مرگ قاضی منصوری: ادعای مشاور احمدینژاد در مورد نحوه مرگ او
+21
رأی دهید
-4
- منصوری را خفه و سپس پرتش کردند؛ گفتند خودکشی کرده!- من میدانم چه کسی این کار را کرده اما نمیتوانم اینجا بگویم
عباس امیریفر مشاور فرهنگی دولت احمدی نژاد ادعا کرد قاضی غلامرضا منصوری یکی از متهمان پرونده اکبر طبری که در دادگاه اتهام دریافت رشوه ۶۰۰ هزار یورویی به او زده شد، در رومانی خودکشی نکرده، بلکه ابتدا خفه شده، سپس دوربینهای هتل را قطع کردند و او را به پایین پرتاب کردهاند!
جزئیات این ادعای بزرگ را میبینید:
عباس امیریفر مشاور فرهنگی دولت احمدینژاد دربار نحوه مرگ قاضی منصوری
— مصطفی (@kooh_neshin) September 18, 2025
ششصد هزار یورو (شش هزار یورو!) رشوه گرفته بود. بر ذات پلیدتون لعنت! https://t.co/wnTSwzjDnU pic.twitter.com/R4npffM5eH
غلامرضا منصوری؛ از قاضیگری تا پروندههای فساد
غلامرضا منصوری، شخصیتی که نامش با یکی از جنجالیترین پروندههای فساد مالی سالهای اخیر در ایران گره خورده است، پیش از آنکه به عنوان متهمی فراری شناخته شود، یکی از قضات پرنفوذ و شناختهشده در دستگاه قضایی ایران بود. او به دلیل صدور احکام سنگین و قاطع در برخی پروندههای مهم، به خصوص در زمینه مفاسد اقتصادی و جرائم اجتماعی، شهرت پیدا کرده بود.
این شهرت تا حدی بود که بسیاری او را نمادی از مبارزه با فساد میدانستند، هرچند بعدها مشخص شد که خودش در دام همین فساد افتاده است. این تناقض در زندگی منصوری، از قاضیگیری تا اتهام فساد، موضوعی است که افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار داد و سوالات زیادی را درباره سلامت نظام قضایی و ریشههای فساد در سطوح بالای آن مطرح کرد.
خروج مرموز از ایران و اتهامات فساد
نقطه عطف در زندگی منصوری، خروج او از ایران بود. در شرایطی که پروندهای علیه او در قوه قضائیه تشکیل شده بود، او به بهانه درمان از کشور خارج شد. این خروج به نظر بسیاری از ناظران، زمینهساز فرار او از محاکمه بود.
اتهاماتی که به او وارد شد، سنگین و متعدد بودند؛ از جمله دریافت رشوه از متهمان پروندههای قضایی. گفته میشد که او در ازای صدور احکام سبکتر یا مختومه کردن برخی پروندهها، مبالغ کلانی را دریافت کرده است. این اتهامات، اعتبار او را به شدت زیر سوال برد و تصویر قاضی مقتدر و فسادستیز را در اذهان عمومی مخدوش کرد.
بازتاب رسانهای و واکنشهای اجتماعی
پرونده منصوری به سرعت به یکی از پرخبرترین موضوعات رسانهای در ایران تبدیل شد. جزئیات اتهامات او، فرار او به اروپا و سکونت در کشورهایی مانند رومانی، همگی در کانون توجه قرار گرفتند.
رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی با کنجکاوی و گاهی با خشم، این ماجرا را دنبال میکردند. بسیاری این پرونده را مصداق بارز فساد سازمانیافته در سطوح بالای حکومت میدانستند و خواهان محاکمه او بودند. این موج رسانهای نشان داد که جامعه تا چه حد نسبت به پدیده فساد حساس است و خواستار شفافیت و عدالت در برخورد با مسئولان متخلف است.
تلاشها برای استرداد و ابهامات حقوقی
پس از علنی شدن محل سکونت منصوری در رومانی، مقامات قضایی ایران تلاشهایی را برای استرداد او آغاز کردند. این فرآیند حقوقی بینالمللی با پیچیدگیهای خاص خود همراه بود. قوانین بینالمللی، معاهدات استرداد و بوروکراسی قضایی رومانی، همه در این مسیر دخیل بودند.
همزمان با این تلاشها، ابهاماتی درباره اینکه آیا او به طور داوطلبانه به ایران بازگردانده میشود یا به زور، مطرح شد. این پرونده به یکی از نمونههای چالشبرانگیز در زمینه همکاریهای حقوقی بینالمللی ایران با کشورهای اروپایی تبدیل شد.
مرگ مشکوک در هتل و پایان پرونده
در حالی که انتظار برای استرداد و محاکمه منصوری در ایران به اوج خود رسیده بود، خبری شوکهکننده منتشر شد. غلامرضا منصوری در هتل محل اقامتش در بخارست، پایتخت رومانی، به طرز مرموزی جان خود را از دست داد.
جسد او در حیاط هتل پیدا شد و مقامات رومانی علت مرگ را خودکشی اعلام کردند. با این حال، بسیاری از ناظران و فعالان سیاسی و رسانهای در ایران، این روایت را باور نکردند و مرگ او را مشکوک و مرتبط با پروندههای فسادی دانستند که ممکن بود با بازگشتش، افراد و نهادهای دیگری را نیز درگیر کند. این مرگ، عملاً پرونده قضایی منصوری را در ایران مختومه کرد.
نظریههای توطئه و پیامدهای مرگ
مرگ منصوری به سرعت زمینهساز شکلگیری نظریههای توطئه شد. بسیاری بر این باور بودند که او قربانی افرادی شده است که از افشاگریهای احتمالی او در دادگاه میترسیدند.
اینکه او با توجه به جایگاه سابقش و اطلاعات گستردهای که از مفاسد اقتصادی داشت، میتواند مهرهای خطرناک برای شبکههای فساد باشد، به این نظریهها قوت بخشید. این مرگ، هرچند که پرونده قضایی را بست، اما بحث و جدل درباره ریشههای فساد و نفوذ شبکههای مافیایی در ایران را بیشتر کرد و نشان داد که این موضوعات تا چه حد پیچیده و پنهان هستند.
میراث یک پرونده ناتمام
پرونده غلامرضا منصوری، با مرگ او ناتمام ماند. هرچند که او هیچگاه در ایران محاکمه نشد، اما نامش به عنوان نمادی از فساد و قدرتهای پنهان در اذهان باقی ماند. این پرونده برای بسیاری از مردم، یادآور این واقعیت تلخ بود که فساد میتواند حتی به بالاترین سطوح قدرت نیز نفوذ کند و کسانی که وظیفه مبارزه با آن را دارند، خود نیز ممکن است درگیر آن شوند.
این ماجرا، زنگ خطری برای نظام قضایی و حاکمیت بود تا با شفافیت بیشتری با فساد مقابله کنند و به افکار عمومی این اطمینان را بدهند که عدالت در برابر هیچ قدرتی عقبنشینی نمیکند.
۴۳

paksan - ایران، ایران
هیچکس نگران اینجور آدمها نیست و اصلا اهمیتی نداره. در تمام دنیا هستند این قشر قاضی ها و این قشر مقامات و هنر اصلی اینها جا کردن خودشون در لایه های حکومت هستش و اینکه یک قاضی بگه به دستور فلانی گرفتم و شکنجه کردم دروغ محض هستش و اینها خدا رو هم بنده نیستند لاریجانی اگر برشی داشت خودش را نگه میداشت خخخخ
21
7
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۵
۶۳

طلوع ازادی - لوس آنجلس ، ایالات متحده امریکا
روایت داریم، قازی منصوری، بدلیل خدمات آغا پسند در حمام منصوری، به عنوان منشی در قسمت رختکن با صبر و حوصله زیاد منتظر اتمام معاینه ترموستات آغا میشد و اگر مجالی میماند خودش نیز برای اطمینان آغا را برای ادای غسل نجاست آماده میکرد. به گفته شاهدان عینی و بادیگارد های جهنم، وی در مورد دمای آتش جهنم با خمینی در قسمت موتور خانه جهنم مشغول تبادل نظر و هیزی با بزمجه ها هستند. اینم پر 🐂😂.
1
23
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۴