«چرا باید نقشه سازش رضا پهلوی با (سانسور) را افشا کرد»

عبدالستار دوشوکی

بخش آموزش دفترچه مضحک اضطرار (بیچارگی) به گفته خود نجات بهرامی توسط وی نوشته شده است (از صفحه ۲۸تا ۴۴). نجات بهرامی برای دهه ها (در سالهای کشتار و اعدام و شکنجه و سرکوب و تبعیض و ظلم و ستم) در خدمت حلقه درونی جمهوری اسلامی بوده است و تا همین چند سال پیش معاون وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی بوده است (به تصاویر بنگرید)

وی بخاطر این کارنامه درخشان  و تجربه موفقیت های "نظام مقدس" مثل بقیه عوامل سپاهی و انجمن اسلامی و مقاطعه کار رژیم و سردبیر کیهان و هنرپیشه پیمانکار سپاه و صادراتی های دیگر بلافاصله  مورد استقبال رضا پهلوی قرار گرفت و بعنوان "وزیر آموزش و پرورش کابینه آقای پهلوی" دست بکار شد و بخش "آموزش" دفترچه مضحک بیچارگی را نوشت.

نجات بهرامی در این دفترچه مضحک با مقایسه نظام آموزشی رژیم با نظام آموزشی هیتلر می نویسد نظام آموزشی جمهوری اسلامی (که خود وی معاون وزیر بوده است) باعث آسیب های روانی و نهادهای ناکارآمد شده است که هدفی جز تقویت اقتدار دینی و سرکوب مخالفان نداشته است که باعث جداسازی جنسیتی و محدودیت فکری شده است (صفحه ۲۸و ۲۹). 

وی در صفحات بعدی به نظام آموزشی جمهوری اسلامی بشدت حمله می کند و اکنون از سیستم آموزشی پادشاهی آینده تمجید و تعریف می کند که حیرتا از بادمجان دور قاب چین‌ های ناصرالدین شاهی ابدا تعجب آور نیست. و امروز من به جایی رسیده ام که حتی از خود "ناصرالدین شاه" هم تعجب نمیکنم.

وی در بخش چهار (صفحه ۳۴) نظام آموزشی که خود وی سالها در حفظ و گسترش آن دخیل بوده را به سیستم های فاشیستی آلمان نازی و ژاپن قبل از جنگ جهانی دوم تشبیه می کند. که اوج دورویی و پررویی را می رساند. 

صرفنظر از مهملات و لاطائلات موجود در این بخش, وی وقتی زیادی را صرف پیشنهاد تغییر نام مدارس بعد از انتقال قدرت (مثلا تغییر نام مدرسه امام خمینی به اعلیحضرت رضاشاه) را بعنوان راه حلی که به فکر هیچکس دیگر نرسیده مطرح می کند که باید گفت "احسنت".

حال بگذریم از اینکه زمانی که ایشان معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم جنایتکار بودند, بنده دهها مقاله از محرومیت آموزشی در نقاط مختلف ایران از جمله بلوچستان (و بیش از صد هزار دانش آموز محروم حتی از مدرسه کپری) می نوشتم و سخن می گفتم. 

و اما سوال اساسی اینجاست که آیا واقعا در بین اپوزیسیون و میلیون ها ایرانی مخالف رژیم قحط الرجال است که رضا پهلوی (معلوم نیست به پیشنهاد کدام نهاد و بنا به چه دلایلی) مامورین و صادراتی ها و نفوذی ها و مسئولین سابق رژیم را بعنوان کابینه آینده جمع آوری می کند؟ 

این کار ایشان واقعا مضحک و ضد ملی و دهان کجی به دهها هزار شهید بی گناه, و اعدامی و زندانی و شکنجه شده است. لذا وظیفه هر انسان شرافتمندی افشاگری و مبارزه علیه آن است. و نباید از فحاشی های مشتی ساده لوح بی سواد "شاه اللهی" هراس داشت.

لینک نشست خبری وزارت آموزش و پرورش

پ. ن. : استدعا می کنم مقاله اختصاصی اخیر من به نام " اسب تراوآ کوروش در درون قلعه اپوزیسیون" را حتما بخوانید
 
--------------------------
اسب تراوآ کوروش در درون قلعه اپوزیسیون
 
عبدالستار دوشوکی

ویژه سایت ایرانیان انگلستان

در افسانه‌ها آمده است که یونانیان پس از ده سال محاصره‌ی قلعه‌ی مستحکم تروآ نتوانستند آن را فتح کنند. بنابراین به تاکتیک نفوذی اسب چوبی تراوآ متوسل شدند و به‌ راحتی شهر را تسخیر کردند. درست مانند زمانی که تبر وارد جنگل شد و همه‌ی درختان یک‌صدا فریاد زدند: "ای وای، ببینید دسته‌اش از جنس خودمان است!" و ساده‌دلانه از آن استقبال کردند.

حال تصور کنید در کشوری که در سپهر سیاست آن، زنان و مردان اندیشمند و تأثیرگذار بسیاری زیسته‌اند و هنوز هم کم نیستند؛ کشوری که دو بانوی سیاسی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل دارد و ده‌ها شخصیت بزرگ و مبارز آن در زندان به سر می‌برند. 

اکنون در کنار این تصویر، عقربه‌ی زمان را چند سالی به عقب برگردانید و در پنجره‌ای دیگر، در موازات زندانی بودن آن همه زنان و مردان بزرگ و باپرنسیب، عده‌ای تازه‌به‌دوران‌رسیده و فرصت‌طلب را مشاهده کنید که در جایگاه‌های مختلف «خودی‌های جمهوری اسلامی» با شگفتی فرصت‌طلبی می‌کنند؛ و بر سر سفره‌ی رژیم به خدمت و خیانت و میوه‌چینی مشغولند: یکی در مقام معاون وزیر، دیگری مشاور و «کیف‌کش»، برخی مقاطعه‌کار سپاه، برخی عضو انجمن اسلامی و تحکیم وحدت، یا هنرپیشه‌ی همیشه درباری، سردبیر، نویسنده و توجیه‌کننده‌ی شکنجه. بعضی حتی تا همین اواخر با افتخار تصویر «امامین» یعنی خمینی و خامنه‌ای را بالای کمد اتاق خود نصب کرده بودند.

حال باز هم تصور کنید گروهی با کمک هوش مصنوعی، مانند «چت‌جی‌پی‌تی»، دفترچه‌ای از اضطرار و بیچارگی تولید کنند و همانند «داروَگ» مازندرانی ـ که به گفته‌ی نیما یوشیج نماد طلیعه‌دار بهار و باران است ـ آن را رنگ کنند و به‌جای فولکس‌واگن به ملتی مستأصل و نومید بفروشند؛ ملتی که در کلبه‌ی تاریک‌شان ذره‌ای نشاط باقی نمانده است. (این صنعت فریب در جمهوری اسلامی به‌شکل تصاعدی و نجومی رشد کرده است). 

داروَگ گونه‌ای قورباغه است که در شعر معروف نیما، تجسم هجران یاران و حسرت باران است، آنجا که می‌پرسد: "قاصد روزان ابری، داروَگ! کی می‌رسد باران؟".

در نهایت، قاب نوظهوری را تصور کنید که در نیمه‌ی پنهان آن، هیچ‌یک از رهبران احزاب و جناح های مختلف و شخصیت‌های برجسته و وزین سیاسی حضور ندارند و به قول مولانا فقط یک «صورتگر نقاش» شناخته‌شده حضور دارد؛ نقاشی که هر لحظه بتی تازه می‌سازد، بت‌هایی ناشناس و نوظهور از جنس خشت خام. 

بت هایی که تا دیروز همچون قمر بر مدار پُربرکت جمهوری اسلامی می‌چرخیدند، اکنون با «چرخش زمان و مکان» بر مداری تازه قرار گرفته‌اند؛ مداری که خود نیز ۱۸۰ درجه تغییر جهت داده است.

کلام آخر این است: آیا گمان می‌کنید کسی قربانی رؤیا‌فروشی و وعده‌درمانی‌های بازار مکاره‌ی سیاست خواهد شد و «داروَگ» را به‌جای سمند و تارا و دنا پیش‌خرید می‌کند یا نه؟ 

اگر پاسخ‌تان این است که «نه، هرگز!» زیرا ملت بیدار شده است، پس سری به تجمعات اعتراضی روزانه‌ی «مال‌باختگان» ساده‌دل و خام‌اندیش در شهرهای مختلف بزنید. همچنین یادی کنید از شعر معروف یک قرن پیش ملک‌الشعرا بهار، "از ماست که بر ماست"، آنجا که می‌گوید:

"گوییم که بیدار شدیم! این چه خیالست؟
بیداری ما چیست؟
بیداری طفلی است که محتاج به لالاست."
+19
رأی دهید
-30

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۳
    paksan - ایران، ایران

    اگر بخوایم چند تا نقطه قوت ایران را نام ببریم یکیش نظام آموزشی ایران هستش که می بینید که دانشجوهای ایرانی در دنیا بشدت سطح علمی بالاتری دارند و بسیار موفق هستند و این نشات گرفته از نظام آموزشی ایران هستش و علت اینکه قشری تلاش میکنند نظام آموزشی ایران را بخاطر دوتا کتاب دینی و حالا قرآن زیر سوال ببرند و تخریب کنند فقط بخاطر این هستش که این نظام بشدت موفق بوده و نتیجه اش همین هستش که 80 درصد ایرانیان خارج از کشور تحصیلکرده و جزو باسوادهای همه کشورها هستند و در داخل ایران هم سطح سواد عمومی و سواد تخصصی ما بشدت بالاتر از تمام کشورهای منطقه و حتی اروپاست و کسانی که در خارج از کشور هستند (البته بجز پناهنده هایی که پیاده رفتند اروپا) میدانند که وقتی در مقام مقایسه باشه دانش بچه های ایران بسیار بالاتر از بچه های دیگه در جهان هستش.
    31
    4
    ‌پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۵
    راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش

    یکی میخواسته از مرز خارج بشه بهش میگن این پوست گوسفند را بگیر و بینداز روی پشتت و چهار دست و پا میان این گوسفندان برو تا از نزگرز و پست دیدبانی گذشتی سه تا سوت مه شنیدی بلند شو در مثلا ترکیه هستی. یارو چند کیلومتر چهاردست و پا می‌رود وقتی سه سوت می‌زنند بلند می‌شود می‌بیند همه بلند شدن یعنی همه آدم بودند در گوست گوسفند. حالا حکایت این گهلوی پرستها است. گویا همه شان سایبری و مزدور جمهوری اسلامی هستند والا اگر من یکی از این جماعت سجده کنندگان و ن. کر همایونی بودم از رضا نکبت می‌پرسیدم اینهمه آدم تو این چهل وشش سال دور و برت میچری ند و یا در فضای مجازی و خیابان‌ها خودشان را جر می‌دهند به اندازه یک ......ارزش ندارند که همه مشاوران را از تفاله های گندیده جمهوری اسلامی میگیری. یعنی با این کارشان می‌گویند کسانی که در جمهوری اسلامی بودند و مملکت را به گند کشیدند آدمهای بدرد بخوری هستند ولی فکرشان آخوندی بوده و حالا که سلطنت پرست شدند الان توانا برای اداره مملکت هستند. پس دو نتیجه میگیریم. طرفداران قدیمی رضا تفرقه که از اول سلطنت پرست بودند یک مشت آدمهای بدرد نخور و بی خاصیت هستند
    27
    7
    ‌پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۵
    راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش

    دوم آدمهای جمهوری اسلامی که چگجدیدا سلطنت پرست شدند آدمهای بسیار توانایی هستند که انموقهگع که در خدمت جمهوری اسلامی بودند به همه چیز گند زدند ولی تحت رهبری رضا گاو دوم دگردیسی کرده و مثل سیاستمداران اسرائیلی می‌شوند. و تو کویر استخر شنا می‌زنند وتمام گندکاریهایشان و مزدوری جمهوری اسلامی شان را تبدیل به میهن پرستی اسرائیلی ها می‌کنند.🤣🤣🤣یعنی همین اوباش و انگل ها و گوسپندان همایونی اعتراف می‌کنند که‌در چهل وشش سال گذشته یک دونه آدم حسابی تو اینها نبوده و الان با آمدن تفاله های جمهوری اسلامی مردم طرفدار رضا گاو دوم پهلوی چهارم و اسکل دوازدهم شدند🤣🤣
    27
    6
    ‌پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۵
    راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش

    paksan - ایران، ایران
    ما شنیده بودیم آنها که مدتی در بشکه حوزه می‌مانند قدرت کلامشان خوب می‌شود و خوب سخن می‌گویند و خدعه و تقیه می‌کنند صیغه می‌کنند و صیغه می‌شوند. دیگر خجالتی نیستند ولی در بعضی ها گویا اثرات دیگری دارد مثلا تو در اندازه گوشهایت اثر گذاشته و صداها را خوب میشنوی بعد جلو اینه می ایستی و مطلب مینویسی. نادان تو داری برای ما مطلب مینویسی که همه چیز را می‌دانیم بعد در مورد سطح علمی و کیفیت مدارس و دانشگاه‌های ایران مینویسی. یعنی من اگر قاصی دادگاه تو باشم محکومیت میکنم به حبس ابد در بشکه🤣🤣 تا حالا شنیدی مثلا کرم‌هایی را که در ...... است را مجازات کنن مثلا دستبند بزنند .🤣🤣 برو خوش باش
    28
    4
    ‌پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۸
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    در اصل جناب رضا پهلوی و امام رضا دو باجناق هستند که از فسیلی بنام نفت تغذیه می کنند. در سمبیوز این دو باجناق که یکی پیه دین برتر را به باسن باجناق دیگری که نژاد برتر نام دارد می مالد، آنهم در خراب شده ای بنام ایران، برای این زومبی های فسیل خوار چاره ای باقی نمانده است جز مناسک میقات در برهوت بین حمام منصوری مشهد و یا مالیدن باسن مبارک خود به به ستونهای صیقلی تخت جمشید و یا کوبیدن کله به دیوار ندبه برای دست و پا کردن قباله نژادی فسیل نفت. زومبی هایی که از چاله هزار و چهارصدساله جمکران بیرون می جهند و با کله در چاه دوهزارپانصدساله خزعبلات تورات و انجیل عهد عتیق شیرجه می زنند.
    8
    3
    جمعه ۲۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    آزاده یغمایی - کلن، آلمان
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    لامصب چه قدر قشنگ نوشتی
    4
    3
    جمعه ۲۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۱۰۸
    Kefli Iskender - مریخ، وانواتو
    آزاده یغمایی - کلن، آلمان
    آزاده �🏽
    1
    0
    شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.