واقعیت مطرح‌شده مسئولین نظام در پشت‌درهای بسته

کاظمی قمی (سفیر سابق ایران در عراق و افغانستان)
از کانال ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
مهدی محمدی وحدتی
کاظمی قمی (سفیر سابق ایران در عراق و افغانستان) در ۱۲ فروردین امسال در صداوسیما:
« آمریکا خواستار انحلال همه نهادهای بعد از انقلاب و در رأس آن ولایت فقیه است! »

به اغلب احتمال حرف‌های کاظمی‌قمی "خطابیات" نیست، بلکه بیانگر واقعیت مطرح‌شده در پشت‌درهای بسته است. منطقی هم هست، هم در نظر به ورشکستگی‌تام کشور و منفوریت ملی نظام، هم در نظر به وفاق تقریبا تام بین‌المللی.

در واقع آمریکایی‌ها گزینه safe exit را پیش‌روی نظام گذاشته‌اند که هم برای آدم‌های نظام "تامین" می‌آورد، هم برای غرب عدم‌نیاز به حمله بیشتر را در بر دارد، هم برای مردم ایران گزینه مطلوب‌تر و باثبات‌تری‌ است.
قرائنی که موید این داوری است اینهایند:
۱) دوبار توییت کردن ترامپ به "تسلیم بی‌قید و شرط"؛

۲) گفتن ترامپ که "من دیگر با آن‌ها حرفی ندارم، اگر خواستند بیایند حرف بزنیم" (یعنی حرف آخرم را زده‌ام)؛

۳) قابل تصور نبودن کاملا معقول هرگونه خاطرجمع شدن اسرائیل با تداوم "جمهوری‌اسلامی"؛

۴) دویدن عراقچی سراغ اروپایی‌ها که نه برای انصراف ایشان از مکانیسم ماشه است چنان‌که عنوان می‌کنند، بلکه جهت التماسِ "پادرمیانی" آنها برای منصرف کردن آمریکا از "تسلیم بی‌قید و شرط" است؛

۵) این واقعیت که حرف‌های کاظمی‌قمی خیلی پیشتر از حمله اسرائیل انجام شد، یعنی حمله اسرائیل پاسخ به رد اولیه درخواست "تسلیم بی‌قید‌وشرط" ترامپ در جریان و پس از حمله اسرائیل بود، یعنی "غرب" پیش از حمله به اجماع "تسلیم بی‌قید و شرط" رسیده بود، نه بعد از حمله! پس حمله فقط نشان دادن نوک شمشیر از زیر قبا بود، نه بیشتر!

۶) امتناع مطلق ادامه حکمرانی جمهوری‌اسلامی در ورشکستگی مطلق همه کلان‌نهادهای اقتصادی کشور و بستر عام نفرت‌ملی از نظام.

۷) سخن ولایتی برای لزوم "تغییر در حکمرانی اجتماعی"؛ توجه بکنید که ولایتیِ از دیرباز، آخرین آدمی است که بخواهد از این حرف‌ها بزند. زدن این حرف یعنی مشاهده "خط‌پایان" توسط کسی که سکاندار اصلی سیاست‌خارجی نظام بود از ۱۳۵۷ تا همین اواخر که پارکینسون زمین‌گیرش کرد.
+18
رأی دهید
-4

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۵
    مبارز01 - تهران، ایران
    این پست بیان حقیقت محض علی گداست. یاد دوست صاحبخانه ای افتادم که بلاخره بعد از سالها درگیری بد و سخت، توانسته بود حکم تخلیه ملکش که توسط یکی از اراذل اوباش پولدار تهران اجاره شده بود و نه تنها محله ای را عاصی کرده بود، بلکه حسابی دشمن تراشی هم کرده بود را بگیرد. مشکل این مردک اوباش هم این بود که نمیدونست با این همه آدم اطرافش کجا بره، هیچ جا هم اعتبار اخلاقی برای اجاره نداشت به همین خاطر حی سعی میکرد زمان بخره و بلاخره سکته کرد و مرد و اطرافیانش هم برای شناخته نشدن، در شهرستان ها با نام و فامیلی جدید، پراکنده شدن.
    0
    13
    یکشنبه ۰۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.