اکبر گنجی: جمهوری اسلامی امیدها و انتظاراتِ عمومی پس از آتش بس ۱۲ روزه را بر باد داد
+2
رأی دهید
-53
اکبر گنجی در صفحه اکس خود نوشت: پس از آتش بس جنگ ۱۲ روزه اکثریت مردم انتظار داشتند که جمهوری اسلامی گام های مهمی به سوی آشتی ملی از طریق دموکراتیزه کردن ساختار سیاسی بر دارد. اما این انتظار برحق را نظام دود کرد و به هوا فرستاد.
* تحت رهبری و سازماندهی مجتبی خامنه ای در انتخابات سال ۱۳۸۴ «تیم احمدی نژاد- جلیلی» را به مدت ۸ سال بالا کشیدند . اداره کشور را به آنها سپردند. آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ گفت که نظرات آقای احمدی نژاد از نظرات همه مسئولان نظام به نظرات من نزدیکتر است. دفعه دیگری گفت که دولت احمدی نژاد قطار انقلاب را به ریل های خود باز گرداند. و بار دیگری گفت که ارزشهای انقلاب تجدید شد.
* آیت الله خامنه ای در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت که وقتی اینها (احمدی نژاد و جلیلی) به خارج برای مذاکره می روند- برخلاف دیگر دولتها- نگران خیانت آنان به کشور نیستم.
* همه اعضای شورای نگهبان رسما از احمدی نژاد برای ریاست جمهوری حمایت کردند و حتی آیت الله مصباح یزدی در شب احیا تا سحر امام زمان را بیدار نگاه داشت تا برای پیروزی احمدی نژاد دعا کند. دولتِ احمدی نژاد را دولت امام زمان نامیدند و حتی یارانه ها را هدیه امام زمان قلمداد کردند و گفتند به همین دلیل برکت دارد.
* عدم پذیرش «إصلاحات ساختاری معطوف به آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و عدالت و برابری» توسط آیت الله خامنه ای و تأکید بر سیاست های گذشته نشان می دهد که هنوز هم رهبری نظرات تیم «احمدی نژاد- جلیلی» دوران۹۲- ۱۳۸۴ را به نظرات خودش نزدیکتر به شمار می آورد. یکی از شواهد این مدعا سپردن صدا و سیما به دست باند سعید جلیلی است. یکی دیگر از شواهد، دوام مادام العمر ولایت حسین شریعتمداری بر کیهان است. سعید جلیلی با سه حکم رهبری در شورای عالی امنیت ملی، شورای راهبردی سیاست خارجی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. احمد جنتی با یک قرن عمر (سال آینده ۱۰۰ ساله می شود) هنوز رئیس شورای نگهبان است، علم الهدی هنوز سلطان خراسان است، احمد خاتمی هنوز عضو شورای نگهبان است، جواد لاریجانی همچنان در حال مهمل بافی درباره جهان است، جبهه پایداری با آن رئیس ابرثروتمندِ رانت خوارش هنوز از محرومان سخن می راند و هر روز در حال توطئه است، تاجزاده ها هنوز در زندانند، موسوی و رهنورد در حصرند، به وفور حکم اعدام صادر می شود و اعدام هم صورت می گیرد، احضارها و بازداشت ها ادامه دارند، و....
* ساختار حقیقی به پزشکیانِ محصولِ ساختار حقوقی- با فقط آرای مردم- اجازه نداد تا دولتی متفاوت و در تعارض با جلیلی و جلیلیسم که شکست خورده بود تشکیل دهد. در ساختار حقیقی هنوز سیطره با آن تفکر است. و پزشکیان برای آبناب خوردن هم باید با آنان وفاق کند. آیت الله خامنه ای هنوز که هنوز است از مهدی نصیری درس عبرت نگرفته است. شریعتمداری، جلیلی، رسایی، ثابتی، کوچک زاده، آقا تهرانی، نبویان، و….؛ هر یک، یک مهدی نصیری دوران کیهان هستند. و یک مهدی نصیریِ کنونی بالقوه هستند.
* واقعیت این است که مردم وطن پرست ایران در تجاوز ۱۲ روزه اسرائیل-آمریکا به دعوت دشمنان برای شورش نه گفتند. این واقعیت را به اشکال متفاوتی می توان تحلیل و تبیین کرد. اما آیت الله خامنه ای مطابق معمول آن را حمایت از جمهوری اسلامی و رهبری به شمار آورده است. با خود می گوید، اگر مردم حامی نظام هستند، پس چه ضرورتی به اصلاح ساختاری است؟ گویی منتظر یک انتخابات است که مردم به آرام ترین شکل ممکن خودشان را نشان دهند. و یا صحنه ای بسیار هولناک و غیر قابل تصور.
* ساده ترین و در عین حال مشکل ترین موضوع که فساد سیستماتیک است را در نظر بگیرید. به هیچ شیوه ای نمی توان این اژدهای هفت سر را نابود کرد، مگر با إصلاحات ساختاری. بدون اصلاحات ساختاریِ دموکراتیک نمی توان بر مسائل و مشکلات فائق آمد.
* تحلیل گران بین المللی چون جان مرشایمر، جفری ساکس، اسکات ریترز، و…؛ و ترامپیستهای ضد جنگی چون الکس جونز، تاکر کارلسون، دیک فوئنتس، استیو بنن، مارجری گرین تیلور، و….؛ و افرادی چون آنا کاسپاریان و…هر روز در مورد تجاوز جدید اسرائیل به همراه آمریکا به ایران هشدار می دهند. در این شرایط بیش از هر زمانی نیاز به اتحاد ملی است. آشتی ملی و اصلاحات ساختاری دموکراتیک وحدت ملی ساز است.
* تحت رهبری و سازماندهی مجتبی خامنه ای در انتخابات سال ۱۳۸۴ «تیم احمدی نژاد- جلیلی» را به مدت ۸ سال بالا کشیدند . اداره کشور را به آنها سپردند. آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ گفت که نظرات آقای احمدی نژاد از نظرات همه مسئولان نظام به نظرات من نزدیکتر است. دفعه دیگری گفت که دولت احمدی نژاد قطار انقلاب را به ریل های خود باز گرداند. و بار دیگری گفت که ارزشهای انقلاب تجدید شد.
* آیت الله خامنه ای در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت که وقتی اینها (احمدی نژاد و جلیلی) به خارج برای مذاکره می روند- برخلاف دیگر دولتها- نگران خیانت آنان به کشور نیستم.
* همه اعضای شورای نگهبان رسما از احمدی نژاد برای ریاست جمهوری حمایت کردند و حتی آیت الله مصباح یزدی در شب احیا تا سحر امام زمان را بیدار نگاه داشت تا برای پیروزی احمدی نژاد دعا کند. دولتِ احمدی نژاد را دولت امام زمان نامیدند و حتی یارانه ها را هدیه امام زمان قلمداد کردند و گفتند به همین دلیل برکت دارد.
* عدم پذیرش «إصلاحات ساختاری معطوف به آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و عدالت و برابری» توسط آیت الله خامنه ای و تأکید بر سیاست های گذشته نشان می دهد که هنوز هم رهبری نظرات تیم «احمدی نژاد- جلیلی» دوران۹۲- ۱۳۸۴ را به نظرات خودش نزدیکتر به شمار می آورد. یکی از شواهد این مدعا سپردن صدا و سیما به دست باند سعید جلیلی است. یکی دیگر از شواهد، دوام مادام العمر ولایت حسین شریعتمداری بر کیهان است. سعید جلیلی با سه حکم رهبری در شورای عالی امنیت ملی، شورای راهبردی سیاست خارجی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. احمد جنتی با یک قرن عمر (سال آینده ۱۰۰ ساله می شود) هنوز رئیس شورای نگهبان است، علم الهدی هنوز سلطان خراسان است، احمد خاتمی هنوز عضو شورای نگهبان است، جواد لاریجانی همچنان در حال مهمل بافی درباره جهان است، جبهه پایداری با آن رئیس ابرثروتمندِ رانت خوارش هنوز از محرومان سخن می راند و هر روز در حال توطئه است، تاجزاده ها هنوز در زندانند، موسوی و رهنورد در حصرند، به وفور حکم اعدام صادر می شود و اعدام هم صورت می گیرد، احضارها و بازداشت ها ادامه دارند، و....
* ساختار حقیقی به پزشکیانِ محصولِ ساختار حقوقی- با فقط آرای مردم- اجازه نداد تا دولتی متفاوت و در تعارض با جلیلی و جلیلیسم که شکست خورده بود تشکیل دهد. در ساختار حقیقی هنوز سیطره با آن تفکر است. و پزشکیان برای آبناب خوردن هم باید با آنان وفاق کند. آیت الله خامنه ای هنوز که هنوز است از مهدی نصیری درس عبرت نگرفته است. شریعتمداری، جلیلی، رسایی، ثابتی، کوچک زاده، آقا تهرانی، نبویان، و….؛ هر یک، یک مهدی نصیری دوران کیهان هستند. و یک مهدی نصیریِ کنونی بالقوه هستند.
* واقعیت این است که مردم وطن پرست ایران در تجاوز ۱۲ روزه اسرائیل-آمریکا به دعوت دشمنان برای شورش نه گفتند. این واقعیت را به اشکال متفاوتی می توان تحلیل و تبیین کرد. اما آیت الله خامنه ای مطابق معمول آن را حمایت از جمهوری اسلامی و رهبری به شمار آورده است. با خود می گوید، اگر مردم حامی نظام هستند، پس چه ضرورتی به اصلاح ساختاری است؟ گویی منتظر یک انتخابات است که مردم به آرام ترین شکل ممکن خودشان را نشان دهند. و یا صحنه ای بسیار هولناک و غیر قابل تصور.
* ساده ترین و در عین حال مشکل ترین موضوع که فساد سیستماتیک است را در نظر بگیرید. به هیچ شیوه ای نمی توان این اژدهای هفت سر را نابود کرد، مگر با إصلاحات ساختاری. بدون اصلاحات ساختاریِ دموکراتیک نمی توان بر مسائل و مشکلات فائق آمد.
* تحلیل گران بین المللی چون جان مرشایمر، جفری ساکس، اسکات ریترز، و…؛ و ترامپیستهای ضد جنگی چون الکس جونز، تاکر کارلسون، دیک فوئنتس، استیو بنن، مارجری گرین تیلور، و….؛ و افرادی چون آنا کاسپاریان و…هر روز در مورد تجاوز جدید اسرائیل به همراه آمریکا به ایران هشدار می دهند. در این شرایط بیش از هر زمانی نیاز به اتحاد ملی است. آشتی ملی و اصلاحات ساختاری دموکراتیک وحدت ملی ساز است.
۴۶

دوشنبه - تهران ، ایران
باز تو پیدات شد !؟ برو بگیر بمیر ، بزمجه فاضلابی 🪰
12
55
پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۱
۳۳

10Arshan - دریاچه ارومیه، ایران
گنجیِ دیروز، مزدورِ امروز. گنجی همان کسیست که در دههی ۶۰ قلم در خدمت وزارت اطلاعات داشت، و در دههی ۷۰ لباس «روشنفکر دینی» پوشید تا خون مردم را با واژههای شیک و کتابهای پرطمطراق تطهیر کند. حالا در دههی پنجم جمهوری اسلامی، در آمریکا نشسته و با پول و امنیت همان کشوری که روزی آن را "شیطان بزرگ" مینامید، برای بازسازی مشروعیت رژیم موعظه میکند. او هنوز هم همان است - فقط آدرسش عوض شده. از زندان اوین به نیویورک آمده، اما در ذهنش هنوز خامنهای «رهبر» است و ولایت فقیه یک «پروژه قابل اصلاح». دشمنی گنجی نه با استبداد، بلکه با هر چیزی است که جایگزین استبداد شود - بهویژه با اندیشهی ملی و جنبش سکولار و آزادیخواهانهای که امروز در میان نسل جوان ایران ریشه دوانده است.
13
45
پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۶
۳۳

10Arshan - دریاچه ارومیه، ایران
گنجی مأمور است که بگوید: هنوز امیدی هست، هنوز میشود اصلاح کرد، هنوز وقت انقلاب نیست. این دقیقاً همان مأموریتی است که رژیم از سال ۱۳۷۶ تا امروز به حلقهی اصلاحطلبان داده: حفظ ظاهر جمهوری اسلامی در چشم جهان. وقتی گنجی مینویسد: «نیاز به آشتی ملی است»، در واقع میخواهد زمان بخرد - برای خامنهای، برای نظام، برای دیکتاتوری که در حال فروپاشی است. در حالیکه مردم ایران به نقطهی بیبازگشت رسیدهاند، او از مردم میخواهد دوباره با رژیم "وفاق" کنند. اما این بار ملت ایران فریب نخواهد خورد. گنجی و امثال او دیگر نه اصلاحطلباند و نه منتقد، بلکه مزدوران نرمِ دیکتاتوری سیاهاند - آن هم در امنترین کشور دنیا. اکبر گنجی در نیویورک زیر پرچم آزادی زندگی میکند، اما برای ملت خودش نسخهی ولایت فقیه با چاشنی «اصلاحات» میپیچد. او خودش در کشوری زندگی میکند که رهبر ندارد، آخوند ندارد، سانسور ندارد، اما از میلیونها ایرانی میخواهد با دیکتاتوریای بسازند که حتی نفس کشیدن در آن جرم است. این دوگانگی، نه روشنفکری است نه اخلاق. این خیانت است، و خیانت به نام مردم بدتر از خیانت با اسلحه است.
13
44
پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۸