رئیس «سازمان پدافند غیرعامل» در جنگ ۱۲ روزه ؛ رئیسی که تا ۱۵- ۱۰ روز پیدایش نبود
+27
رأی دهید
-3

بی بی سی،حسین باستانی:
وضعیت «سازمان پدافند غیرعامل» و رئیس آن غلامرضا جلالی، برای فهم نتایج عملیات اسرائیل در خاک ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، از اهمیت خاص برخوردار است.
«پدافند غیرعامل» در سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی چنین تعریف شده: «مجموع اقدامهای غیر مسلحانهای که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل میریت بحران در مقابل تهدید ها و اقدام های نظامی دشمن می شود.» با این تعریف، فلسفه وجودی سازمان پدافند غیرعامل، ایجاد «بازدارندگی» در مقابل عملیاتی از جنس حملات اخیر اسرائیل در خاک ایران بوده است.
تعجبی نداشت که بعد از «نفوذ» گسترده اسرائیل به تاسیسات راهبردی ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، بسیاری از حامیان حکومت، خواستار پاسخگویی سازمان پدافند غیرعامل شدند. سازمانی که رئیس آن در همان اوایل جنگ، با ادعای مبهم «تسهیل مدیریت بحران»، به انتشار خبر ساختگی «ساقط شدن جنگندههای اف ۳۵» پرداخته بود.
پس از توقف درگیری، غلامرضا جلالی به مدت ۱۰ روز ساکت ماند و سپس، با «خبرگزاری دانشجو» مصاحبهای انجام داد که نشانی از پاسخگویی نداشت. او در عوض، با موثر دانستن واتساپ در ترورهای اسرائیل و گلایه از نقش اینستاگرام در طول جنگ، مردم را نصیحت کرد «از نرمافزارهای خارجی که خصومت آنها با ما اثبات شده است استفاده نکنند».
اظهارات رئیس سازمان پدافند غیرعامل، واکنشهای منفی بسیار و از جمله، پاسخ فرزند علی شادمانی فرمانده سابق قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا را به دنبال داشت -که بعد از ترور غلامعلی رشید فرمانده این قرارگاه شد و چهار روز بعد، خود هدف حملهای مرگبار قرار گرفت. مهدیه شادمانی با رد اظهارات غلامرضا جلالی در مورد نقش واتساپ در ترورها گفت که پدرش حتی موبایل شخصی همراه نداشته. او از مسئولان خواست به جای این نوع تحلیلها، در جستجوی شیوههای واقعی ردیابی اسرائیلیها باشند.
در واکنشی جداگانه به مصاحبه جلالی با خبرگزاری دانشجو، یکی از مجریان صدا و سیما فاش کرد که این مقام، تمایلی به حضور در تلویزیون برای پاسخگویی در مورد عملکرد خود نداشته است. این مجری در اشارهای کنایهآمیز به او گفت: «ایشان در این ۱۰-۱۵ روز اصلا نبودند. نه خودشان، نه معاونشان... در سازمانشان هیچ کس را پیدا نمیکردیم.»
این روایت، یادآور رفتار کاملا مشابه غلامرضا جلالی در زمان همهگیری کرونا بود. در آن زمان هم، خودداری طولانیمدت جلالی از پاسخگویی در مورد عملکرد خود، گلایه یک مجری تلویزیون را در برنامه زنده به دنبال داشت: «آن موقعی که ما اصلا با پدافند غیرعامل کاری نداریم آقای جلالی، شما راه به راه اینجایید...هی میآیید میگویید تعریف پدافند غیرعامل این است! الان که دقیقا باید بیایید بگویید داستان از چه قرار است میگویید وقت ندارید.»
سرتیپ جلالی بعد از توقف درگیری ایران و اسرائیل، به مدت ۱۰ روز ساکت ماند و سپس، با گلایه از نقش واتساپ و اینستاگرام در طول جنگ، شهروندان را نصیحت کرد از «نرمافزارهای خارجی» استفاده نکننداصرار به «بی پشتوانه» دانستن تهدید اسرائیل
غلامرضا جلالی قبل از جنگ ۱۲ روزه، مکررا راجع به اسرائیل سخنرانی میکرد، ولی در حال و هوایی که ظاهرا، تناسبی با وقایع پیشِ رو نداشت. او مثلا پنج روز قبل از جنگ، با ابراز نگرانی از نقش اسرائیل در بر هم زدن «امنیت غذایی» کشورها، خواستار آن شد که «صدور حکم بازداشت نتانیاهو از سوی دیوان بینالمللی کیفری تبدیل به صدور حکم اعدام شود».
رئیس سازمان پدافند غیرعامل حتی بعد از کشته شدن حسن نصرالله و سایر فرماندهان حزب الله لبنان، که مشابه عملیات بعدی اسرائیل در ایران بود، نشانهای از توجه به سطح تهدیدهای جدید نشان نداد. او چند هفته بعد از ترور نصرالله، درس وقایع لبنان را ضرورت «حمایت از شرکتهای دانش بنیان و جوانان» برای تولید «محصولات بومی» دانست. جلالی در تبلیغی جداگانه برای محصولات مورد نظر خود، ادعای «تولید ۳۰۰ محصول پدافند سایبری بومی با کمک شرکتهای دانش بنیان» را مطرح کرد.
سرتیپ جلالی در همان مقطع، همچنین هشدار داد: «در حوادث اخیر لبنان شاهد خرابکاری بر اساس فناوریها نو بودیم که باید به آن توجه میکردند». او بدون توضیح بیشتر در این زمینه که چه کسانی باید به تجربه لبنان توجه میکردند، به مسئولان نظام اطمینان داد که سازمان او «تمامی تهدیدات در حوزههای نظامی، سایبری و خرابکاری را پوشش میدهد» و «تمامی سناریوها را در قالب ۸ دستورالعمل ابلاغ کرده». جلالی در عین حال، کوشید خاطر همگان را جمع کند که «رژیم صهیونیستی از درون دچار فروپاشی شده».
غلامرضا جلالی بعد از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل هم، اظهارات مشابهی را بر زبان آورد. او از سویی اطمینان داد به واسطه عملیات حماس «بعد از ۷۵ سال همه استراتژیهای اسراییل شکست خورده»، و از سوی دیگر تاکید کرد که حزبالله در نبردهای قبلی توانسته «تمام ظرفیتهای رژیم صهیونیستی» را از بین ببرد.
سرتیپ جلالی پیشتر، در پاسخ به برخی هشدارها در مورد احتمال حمله اسرائیل به ایران، چنان سخنانی را «گندهگویی و گزافهگویی بدون پشتوانه» دانسته بود، با این استدلال که «رژیم صهیونیستی اگر قدرت داشت تاکنون این حمله را انجام داده بود».
غلامرضا جلالی پیش از حملات اسرائیل، می کوشید خاطر همگان را جمع کند که سازمان او «تمام تهدیدات» را رصد میکند و اسرائیل «از درون دچار فروپاشی شده»کارنامه مشابه در مواقع بحرانی
نگاه رئیس سازمان پدافند غیرعامل به تهدیدات اسرائیل، نوعی الگوی رفتاری آشنا در مواقع بحرانی را تداعی میکرد، که ترکیبی از کوچک شمردن بحران و توسل به اخبار ساختگی برای توضیح مشکلات بود.
مقطع همهگیری کرونا را، احتمالا باید جنجالیترین نمونه این رفتار دانست.
در نیمه بهمن ۹۸، در حالی که نگرانی جامعه در خصوص این بیماری شدت گرفته بود، سازمان تحت مسئولیت سرتیپ جلالی کشور را در «شرایط سفید» اعلام کرد و اطمینان داد: «بررسیهای میدانی و قرائن موجود نشان میدهد احتمال طغیان شیوع بیماری در ایران اندک است». غلامرضا جلالی حتی سه روز پس از تایید رسمی مرگ نخستین مبتلایان به کرونا در ایران از طرف وزارت بهداشت، اصرار داشت: «ما به جمعبندی نرسیدیم که الان زمان قرنطینه است... در وضع ثبات هستیم.»
رئیس سازمان پدافند غیرعامل همزمان، آشکارا به تحلیل کرونا با استناد به از تئوری های توطئه علاقه داشت. او مثلا در اوایل اسفند ۹۸، کرونا را «حمله زیستی با اهداف اقتصادی توسط آمریکاییها علیه اقتصاد چین» توصیف کرد. جلالی چند روز بعد، نظریه خود را به این صورت توسعه داد که کرونا «حمله زیستی با اهداف اقتصادی علیه چین و ایران» است.
در عین حال، با افزایش همهگیری کرونا در ایران -و حتی آمریکا- سرتیپ جلالی در مقابل هرگونه توضیح بیشتر در مورد تئوریهای قبلی خود مقاومت نشان داد.
رئیس سازمان پدافند غیرعامل، به همین ترتیب، معمولا تمایلی برای پاسخگویی راجع به سایر تئوریهای خبرساز خود هم نداشته است.
او به عنوان نمونه، چند ماه قبل از همه گیری کرونا در ایران، راه حل بحران کاهش ارزش پول ملی را چنین معرفی کرد: «اگر این اراده در کشور به وجود بیاید که دلار آمریکایی توسط مردم... به آتش کشیده شود... میتواند یک حمله تمام عیار به نقطه ضعف دشمن باشد.» جلالی توضیح داد که در آن صورت «آمریکاییها... بزرگترین نقطه قوت خود در عرصه اقتصاد را از دست میدهند».
با وجود این، وقتی بعدا بر سر این ادعای نامتعارف به چالش کشیده شد، سکوت را ترجیح داد.
رویکرد مشابه غلامرضا جلالی، وقتی توجه رسانهها را جالب کرد که بحران آب کشور را نتیجه «دزدی» برفهای کشور توسط اسرائیل و ترکیه دانست. جلالی در جریان یک سمینار تخصصی اعلام کرد: «به طوری که مراکز علمی مطالعه کرده و سرنخهایی پیدا کرده اند، تیمهای مشترکی از ترکیه و اسراییل بر روی حوزه ما کارکردهاند که ابرها را غیرقابل باروری کرده یا برف دزدی میکنند.»
او در جای دیگر، اعلام کرد که برای تصوراتی در حد دزدی برفهای ایران توسط اسرائیل و ترکیه، سالها وقت و بودجه صرف کرده است: «در یک تحقیق ما به مدت ۵ سال مناطقی را زیر نظر گرفتیم... دیدیم در برخی سالها این مناطق کلا برفی است و بعضی سالها کلا خشک میشود. این موضوع مشکوک به نظر آمد.»
غلامرضا جلالی در بیست سال گذشته، یعنی مشخصا از زمان تبدیل پرونده هستهای به بزرگ ترین بحران راهبردی جمهوری اسلامی، در راس سازمان بسیار قدرتمند پدافند غیر عامل قرار داشته است«طبقه»ای از مدیران همنوع
غلامرضا جلالی از دو سال بعد از ایجاد سازمانی برای مدیریت «پدافند غیر عامل» زیر نظر ستاد کل نیروهای مسلح، در راس آن قرار داشته است.
او در آبان ۸۴ از طرف حسن فیروزآبادی، رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح، به ریاست «کمیته پدافند غیرعامل کشور» منصوب شد. جلالی به فاصله پنج سال، در تیر ۸۹، با حکم جدید سرلشکر فیروزآبادی، «رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور» شد. سرتیپ جلالی پنج سال بعد، در شهریور ۹۴، این بار مستقیما از طرف رهبر جمهوری اسلامی، در جایگاه ریاست سازمان پدافند غیرعامل کشور قرار گرفت و هنوز در همین سِمت قرار دارد.
به عبارت دیگر غلامرضا جلالی در بیست سال گذشته، یعنی مشخصا از زمان تبدیل پرونده هستهای به بزرگترین بحران راهبردی جمهوری اسلامی، در راس سازمان بسیار قدرتمند پدافند غیر عامل قرار داشته است. در طول این دو دهه، موقعیت او در حکومت به قدری محکم بوده که علی رغم تغییر تقریبا تمام فرماندهان و مسئولان ارشد دستگاههای کلیدی، سِمت خود را حفظ کرده.
طی این بیست سال، جنس نگاه سرتیپ جلالی به موضوعات پیچیده، همواره در حد ادعای سالهای اخیر در پروندههای حساس بوده است.
با این حال، غلامرضا جلالی در تمام این دوره، از تواناییهایی برخوردار بوده که برای حفظ جایگاه او کافی بودهاند. به عنوان نمونه، او بهخوبی از کاربرد نظریه های توطئه برای توجیه مشکلات پیچیده، یا از تمایل جاری در حکومت برای انکار «بحران»های بزرگ آگاهی داشته. مهمتر آنکه همیشه، از توانایی تعریف «پروژه»های پرطمطراق و تولید روایتهای همسو با نگاه رهبر جمهوری اسلامی برخوردار بوده است.
در حقیقت، باید غلامرضا جلالی را، تنها یکی از اعضای «طبقه»ای خاص از فرماندهان و مدیران ارشد دانست که در دهههای اخیر، عهدهدار کلیدی ترین مسئولیتهای راهبردی در حکومت ایران بودهاند. چهرههایی با قابلیتهای خاص در زمینههایی چون سخنرانی و مصاحبه، تبیین نظریه های توطئه، جلب اعتماد در راس نظام و یارگیری موثر در بدنه حکومت.
این طبقه، طبیعتا تمام مدیران و فرماندهان ارشد را شامل نمیشده است. ولی اعضای آن، در تمام سالهایی که اسرائیل مشغول طراحی عملیات پیچیده نفوذ در خاک ایران بوده، در جایگاههای تعیینکننده قرار داشتهاند. حتی در مواردی که از مقامی کنار رفتهاند هم، معمولا با افرادی با ویژگیهای کمابیش مشابه جایگزین شدهاند.
وضعیت «سازمان پدافند غیرعامل» و رئیس آن غلامرضا جلالی، برای فهم نتایج عملیات اسرائیل در خاک ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، از اهمیت خاص برخوردار است.
«پدافند غیرعامل» در سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی چنین تعریف شده: «مجموع اقدامهای غیر مسلحانهای که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل میریت بحران در مقابل تهدید ها و اقدام های نظامی دشمن می شود.» با این تعریف، فلسفه وجودی سازمان پدافند غیرعامل، ایجاد «بازدارندگی» در مقابل عملیاتی از جنس حملات اخیر اسرائیل در خاک ایران بوده است.
تعجبی نداشت که بعد از «نفوذ» گسترده اسرائیل به تاسیسات راهبردی ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، بسیاری از حامیان حکومت، خواستار پاسخگویی سازمان پدافند غیرعامل شدند. سازمانی که رئیس آن در همان اوایل جنگ، با ادعای مبهم «تسهیل مدیریت بحران»، به انتشار خبر ساختگی «ساقط شدن جنگندههای اف ۳۵» پرداخته بود.
پس از توقف درگیری، غلامرضا جلالی به مدت ۱۰ روز ساکت ماند و سپس، با «خبرگزاری دانشجو» مصاحبهای انجام داد که نشانی از پاسخگویی نداشت. او در عوض، با موثر دانستن واتساپ در ترورهای اسرائیل و گلایه از نقش اینستاگرام در طول جنگ، مردم را نصیحت کرد «از نرمافزارهای خارجی که خصومت آنها با ما اثبات شده است استفاده نکنند».
اظهارات رئیس سازمان پدافند غیرعامل، واکنشهای منفی بسیار و از جمله، پاسخ فرزند علی شادمانی فرمانده سابق قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا را به دنبال داشت -که بعد از ترور غلامعلی رشید فرمانده این قرارگاه شد و چهار روز بعد، خود هدف حملهای مرگبار قرار گرفت. مهدیه شادمانی با رد اظهارات غلامرضا جلالی در مورد نقش واتساپ در ترورها گفت که پدرش حتی موبایل شخصی همراه نداشته. او از مسئولان خواست به جای این نوع تحلیلها، در جستجوی شیوههای واقعی ردیابی اسرائیلیها باشند.
در واکنشی جداگانه به مصاحبه جلالی با خبرگزاری دانشجو، یکی از مجریان صدا و سیما فاش کرد که این مقام، تمایلی به حضور در تلویزیون برای پاسخگویی در مورد عملکرد خود نداشته است. این مجری در اشارهای کنایهآمیز به او گفت: «ایشان در این ۱۰-۱۵ روز اصلا نبودند. نه خودشان، نه معاونشان... در سازمانشان هیچ کس را پیدا نمیکردیم.»
این روایت، یادآور رفتار کاملا مشابه غلامرضا جلالی در زمان همهگیری کرونا بود. در آن زمان هم، خودداری طولانیمدت جلالی از پاسخگویی در مورد عملکرد خود، گلایه یک مجری تلویزیون را در برنامه زنده به دنبال داشت: «آن موقعی که ما اصلا با پدافند غیرعامل کاری نداریم آقای جلالی، شما راه به راه اینجایید...هی میآیید میگویید تعریف پدافند غیرعامل این است! الان که دقیقا باید بیایید بگویید داستان از چه قرار است میگویید وقت ندارید.»

غلامرضا جلالی قبل از جنگ ۱۲ روزه، مکررا راجع به اسرائیل سخنرانی میکرد، ولی در حال و هوایی که ظاهرا، تناسبی با وقایع پیشِ رو نداشت. او مثلا پنج روز قبل از جنگ، با ابراز نگرانی از نقش اسرائیل در بر هم زدن «امنیت غذایی» کشورها، خواستار آن شد که «صدور حکم بازداشت نتانیاهو از سوی دیوان بینالمللی کیفری تبدیل به صدور حکم اعدام شود».
رئیس سازمان پدافند غیرعامل حتی بعد از کشته شدن حسن نصرالله و سایر فرماندهان حزب الله لبنان، که مشابه عملیات بعدی اسرائیل در ایران بود، نشانهای از توجه به سطح تهدیدهای جدید نشان نداد. او چند هفته بعد از ترور نصرالله، درس وقایع لبنان را ضرورت «حمایت از شرکتهای دانش بنیان و جوانان» برای تولید «محصولات بومی» دانست. جلالی در تبلیغی جداگانه برای محصولات مورد نظر خود، ادعای «تولید ۳۰۰ محصول پدافند سایبری بومی با کمک شرکتهای دانش بنیان» را مطرح کرد.
سرتیپ جلالی در همان مقطع، همچنین هشدار داد: «در حوادث اخیر لبنان شاهد خرابکاری بر اساس فناوریها نو بودیم که باید به آن توجه میکردند». او بدون توضیح بیشتر در این زمینه که چه کسانی باید به تجربه لبنان توجه میکردند، به مسئولان نظام اطمینان داد که سازمان او «تمامی تهدیدات در حوزههای نظامی، سایبری و خرابکاری را پوشش میدهد» و «تمامی سناریوها را در قالب ۸ دستورالعمل ابلاغ کرده». جلالی در عین حال، کوشید خاطر همگان را جمع کند که «رژیم صهیونیستی از درون دچار فروپاشی شده».
غلامرضا جلالی بعد از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل هم، اظهارات مشابهی را بر زبان آورد. او از سویی اطمینان داد به واسطه عملیات حماس «بعد از ۷۵ سال همه استراتژیهای اسراییل شکست خورده»، و از سوی دیگر تاکید کرد که حزبالله در نبردهای قبلی توانسته «تمام ظرفیتهای رژیم صهیونیستی» را از بین ببرد.
سرتیپ جلالی پیشتر، در پاسخ به برخی هشدارها در مورد احتمال حمله اسرائیل به ایران، چنان سخنانی را «گندهگویی و گزافهگویی بدون پشتوانه» دانسته بود، با این استدلال که «رژیم صهیونیستی اگر قدرت داشت تاکنون این حمله را انجام داده بود».

نگاه رئیس سازمان پدافند غیرعامل به تهدیدات اسرائیل، نوعی الگوی رفتاری آشنا در مواقع بحرانی را تداعی میکرد، که ترکیبی از کوچک شمردن بحران و توسل به اخبار ساختگی برای توضیح مشکلات بود.
مقطع همهگیری کرونا را، احتمالا باید جنجالیترین نمونه این رفتار دانست.
در نیمه بهمن ۹۸، در حالی که نگرانی جامعه در خصوص این بیماری شدت گرفته بود، سازمان تحت مسئولیت سرتیپ جلالی کشور را در «شرایط سفید» اعلام کرد و اطمینان داد: «بررسیهای میدانی و قرائن موجود نشان میدهد احتمال طغیان شیوع بیماری در ایران اندک است». غلامرضا جلالی حتی سه روز پس از تایید رسمی مرگ نخستین مبتلایان به کرونا در ایران از طرف وزارت بهداشت، اصرار داشت: «ما به جمعبندی نرسیدیم که الان زمان قرنطینه است... در وضع ثبات هستیم.»
رئیس سازمان پدافند غیرعامل همزمان، آشکارا به تحلیل کرونا با استناد به از تئوری های توطئه علاقه داشت. او مثلا در اوایل اسفند ۹۸، کرونا را «حمله زیستی با اهداف اقتصادی توسط آمریکاییها علیه اقتصاد چین» توصیف کرد. جلالی چند روز بعد، نظریه خود را به این صورت توسعه داد که کرونا «حمله زیستی با اهداف اقتصادی علیه چین و ایران» است.
در عین حال، با افزایش همهگیری کرونا در ایران -و حتی آمریکا- سرتیپ جلالی در مقابل هرگونه توضیح بیشتر در مورد تئوریهای قبلی خود مقاومت نشان داد.
رئیس سازمان پدافند غیرعامل، به همین ترتیب، معمولا تمایلی برای پاسخگویی راجع به سایر تئوریهای خبرساز خود هم نداشته است.
او به عنوان نمونه، چند ماه قبل از همه گیری کرونا در ایران، راه حل بحران کاهش ارزش پول ملی را چنین معرفی کرد: «اگر این اراده در کشور به وجود بیاید که دلار آمریکایی توسط مردم... به آتش کشیده شود... میتواند یک حمله تمام عیار به نقطه ضعف دشمن باشد.» جلالی توضیح داد که در آن صورت «آمریکاییها... بزرگترین نقطه قوت خود در عرصه اقتصاد را از دست میدهند».
با وجود این، وقتی بعدا بر سر این ادعای نامتعارف به چالش کشیده شد، سکوت را ترجیح داد.
رویکرد مشابه غلامرضا جلالی، وقتی توجه رسانهها را جالب کرد که بحران آب کشور را نتیجه «دزدی» برفهای کشور توسط اسرائیل و ترکیه دانست. جلالی در جریان یک سمینار تخصصی اعلام کرد: «به طوری که مراکز علمی مطالعه کرده و سرنخهایی پیدا کرده اند، تیمهای مشترکی از ترکیه و اسراییل بر روی حوزه ما کارکردهاند که ابرها را غیرقابل باروری کرده یا برف دزدی میکنند.»
او در جای دیگر، اعلام کرد که برای تصوراتی در حد دزدی برفهای ایران توسط اسرائیل و ترکیه، سالها وقت و بودجه صرف کرده است: «در یک تحقیق ما به مدت ۵ سال مناطقی را زیر نظر گرفتیم... دیدیم در برخی سالها این مناطق کلا برفی است و بعضی سالها کلا خشک میشود. این موضوع مشکوک به نظر آمد.»

غلامرضا جلالی از دو سال بعد از ایجاد سازمانی برای مدیریت «پدافند غیر عامل» زیر نظر ستاد کل نیروهای مسلح، در راس آن قرار داشته است.
او در آبان ۸۴ از طرف حسن فیروزآبادی، رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح، به ریاست «کمیته پدافند غیرعامل کشور» منصوب شد. جلالی به فاصله پنج سال، در تیر ۸۹، با حکم جدید سرلشکر فیروزآبادی، «رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور» شد. سرتیپ جلالی پنج سال بعد، در شهریور ۹۴، این بار مستقیما از طرف رهبر جمهوری اسلامی، در جایگاه ریاست سازمان پدافند غیرعامل کشور قرار گرفت و هنوز در همین سِمت قرار دارد.
به عبارت دیگر غلامرضا جلالی در بیست سال گذشته، یعنی مشخصا از زمان تبدیل پرونده هستهای به بزرگترین بحران راهبردی جمهوری اسلامی، در راس سازمان بسیار قدرتمند پدافند غیر عامل قرار داشته است. در طول این دو دهه، موقعیت او در حکومت به قدری محکم بوده که علی رغم تغییر تقریبا تمام فرماندهان و مسئولان ارشد دستگاههای کلیدی، سِمت خود را حفظ کرده.
طی این بیست سال، جنس نگاه سرتیپ جلالی به موضوعات پیچیده، همواره در حد ادعای سالهای اخیر در پروندههای حساس بوده است.
با این حال، غلامرضا جلالی در تمام این دوره، از تواناییهایی برخوردار بوده که برای حفظ جایگاه او کافی بودهاند. به عنوان نمونه، او بهخوبی از کاربرد نظریه های توطئه برای توجیه مشکلات پیچیده، یا از تمایل جاری در حکومت برای انکار «بحران»های بزرگ آگاهی داشته. مهمتر آنکه همیشه، از توانایی تعریف «پروژه»های پرطمطراق و تولید روایتهای همسو با نگاه رهبر جمهوری اسلامی برخوردار بوده است.
در حقیقت، باید غلامرضا جلالی را، تنها یکی از اعضای «طبقه»ای خاص از فرماندهان و مدیران ارشد دانست که در دهههای اخیر، عهدهدار کلیدی ترین مسئولیتهای راهبردی در حکومت ایران بودهاند. چهرههایی با قابلیتهای خاص در زمینههایی چون سخنرانی و مصاحبه، تبیین نظریه های توطئه، جلب اعتماد در راس نظام و یارگیری موثر در بدنه حکومت.
این طبقه، طبیعتا تمام مدیران و فرماندهان ارشد را شامل نمیشده است. ولی اعضای آن، در تمام سالهایی که اسرائیل مشغول طراحی عملیات پیچیده نفوذ در خاک ایران بوده، در جایگاههای تعیینکننده قرار داشتهاند. حتی در مواردی که از مقامی کنار رفتهاند هم، معمولا با افرادی با ویژگیهای کمابیش مشابه جایگزین شدهاند.
۵۱

Javid shah VA pahlavi - اهواز ، ایران
این قوطی گ..،اگر صد گرم لوبیا بخوره خودش میشه یه پایگاه پدافندی ،مرتیکه حروم خور حـ.... از سپهبد های باکلاس و اتو کشیده ارتش زمان شاهنشاهی فقید به چه سیرابی هایی رسیدیم افسوس. مرگ بر سه فاسد . ملا ،چپی ،مجاهد. جاوید خاندان ایرانساز پهلوی
1
31
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۵
۲۵

varied - ریزه، ترکیه
این بشکه چطوری شده رئیس «سازمان پدافند غیرعامل» این یارو که نمیتونه خودش را جابجا کنه
1
33
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۱
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
قبلا یه سردار بشکه داشتیم به نام فیروزابادی که بالاترین مقام نظامی کشور بعد از موشعلی بود و جالبه دکتر دامپزشک بود و اصلا نظامی نبود ولی
1
16
یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۰۵:۱۷
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
این سردار بشکه ای است مثل اون فیروزابادی بشکه که مشخصه هیچی از فنون نظامی حالیشون نیست و نتیجه اش میشه شکست تحقیرامیز جلوی اسراییل. البته اون بشکه ریق رحمت سرکشید
1
17
یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۰۵:۲۱