمات و فنی بر پایه ارتباط درست و مناسب با دنیای خارج و کاهش مصرف آب برویم که به معیشت مردم کمک کند نظیر توسعه اکوتوریسم و توانمندسازی جامعه کشاورزی برای حرکت به سمت مشاغل جایگزین در بخش خدمات و تکنولوژی. در عین حال با استفاده از ظرفیتهای سایر کشورها و همینطور کشورهای همسایه و در عین حفاظت از امنیت آبی کشورمان در تامین محصولات استراتژیک اقدام کنیم».
دکتر سهرابی نیز بر همین روش تاکید دارد و به ایرانوایر میگوید: نخست باید برداشت از آبهای تجدید پذیر در همه حوضههای آبریز، بهویژه در بخش کشاورزی، کاهش یابد. سپس سیاستگذاران با شفافیت در اطلاعرسانی، از جمله ارائه دادههای علمی درباره محدودیتهای بارورسازی، میتوانند انتظارات غیرواقعی را مدیریت کنند.
به اعتقاد او «اولویتبندی مدیریت تقاضا، آموزش کشاورزان درباره روشهای کممصرف و اجرای پروژههای ملموس و موفق، مانند بازسازی شبکههای آبیاری یا مدیریت حوضههای آبریز، مشارکت جامعه را تقویت میکند».
سهرابی با تاکید بر «پیشگیری از تکرار خطاهای گذشته» در مدیریت منابع آب تاکید میکند: «سیاستگذاری منسجم، مبتنی بر شواهد و متمرکز بر راهکارهای پایدار و عادلانه، کلید مدیریت بحران آب است».
سازمان توسعه و بهرهبرداری فنآوریهای نوین منابع آب ایران عهدهدار بارورسازی ابرهاست
مسوولان جمهوری اسلامی همواره درباره ابرها اظهارنظرهای عجیبی مطرح کردهاند؛ از روزی که «غلامرضا جلالی» رییس سازمان پدافند غیرعامل «ابر دزدی» خواند تا امروز که «حسینعلی حاجیدلیگانی» نماینده شاهینشهر، برخوار و میمه در مجلس شورای اسلامی به وزیر نیرو برای آنکه ابرها بارورسازی نشده تذکر دادهاست.
بارورسازی ابرها بیش از هر چیز نیازمند ابر و رطوبت بالاست. گزارش وزارت نیر حاکی است که آمار بارندگی در حوضه آبریز ۳ سد تهران شامل سد طالقان، ماملو و لار از ابتدا تا پانزدهم مهر جاری صفر بوده است.
دکتر «علی میرچی» دانشیار گروه مهندسی بیوسیستم و کشاورزی در دانشگاه ایالتی اوکلاهاما (OSU) با تاکید بر این که «بارورسازی ابرها، روشی گران که موفقیت آن نامطمین و محدود است» به ایرانوایر میگوید: «نمیتوان ماجراجویانه به چنین کارهایی پرداخت بهویژه آنکه در پیشنهادهایی نظیر بارورسازی ابرها بیم آن میرود که منافع شخصی برای گرفتن پروژه از دولت مطرح باشد».
همچنین دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و محقق بومشناسی و محیطزیست نیز درباره فقدان سیاست مشخص در زمینه آب در جمهوری اسلامی به ایرانوایر میگوید: «تناقض در سیاستگذاری، مانند چرخش از ادعای «ابر دزدی» به تاکید بر بارورسازی، نشاندهنده فقدان شفافیت است که اعتماد عمومی را خدشهدار کرده و منابع مالی و انسانی را از راهکارهای موثر، نظیر بازچرخانی آب، بهسازی قنوات و توسعه زیرساختهای آبی، منحرف میکند».
تخم خروس و باروری ابرها
تمثیل «تخم خروس و باروری ابرها» را دکتر «کاوه مدنی» هفت سال قبل در واکنش به آنچه در ایران توسط تصمیم سازان مطرحشده بود به کاربرد و در کانال تلگرامی خود نوشت: «داستان باروری ابرها در مملکت ما هم مثل اجبار یک خروس به تخمگذاری است. ابر بدون رطوبت بارور نمیشود! انسان عاقل بهجای هزینه کردن برای تخمگذاری خروس، نیاز خود به تخممرغ را کم میکند».
با این حال چندی پسازاین اظهارنظر، سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل مدعی شد: «ما با بحث ابر دزدی و برف دزدی مواجه هستیم. تغییرات اقلیمی در ایران مشکوک به دخالت خارجیها است». او گفته بود: «تیمهای مشترکی از اسراییل و یکی از کشورهای همسایه، ابرهای در حال ورود به ایران را غیر بارور میکنند».
البته همان زمان «عیسی کلانتری» رییس وقت سازمان حفاظت محیطزیست دراینباره گفت:«بارورسازی ابرها صرفا جنبه تبلیغاتی دارد».
با این حال به نظر میرسد بارورسازی ابرها به سرنوشتی نظیر اصرار بر حفر چاه ژرف در سیستان و از بین رفتن منابع مالی محدود کشور منجر شود چراکه معاونت علمی و فنآوری ریاستجمهوری دستکم ۳هزار میلیارد تومان بودجه برای این کار تعریف کردهاست.
دولت چهاردهم در شرایطی که ایران تابستانی سخت از نظر آب را پشت سر گذاشت در طرحی تحت عنوان «بهبود وضع هوای کشور» انرژی و وقت خود را صرف بارورسازی ابرها میکند. براساس نامهای که «عباس علیآبادی» وزیر نیرو و دبیر شورای عالی آب برای تشکیل چهل و نهمین جلسه شورای عالی آب در ۱۴ مهر ۱۴۰۴ نوشته گزارش عملکرد سازمانی نوظهور در این زمینه را عرضه کردهاست.
بررسیهای ایرانوایر نشان میدهد وزارت نیرو پیشتر در دوره وزارت «علیاکبر محرابیان» بارورسازی ابرها را به سپاه برونسپاری کرده بود اما اینک با تاسیس «سازمان توسعه و بهرهبرداری فنآوریهای نوین آبهای جوی» زیرمجموعه پژوهشگاه نیرو، خود دست به کار بارورسازی ابرها شده است. «محمدمهدی جوادیان زاده» رییس این سازمان با اشاره به این که «فصل عملیاتی بارورسازی ابرها از نیمه آبان ماه آغاز میشود» گفتهاست: «براساس ارزیابیهای موسسه آب دانشگاه تهران، میانگین افزایش بارش بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بوده که البته بسته به نوع سامانه ابری و شرایط اقلیمی هر منطقه متفاوت است». این اظهارنظر نشان میدهد دانشگاه تهرآنهم در توجیه این پروژه نقشی برعهده دارد.
روشی گران؛ موفقیتی نامطمئن
دکتر «علی میرچی» دانشیار گروه مهندسی بیوسیستم و کشاورزی در دانشگاه ایالتی اوکلاهاما (OSU) در مورد بارورسازی ابرها به ایرانوایر میگوید: «موافق بارورسازی ابرها برای حل مسائل آبی ایران نیستم. بارورسازی ابرها به عنوان یک پروژه تحقیقاتی و علمی آنهم اگر منابع مالی کافی وجود داشته باشد و برای بقیه بخشهای موثر در مدیریت منابع آب تامین مالی شده باشد ایرادی ندارد. گو این که در اقصی نقاط دنیا این تحقیقات انجامشده و نتایج آنهم موجود است».
میرچی همچنین تاکید میکند: به طور خلاصه بارورسازی ابرها، روش گرانی است که موفقیت آن نامطمئن و محدود است. نتیجه آن در مقیاسی که بتواند مشکلی اساسی را برطرف کند موثر نیست و به دلیل همین عدم قطعیت و هزینههایش جذاب نیست.
استاد دانشگاه ایالتی اوکلاهاما به «وخامت ورشکستگی آبی در ایران» از یک سو و شرایط اجتماعی اقتصادی کشور اشارهکرده و میافزاید: «میدانیم منابع محدودی در اختیار است و نمیتوان ماجراجویانه به چنین کارهایی پرداخت بهویژه آنکه در پیشنهادهایی نظیر بارورسازی ابرها بیم آن میرود که منافع شخصی برای گرفتن پروژه از دولت مطرح باشد».
او همچنین درباره تجربههای بارورسازی ابرها در سایر نقاط دنیا توضیح میدهد: «در موارد موفق بارورسازی ابرها، کنترل بر نتیجه بسیار محدود بوده به این معنا که بارورسازی در یکجا و بارش در جای دیگری رخداده و مجموعا تعجب میکنم که بهسوی بهکارگیری چنین راهکارهایی میروند و احتمال میدهم اشخاص یا نهادهایی این روش را به عنوان یک روش معجزهآسا در حل مسئله آب مطرح کرده باشند».
نسخههای اشتباه بهجای درمان اصلی؛ وقتی آدرس غلط میدهند
در یک دهه اخیر دستکم دو سند بالادستی برای مدیریت منابع آب در ایران تصویبشده است. یکی سند «سازگاری با کمآبی» که باروی کار آمدن ابراهیم رئیسی عملا کنار گذاشته شد و دیگری «نقشه راه آب» که در دولت سیزدهم به تصویب شورای عالی آب رسید. در هر دو بر کاهش مصرف آب تاکید شده است. با این حال در همین سالها بودجه قابل توجهی صرف حفر چاه ژرف شد که در نهایت نتایج آزمایشگاهی نشان داد این آب در سیستان محتوی فلزات سنگین و رادیواکتیو است. اینک نیز بیم آن میرود که بودجههای محدود دولت صرف برنامههای اصلی نشود.
دکتر «منصور سهرابی» اگرواکولوژیست و محقق بومشناسی و محیطزیست درباره این که چرا وزارت نیرو بهجای سختگیری در مصرف سراغ برنامههای پر سروصدا میرود به ایران وایر میگوید»:تمرکز وزارت نیرو بر پروژههایی مانند بارورسازی ابرها بهجای اجرای سیاستهای انضباطی مندرج در اسناد بالادستی، نظیر «سند سازگاری با کمآبی» و «نقشه راه آب»، تبعات روانی و عملی قابلتوجهی دارد. این پروژهها، باوجود اثربخشی محدود (حدود ۱۰ درصد)، در کوتاهمدت امیدی کاذب در میان کشاورزان و جوامع محلی ایجاد میکنند. این امید، هرچند موقتاً اضطراب ناشی از کمآبی را کاهش میدهد، به دلیل نتایج ناچیز، بهسرعت به ناامیدی و بیاعتمادی به نهادهای مسوول منجر شده و همکاری جامعه در برنامههای اصلاحی را مختل میکند.
به گفته او این رویکرد با القای این تصور که بحران آب صرفاً با فناوریهای پیچیده و بدون مشارکت جامعه قابلحل است، انگیزه مردم و کشاورزان را برای مشارکت در مدیریت مصرف، مانند اصلاح الگوی کشت، بهینهسازی آبیاری یا کاهش کشت محصولات پر آببر، کاهش میدهد و فرهنگ صرفهجویی را تضعیف میکند. در مناطقی که کشاورزی سنتی غالب است، عدم آموزش کافی و تمرکز بر راهکارهای نمایشی، پذیرش فناوریهای نوین آبیاری را دشوارتر میسازد.
این محقق بومشناسی و محیطزیست همچنین با تاکید بر این که «تناقض در سیاستگذاری، مانند چرخش از ادعای «ابر دزدی» به تأکید بر بارورسازی، نشاندهنده فقدان شفافیت است» تاکید میکند: این رفتار اعتماد عمومی را خدشهدار کرده و منابع مالی و انسانی را از راهکارهای مؤثر، نظیر بازچرخانی آب، بهسازی قنوات و توسعه زیرساختهای آبی، منحرف میکند. این تمرکز نادرست، اجرای سیاستهای پایدار را به تأخیر انداخته، نابرابری در توزیع آب را تشدید و زمینهساز اعتراضات اجتماعی میشود».
وقتی راهکارهای اصلی پشت گوش انداخته میشوند
صاحبنظران واقعی آب در ایران معتقدند ایرانیان همواره خود را با شرایط اقلیمی گرم و خشک و بیابانی این سرزمین وفق داده بودند و در حال حاضر نیز نسخه شفابخش همان سازگاری با کمآبی و مدیریت مصرف است.
دکتر میرچی با تاکید بر این که «حل مساله آب در ایران از جنس بارورسازی ابرها نیست و از جنس اصلاح مدیریت متمرکز بر کاهش مصرف و کاهش اتکا بر آب برای حفظ شغل و تامین معیشت است» توضیح میدهد: «باید به سمت توسعه اقتصادی بخشهای خدمات و فنی بر پایه ارتباط درست و مناسب با دنیای خارج و کاهش مصرف آب برویم که به معیشت مردم کمک کند نظیر توسعه اکوتوریسم و توانمندسازی جامعه کشاورزی برای حرکت به سمت مشاغل جایگزین در بخش خدمات و تکنولوژی. در عین حال با استفاده از ظرفیتهای سایر کشورها و همینطور کشورهای همسایه و در عین حفاظت از امنیت آبی کشورمان در تامین محصولات استراتژیک اقدام کنیم».
دکتر سهرابی نیز بر همین روش تاکید دارد و به ایرانوایر میگوید: نخست باید برداشت از آبهای تجدید پذیر در همه حوضههای آبریز، بهویژه در بخش کشاورزی، کاهش یابد. سپس سیاستگذاران با شفافیت در اطلاعرسانی، از جمله ارائه دادههای علمی درباره محدودیتهای بارورسازی، میتوانند انتظارات غیرواقعی را مدیریت کنند.
به اعتقاد او «اولویتبندی مدیریت تقاضا، آموزش کشاورزان درباره روشهای کممصرف و اجرای پروژههای ملموس و موفق، مانند بازسازی شبکههای آبیاری یا مدیریت حوضههای آبریز، مشارکت جامعه را تقویت میکند».
سهرابی با تاکید بر «پیشگیری از تکرار خطاهای گذشته» در مدیریت منابع آب تاکید میکند: «سیاستگذاری منسجم، مبتنی بر شواهد و متمرکز بر راهکارهای پایدار و عادلانه، کلید مدیریت بحران آب است».
سازمان توسعه و بهرهبرداری فنآوریهای نوین منابع آب ایران عهدهدار بارورسازی ابرهاست۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
دو فرقه ضاله مسلمان و جنایتکار و کشور خراب کن با پول دزدی و باد آورده لشکر سایبری به راه انداخته اند. اینها همیشه با هم بودند ولی اولین باز خمینی بعد از صفویه اعظم بود شاه هم شد. دومی خانواده و بیت پوفیوز پهلوی است. این دوتا شرف و ناموس و میهن و انسانیت نمیشناسند وبه هر دروغ و کلک و خدعه و جعلی دست میزنند. اینها مظهر فساد و دروغگویی هستند. ما تا روزنامه های سال 55 و 56 را نخوانده بودیم که مردم روزی 3 ساعت برق نداشتند و مخارج روزمره شان نمیگذشت و خود شاه از دولت انتقاد میکند چرا اکثر اقلام تا 300درصد تورم دارد خیال میکردیم مبت همه چیز داشتند و فقط آزادی سیاسی نبود. ولی اختلاس و بیناموسی مثل الان بوده. عمامه نداشتند و تاج داشتند. شا1ه تولیت استان امامرضا و شاه عبذالبظیم بوده و صدها میلیون دلار سال های 50 را میگرفته و اسلحه میخرید با در خارج بیزنس میکرده(رئیس دفترش بهبهانی بوده. این پور فیوزها همه دروغ میگویند شاهی و حزب اللهی ندارد
3
3
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۳
۲۶

romano - تهران، ایران
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
وقتی میگی فرقه ظاله مسلمان با پول باد آورده این پولها از کجا آمده؟ منظورتان دوره پهلوی است دیگه که کشور زیر ساخت و منابع داشت؟ بعد چرا یک دفعه این خاندان پفیوز میشود؟ یعنی حرف خودتان با خودتان تناقض دارد. حال بگذریم شما دروه ۳ ساعت برق نداشتن پهلوی را با الان و تکنولوژی الان مقایسه میکنید؟ جانم برات بگه که پهلوی قطعا دیکتاتور بود کارهای غلطی هم کرد. اما چند کار درست کرد اولین کار دادن زمین به پدرانتان بود که حقش را بعد از چند هزار سال بدست آوردید (بعد بابات هوس اسلام کرد) بعد یک رسمی خانها داشتن که دختر عروس رو شب اول میبردن زیر خان تا حساب دست رعیت بیاد اینها رو هم ملقا کرد. بعد همین پهلوی پفیوز از وبا و زرد زخم آبله و نکبت و بیسوادی و شپش رمال کشیدتون بیرون قبلش یک آنفولانزا نصف دهاتتون رو به آخرت پیوند میزد. اولین کاری که کرد نظم و نظافت عمومی بود قبل از پهلوی گوسفند رو مثل دهاتهای افغانستان میکشتن و احشاء حیوان را در خیابان رها میکردند بعد پدربزرگ گرام میرفت پای حوضچه آب کر وضو میکرد فین میکرد دوتا تف هم تو آب میکرد پهلوی اینها رو هم برانداخت و آب لوله کشی آورد. کاش همه پفیوز بودند0
4
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۰
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
چند بار مطالبی نوشتم ولی ارسال نکردم. چون تو را مثل مگسی میدانم که روی اشغال میشینی و ارتزاق میکنی. به یاری خق پیدایتان میکنیم و به فاضلاب در آن دنیا رهسپارتان خواهیم کرد. منظورم مردم اینکار را میکنند
0
0
جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۴