«آبنبات سیاسی» یا «گشایش فرهنگی»؟ تحلیل چرایی برگزاری کنسرتهای خیابانی در ایران
+32
رأی دهید
-3
در ماههای اخیر، پدیدهای جدید و قابلتوجه در فضای فرهنگی ایران رخ داده است: برگزاری کنسرتهای خیابانی رایگان در شهرهای مختلف. این اتفاق در نگاه اول ممکن است یک گشایش فرهنگی و پاسخی به نیاز مردم برای شادی و نشاط به نظر برسد، اما با توجه به سابقه طولانی محدودیتها و ممنوعیتهای موسیقی در ایران، این چرخش ناگهانی سیاستها پرسشهای بسیاری را برمیانزد. این کنسرتها که در شهرهایی چون تهران، کرمان، بجنورد و حتی در اماکن تاریخی مانند تخت جمشید برگزار شدهاند، تضاد عجیبی با سیاستهای پیشین نظام جمهوری اسلامی دارند.
در حالی که در طول چهار دهه گذشته، هرگونه اجرای خیابانی موسیقی عملاً ممنوع بود و حتی کنسرتهای دارای مجوز رسمی نیز به دلایل نامعلوم یا به بهانه فشارهای گروههای تندرو لغو میشدند، اکنون شاهد سیاستگذاری جدیدی هستیم که به شکلی ناگهانی و گسترده به دنبال برگزاری این نوع برنامههاست.
تنها چند روز پس از آنکه اجرای کنسرت خیابانی همایون شجریان در میدان آزادی به دلایل نامعلوم لغو شد. در بسیاری از شهرهای ایران ازجمله، تهران، بجنورد، کرمان و نیز در محوطه تاریخی تخت جمشید کنسرتهای رایگان و خیابانی برگزار شد.
— independentpersian (@indypersian) September 7, 2025
ویدئوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی اجرای این کنسرت… pic.twitter.com/h5erlidHV4
یکی از برجستهترین نمونههای این تضاد، لغو کنسرت خیابانی همایون شجریان در میدان آزادی بود که تنها چند روز پیش از شروع موج جدید کنسرتها اتفاق افتاد. این حادثه، بار دیگر نشان داد که در ایران، صدور یا لغو مجوز یک کنسرت، تابع قوانین شفاف و مشخصی نیست و میتواند تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و امنیتی قرار گیرد.
با این حال، تنها چند روز پس از لغو کنسرت شجریان، ویدئوهای متعددی از برگزاری کنسرتهای خیابانی در بجنورد (شامل موسیقی نواحی و رقص محلی)، دریاچه چیتگر تهران (با اجرای امید حاجیلی) و کرمان (با اجرای سالار عقیلی) منتشر شد. این تناقض در رفتار نهادهای مسئول، این سوال را ایجاد میکند که چه عواملی باعث شده تا این رویکرد دوگانه در پیش گرفته شود.
این تغییر رویکرد در حالی رخ میدهد که در گذشته، لغو کنسرتها به یک امر عادی تبدیل شده بود. چهرههای سرشناس موسیقی ایران، از جمله کیهان کلهر، شهرام ناظری و همایون شجریان، بارها و بارها شاهد لغو اجراهای خود در شهرهای مختلف بودند.
این لغو کنسرتها، نهتنها باعث ضرر مالی به هنرمندان و برگزارکنندگان میشد، بلکه به بیاعتمادی مردم نسبت به نهادهای فرهنگی دامن میزد. دلایل لغو کنسرتها غالباً مبهم و غیرقانونی بود و به فشارهای نهادهای امنیتی یا گروههای خودسر نسبت داده میشد. در چنین شرایطی، اعلام برگزاری گسترده کنسرتهای خیابانی توسط دولت جدید، به نظر میرسد تلاشی برای تغییر تصویر سیاست فرهنگی کشور است.
دلیل اصلی این چرخش ناگهانی در سیاست فرهنگی، به گفته مقامات دولتی، پاسخگویی به "نیاز مردم به شادی" است. در فضای پرتنش و پرفشار اجتماعی و اقتصادی ایران، افزایش افسردگی و کاهش نشاط اجتماعی به یک دغدغه جدی تبدیل شده است. مقامات جدید دولتی، با این استدلال که مردم به برنامههای فرهنگی و هنری نیاز دارند، سعی در توجیه این رویکرد جدید دارند.
این استدلال، اگرچه در ظاهر موجه به نظر میرسد، اما نمیتواند پاسخگوی این سوال باشد که چرا این نیاز در طول چهار دهه گذشته نادیده گرفته شده و حال به یکباره در دستور کار قرار گرفته است. به نظر میرسد این سیاست، بیش از آنکه یک تغییر بنیادین باشد، یک تاکتیک کوتاهمدت برای آرام کردن فضای اجتماعی و کسب مشروعیت در میان افکار عمومی است.
�''تاریخخوان/کنسرت خیابانی رایگان داشتیم موقعی که کنسرت خیابانی رایگان مد نبود/اجرای کنسرت خیابانی سال ۱۳۵۳خورشیدی در مراسمی که بمناسبت تقدیر از بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران با حمایت شرکت تویوتا برگزارشده بود. pic.twitter.com/QkyMH7BaL0
— LiveIranNews (@IranNewsAgency0) September 3, 2025
برگزاری کنسرت در اماکن تاریخی مانند تخت جمشید، بُعد دیگری از این سیاست جدید را نشان میدهد. ارکستر فیلارمونیک ارمنستان و گروه کُرال شیراز در محوطه تاریخی تخت جمشید برنامهای را اجرا کردند که با حضور مقامات دولتی و سفرای خارجی همراه بود.
این اقدام، تلاش دولت برای نمایش یک چهره مدرن و تعاملگرا از ایران به جهان خارج را نشان میدهد. استفاده از میراث فرهنگی ملی برای برگزاری برنامههای هنری، پیامی دوگانه دارد؛ از یک سو، نشاندهنده احترام به تاریخ و فرهنگ ایران باستان است و از سوی دیگر، تلاش میکند تا سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی را با ارزشهای جهانی همسو نشان دهد. با این حال، این نوع اقدامات، اگر با تغییرات ریشهای در سیاستهای داخلی همراه نباشند، ممکن است بیشتر جنبه نمایشی داشته باشند.
این رویکرد جدید، در کنار واکنشهای مثبتی که از سوی مردم دریافت کرده، با انتقاداتی نیز روبرو شده است. برخی معتقدند که این کنسرتها تنها یک "آبنبات سیاسی" برای انحراف افکار عمومی از مشکلات جدیتر اقتصادی و اجتماعی است. به جای حل ریشهای مشکلات معیشتی، فقر و فساد، دولت با ارائه برنامههایی مانند کنسرتهای رایگان، تلاش میکند تا مردم را سرگرم کند.
این انتقادات ریشه در این باور دارند که تغییرات فرهنگی پایدار، نیازمند اصلاحات ساختاری و نه صرفاً اقدامات مقطعی و نمایشی است. بدون وجود قوانین شفاف و آزادیهای مدنی، این کنسرتها میتوانند به راحتی در آینده متوقف یا محدود شوند.
از سوی دیگر، لغو برخی از این کنسرتها به دلیل اعتراضات مردمی، مانند آنچه در اصفهان رخ داد، نشان میدهد که این سیاستها هنوز با چالشهای داخلی مواجه هستند. قرار بود کنسرتهایی با حضور حامد همایون و محمد علیزاده در اصفهان برگزار شود که به دلیل اعتراض شهروندان به محل برگزاری، لغو شد.
این اتفاق نشان میدهد که حتی زمانی که دولت به دنبال اجرای برنامههای فرهنگی است، ممکن است با مقاومتهایی از سوی خود مردم یا گروههای محلی روبرو شود. این مقاومتها میتواند ناشی از عدم برنامهریزی مناسب، انتخاب نامناسب مکان یا ملاحظات فرهنگی و اجتماعی خاص هر منطقه باشد.
به نظر میرسد که این موج جدید کنسرتهای خیابانی، بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای بازسازی تصویر دولت جدید و کسب رضایت عمومی است. دولت پزشکیان که با وعده تغییر و اصلاحات روی کار آمده است، نیاز دارد تا در عمل نشان دهد که رویکردی متفاوت با دولتهای قبلی دارد.
برگزاری کنسرتهای خیابانی، یک راهکار سریع و ملموس برای اثبات این ادعا است. این اقدام، به طور مستقیم بر زندگی روزمره مردم تأثیر میگذارد و میتواند حس بهبودی در فضای عمومی را ایجاد کند. با این حال، سؤال اینجاست که آیا این سیاستها پایدار خواهند بود یا صرفاً یک دوره کوتاه از گشایش را تجربه خواهیم کرد.
در نهایت، موفقیت این سیاست جدید به عوامل مختلفی بستگی دارد. آیا دولت قادر خواهد بود در برابر فشارهای احتمالی از سوی نهادهای تندرو مقاومت کند؟ آیا برنامهریزیها به شکلی انجام خواهد شد که از بروز حوادث و لغو کنسرتها جلوگیری شود؟ و مهمتر از همه، آیا این تغییرات فرهنگی با اصلاحات بنیادین در سایر حوزهها همراه خواهد شد؟ تجربه ۴۶ سال گذشته نشان داده است که هرگونه گشایش فرهنگی در ایران، شکننده و آسیبپذیر بوده است.
بدون حل مسائل ریشهای مربوط به آزادی بیان و حقوق هنرمندان، نمیتوان انتظار داشت که این موج جدید به یک روند پایدار تبدیل شود. این کنسرتها، با تمام جنبههای مثبتشان، یک آزمایش بزرگ برای دولت جدید هستند و نشان خواهند داد که آیا وعدههای تغییر، فراتر از شعارهای سیاسی خواهند رفت یا خیر.
این تغییر ناگهانی در سیاستگذاریهای فرهنگی دولت جدید، در واقع بیانگر یک تناقض بنیادین در ساختار حاکمیت است. از یک سو، نظام سیاسی ایران با محدودیتهای شدید فرهنگی شناخته میشود و از سوی دیگر، به دنبال کسب مشروعیت اجتماعی و کاهش نارضایتیها از طریق اعطای آزادیهای محدود و مقطعی است.
کنسرتهای خیابانی در این چارچوب، به یک ابزار سیاسی تبدیل شدهاند که میتوانند هم برای نمایش قدرت و هم برای کنترل اجتماعی استفاده شوند. این اقدامات، در کنار تمام بحث و جدلهایی که ایجاد کردهاند، فضایی را برای گفتوگو درباره نیازهای فرهنگی جامعه و نقش هنر در زندگی مردم فراهم کردهاند. با این حال، هنوز باید دید که این گشایشهای تازه، تا چه اندازه میتوانند به صورت پایدار ادامه پیدا کنند و آیا صرفاً یک موج زودگذر هستند یا نشانهای از یک تغییر جدی در راه است.
۲۵

varied - ریزه، ترکیه
تمام این شو ها برای جلوگیری از سقوط خودشان است کشور در ورطه نابودی است و کلا کسی در حاکمیت نیست که جوابگوی مردم باشد طویله اسلامی از تظاهرات مردمی میترسد و این شو ها را براه انداخته حتی برای خوانندگان تبعیدی و مهاجر هم رشوه های کلان پیشنهاد شده تا به ایران بیاییند
0
17
دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۱
۲۵

varied - ریزه، ترکیه
داشتم خزعبلات رهبر مفعول خامنه ای را نگاه میکردم یک جمله ای قابل توجه بود در بالای سر این بی شرف یک خطبه از علی قتال آمده با عنوان ( وقد استفامن امرهم ابتلاک بهم ) خلاصه گرانی و فساد در جامعه آزمایش الهی است یعنی خود کثافت قبول نمیکنه تمام بدبختی های ایران زیر سر خود بر شرفش هست
0
13
دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۲
۶۱

گور دجال زار می بینم - نیده، ترکیه
این نشان دهنده این است که قدرت بمب های اسرائیل از امام زمان هم بالاتر است!
1
14
دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۶
۴۳

mitra55 - تهران ، ایران
تاریخ ثابت کرده قشر خاکبرسری مفت و مجانی خواه احمق را همیشه میتوان با همین آبنبات ها گول زد, کاری که خمینی جنایتکارکرد.
0
4
دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۳