کدام بیمخی ایران را به سقوط کشاند؟ شعبان یا کراواتیها؟
+63
رأی دهید
-5
کدام بیمخی ایران را به سقوط کشاند؟ شعبان یا کراواتیها؟انقلابیون کراواتی: تحصیلکردگان بیخردتصویری نمادین از انقلاب ۱۳۵۷ هنوز جلوی چشم تاریخ است: گروهی از دکترها، مهندسان، روزنامهنگاران و دانشگاهرفتهها، با کراوات و ظاهر آراسته، با شور و لبخند در کنار خمینی نشستهاند. اینان همان کسانی بودند که خود را «نخبگان سیاسی و فرهنگی» میدانستند، اما با حضورشان به مردی مشروعیت بخشیدند که هیچ درکی از جهان مدرن، هیچ برنامهای برای توسعهی ایران و هیچ تجربهای در حکمرانی نداشت.
این تحصیلکردگان، بهجای آنکه عقلانیت و آیندهنگری را نمایندگی کنند، اسیر هیجان و کینهجویی شدند. آنها باید خطر استبداد دینی را به مردم گوشزد میکردند، اما چشم بسته ایران را به دست خمینی سپردند. اگر «بیمخ» به معنای بیخردی و نداشتن آیندهنگری است، پس شایستهترین لقب برای همین انقلابیون کراواتی است که ایران را به جهنم استبداد مذهبی انداختند.
امروز، پس از ۴۷ سال، میراث آن بیخردی روشن است: فقر گسترده، مهاجرت میلیونها ایرانی، فروپاشی اجتماعی، و نسلی که هنوز تاوان انتخاب غلط روشنفکران و نخبگان آن زمان را میپردازد.
شعبان جعفری و افسانهی «کودتا»
در مقابل، نامی دیگر در تاریخ معاصر همیشه با برچسب «بیمخ» همراه بوده است: شعبان جعفری. او را سالها عامل اصلی سقوط دولت مصدق معرفی کردند؛ گویی یک فرد کوچهبازاری با چند نفر همراه توانست یک دولت را سرنگون کند.
اما حقیقت آن است که کودتا همیشه از بالا به پایین رخ میدهد، نه از پایین به بالا. مصدق نخستوزیری بود که با حکم شاه منصوب شده بود، نه با رأی مستقیم ملت. در روز ۲۸ مرداد، همان مردمی که صبح در خیابانها فریاد میزدند «مرگ بر شاه، درود بر مصدق»، ظهر همان روز شعارشان را به «مرگ بر مصدق» تغییر دادند. این نشان میدهد ماجرا ریشه در تحولات داخلی و نارضایتی اجتماعی داشت، نه در توطئههای خارجی.
برچسب «شعبان بیمخ» ساختهی جریانهای شکستخورده، بهویژه کمونیستها بود؛ آنان برای تبرئهی خطاهای خود و تحریف تاریخ، همه چیز را به گردن یک لات زورخانهای انداختند. در حالی که شعبان جعفری، با همان فهم سادهاش، خود را وطنپرستی میدانست که نمیخواست ایران به دام کمونیستها و هرجومرجطلبان بیفتد.
این افسانهی سالخورده...
این افسانهی سالخورده که «شاه علیه نخستوزیر خودش کودتا کرد» ساختهوپرداختهی همان بهاصطلاح روشنفکرانِ روایتساز و «بیمخ» است. معنا را روشن کنیم:
کودتا یعنی برانداختنِ مافوق با شکستنِ سلسلهمراتب؛ نه اجرای اختیار قانونیِ مقامِ بالادست. شاه، نخستوزیر را منصوب میکند—پس «کودتای شاه علیه دولتِ خودش» از بنیاد بیمعناست.
مصدق با رأیگیریِ انحلالِ مجلس و سرپیچی از فرمانِ عزلِ شاه از چارچوبِ مشروطه بیرون زد؛ این رفتار به «خودکودتا» شبیهتر است تا دفاع از قانون.
فرمانِ عزل، عملِ حقوقیِ صاحبِ اختیار بود؛ آنچه در ۲۸ مرداد در خیابان رخ داد، اجرای همان فرمان و جابهجاییِ صفبندیهای سیاسی بود—نه «کودتای شاه».
جمعبندی: شاه علیه مصدق کودتا نکرد؛ این مصدق بود که مسیر قانون را شکست و با حکمِ قانونیِ شاه برکنار شد. این حقیقت ساده را سالها با فریاد و جعل پنهان کردند، اما در برابر منطقِ قانون دوام ندارد.
دو گونه بیمخی: فردی و تاریخی
تفاوت این دو گروه در همینجاست:
بیمخی شعبان جعفری اگر هم وجود داشت، فردی و محدود به خیابان بود. او یک لات محلهای بود که نهایتاً در سطح کوچه و بازار اثر میگذاشت.
بیمخی انقلابیون کراواتی خطایی تاریخی و سرنوشتساز بود. آنان با قلم، دانشگاه و اعتبار اجتماعی خود، مسیر ایران را عوض کردند و ملتی را به قهقرا کشاندند.
نتیجهگیری: قضاوت تاریخ
تاریخ را نمیتوان همیشه با تبلیغات جعل کرد.
شعبان جعفری یک لات بود، اما لات وطنپرستی که نمیخواست ایران به دست کمونیستها سقوط کند.
انقلابیون کراواتی، روشنفکرانی بودند که باید چراغ راه میشدند اما ملتی را به تاریکی سپردند.
پس پرسش اصلی این است:
چه کسی واقعاً بیمخ بود؟ شعبان جعفری یا انقلابیون کراواتی؟
پاسخ امروز روشن است: «بیمخی» واقعی همان خطای تحصیلکردگان کراواتی بود که ایران را به سقوط کشاندند. روشنفکرانی که برای رسیدن به قدرت، یا با دروغ و فریب واقعیت را وارونه جلوه دادند، یا با قهرمانسازیهای کاذب، فردی را بر تخت نشاندند که شاید از خمینی هم بدتر میتوانست باشد.
همینها بودند که سالها با جعل روایتها—از «کشته شدن صمد بهرنگی به دست شاه» تا اغراق در تعداد زندانیان سیاسی—افکار عمومی را مسموم کردند. آنان در حقیقت، روشنفکران بیمخ قرن بیستم بودند؛ نسلی که با دروغ و بیخردی، آیندهی یک ملت را تباه ساخت.
ارشان اذری
۲۵

zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
کدام بیمخی ایران را به سقوط کشاند؟ شعبان یا کراواتیها؟ ان کراواتیِ بی مُخی که ثروت و قدرت در دست داشت و تاج بر سر ! ادعای کراواتی بودن می کرد اما خِرد در ۱۵۰۰ سالِ پیش داشت و بجای ساختن دانشگاه به طواف مکه می رفت و مسجد می ساخت ! شب ها با علی و یارانش ابگوشت بُز باش می خورد ! و با این ذهن کثیف فقط او بود که برای یک ملت تصمیم می گرفت !
42
5
شنبه ۰۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۲
۲۶

romano - تهران، ایران
کدام دلیل؟ هیچکدام! بزرگترین مشکل ایران از زمان باستان تاکنون داشتن مرزهای وسیع در مقابل نداشتن جمعیت متناسب با محل است، برای این ایران نیروی بازدارند کافی نداشته. بر طبق گزارشهای مختلف ایران در قرن ۱۵ میلادی جمعیتی در حدود ۷ میلیون با خانات آران و شروان و سرزمینهای فرا آمودریا داشته. این میشود معادل هفتمین کشور پهناور جهان امروز. در کنار این ایران در شاهراه جهان است از طرفی هم شاهراه مذاهب غالب جهان است این برای ایران هم تهدید است و هم فرصت. حالا بر اثر درگیریهای و تاخت و تازها متعدد در تاریخ، مردم ایران هیچ وقت احساس امنیت ۱۰۰ درصد نداشتهاند و این نوعی از فرهنگ را ایجاد میکند که انسانها بخاطر ضعف همدیگر را مقصر میدانند و متهم میکنند و حتی خیانت میکنند و به آن افتخار میکنند (پرچم بدستان اسرائیل و فرقه رجوی). اگر امنیت حاصل میشد بعد بحث شعبان بی مخ و کراواتی در طول تاریخ بر سر حدود خطوط قرمز و میزان سهم هرکدام از قدرت و تعریف وطن پرستی بود. ایران به بمب اتم نیاز دارد تا همه توجهها به درون متمرکز شود مانند روحانیت شیعه چیزی را که رضا شاه در آن شکست خورد دوسال قبل در مهسا پذیرفت.
36
2
شنبه ۰۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۷
۶۳

آلترناتیو - فرانکفورت، آلمان
با درود بر خردمندان! "احساساتی تصمیم گرفتن"، بیسواد و دانشگاهی نمیشناسد. انقلابیون بالای ۹۰درصد مطیع هیجانات، احساسات غلیظ (خردورزی تعطیل) و ایمان (= ایستایی ضد پویایی) هستند. انقلاب ۵۷ ایران یکی از انسانستیزترین انقلابها بود که بجز زنستیزی، بیاخلاقی و فرهنگ جنایتکارانه اسلامی چیزی به ارمغان نیاورد 😡
1
28
شنبه ۰۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۶۴

چلیپا - جزایر سلیمان، جزایر سلیمان
بیمخ اون شاح خاعن بود . اگه نه همین روشینفیکر ها رو خودش منسوب کرده بود ب جایگاه مقاماته بلند.ارشان از اسمش معهلومه.سی سال بیشتر سن نداره.بعد میاد براما که اون دورانو دیدیم.چرتوپرت تحویل میده.پلشتتر از اون خاندان نبوده و نیست.بیخود با سرخابو سفیدآب پاک نشونش نده.
38
2
شنبه ۰۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۲
۴۳

universe123 - لندن، انگلستان
سیاستمدار ایرانی با کراوات و بی کراوات همان ایرانی بی مخ در لباسی دیگر است. شاهان که بچه باز و خانم باز بودند و باعث شدند ایران بسیاری از مناطق خود را به روسیه واگذار کند. بی کراواتهای بی مخ بچه باز و خانم باز فقط دنبال جنگ و دروغ و اسلام شیعه هستند. ایرانی یعنی خائن و بی خودفروش
1
20
شنبه ۰۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۶
۵۱

samamos - میدلزبرو، انگلستان
romano - تهران، ایران
برای رسیدن به امپراطوری توهمی شیعی و بمب اتم یک کشور ثروتمند را به خاک سیاه نشاندید، مطمئن باش با همین فرمون و فرمول اتم نسخه شما پیچیده میشه.1
9
شنبه ۰۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۳
۲۶

romano - تهران، ایران
samamos - میدلزبرو، انگلستان
هرچی پایه قدرت برای قدرتمندانه برای ما خوبه چه با شیعه چه بی شیعه. بیخود اسلام و آخوند رو با قدرت اتمی پیوند نزنید( کثرتون یا احمقید یا افسر اسرائیل) این مثل این میمونه که بمب اتم رو با مسیحیت و کشیشان یا با خاخامها و یهودیت یا هندوئیسم پیوند بزنید. همه نادانهای مورد بازی اطلاعاتی شما نیستند 1 درصد هستند که میفهمند همانها این تصمیمات امنیتی را میگیرند و اجرا میکنند و شما باید تا آخر دنیا گریه کنید. گور بابای اسلام ملاها و دشمن خارجی ایران. خر خودتونید.5
1
یکشنبه ۰۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۰:۵۸
۵۶

zorroo - مونیخ، آلمان
سلام نظر من این است که ایران وطن پرست واقعی خیلی کم داره اکثرا به خاطرمنافعشان یا حفظ شغل فعلیشون نظر میدهند ودخالت میکنن.افسوس
1
5
یکشنبه ۰۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۳:۳۴
۵۱

samamos - میدلزبرو، انگلستان
romano - تهران، ایران
نزدیک نیم قرن ایران توسط وحشیانه ترین سیستم فاسد مذهب شیعه به گروگان گرفته شده، بمب اتم رو به شیعه ربط ندم؟احمقی یا خودتو به حماقت زدی! بزودی گورتون رو گم میکنید و ایران خواهد ماند، ماموریت شما بعنوان آدم بده تموم شده، توهم دارید که همیشه هستید، در دو دقیقه تمام ته داران کتلت شدند دفعه بعد چقدر طول میکشه؟0
3
یکشنبه ۰۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۶
۲۶

romano - تهران، ایران
samamos - میدلزبرو، انگلستان
هیچ بزودی گور گم شدنی با عقب افتادههای کیبور برکفی مثل شما وجود نداره، بشین تا صبح دولتت برآید. ارتش و سپاه حداقل نیم میلیون کتلت داره.1
2
یکشنبه ۰۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۸