پایان خریدهای نیویورکی و سوغاتهای کامیونی دیپلماتهای ایرانی
+97
رأی دهید
-5
سالهاست سفر هیاتهای ایرانی به نیویورک نه با نطقهای رسمی، بلکه با کاروانهای پرجمعیت و سوغاتهای کامیونی شناخته میشود. اکنون «خریدهای نیویورکی» از سطح سوژه رسانههای داخلی فراتر رفته و به موضوعی بینالمللی بدل شده است که دولت آمریکا برای آن مقررات رسمی وضع کرده استایران وایر:عطا محامد
«دونالد ترامپ»، رییسجمهور آمریکا، ضربه تازهای به دیپلماتهای ایرانی در نیویورک وارد کرده است؛ این بار هدف نه تریبون سازمان ملل و نه مسیرهای محدودشده تردد، بلکه ابتداییترین کنش روزمره آنان است: خرید.
واشنگتن نشان میدهد که حتی رفتن به فروشگاه و پر کردن سبد کالا نیز میتواند به ابزار فشار سیاسی و نمایش قدرت تبدیل شود.
اقدام تازه ترامپ برای محدود کردن خرید دیپلماتهای ایرانی، حرکتی کمسابقه در تاریخ دیپلماسی آمریکاست که بر بستری از حاشیههای دیرینه سوار شده است. سالهاست سفر هیاتهای ایرانی به نیویورک نه با نطقهای رسمی، بلکه با کاروانهای پرجمعیت و سوغاتهای کامیونی شناخته میشود. اکنون «خریدهای نیویورکی» از سطح سوژه رسانههای داخلی فراتر رفته و به موضوعی بینالمللی بدل شده است که دولت آمریکا برای آن مقررات رسمی وضع کرده است.
***
ترامپ دست دیپلماتهای ایرانی را بست
یکی از فروشگاههای محبوب دیپلماتهای ایرانی بوده، زیرا میتوانستند کالاهای کمیاب را ارزان و بهصورت عمده تهیه و به کشورشان ارسال کننددولت ترامپ محدودیت تازهای علیه دیپلماتهای ایرانی در نیویورک وضع کرده است؛ طبق اسناد رسمی دفتر ماموریتهای خارجی، آنها برای خرید از فروشگاههای عمدهفروشی مانند Costco و Sam’s Club، و همچنین برای خرید کالاهای لوکس بالای هزار دلار یا خودروهای بیش از شصت هزار دلار، باید از وزارت خارجه آمریکا مجوز بگیرند. فهرست کالاهای لوکس از جواهر و پوشاک ابریشمی، گرفته تا لوازم الکترونیک، نوشیدنیهای الکلی و حتی آلات موسیقی را شامل میشود. درحالیکه در خبرهای اولیه صحبت از احتمال اعمال این محدودیت بر هیاتهای برزیل، سودان و زیمبابوه نیز بود، در نهایت تنها ایران هدف این تصمیم قرار گرفت.
وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: «ما اجازه نخواهیم داد رژیم ایران درحالیکه مردمش با فقر، زیرساختهای فرسوده و کمبود شدید آب و برق دستوپنجه نرم میکنند، برای روحانیون خود جشن خرید در نیویورک برپا کند.»
به گزارش «آسوشیتدپرس»، Costco یکی از فروشگاههای محبوب دیپلماتهای ایرانی بوده، زیرا میتوانستند کالاهای کمیاب را ارزان و بهصورت عمده تهیه و به کشورشان ارسال کنند.
وزارت امور خارجه آمریکا میگوید اولویت دولت آمریکا، اطمینان از این است که بازدیدکنندگان خارجی در ایالات متحده تهدیدی برای امنیت ملی یا امنیت عمومی آمریکا ایجاد نکنند. یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه آمریکا توضیح میدهد که قانون مربوط به سفرهای هیاتهای خارجی به آمریکا، «به وزیر امور خارجه [آمریکا] اجازه میدهد تا محدودیتها یا شرایطی را برای سفر اعضای هیات خارجی در داخل ایالات متحده اعمال کند.»
آیا اتفاق جدیدی رخ داده است؟
محدودیتها برای دیپلماتهای ایرانی در نیویورک موضوع جدیدی نیست. از اوایل دهه ۱۳۶۰ خورشیدی (پس از ماجرای گروگانگیری و قطع روابط دیپلماتیک)، اعضای هیات نمایندگی ایران در سازمان ملل، فقط حق تردد در شعاع ۲۵ مایلی از مرکز منهتن را داشتند؛ همان قانونی که برای دیپلماتهای کوبا، کره شمالی و سوریه هم اعمال میشد.
در تیر۱۳۹۸، دولت آمریکا محدودیتهای جدیدتری بر رفتوآمد دیپلماتهای ایرانی و خانوادههایشان در نیویورک اعمال کرد. هیات ایرانی تنها مجاز بودند بین مقر سازمان ملل، دفتر نمایندگی ایران، اقامتگاه سفیر و فرودگاه جان افکندی تردد کنند؛ با یک استثنا برای چند بلوک در منطقه کوئینز.
اعلام شده بود که هرگونه سفر دیگر، نیازمند مجوز وزارت خارجه آمریکا و درخواست حداقل پنج روز زودتر بود. این تصمیم، نشاندهنده تنش میان تهران و واشنگتن پس از خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریمها بود؛ البته سختگیریهای دیگری نیز بوده است. برای مثال در سال ۱۳۸۶، «محمود احمدینژاد» رییسجمهور پیشین ایران هنگام سفر به سازمان ملل، درخواست کرد به محل برجهای دوقلو برود، اما مقامات نیویورک بهدلایل امنیتی این اجازه را ندادند.
جدل بر سر محدودیت
پس از اعلام اولیه این تصمیم، «سیدعباس موسوی»، معاون تشریفات دفتر ریاست جمهوری، گفت: «قصد دولت آمریکا در راستای اعمال محدودیت هایی برای هیات ایرانی شرکتکننده در نشست مجمع عمومی سازمان ملل قابل پیشبینی بود، اما این اقدام کاملا برخلاف قوانین است.
اوتوضیح میدهد: «در دولتهای گذشته مانند دولت آقای احمدی نژاد و دولت آقای روحانی نیز، شاهد این اقدام غیرقانونی از سوی دولت آمریکا بودیم. حتی در دوران دولت اول آقای ترامپ نیز این محدودیتها برای هیات ایرانی لحاظ شد.» این درحالیست که پیشاز این محدودیت خرید علیه دیپلماتهای ایرانی یا دیپلماتهای کشور دیگری اعمال نشده است.
«آرش ملکی»، پژوهشگر حقوق بینالملل، در یک یادداشت با استناد به ماده ۱۰۵ منشور ملل متحد (۱۹۴۵) و همچنین ماده ۴ کنوانسیون مزایا و مصونیتهای سازمان ملل متحد (۱۹۴۶) ، توضیح میدهد که آمریکا تنها موظف به تضمین امکان ایفای وظایف دیپلماتیک است و خرید شخصی دیپلماتها، حقی ذاتی محسوب نمیشود؛ بنابراین این اقدام واشنگتن نقض تعهدات بینالمللی نیست. او در عین حال مینویسد که این فشار بیش از آنکه اثر حقوقی یا سیاسی مهمی داشته باشد، حرکتی حاشیهای است؛ چراکه سفرهای سالانه هیات ایرانی به نیویورک در سالهای اخیر نیز دستاورد قابلتوجهی برای کشور نداشته و بیشتر به هزینههای مالی و حتی خریدهای شخصی اطرافیان روسایجمهور ختم شده است، درحالیکه دیگر کشورها از این فرصت برای گشایش دیپلماتیک بهره میبرند.
حواشی سفر احمدینژاد
احمدینژاد در سفر پایانی خود به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۳۹۱، با کاروانی متشکل از ۱۴۰ نفر راهی نیویورک شد؛ هیاتی که در درخواست اولیه آن ۱۷۵ نفر بودنداحمدینژاد در سفر پایانی خود به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۳۹۱، با کاروانی متشکل از ۱۴۰ نفر راهی نیویورک شد؛ هیاتی که در درخواست اولیه آن ۱۷۵ نفر بودند. در شرایطی که آن روزها تحریمها فشار اقتصادی سنگینی بر مردم وارد کرده بود، نمایندگان مجلس و رسانهها، هزینههای اقامت این هیات در هتل لوکس «وارویک» را اسرافکارانه و حتی «پیکنیک» توصیف کردند.
آن زمان در شبکههای اجتماعی و مطبوعات، ویدیوها و کاریکاتورهایی دستبهدست شد که احمدینژاد را در حال تمسخر منتقدان با تیشرت «I love New York» نشان میداد. این سفر علاوهبر اعتراضات مقابل هتل و مقر سازمان ملل، به مصاحبههای جنجالی احمدینژاد با رسانههای آمریکایی انجامید که اظهاراتش درباره همجنسگرایی و «سلمان رشدی»، واکنشهای فراوانی برانگیخت..
آن زمان در شبکههای اجتماعی و مطبوعات، ویدیوها و کاریکاتورهایی دستبهدست شد که احمدینژاد را در حال تمسخر منتقدان با تیشرت «I love New York»حواشی سفر او تنها به رفتار و گفتار وی خلاصه نشد. یکی از حواشی سفر او، اعتراضات مردمی به «رامین مهمانپرست»، سخنگو پیشین وزارت خارجه بود. حضور مهمانپرست در یکی از خیابانها، با تجمع اعتراضی مخالفان حکومت ایران روبهرو شد. براساس تصاویر منتشرشده، گروهی از معترضان که شعار میدادند و او را هو میکردند، بهسمتش رفتند و درگیریهایی پیش آمد. پلیس نیویورک برای جلوگیری از تشدید تنش، او را با خودرو پلیس از محل دور کرد، اما گزارشها نشان میدهد که هیچ فردی از میان معترضان بازداشت نشد.
یا حاشیه دیگر، تلاش «حسن گلخنبان»، تصویربردار باسابقه صداوسیما برای اعلام پناهندگی بود؛ او که بهعنوان بخشی از تیم رسانهای جمهوری اسلامی به نیویورک رفته بود، تصمیم به عدم بازگشت گرفت. وکیل او به آسوشیتدپرس گفته بود که گلخنبان از تبعات نافرمانی از برخی خواستههای اعضای هیات ایرانی نگران بوده و بیم داشته پس از بازگشت، امنیتش در ایران به خطر بیفتد.
حواشی سفر رئیسی
نخستین سفر حضوری «ابراهیم رئیسی»، رییسجمهور سابق ایران به نیویورک در شهریور۱۴۰۱ (سپتامبر۲۰۲۲)، با انتشار تصاویری خبرساز شد که نشان میداد همراهان او حجم عظیمی از کالاهای خریداریشده از فروشگاههای آمریکایی را در یک کامیونت (وانت باری) بارگیری میکنندنخستین سفر حضوری «ابراهیم رئیسی»، رییسجمهور سابق ایران به نیویورک در شهریور۱۴۰۱ (سپتامبر۲۰۲۲)، با انتشار تصاویری خبرساز شد که نشان میداد همراهان او حجم عظیمی از کالاهای خریداریشده از فروشگاههای آمریکایی را در یک کامیونت (وانت باری) بارگیری میکنند. فیلم ضبطشده مقابل هتل محل اقامت هیات ایرانی (هتل ملنیوم هیلتون) نشان میداد کارکنان هتل در حال انتقال چندین کارتن بزرگ حاوی اجناس به داخل آن کامیونت بودند.
براساس گزارشها، این سوغاتهای آمریکایی از اقلام روزمره، تا کالای لوکس را در بر میگرفت؛ از جمله پوشک بچه و پودر مکمل بدنسازی، چمدان، مکملها و ویتامینهای برند GNC (یکی از کارتنهای دیدهشده نشان این برند را داشت)، لوازم آشپزخانه و خانگی و سایر کالاهای مصرفی که بهدلیل تحریمها در ایران کمیاب یا گران هستند.
«مهدی خانعلیزاده»، مجری تلویزیون که آن زمان از همراهان رییسجمهور بود، میگوید این سفر از اول با حواشی بسیاری که علیه رییسجمهور ایجاد کردند همراه بود. او باوجود آنکه برخی از جعبهها آکبند بودند، در مورد تصاویر منتشر شده از وسایل گفت: «آنقدر برنامه رییسجمهور فشرده بود که فرصتی برای خرید و گشتوگذار وجود نداشت.» او ادامه داد: «بسیاری از این وسایل، همان اجناسی است که تیم تشریفات از ایران آورده بود. برخی دیگر هدایایی بود که در حاشیه دیدارها به مقامات کشورمان هدیه می دادند. همچنین چیزی در حدود یکسوم وسایل مربوط به آقای تختروانچی بوده که به ایران برگرداندیم.»
میتوان گفت خط رسانهای دولت این بود که بگوید هیچکس خریدی انجام نداده است: چراکه رویکرد خانعلیزاده را میتوان در زبان «علی صدری نیا»، از دیگر اعضای تیم رسانهای همراه رئیسی دید که میگوید: «در جلسه پیش از سفر به نیویورک، به همه افراد گفته شده بود که خرید ممنوع است.» او تاکید میکند هیچکس از اعضای هیات از هتل خارج نشده تا خریدی انجام دهد و مخالفان اگر مدرکی داشتند، منتشر میکردند.
این ماجرا همزمان با اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» بود. ازاینرو این سفر، مورد انتقاد بسیاری در رسانههای اجتماعی قرار گرفت. فضا علیه رئیسی و تیم همراه او چنان بود که فرد محافظهکاری مانند «عبدالناصر همتی»، رییسکل سابق بانک مرکزی و رقیب انتخاباتی رئیسی در ۱۴۰۰، در یادداشتی کنایهآمیز نوشت: «نتایج تحریمها شاید پیشتر برای مردم قابل تحمل بود، اما درست در زمانی که گرفتار دارو و معاش هستند، ادعای مقاومت و مردمی بودن در کنار واردات سیسمونی و سوغات کامیونی همراهان سفر نیویورک، دیگر باور کردنی نیست.»
واشنگتن نشان میدهد که حتی رفتن به فروشگاه و پر کردن سبد کالا نیز میتواند به ابزار فشار سیاسی و نمایش قدرت تبدیل شود.
اقدام تازه ترامپ برای محدود کردن خرید دیپلماتهای ایرانی، حرکتی کمسابقه در تاریخ دیپلماسی آمریکاست که بر بستری از حاشیههای دیرینه سوار شده است. سالهاست سفر هیاتهای ایرانی به نیویورک نه با نطقهای رسمی، بلکه با کاروانهای پرجمعیت و سوغاتهای کامیونی شناخته میشود. اکنون «خریدهای نیویورکی» از سطح سوژه رسانههای داخلی فراتر رفته و به موضوعی بینالمللی بدل شده است که دولت آمریکا برای آن مقررات رسمی وضع کرده است.
***
ترامپ دست دیپلماتهای ایرانی را بست
یکی از فروشگاههای محبوب دیپلماتهای ایرانی بوده، زیرا میتوانستند کالاهای کمیاب را ارزان و بهصورت عمده تهیه و به کشورشان ارسال کننددولت ترامپ محدودیت تازهای علیه دیپلماتهای ایرانی در نیویورک وضع کرده است؛ طبق اسناد رسمی دفتر ماموریتهای خارجی، آنها برای خرید از فروشگاههای عمدهفروشی مانند Costco و Sam’s Club، و همچنین برای خرید کالاهای لوکس بالای هزار دلار یا خودروهای بیش از شصت هزار دلار، باید از وزارت خارجه آمریکا مجوز بگیرند. فهرست کالاهای لوکس از جواهر و پوشاک ابریشمی، گرفته تا لوازم الکترونیک، نوشیدنیهای الکلی و حتی آلات موسیقی را شامل میشود. درحالیکه در خبرهای اولیه صحبت از احتمال اعمال این محدودیت بر هیاتهای برزیل، سودان و زیمبابوه نیز بود، در نهایت تنها ایران هدف این تصمیم قرار گرفت.وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: «ما اجازه نخواهیم داد رژیم ایران درحالیکه مردمش با فقر، زیرساختهای فرسوده و کمبود شدید آب و برق دستوپنجه نرم میکنند، برای روحانیون خود جشن خرید در نیویورک برپا کند.»
به گزارش «آسوشیتدپرس»، Costco یکی از فروشگاههای محبوب دیپلماتهای ایرانی بوده، زیرا میتوانستند کالاهای کمیاب را ارزان و بهصورت عمده تهیه و به کشورشان ارسال کنند.
وزارت امور خارجه آمریکا میگوید اولویت دولت آمریکا، اطمینان از این است که بازدیدکنندگان خارجی در ایالات متحده تهدیدی برای امنیت ملی یا امنیت عمومی آمریکا ایجاد نکنند. یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه آمریکا توضیح میدهد که قانون مربوط به سفرهای هیاتهای خارجی به آمریکا، «به وزیر امور خارجه [آمریکا] اجازه میدهد تا محدودیتها یا شرایطی را برای سفر اعضای هیات خارجی در داخل ایالات متحده اعمال کند.»
آیا اتفاق جدیدی رخ داده است؟
محدودیتها برای دیپلماتهای ایرانی در نیویورک موضوع جدیدی نیست. از اوایل دهه ۱۳۶۰ خورشیدی (پس از ماجرای گروگانگیری و قطع روابط دیپلماتیک)، اعضای هیات نمایندگی ایران در سازمان ملل، فقط حق تردد در شعاع ۲۵ مایلی از مرکز منهتن را داشتند؛ همان قانونی که برای دیپلماتهای کوبا، کره شمالی و سوریه هم اعمال میشد.
در تیر۱۳۹۸، دولت آمریکا محدودیتهای جدیدتری بر رفتوآمد دیپلماتهای ایرانی و خانوادههایشان در نیویورک اعمال کرد. هیات ایرانی تنها مجاز بودند بین مقر سازمان ملل، دفتر نمایندگی ایران، اقامتگاه سفیر و فرودگاه جان افکندی تردد کنند؛ با یک استثنا برای چند بلوک در منطقه کوئینز.
اعلام شده بود که هرگونه سفر دیگر، نیازمند مجوز وزارت خارجه آمریکا و درخواست حداقل پنج روز زودتر بود. این تصمیم، نشاندهنده تنش میان تهران و واشنگتن پس از خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریمها بود؛ البته سختگیریهای دیگری نیز بوده است. برای مثال در سال ۱۳۸۶، «محمود احمدینژاد» رییسجمهور پیشین ایران هنگام سفر به سازمان ملل، درخواست کرد به محل برجهای دوقلو برود، اما مقامات نیویورک بهدلایل امنیتی این اجازه را ندادند.
جدل بر سر محدودیت
پس از اعلام اولیه این تصمیم، «سیدعباس موسوی»، معاون تشریفات دفتر ریاست جمهوری، گفت: «قصد دولت آمریکا در راستای اعمال محدودیت هایی برای هیات ایرانی شرکتکننده در نشست مجمع عمومی سازمان ملل قابل پیشبینی بود، اما این اقدام کاملا برخلاف قوانین است.
اوتوضیح میدهد: «در دولتهای گذشته مانند دولت آقای احمدی نژاد و دولت آقای روحانی نیز، شاهد این اقدام غیرقانونی از سوی دولت آمریکا بودیم. حتی در دوران دولت اول آقای ترامپ نیز این محدودیتها برای هیات ایرانی لحاظ شد.» این درحالیست که پیشاز این محدودیت خرید علیه دیپلماتهای ایرانی یا دیپلماتهای کشور دیگری اعمال نشده است.
«آرش ملکی»، پژوهشگر حقوق بینالملل، در یک یادداشت با استناد به ماده ۱۰۵ منشور ملل متحد (۱۹۴۵) و همچنین ماده ۴ کنوانسیون مزایا و مصونیتهای سازمان ملل متحد (۱۹۴۶) ، توضیح میدهد که آمریکا تنها موظف به تضمین امکان ایفای وظایف دیپلماتیک است و خرید شخصی دیپلماتها، حقی ذاتی محسوب نمیشود؛ بنابراین این اقدام واشنگتن نقض تعهدات بینالمللی نیست. او در عین حال مینویسد که این فشار بیش از آنکه اثر حقوقی یا سیاسی مهمی داشته باشد، حرکتی حاشیهای است؛ چراکه سفرهای سالانه هیات ایرانی به نیویورک در سالهای اخیر نیز دستاورد قابلتوجهی برای کشور نداشته و بیشتر به هزینههای مالی و حتی خریدهای شخصی اطرافیان روسایجمهور ختم شده است، درحالیکه دیگر کشورها از این فرصت برای گشایش دیپلماتیک بهره میبرند.
حواشی سفر احمدینژاد
احمدینژاد در سفر پایانی خود به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۳۹۱، با کاروانی متشکل از ۱۴۰ نفر راهی نیویورک شد؛ هیاتی که در درخواست اولیه آن ۱۷۵ نفر بودنداحمدینژاد در سفر پایانی خود به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۳۹۱، با کاروانی متشکل از ۱۴۰ نفر راهی نیویورک شد؛ هیاتی که در درخواست اولیه آن ۱۷۵ نفر بودند. در شرایطی که آن روزها تحریمها فشار اقتصادی سنگینی بر مردم وارد کرده بود، نمایندگان مجلس و رسانهها، هزینههای اقامت این هیات در هتل لوکس «وارویک» را اسرافکارانه و حتی «پیکنیک» توصیف کردند. آن زمان در شبکههای اجتماعی و مطبوعات، ویدیوها و کاریکاتورهایی دستبهدست شد که احمدینژاد را در حال تمسخر منتقدان با تیشرت «I love New York» نشان میداد. این سفر علاوهبر اعتراضات مقابل هتل و مقر سازمان ملل، به مصاحبههای جنجالی احمدینژاد با رسانههای آمریکایی انجامید که اظهاراتش درباره همجنسگرایی و «سلمان رشدی»، واکنشهای فراوانی برانگیخت..
آن زمان در شبکههای اجتماعی و مطبوعات، ویدیوها و کاریکاتورهایی دستبهدست شد که احمدینژاد را در حال تمسخر منتقدان با تیشرت «I love New York»حواشی سفر او تنها به رفتار و گفتار وی خلاصه نشد. یکی از حواشی سفر او، اعتراضات مردمی به «رامین مهمانپرست»، سخنگو پیشین وزارت خارجه بود. حضور مهمانپرست در یکی از خیابانها، با تجمع اعتراضی مخالفان حکومت ایران روبهرو شد. براساس تصاویر منتشرشده، گروهی از معترضان که شعار میدادند و او را هو میکردند، بهسمتش رفتند و درگیریهایی پیش آمد. پلیس نیویورک برای جلوگیری از تشدید تنش، او را با خودرو پلیس از محل دور کرد، اما گزارشها نشان میدهد که هیچ فردی از میان معترضان بازداشت نشد.یا حاشیه دیگر، تلاش «حسن گلخنبان»، تصویربردار باسابقه صداوسیما برای اعلام پناهندگی بود؛ او که بهعنوان بخشی از تیم رسانهای جمهوری اسلامی به نیویورک رفته بود، تصمیم به عدم بازگشت گرفت. وکیل او به آسوشیتدپرس گفته بود که گلخنبان از تبعات نافرمانی از برخی خواستههای اعضای هیات ایرانی نگران بوده و بیم داشته پس از بازگشت، امنیتش در ایران به خطر بیفتد.
حواشی سفر رئیسی
نخستین سفر حضوری «ابراهیم رئیسی»، رییسجمهور سابق ایران به نیویورک در شهریور۱۴۰۱ (سپتامبر۲۰۲۲)، با انتشار تصاویری خبرساز شد که نشان میداد همراهان او حجم عظیمی از کالاهای خریداریشده از فروشگاههای آمریکایی را در یک کامیونت (وانت باری) بارگیری میکنندنخستین سفر حضوری «ابراهیم رئیسی»، رییسجمهور سابق ایران به نیویورک در شهریور۱۴۰۱ (سپتامبر۲۰۲۲)، با انتشار تصاویری خبرساز شد که نشان میداد همراهان او حجم عظیمی از کالاهای خریداریشده از فروشگاههای آمریکایی را در یک کامیونت (وانت باری) بارگیری میکنند. فیلم ضبطشده مقابل هتل محل اقامت هیات ایرانی (هتل ملنیوم هیلتون) نشان میداد کارکنان هتل در حال انتقال چندین کارتن بزرگ حاوی اجناس به داخل آن کامیونت بودند. براساس گزارشها، این سوغاتهای آمریکایی از اقلام روزمره، تا کالای لوکس را در بر میگرفت؛ از جمله پوشک بچه و پودر مکمل بدنسازی، چمدان، مکملها و ویتامینهای برند GNC (یکی از کارتنهای دیدهشده نشان این برند را داشت)، لوازم آشپزخانه و خانگی و سایر کالاهای مصرفی که بهدلیل تحریمها در ایران کمیاب یا گران هستند.
«مهدی خانعلیزاده»، مجری تلویزیون که آن زمان از همراهان رییسجمهور بود، میگوید این سفر از اول با حواشی بسیاری که علیه رییسجمهور ایجاد کردند همراه بود. او باوجود آنکه برخی از جعبهها آکبند بودند، در مورد تصاویر منتشر شده از وسایل گفت: «آنقدر برنامه رییسجمهور فشرده بود که فرصتی برای خرید و گشتوگذار وجود نداشت.» او ادامه داد: «بسیاری از این وسایل، همان اجناسی است که تیم تشریفات از ایران آورده بود. برخی دیگر هدایایی بود که در حاشیه دیدارها به مقامات کشورمان هدیه می دادند. همچنین چیزی در حدود یکسوم وسایل مربوط به آقای تختروانچی بوده که به ایران برگرداندیم.»
میتوان گفت خط رسانهای دولت این بود که بگوید هیچکس خریدی انجام نداده است: چراکه رویکرد خانعلیزاده را میتوان در زبان «علی صدری نیا»، از دیگر اعضای تیم رسانهای همراه رئیسی دید که میگوید: «در جلسه پیش از سفر به نیویورک، به همه افراد گفته شده بود که خرید ممنوع است.» او تاکید میکند هیچکس از اعضای هیات از هتل خارج نشده تا خریدی انجام دهد و مخالفان اگر مدرکی داشتند، منتشر میکردند.
این ماجرا همزمان با اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» بود. ازاینرو این سفر، مورد انتقاد بسیاری در رسانههای اجتماعی قرار گرفت. فضا علیه رئیسی و تیم همراه او چنان بود که فرد محافظهکاری مانند «عبدالناصر همتی»، رییسکل سابق بانک مرکزی و رقیب انتخاباتی رئیسی در ۱۴۰۰، در یادداشتی کنایهآمیز نوشت: «نتایج تحریمها شاید پیشتر برای مردم قابل تحمل بود، اما درست در زمانی که گرفتار دارو و معاش هستند، ادعای مقاومت و مردمی بودن در کنار واردات سیسمونی و سوغات کامیونی همراهان سفر نیویورک، دیگر باور کردنی نیست.»
۵۵

hamid4053 - اصفهان، ایران
اخه دیگه چقدر میخواین بی شخصیتی رو به دنیا ثابت کنید در هیچ کجای دنیا به شکل انسان به شما اشغالگران وحشی نگاه کرده نمیشود. گرچه که هیچیک از شما از رئیس مفعوالدوله گرفته تا طرفدارهای بی مغز ساندیس خورتون آدم به حساب نمی آیید. خود اشغالهاتون بهتون ثابت شده که اینکاره نیستید. کشور ما را تسخیر نام کشور ما را در دنیا زبانزد و ما را با سگهای وحشی ولگردتان به اسارت گرفته اید. ای هموطن آیا جایگاه تو اینجاست؟؟ به پا خیز
27
88
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۵
۶۵

zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
شاه میرفت نیویورک: دنیا برنامههاشو کنسل میکرد ببینه این آریامهر چی میگه. سازمان ملل سالن کنسرت خصوصی! همه چشم به دهانش، که فلان تصمیم نفتی یا ژئوپولیتیکی رو اعلام کنه. سوغات: قراردادهای میلیاردی، سلاحهای مدرن، نفوذ سیاسی. بعد از ۵۷.هیئت میره نیویورک: مردم بیشتر منتظرن ببینن «چندتا ساک چمدون خرید» با خودشون برمیگردونن.سازمان ملل فرصتی برای غُر زدن علیه آمریکا که همون موقع مترجمش هم حوصلهاش سر میره. سوغات: قابلمه برقی، دستمال حولهای، و آینههای ویکتوریا سیکرت . محدودیت: حتی خرید از سوپرمارکت هم باید با مجوز کاخ سفید باشه.۵۷ فکر میکردیم دنیا رو میگیریم، حالا خرید از والمارت هم ممنوعه! از تختجمشید رسیدیم به والمارت؛ صدقهسر ۵۷.
4
76
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۳
۳۵

freedom of the press - تهران، ایران
خفت و ذلالت و بدبختی از همه سو داره گریبان اشغالگران ایران را می گیرد. زردک خان همین خفت را در دوره اول ریاست جمهوریش به اشغالگران ایران اعمال کرد آنوقت ظریف ال.......د..........ن...........گ وزیر امور خارجه بود و که برای دیدار با تخت روانچی(نماینده اشغالگران در سازمان ملل)در بیمارستانی در نیویورک بستری بود نتوانست به ملاقاتش برود و ظریف گفت متاسفانه بیمارستان در محدوده رفت و آمد ما نبود برای همین نتوانستم به ملاقاتش بروم. این اشغالگران ایران حتی در کشورهایی همپیمانشان هم مورد بی احترامی قرار میگیرند و باهاشون با خفت برخورد می کنند. در روسیه و چین اصلا اینها را آدم حساب نمی کنند. بدبختی از این بیشتر که این اشغالگران باج و پول و خاک و منابع و منافع کشور را به همپیمانانشان می دهند ولی باز آدم حسابشان نمی کنند و با خفت و خواری باهاشون برخورد می کنند. حالا حساب کنید طرفداران ساندیس خور این رژیم اشغالگر چقدر زبون و حقیر و بدبخت هستند که مجیز و ثناگوی این اشغالگران هیتند برای یک تیکه استخوان که جلویشان می اندازند. میگیند انسانها را از روی دوستانشان و خانواده هایشان می شناسند.
6
59
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۰
۶۴

چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
راست مگی.شاه خاعن حرف حرف خودش.همه چشم به دهن و دماغش.ولی حرفش چیبود?ما نفت ب امریکا میدهیم.مجانی.ما ب دولتین هلندو نروژوسوهد کمک میکنیم.بلاعوض.حرفاش اینبود.کشور بورکینی فاسول هم بود چشم ب دهانش ک هیچ.لیس ب چکمه نظامی.عین اون مرد ک میگفت من تو خونه حرف اخرو به زنم میزنم.بهش گفتن خوب چی میگی به زنت?گفت سرآخر میگم من ظرفارو میشورم.بدبختی اینه اون خاعن نظامی بود و اینطور جلو امریکا خم میشد.مرام نظامیگری خم شدن نمشناسه.فقت مبارزه.یا میبری یا میبازی.ولی اون ذاتن ترسو بود56
3
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۶
۶۴

چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
hamid4053 - اصفهان، ایران
ازحکیم ابوریحان بیرونی پرسیدن.سختترین کار دنیاچیست.گفت دوکار. فکر کردن و بپاخاستن.اما نشستن و کامنت نوشتن و حرفا مفت زدن.راحتترین کار.قول.سه سال دیگع اگع بیایم اینسایت.هنوز اینجا هستی و داری همون حرفا امروز میزنی.ای نادان. سه سال رفت و در خوابی.مگر اینکه بعد از رحلت دریابی.58
2
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۴
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
چرا آخوند ها هنوز سر کار هستند. پاسخ این پرسش را تیمور لنگ جواب داده تیمورلنگ درهمه جنگهایش پیروز شد با آنکه همیشه لشکریانش نصف دشمن بود. او فقط یکبار در درگیری کوچکی که در سیستان و بلوچستان داشت با مردانی روبرو شد که بسیار بلند قامت بودند و بر گاو نر بزرگی سوار میشدند و تلوار جمل میکردن که ضربه ای به پایش خورد ولی توانست بگریزد. اگ میگوید تنها بیست درصد جنگها را با هوش خود بردم بقیه بخاطر حماقت دشمنانم بود. شاه مملکت را داد به آخوندها و گریخت.سال 54 به بعد همه مخالفان مطرح در یا کشته شده بودند یا زندان بودند یا در خارج بودند.درست مثل امروز هیچ سازمان و تشکیلات مطرحی وجود نداشت. فقط آخوندها بودند که آنها هم با شاه رابطه خوبی داشتند واز کاشانی بگیر تا امام موسی صدر با شاه رابطه یسیار خوب بود.حتی باهنر و بهشتی و مفتح و خیلی دیگر از سران رژیم آخوندی قبلا نویسندگان کتابهای دینی مدارس بودند. مثلا رضا گاو از پرویز ثابتی نمی پرسد مردک تو که همیشه معاون ساواک بودی از کجا میدانستی که انقلاب میشود که سال 56 همه اموالت خارج کردی وقبل از شاه ایران پدر من در آمریکا ماندی؟؟
50
2
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۲
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
پرویز ثابتی بهایی است و اینها از مردم ایران نفرت دارند. کامنتهای این گور دجال میبینم از ترکیه نماینگر ادعای من است. همه به مردم ایران فحش میدهد. سلمان فارسی مزدکی و بعدا مانوی بود و از مردم ایران نفرت داشت و کشتارها هم همه با مشورت او بود. شاید هیچوقت کسی نفهمد که چه کسانی پشت این انقلاب بودند. س نوشت شاه شباهت زیادی با چاشسکو داشت. سال 56 بجز چند درصد دانشجو همه شاه را دوست داشتندروزی چند ساعت برق میرفت. اختلاس بیداد میکرد مردم خانه نداشتند و خیلی مشکلات بود ولی مردم از چشم شاه نمیدیدند چون اکثریت مطلق مردم بینش سیاسی نداشتند. یکباره تظاهرات صد نفره به میلیونی تبدیل شد. چون ساواک خیلی از این ناآرامی ها را دامن میزد یا حداقل در روزنامه ها اینطور گفته میشده
48
3
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۱
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
از وقتی میدهی جملات. بدون فعل و فاعل و مفعولت را تصحیح کنند میشود فهمید چه میگویی ولی دست از جفنگویی برنداشتی. دنیا دست از کار میکشید ببیند شاه چه میگوید؟؟ 🤣🤣تو چی میکشی؟؟ تکنولوژی بهتر شده بود و شاه بیشتر نفت میفروخت وپول بیشتر و خرید بیشتر و احترام بیشتر داشت. تو هم برو متل آدمها لباس بپوش و صورتت را که سالها نشستی بشور و کت و شلوار بپوش. برو تو یک فروشگاه ببین چطور بهت احترام میگذارند. چقدر تو اسکل هستی. تو کی آدم میشی؟؟آن احترام به پول بود نه به شخصیت و بزرگی و کاریزما یا قدرت یا علم شاه. حتی بعد از انقلاب فرودگاه را روش بستند. یک کم آن مغز را بکار بینداز. استفاده از مغز اینقدر سخت است؟؟43
3
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۴
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
چرند بلغور نکن. پس چرا این دزدهای فعلی که ثروت ایران رو به توبره کشیدند موقع حرف زدنشان سالن خالی میشه؟ ثروت و پولی که اینها خرج میکنند که صدها برابر ثروت شاه هست.3
36
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۷
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
حقا که سبکمغز نامی نیکو است که برایت گذاشتند اینها ثروت مملکت را خرج ترور میکنند و خریذهایشان را از چین و روسیه میکنند و همش هم شعار مرگ بر آمریکا میدهند. یعنی اینها را نمیفهمی. چقدر شماها اسکل هستین. یادت رفته قذافی هر کجا میرفت چقدر احترام داشت. ارباب و صاحب تو هم مثل قذافی بود. میرفت رولروی کاخ الیزه چادر میرد و دویست نفر باهاش اینور و انور میرفتند. آخرش هم همان آمریکا و اروپا ترتیبش را دادند. چذگرا تو که نمیفهمی اصرار داری که چرند بگویی و من مجبور شوم قهوه ایت کنم. تو میدانی چرا همیشه کشور ما اینهمه بالا و پایین داشته. چون سرسلسله ای پیدا میشد و تحولات عظیمی را بوجود میآورد بعد ار چندی یک اسپرم همه چیز را به گند میکشید. بابا شعور داشته باش. مملکت مال ماست نه مال ارباب تو22
3
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۵
۵۵

hamid4053 - اصفهان، ایران
چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
نادان تو هستی که نمیتونی درک کنی چه بلایی بر سر سرزمینت آب و خاک جد و آبادت توسط یک مردک مریض الاحوال عقده ای دارد میاید. بیدار شوید این اشغالگرها را بالاخره ما مردم به فاظلاب تاریخ میریزیم. عده ای از اینها هم که فرار کنند مطمئن باش که حتی تفی هم کف دست شما اژنبی پرستان خودفروخته نخواهند انداخت. آنوقت شما شناخته شده ها میمانید و ما مردم. انروز میرسد تاریخ کشور عزیز ما از این هیولاها زیاد به خو دیده و نابودشان کرده.5
20
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۵
۶۴

چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
hamid4053 - اصفهان، ایران
اژنبی ? نادان. اون اجنبی هستش.فک کردی اون پخمه پلشت بزرگ . همون بزرگ دماغداران همایونی.برات چیزی داره یا برات تخمه دو زرده مکنه نادان?چ قد ینفر میتونه نادان باشه ندونه اینو .تا ما هستیم.پاتونو ازهمهجا می بریم.بذار روشنت کنم.همینجا امضا میکنم.این خط. این امضا.هرگز پای اون خاندان ب ایران نمیرسه.18
2
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۳
۴۳

paksan - ایران، ایران
خیلی هم عالی. به نفع مردم
2
7
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۵
۵۵

hamid4053 - اصفهان، ایران
چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
بله اژنبی همون رهبرته که داره روز به روز کشور رو نابود و نابودتر میکنه اژنبی شماها هستید که با تفنگ ساچمه ای به چشم جوانان آزادیخواه این اب و خاک شلیک میکنید اژنبی آن مردک ضد ایران و ایرانی میباشد که سرمایه ما مردم را در عوض ترویج و آبادانی خرج ولگردها و تروریستها میکند در صورتی که ما مردم زیر فشار اقتصادی خورد میشویم تو اگر خون پاک ایرانی در تنت بود که شک دارم از این اژنبی رهبرت با اون گذشته اش که بر همه عیان است حمایت نمیکردی ما مردم بدون چشمداشت به انسوی مرزها ایرانمان را از چنگ دشمنان اسلامیش آزاد میکنیم. شک نکن پیروز ی از آن ما ایرانیان بر شما اژنبیها میباشد و دیگر جوابی از من نخواهی شنید چون جواب ابلهان افغانی خاموشیست.2
12
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۶
۸۲

گفتگوگر - پیتزبورگ، ایالات متحده امریکا
یک مشت غربتیِ پدر گدا تریبون سازمان ملل را خانه ی خاله جانشان فرض کرده و با برادر و خواهر و عمه و خاله و با پول ملت بدبخت ایران مجانا سفر میکردن و با دلارهای دولتی ابروی ایرانیان را برده و هنوز هم همان غربتی های قدیمند.
3
10
چهارشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۴
۶۴

چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
hamid4053 - اصفهان، ایران
بسکه نادانی.جوابت دادم.ولی حزف شده انگار.اگع بدونم کجا ی دنیایی. با اولین پرواز میام.سراقت.یدونه قندشکن هم با خودم میارم.7
0
پنجشنبه ۰۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۷