حیرت زیباکلام از دفاع مهدی نصیری و مجتبی واحدی از پهلوی؛ آقای زیباکلام، پرسش را اشتباه پرسیده‌اید

باید پرسید محمدرضاشاه چگونه حکمرانی کرد که زن‌ومرد، تحصیل‌کرده و بی‌سواد، کمونیست و روشن‌فکر، مذهبی و غیرمذهبی، طلبه و دانشجو، همه علیه او بودند؟

واقعاً تعجب می‌کنم از امثال مهدی نصیری که امروز می‌گویند شاه خیلی خوب بوده!

حیرت صادق زیباکلام از تغییر موضع مهدی نصیری

✏️ باید پرسید محمدرضاشاه چگونه حکمرانی کرد که زن‌ومرد، تحصیل‌کرده و بی‌سواد، کمونیست و روشن‌فکر، مذهبی و غیرمذهبی، طلبه و دانشجو، همه علیه او بودند؟

✏️ واقعاً تعجب می‌کنم از امثال مهدی نصیری که امروز می‌گویند شاه خیلی خوب بوده! pic.twitter.com/Da0JGyYhOE

— gooya (@gooyanews) October 8, 2025

آقای زیباکلام، پرسش را اشتباه پرسیده‌اید
امیر موحد (رزمنده جنگ ایران و عراق، اصلاح‌طلب سابق) می نویسد:

آقای دکتر صادق زیباکلام،

شما از کسانی می‌پرسید که کنارِ شاهزاده رضا پهلوی ایستاده‌اند، اما پرسش اصلی از جای دیگری باید آغاز شود. چرا از خلیفه و دستگاه جنایتکارش نمی‌پرسید؟ چرا نمی‌پرسید چرا فرزندان این سرزمین اعدام می‌شوند و مزدوران حکومت با گلوله به چشم جوانان شلیک می‌کنند؟

این‌ها پرسش‌های واقعی امروز ایران‌اند؛ پرسش‌هایی که هر روشنفکر صادق باید در برابر وجدان و تاریخ مطرح کند. شما اما از «شاه» و «پهلوی» می‌گویید تا با نقد گزینشی گذشته، جنایت‌های امروز را بپوشانید. این نقد به سود چه کسی است؟ وقتی از گذشته می‌گویید و از اعدام، فقر و ویرانی امروز نمی‌گویید، در عمل به رژیم کنونی خدمت می‌کنید.

اگر هدف شما نقد تاریخی است، انصاف حکم می‌کند همه زوایا را ببینید. اما اگر هدف، تضعیف نماد امید مردم است، بدانید این بازی خطرناک است؛ بازی‌ای که تنها مستبدان امروز از آن سود می‌برند.
پرسشی از وجدان روشنفکری
شما سال‌هاست درباره سیاست و تاریخ ایران سخن گفته‌اید و این روزها می‌پرسید چرا مردم به رضا پهلوی گرایش یافته‌اند. پیش از آن، باید از خود بپرسید چرا هنوز از خلیفه نمی‌پرسید؟ چرا از جنایت‌کاران حاکم پاسخ نمی‌خواهید؟

اگر از حذف می‌ترسید، قابل درک است؛ اما چرا جامعه رابا گفتار نیمه‌صادق و فرافکنانه به بی‌اعتمادی می‌کشانید؟ روشنفکری یعنی گفتنِ حقیقت به قدرت، نه پناه بردن به منطقه امن.

ملت ایران پیش از انقلاب با اعتماد کور به روحانیت، فریب نقاب عدالت‌خواهی آنان را خورد. همان اعتماد، مسیر توسعه را برید و کشور را به عقب برد. شاه نیز گرفتار همان بیماری بود: خرافه‌زدگی در پوشش عدالت، که ایران را از عقلانیت مدرن دور کرد.
مسئولیت نسل پنجاه‌وهفت
پرسش امروز از شما و نسل پنجاه‌وهفتی است: چرا از پذیرش مسئولیت تاریخی خود می‌گریزید؟ چرا به‌جای نقد قدرت دینی، با حمله به نمادهای ملی، امید مردم را تضعیف می‌کنید؟

بسیاری از شما که امروز به نام «نگرانی از استبداد» با نمادهای ملی مخالفت می‌کنید، خود در ساختن استبداد دینی نقش داشتید. اگر واقعاً نگران آینده‌اید، از سرچشمه قدرت بپرسید، نه از قربانیان امید مردم.

مردم دریافته‌اند که اعتماد به روحانیت و روشنفکران مصلحت‌جو، ایران را از تمدن دور کرد. از همین‌رو به نمادی روی آورده‌اند که یادآور نظم، قانون و سازندگی است -- کسی که در تاریخ معاصر، ایران را ساخت نه ویران.
خطاب به دکتر پنجاه‌هفتی‌ها
آقای دکتر پنجاه‌هفتی!

چرا از خود و هم‌نسلان شورش‌گر علیه مدرنیزاسیون ایران نمی‌پرسید چگونه با آن‌همه تحصیلات، به آخوند متحجر اعتماد کردید؟ چگونه فریب خوردید و فریب جمعی ملت را بهانه نفی پهلوی ساختید تا امروز در مردم نسبت به اتحاد و امید تردید بیفکنید و جمهوری اسلامی نفسی تازه کند؟

شما اصلاح‌طلبان و چپ‌گرایان به متحدان ارتجاع سیاه بدل شده‌اید و شاید دیگر راهی برای رهایی از این قفس تنگِ کینه نداشته باشید.

اما بدانید: تاریخ درباره شما قضاوت خواهد کرد -- نه از سر خشم، بلکه از سر حقیقت.