عملیات «شمشیر سوزان» ایران؛ اولین حمله نظامی به تاسیسات اتمی در جهان
+19
رأی دهید
-3
تاسیسات اتمی که مورد حمله ایران و چند ماه بعد هدف حملات نظامی اسرائیل قرار گرفت در جنوب بغداد بودبی بی سی:حسین اسماعیلی۴۵ سال پیش در چنین روزهایی عراق و متخصصان فرانسوی حاضر در تاسیسات اتمی که صدام حسین به دنبال ساخت آن بود در حال دستوپنجه نرم کردن با تبعات حمله پیشگیرانه ایران بودند.
هشت روز پس از حمله سراسری عراق به ایران و آغاز جنگ، نیروی هوایی ایران دست به عملیاتی زد که اثر آن هنوز در آسمان خاورمیانه قابل مشاهده است؛ عملیات شمشیر سوزان و حمله هوایی به مرکز تحقیق و توسعه اتمی عراق معروف به اوسیراک.
جنگندههای اف-۴ ایران سپیدهدم هشتم مهر ۱۳۵۹ پس از آخرین سوختگیری هوایی در نزدیکی مرز عراق از هم جدا شدند. دو فروند اف-۴ با صعود به ارتفاع بالاتر رادارهای عراقی را به خود مشغول کردند. دو جنگنده دیگر به ارتفاع پایینتر رفتند تا از دید رادار پنهان بمانند. مقصد ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی بغداد بود؛ محل تاسیسات هستهای اوسیراک که فرانسویها در حال ساخت و تجهیز آن بودند و از جمله شامل تاسیسات راکتوری با سوخت اتمی به نام تموز میشد.
بامداد هشتم مهر از ایران به سوی جنوب بغداد
روایت سرهنگ فریدون ایزدستا از عملیات شمشیر سوزانهدف عملیات شمشیر سوزان یک حمله «پیشگیرانه» به تاسیسات اتمی عراق بود از بیم اینکه صدام حسین که به ایران حمله کرده بود، در آن دست به ساخت احتمالی سلاح اتمی نزد. موضوعی که تا سقوط صدام حسین در سال ۱۳۸۲همچنان عامل نگرانی قدرت های جهانی و شاید ایران بود.
عراق در مقطعی در زمان صدام حسین در کنار تاسیسات اعلام شده اتمی، دست به اقداماتی برای ساخت سلاح هستهای زد که از دید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنهان نگه داشته شده بود.
در خرداد و تیر ۱۳۷۰ این تاسیسات توسط کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد و آژانس شناسایی، بازرسی و خنثی شدند. این وضعیت باعث شد تا آژانس، پروتکل الحاقی را ایجاد کند که کشورها مجبور باشند از زمان تصمیم به ساخت هر مرکز اتمی، آن را به آژانس اعلام کنند. پیوستن ایران به این پروتکل از آن دوره تاکنون، از اختلافات ایران و قدرت های جهانی است.
ایران در آن دوره نگران بود که عراق در تاسیسات اتمیاش به طور پنهانی سلاحی بسازد که در جنگ استفاده کند و این موضوع حمله به آن را از دید نظامیان ایران مشروع میکرد.
فریدون ایزدستا، سرهنگ سابق نیروی هوایی ایران که در گروه طراحی عملیات این نیرو بوده میگوید که انجام عملیات مصوبه شورای عالی دفاع بود. مصوبههای مربوط به نیروی هوایی در این گروه بررسی و نحوه عملیات آن مشخص میشد. اما به گفته او نیروی هوایی ایران تا آن زمان برای حمله به راکتورهای هستهای پروتکلی نداشت. به گفته سرهنگ ایزدستا به دلیل ارزیابیها از احتمال وجود سوخت اتمی در راکتور و نزدیکی آن به رود دجله تصمیم بر این شد که به راکتور تموز حمله نشود.
تا آن تاریخ به هیچ تاسیسات اتمی در جهان از جمله راکتور هستهای حمله نظامی نشده بود. گرچه نگرانی از تشعشعات احتمالی و آلودگی اتمی ناشی از آن سرانجام راکتور را از اهداف عملیات ایران خارج کرد، اما قرار بود بخشهای دیگری از این تاسیسات که خطر تشعشع رادیوآکتیو نداشت، هدف حمله هوایی باشد.
در اسناد دولتی آمریکا که از حالت محرمانه خارج شده به حمله ایران به تاسیسات اتمی عراق اشاره شده استاهداف حمله شامل مرکز تحقیقات اتمی، برجهای خنککننده و ساختمانهای پشتیبانی راکتور بود تا در نتیجه آن فعالیت راکتور هم غیرممکن شود. در اسناد منتشرشده از جنگ از سوی جمهوری اسلامی ایران، به این حمله اشاره نمیشود و مقامهای ایرانی در چهلوپنج سال گذشته رغبتی به روایت حتی کلیات آن هم نشان ندادند. یکی از معدود گزارش ها در منابع فارسی رسمی و نیمه رسمی، گزارشی در روزنامه هفت صبح، چاپ تهران است که از نشریات نزدیک به حکومت است.
روزنامه هفت صبح میگوید که عملیات شمشیر سوزان توسط سرهنگ دوم خلبان محمدحسین قهستانی و با فرماندهی جواد فکوری، فرمانده وقت نیروی هوایی انجام شد. سرهنگ ایزدستا هم به خاطر میآورد که خلبان قهستانی پیشنهاد کرده بود که عملیات به پیشتازی او انجام شود.
به این حمله در اسناد محرمانه دولت آمریکا که بعدها از طبقهبندی خارج شد هم اشاره شده است. برخی از مورخان احتمال میدهند که موضوع از طریق فرانسه که طرف قرارداد با عراق در ساخت تاسیسات اوسیراک بود به اطلاع آمریکا رسیده باشد.
عملیات شمشیر سوزان و آسیب به تجهیزات اتمی عراق مانع از تکمیل سوختگیری به موقع راکتور شد که آن زمان عراق اعلام کرده بود هدف از آن تولید برق و مصارف صلحآمیز است. تقریبا ۴۰۰ دانشمند، تکنسین و مهندس فرانسوی که سه سال قبل روی ساخت راکتور و ساختمان و مراکز جانبی کار میکردند، پس از عملیات ایران، عراق را برای مدتی ترک کردند.
از شواهد عمومیشده این حمله فقط یک عکس کمکیفیت وجود دارد که یک روزنامهنگار فرانسوی زمان حمله ایران گرفته است. متخصصان فرانسوی پس از بازگشت به عراق بهسرعت آسیبهای وارده از حمله ایران را ترمیم کردند.
راکتور تموز در تاسیسات اوسیراک که زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت داشت، سالم باقی مانده بود و آنچه نیاز به بازسازی داشت ساختمانها و تجهیزاتی غیر از راکتور بود، اما فقط برای مدت کوتاهی این وضع دوام داشت.
تنها عکس موجود از روز حمله ایران به تاسیسات عراق را یک روزنامهنگار فرانسوی منتشر کردایران درگیر ماجرای بنی صدر، اسرائیل مشغول عملیات اوپرا
۲۵۱ روز پس از عملیات شمشیر سوزان ایران در عراق، مقامهای جمهوری اسلامی درگیر یکی از عمیقترین بحرانهای داخلی پس از انقلاب بهمن ۵۷ بودند. در عراق، پیشرفت در ساخت نیروگاه تا آنجا پیش رفته بود که فرانسه راکتور اوسیراک را آماده سوختگیری میکرد. ارزیابی اسرائیل این بود که تا اوایل تابستان ۱۳۶۰ مراحل نهایی سوختگیری راکتور به اتمام خواهد رسید و تا پیش از آن، حمله به راکتور که در ارزیابی آنها هنوز فاقد سوخت اتمی بود، خطر تشعشع رادیواکتیو نداشت.
هفده خرداد ۱۳۶۰ همزمان با التهابهای سیاسی داخل ایران و ۹ روز پیش از عزل ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری، اسرائیل مرحله نهایی یک حمله نظامی پیچیده را به اجرا گذاشت که به عملیات اوپرا یا بابل مشهور شد.
همزمان با غروب خورشید و تعطیلی فعالیت روزانه در مرکز اتمی عراق، اجرای عملیات نیروی هوایی اسرائیل شروع شد. هشت فروند اف-۱۶ مسلح به بمبهای مجهز به فیوزهای تأخیری که برای نفوذ به عمق طراحی شده بودند به سوی عراق پرواز کردند.
با عبور از حریم هوایی اردن، هواپیماهای اسرائیلی خود را به عنوان گشت هوایی عربستان سعودی جا زدند و با لهجه عربی به کنترلکنندهها گزارش دادند که باعث به اشتباه افتادن ماموران اردنی شد که مکالمات آنها را شنود میکردند. چند دقیقه بعد، وضعیت با عبور از مرز عربستان تغییر کرد: جنگندههای اسرائیل در مکالمات خود را جتهای اردنی در مأموریت آموزشی جا زدند و توانستند بدون هیچ مزاحمتی وارد حریم هوایی عراق و سپس عمق خاک این کشور شوند. حمله به تاسیسات از فاصله بیست کیلومتری اوسیراک انجام شد.
در کمتر از دو دقیقه جنگندههای اسرائیلی شانزده بمبی که وزن مواد منفجره هرکدام آنها حدودا ۴۵۰ کیلوگرم بود را روی تاسیسات اوسیراک انداختند. بمبهای سنگین سقف بتنی راکتور را شکافتند و فیوزهایی تاخیری در زیر تاسیسات، مجموعه اتمی صدام را نابود کردند و بدون تلفات به اسرائیل برگشتند.
در اسناد آرشیو ملی بریتانیا سندی از وزارت امور خارجه نگهداری میشود که فردای این حمله به عملیات اسرائیل علیه تاسیسات اوسیراک اشاره کرده است. در ایران، روزنامه کیهان دو روز بعد از این حمله گزارش داد که «هواپیماهای اسرائیلی با آرم کشور اردن از طریق عربستان، مرکز اتمی بغداد را بمباران کردند.»
در عکسهای پس از حمله که روز بعد گرفته شده از ساختمان اوسیراک و راکتور تموز و تاسیسات پیرامونی آن جز تلی از خاک و بتن و فولادهای کج و معوج و ساختمانهای سوخته و فروریخته چیزی باقی نمانده است. ظاهرا زمان حمله شب در نظر گرفته شده بود که هم خطر شناسایی کمتر باشد و هم متخصصان فرانسوی در خارج از ساختمان در حال احداث مرکز اتمی عراق باشند. با این همه دستکم ده عراقی و یک فرانسوی در حمله اسرائیل به تاسیسات زیر نظر آژانس کشته شدند.
قطعنامه شورای امنیت و استناد ایران به آن ۴۴ سال بعد
موضوع به سرعت با واکنش بینالمللی مواجه شد. در بررسی روزنامههای تهران در آن روزها واکنش صریحی از ایران که با عراق در حال جنگ بود، در دسترس نیست. عراق موضوع را ابتدا به جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی کشاند. آژانس در قطعنامهای که پنج روز بعد از حمله اسرائیل تصویب کرد درباره «حمله نظامی به مرکز تحقیقات هستهای عراق و پیامدهای آن برای آژانس» هشدار داد. وزیر خارجه عراق از حمله اسرائیل به شورای امنیت شکایت کرد و آن را تجاوز آشکار اسرائیل به تمامیت ارضی و تاسیسات اتمی تحت نظارت آژانس خواند.
حمله ایران به مرکز تحقیق و توسعه اتمی عراق که در آن از هدف قرار دادن راکتور خودداری شد، به پیامدهایی همچون قطعنامههای شورای حکام و قطعنامه شورای امنیت علیه ایران منجر نشد، اما حمله اسرائیل با واکنش متفاوت عراق روبهرو شد.
شورای امنیت سازمان ملل با اجماع کامل در ۲۹ خرداد ۱۳۶۰ قطعنامه ۴۸۷ را تصویب و حمله اسرائیل را محکوم کرد. در قطعنامه آمده که شورا «با آگاهی کامل از این واقعیت که عراق از زمان لازمالاجرا شدن معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) در سال ۱۳۴۷ عضو این معاهده بوده، و طبق این معاهده، عراق اقدامات حفاظتی آژانس را برای تمامی فعالیتهای هستهای خود پذیرفته و آژانس تصدیق کرده که این اقدامات تاکنون بهطور رضایتبخش اجرا شدهاند» از اسرائیل خواست که از تکرار چنین حملاتی خودداری کند.
اسرائیل در آن مقطع حمله دیگری به عراق نکرد اما عراق در ۲۷ آبان ۱۳۶۶ نیروگاه نیمهکاره بوشهر را هدف قرار داد که منجر به کشته شدن شماری از ایرانیان شاغل در آن و یک مستشار آلمانی شد. در جواب اعتراض ایران، عراق گفته بود در ساختمان نیمهکاره مواد اتمی نبوده که نقض قطعنامه شورای امنیت باشد.
علی اصغر سلطانیه، نماینده وقت ایران در آژانس میگوید زیر نظر بازرسان بخشی از مواد اتمی و شکافتپذیر راکتور تحقیقاتی تهران به بوشهر منتقل شد و موضوع از طریق آژانس و هانس بلیکس، مدیرکل وقت، به اطلاع اعضا از جمله عراق رسید که مانع از حملات مجدد آن کشور به بوشهر شود.
۴۵ سال بعد پس از حمله اسرائیل و آمریکا به اماکن اتمی ایران، جمهوری اسلامی با استناد به قطعنامه ای که حمله به اماکن اتمی عراق را محکوم می کرد، از عملکرد اسرائیل و آمریکا انتقاد داشت.
ایران در شهریور ۱۴۰۴ ایران حدود ۱۰۰ روز پس از این حملات نظامی، خواستار تصویب قطعنامه پیشنهادی خود در مجمع سالانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد، اما موفق نشد حتی آن را به رایگیری بگذارد.
اسرائیل و آمریکا در تیرماه ۱۴۰۴ تاسیسات هستهای ایران را هدف حملات نظامی بی سابقهای قرار دادندسندی در دست نیست که عملیات اوپرای اسرائیل در همکاری با ایران انجام شده باشد، اما برخی پژوهشگران در بررسی اسناد محرمانهای که در اختیار دولتها بوده آن را محتمل خواندهاند. گزارشهایی وجود دارد که میگوید سه ماه پس از عملیات شمشیر سوزان، هواپیمای شناسایی ایران تصاویری از وضعیت اوسیراک گرفت که هدف از آن بررسی پیشرفت کار در راکتور اتمی و تاسیسات پیرامونی آن بود.
نیت جونز، مدیر پروژه قانون آزادی اطلاعات در آرشیو امنیت ملی آمریکا در وبلاگ این مرکز نوشته است که «به احتمال زیاد تصاویر شناسایی هوایی ایران که جمهوری اسلامی با اسرائیل به اشتراک گذاشت، نقش مهمی در انهدام کامل راکتور توسط نیروی هوایی اسرائیل در خرداد ۱۳۶۰ داشت.»
روزنامه ایرانی هفت صبح نوشته است «حتی هنگامی که صهیونیستها ... اعلام کردند که این مجموعه نیروگاه را بهکلی ویران کردهاند، هرگز اشاره نکردند که این ایران بود که ضربه اول و اصلی را به این نیروگاهها زد.»
به نظر میرسد اولین حمله به تاسیسات اتمی در تاریخ از بیم انحراف احتمالی آن به سوی ساخت سلاح هستهای، رویهای ایجاد کرد که پابرجا ماند.
عراق در مقطعی در زمان صدام حسین در کنار تاسیسات اعلام شده اتمی، دست به اقداماتی برای ساخت سلاح هستهای زد که از دید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنهان نگه داشته شده بود.
در خرداد و تیر ۱۳۷۰ این تاسیسات توسط کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد و آژانس شناسایی، بازرسی و خنثی شدند. این وضعیت باعث شد تا آژانس، پروتکل الحاقی را ایجاد کند که کشورها مجبور باشند از زمان تصمیم به ساخت هر مرکز اتمی، آن را به آژانس اعلام کنند. پیوستن ایران به این پروتکل از آن دوره تاکنون، از اختلافات ایران و قدرت های جهانی است.
ایران در آن دوره نگران بود که عراق در تاسیسات اتمیاش به طور پنهانی سلاحی بسازد که در جنگ استفاده کند و این موضوع حمله به آن را از دید نظامیان ایران مشروع میکرد.
فریدون ایزدستا، سرهنگ سابق نیروی هوایی ایران که در گروه طراحی عملیات این نیرو بوده میگوید که انجام عملیات مصوبه شورای عالی دفاع بود. مصوبههای مربوط به نیروی هوایی در این گروه بررسی و نحوه عملیات آن مشخص میشد. اما به گفته او نیروی هوایی ایران تا آن زمان برای حمله به راکتورهای هستهای پروتکلی نداشت. به گفته سرهنگ ایزدستا به دلیل ارزیابیها از احتمال وجود سوخت اتمی در راکتور و نزدیکی آن به رود دجله تصمیم بر این شد که به راکتور تموز حمله نشود.
تا آن تاریخ به هیچ تاسیسات اتمی در جهان از جمله راکتور هستهای حمله نظامی نشده بود. گرچه نگرانی از تشعشعات احتمالی و آلودگی اتمی ناشی از آن سرانجام راکتور را از اهداف عملیات ایران خارج کرد، اما قرار بود بخشهای دیگری از این تاسیسات که خطر تشعشع رادیوآکتیو نداشت، هدف حمله هوایی باشد.
در اسناد دولتی آمریکا که از حالت محرمانه خارج شده به حمله ایران به تاسیسات اتمی عراق اشاره شده استاهداف حمله شامل مرکز تحقیقات اتمی، برجهای خنککننده و ساختمانهای پشتیبانی راکتور بود تا در نتیجه آن فعالیت راکتور هم غیرممکن شود. در اسناد منتشرشده از جنگ از سوی جمهوری اسلامی ایران، به این حمله اشاره نمیشود و مقامهای ایرانی در چهلوپنج سال گذشته رغبتی به روایت حتی کلیات آن هم نشان ندادند. یکی از معدود گزارش ها در منابع فارسی رسمی و نیمه رسمی، گزارشی در روزنامه هفت صبح، چاپ تهران است که از نشریات نزدیک به حکومت است.روزنامه هفت صبح میگوید که عملیات شمشیر سوزان توسط سرهنگ دوم خلبان محمدحسین قهستانی و با فرماندهی جواد فکوری، فرمانده وقت نیروی هوایی انجام شد. سرهنگ ایزدستا هم به خاطر میآورد که خلبان قهستانی پیشنهاد کرده بود که عملیات به پیشتازی او انجام شود.
به این حمله در اسناد محرمانه دولت آمریکا که بعدها از طبقهبندی خارج شد هم اشاره شده است. برخی از مورخان احتمال میدهند که موضوع از طریق فرانسه که طرف قرارداد با عراق در ساخت تاسیسات اوسیراک بود به اطلاع آمریکا رسیده باشد.
عملیات شمشیر سوزان و آسیب به تجهیزات اتمی عراق مانع از تکمیل سوختگیری به موقع راکتور شد که آن زمان عراق اعلام کرده بود هدف از آن تولید برق و مصارف صلحآمیز است. تقریبا ۴۰۰ دانشمند، تکنسین و مهندس فرانسوی که سه سال قبل روی ساخت راکتور و ساختمان و مراکز جانبی کار میکردند، پس از عملیات ایران، عراق را برای مدتی ترک کردند.
از شواهد عمومیشده این حمله فقط یک عکس کمکیفیت وجود دارد که یک روزنامهنگار فرانسوی زمان حمله ایران گرفته است. متخصصان فرانسوی پس از بازگشت به عراق بهسرعت آسیبهای وارده از حمله ایران را ترمیم کردند.
راکتور تموز در تاسیسات اوسیراک که زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت داشت، سالم باقی مانده بود و آنچه نیاز به بازسازی داشت ساختمانها و تجهیزاتی غیر از راکتور بود، اما فقط برای مدت کوتاهی این وضع دوام داشت.
تنها عکس موجود از روز حمله ایران به تاسیسات عراق را یک روزنامهنگار فرانسوی منتشر کردایران درگیر ماجرای بنی صدر، اسرائیل مشغول عملیات اوپرا۲۵۱ روز پس از عملیات شمشیر سوزان ایران در عراق، مقامهای جمهوری اسلامی درگیر یکی از عمیقترین بحرانهای داخلی پس از انقلاب بهمن ۵۷ بودند. در عراق، پیشرفت در ساخت نیروگاه تا آنجا پیش رفته بود که فرانسه راکتور اوسیراک را آماده سوختگیری میکرد. ارزیابی اسرائیل این بود که تا اوایل تابستان ۱۳۶۰ مراحل نهایی سوختگیری راکتور به اتمام خواهد رسید و تا پیش از آن، حمله به راکتور که در ارزیابی آنها هنوز فاقد سوخت اتمی بود، خطر تشعشع رادیواکتیو نداشت.
هفده خرداد ۱۳۶۰ همزمان با التهابهای سیاسی داخل ایران و ۹ روز پیش از عزل ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری، اسرائیل مرحله نهایی یک حمله نظامی پیچیده را به اجرا گذاشت که به عملیات اوپرا یا بابل مشهور شد.
همزمان با غروب خورشید و تعطیلی فعالیت روزانه در مرکز اتمی عراق، اجرای عملیات نیروی هوایی اسرائیل شروع شد. هشت فروند اف-۱۶ مسلح به بمبهای مجهز به فیوزهای تأخیری که برای نفوذ به عمق طراحی شده بودند به سوی عراق پرواز کردند.
با عبور از حریم هوایی اردن، هواپیماهای اسرائیلی خود را به عنوان گشت هوایی عربستان سعودی جا زدند و با لهجه عربی به کنترلکنندهها گزارش دادند که باعث به اشتباه افتادن ماموران اردنی شد که مکالمات آنها را شنود میکردند. چند دقیقه بعد، وضعیت با عبور از مرز عربستان تغییر کرد: جنگندههای اسرائیل در مکالمات خود را جتهای اردنی در مأموریت آموزشی جا زدند و توانستند بدون هیچ مزاحمتی وارد حریم هوایی عراق و سپس عمق خاک این کشور شوند. حمله به تاسیسات از فاصله بیست کیلومتری اوسیراک انجام شد.
در کمتر از دو دقیقه جنگندههای اسرائیلی شانزده بمبی که وزن مواد منفجره هرکدام آنها حدودا ۴۵۰ کیلوگرم بود را روی تاسیسات اوسیراک انداختند. بمبهای سنگین سقف بتنی راکتور را شکافتند و فیوزهایی تاخیری در زیر تاسیسات، مجموعه اتمی صدام را نابود کردند و بدون تلفات به اسرائیل برگشتند.در اسناد آرشیو ملی بریتانیا سندی از وزارت امور خارجه نگهداری میشود که فردای این حمله به عملیات اسرائیل علیه تاسیسات اوسیراک اشاره کرده است. در ایران، روزنامه کیهان دو روز بعد از این حمله گزارش داد که «هواپیماهای اسرائیلی با آرم کشور اردن از طریق عربستان، مرکز اتمی بغداد را بمباران کردند.»
در عکسهای پس از حمله که روز بعد گرفته شده از ساختمان اوسیراک و راکتور تموز و تاسیسات پیرامونی آن جز تلی از خاک و بتن و فولادهای کج و معوج و ساختمانهای سوخته و فروریخته چیزی باقی نمانده است. ظاهرا زمان حمله شب در نظر گرفته شده بود که هم خطر شناسایی کمتر باشد و هم متخصصان فرانسوی در خارج از ساختمان در حال احداث مرکز اتمی عراق باشند. با این همه دستکم ده عراقی و یک فرانسوی در حمله اسرائیل به تاسیسات زیر نظر آژانس کشته شدند.
قطعنامه شورای امنیت و استناد ایران به آن ۴۴ سال بعد
موضوع به سرعت با واکنش بینالمللی مواجه شد. در بررسی روزنامههای تهران در آن روزها واکنش صریحی از ایران که با عراق در حال جنگ بود، در دسترس نیست. عراق موضوع را ابتدا به جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی کشاند. آژانس در قطعنامهای که پنج روز بعد از حمله اسرائیل تصویب کرد درباره «حمله نظامی به مرکز تحقیقات هستهای عراق و پیامدهای آن برای آژانس» هشدار داد. وزیر خارجه عراق از حمله اسرائیل به شورای امنیت شکایت کرد و آن را تجاوز آشکار اسرائیل به تمامیت ارضی و تاسیسات اتمی تحت نظارت آژانس خواند.
حمله ایران به مرکز تحقیق و توسعه اتمی عراق که در آن از هدف قرار دادن راکتور خودداری شد، به پیامدهایی همچون قطعنامههای شورای حکام و قطعنامه شورای امنیت علیه ایران منجر نشد، اما حمله اسرائیل با واکنش متفاوت عراق روبهرو شد.
شورای امنیت سازمان ملل با اجماع کامل در ۲۹ خرداد ۱۳۶۰ قطعنامه ۴۸۷ را تصویب و حمله اسرائیل را محکوم کرد. در قطعنامه آمده که شورا «با آگاهی کامل از این واقعیت که عراق از زمان لازمالاجرا شدن معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) در سال ۱۳۴۷ عضو این معاهده بوده، و طبق این معاهده، عراق اقدامات حفاظتی آژانس را برای تمامی فعالیتهای هستهای خود پذیرفته و آژانس تصدیق کرده که این اقدامات تاکنون بهطور رضایتبخش اجرا شدهاند» از اسرائیل خواست که از تکرار چنین حملاتی خودداری کند.
اسرائیل در آن مقطع حمله دیگری به عراق نکرد اما عراق در ۲۷ آبان ۱۳۶۶ نیروگاه نیمهکاره بوشهر را هدف قرار داد که منجر به کشته شدن شماری از ایرانیان شاغل در آن و یک مستشار آلمانی شد. در جواب اعتراض ایران، عراق گفته بود در ساختمان نیمهکاره مواد اتمی نبوده که نقض قطعنامه شورای امنیت باشد.
علی اصغر سلطانیه، نماینده وقت ایران در آژانس میگوید زیر نظر بازرسان بخشی از مواد اتمی و شکافتپذیر راکتور تحقیقاتی تهران به بوشهر منتقل شد و موضوع از طریق آژانس و هانس بلیکس، مدیرکل وقت، به اطلاع اعضا از جمله عراق رسید که مانع از حملات مجدد آن کشور به بوشهر شود.
۴۵ سال بعد پس از حمله اسرائیل و آمریکا به اماکن اتمی ایران، جمهوری اسلامی با استناد به قطعنامه ای که حمله به اماکن اتمی عراق را محکوم می کرد، از عملکرد اسرائیل و آمریکا انتقاد داشت.
ایران در شهریور ۱۴۰۴ ایران حدود ۱۰۰ روز پس از این حملات نظامی، خواستار تصویب قطعنامه پیشنهادی خود در مجمع سالانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد، اما موفق نشد حتی آن را به رایگیری بگذارد.
اسرائیل و آمریکا در تیرماه ۱۴۰۴ تاسیسات هستهای ایران را هدف حملات نظامی بی سابقهای قرار دادندسندی در دست نیست که عملیات اوپرای اسرائیل در همکاری با ایران انجام شده باشد، اما برخی پژوهشگران در بررسی اسناد محرمانهای که در اختیار دولتها بوده آن را محتمل خواندهاند. گزارشهایی وجود دارد که میگوید سه ماه پس از عملیات شمشیر سوزان، هواپیمای شناسایی ایران تصاویری از وضعیت اوسیراک گرفت که هدف از آن بررسی پیشرفت کار در راکتور اتمی و تاسیسات پیرامونی آن بود.نیت جونز، مدیر پروژه قانون آزادی اطلاعات در آرشیو امنیت ملی آمریکا در وبلاگ این مرکز نوشته است که «به احتمال زیاد تصاویر شناسایی هوایی ایران که جمهوری اسلامی با اسرائیل به اشتراک گذاشت، نقش مهمی در انهدام کامل راکتور توسط نیروی هوایی اسرائیل در خرداد ۱۳۶۰ داشت.»
روزنامه ایرانی هفت صبح نوشته است «حتی هنگامی که صهیونیستها ... اعلام کردند که این مجموعه نیروگاه را بهکلی ویران کردهاند، هرگز اشاره نکردند که این ایران بود که ضربه اول و اصلی را به این نیروگاهها زد.»
به نظر میرسد اولین حمله به تاسیسات اتمی در تاریخ از بیم انحراف احتمالی آن به سوی ساخت سلاح هستهای، رویهای ایجاد کرد که پابرجا ماند.
۲۶

romano - تهران، ایران
والا نسل ما از دشمن هم شانس نداشت. قبلا دشمنهامون اسکندر و چنگیز و کراسوس بودن الان بچه کچل یهودی غربتی با یک بوزینه تیره زرد با اسمهای عملیاتی که از خود عملیات و نبرد دهن پر کن تره با هموطنانی رعیت تر و دهقانتر از کشنده یزدگرد سوم.
11
3
پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۴
۲۶

romano - تهران، ایران
فقط ... کنید به مرز ایران تعرض کنید مثل سگ میکشیمتون. سربازان پارس هنوز محکم و استوار دژبانی میکنند. به واق واق خود پشت اینترنت ادامه بدید جایی که در اون همیشه پیروزید.
11
4
پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۷