(ویدیو) ژیلا صادقی: تافته ی جدابافتهام و توی آمریکا در منطقهای مرفه نشین زندگی میکنم!
+7
رأی دهید
-94
ژیلا صادقی، مجری تلویزیون، در برنامه رُک با اجرای مجید واشقانی به بازگویی بخشی از تجربیات شخصی و کاری خود در صداوسیما پرداخت که در فضای مجازی خبرساز شد. او در این گفتوگو، از خاطرهای قدیمی گفت که به دستور رئیسجمهور وقت، محمود احمدینژاد، اولین زن بعد از انقلاب بوده که عکسش روی بیلبورد رفته است.اما بخش جنجالیتر صحبتهای صادقی، مربوط به ماجرای دستمزدهایی بود که هنوز بعد از گذشت چند سال پرداخت نشدهاند. صادقی از نام افراد و مسئولانی یاد کرد که در پرداخت حقوق دو اجرای ویژه تحویل سال با او تسویه حساب نکردهاند.

صادقی همچنین در این گفتوگو اعلام کرد که در یکی از مناطق مرفه ایالات متحده زندگی میکند و درباره سبک زندگیاش در خارج از کشور صحبت کرد.
رک به سبک ژیلا صادقی؛ وقتی از هالیوود میآیی تا حقوقت را از صداوسیما بگیری!

یکی از اولین رازهای افشا شده، مربوط به یک تهیه کننده مرد بود که به گفته صادقی، به او «پیشنهادات نامتعارف» داده و بعد از رد شدن این پیشنهادات، با کارشکنی، مانع از ادامه فعالیت او شده بود. حالا این وسط یک سوال مهم مطرح میشود: این تهیه کننده دقیقاً چه چیزی از خانم صادقی میخواست که او به خاطرش، سالها از کارش دور شد؟ احتمالاً از او خواسته بود که «در برنامههای زنده، هرگز لبخند نزند و کاملاً جدی باشد»، که خب طبیعتاً چنین درخواستی از ژیلا صادقی غیرممکن است و قطعاً به حق بوده که او چنین پیشنهادی را رد کرده!
بعد از این، بخش جذاب ماجرا فرا میرسد. خانم صادقی که ظاهراً در یکی از محلههای مرفه آمریکا زندگی میکند و احتمالاً با دیدن قیمت دلار در ایران، هر روز از خواب میپرد و غش و ضعف میکند، به صداوسیما برگشته تا حق و حقوقش را مطالبه کند. او با لحنی بغضآلود توضیح داد که هنوز بعد از سالها، برای اجرای دو برنامه ویژه تحویل سال، تسویه حساب نکردهاند. واقعاً آدم دلش به حال این همه بیانصافی میسوزد! یعنی یک مجری که در آمریکا زندگی میکند، باید تا این حد برای گرفتن حقوقش زجر بکشد؟ به هر حال، به نظر میرسد «هالیوود» هم آنقدرها که میگویند پولساز نیست که خانم مجری برای دریافت حقوقش، تا اینجا سفر کرده است.
ژیلا صادقی: من توی آمریکا توی منطقه مرفه نشین زندگی میکنم pic.twitter.com/GbwYSV0evh
— Iranian UK (@IranianUk) August 3, 2025
همچنین، ژیلا صادقی با افتخار تعریف کرد که چطور به دستور مستقیم آقای احمدینژاد، اولین زنی بود که بعد از انقلاب، عکسش روی بیلبوردهای تبلیغاتی رفت. این بخش از صحبتها، گویی تمام سختیها و مشقتهای مجریگری را از یاد برد و به یک «رستگاری» شیرین تبدیل شد. حالا اینکه یک مجری تلویزیون، بیلبورد را یک افتخار بزرگ بداند، جای بحث دارد. احتمالاً بیلبورد ایشان در جایی نصب شده بوده که باد میآمده و هر روز از کنارش رد میشده و به یاد میآورده که چقدر خوشبخت است!
صادقی در ادامه انتقاداتش، به پارتیبازی و رانت در سازمان صداوسیما هم اشاره کرد و گفت که چطور برخی از همکارانش به واسطه روابطشان به جایگاههای بالا رسیدهاند. این حرفهای او که از دهان مجریای بیرون میآمد که خود در یکی از دورههای خاص، به دستور رئیسجمهور وقت، جایگاه ویژهای پیدا کرده بود، کمی عجیب و غریب به نظر میرسید. این وضعیت، مانند آن است که یک نفر در حال رانندگی با یک خودروی لاکچری، از بیعدالتی در ترافیک شهری گله کند.

این صحبتها نشان میدهد که زندگی سخته، حتی برای اونایی که در محلههای مرفه آمریکا زندگی میکنند و برای گرفتن حقوق عقبافتادهشان باید تا ایران سفر کنند. شاید بهتر بود صداوسیما یک سرویس «تسویه حساب از راه دور» برای مجریان مقیم خارج از کشور ایجاد میکرد تا آنها مجبور نباشند چنین سفرهای طولانی و پرمخاطرهای را برای دریافت حقوقشان تحمل کنند.
در کل، مصاحبه ژیلا صادقی، مصداق بارز این جمله بود که: «حقیقت تلخ است، مخصوصاً وقتی که همراه با جزئیات جذاب و افشاگرانه باشد!» این برنامه، بیش از آنکه یک گفتگو باشد، یک «اعترافات عمومی» بود که پرده از روی بسیاری از مسائل پشت پرده رسانه ملی برداشت.
صحبتهای صادقی، در نهایت باعث شد تا مخاطبان به این فکر کنند که اگر مجریای که به گفته خودش افتخار بیلبورد شدن را در کارنامه دارد، اینقدر از سیستم ناراضی است، پس وضعیت مجریانی که نه بیلبورد دارند و نه در آمریکا زندگی میکنند، چه خواهد بود؟
۴۵

Momijii - توکیو، ژاپن
نو دیده قبا دیده / بر کُنج قبا زیده ای که میگن این نو کیسه س که با رانت رژیم اومده اینجا و چُسی میاد !!
5
114
یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۶
۴۵

antifascism - تهران، ایران
این یارو مجریه از بس ماتحت آخوندها و پاسدارها رو لیسیده ریشاش به سمت داخل تاب برداشته. متاسفانه بخش قابل توجهی از جوامع امثال این مجری و مهمان خودچسپندار متوهم هستن که رو بدبختی و خون ملت ها اسکی میرن.
20
79
یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۰
۵۹

فضول میرزا - استکهلم، سوئد
برو درتو بذار بابا! تو نون لای پاتو میخوری که اونم فصلش گذشته!
1
48
یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۹
۵۵

hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
صائب گفته یا رب مدار که گدا معتبر شود. وقتی کسی راجع به مادیات حرف میزنه، عین فرکانس طبیعی یک مدار الکتریکی تمام مشخصات و جزییات طرف رو عریان میکنه.
0
41
یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۲