اعترافات جدید مونیکا لوینسکی: ناگفته‌هایی از رابطه با رئیس‌جمهور سابق آمریکا

روزیاتو: مونیکا لوینسکی اعتراف کرده که به بیل کلینتون علاقه‌مند بوده است؛ او این موضوع را در بازنگری به رسوایی پر سر و صدایی مطرح کرد که سی سال پیش باعث شد نامش بر سر زبان‌ها بیفتد. این زن ۵۱ ساله پس از درگیر شدن در رابطه‌ای جنجالی با بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در سطح جهان خبرساز شد. لوینسکی، که اکنون به‌عنوان یک فعال اجتماعی شناخته می‌شود، گفته آن زمان احساسش شبیه عشق بود، اما اکنون این رابطه را نوعی «سوءاستفاده از قدرت» نیز می‌داند.

مونیکا لوینسکی طی یک گفت‌وگو در پادکست چگونه شکست بخوریم (How to Fail) به میزبانی الیزابت دی توضیح می‌دهد: «آن عشق یک زن جوانِ ۲۲ تا ۲۴ ساله بود… فکر می‌کنم نوعی شیفتگی همراه با احساسات و عوامل دیگر در آن جریان داشت؛ اما آن زمان من این‌طور می‌دیدمش. با این حال، معتقدم که آن رابطه در عین حال نوعی سوءاستفاده از قدرت هم بود.»

او همچنین به این موضوع اشاره کرد که کاخ سفید، پس از فاش شدن رابطه‌اش با بیل کلینتون، تلاش کرد تصویری تحقیرآمیز از او به‌عنوان «دختری سبک‌سر و نادان» بسازد، در حالی که او پیش از آغاز آن رابطه، با شایستگی و توانمندی‌هایش، به عنوان کارمند وارد کاخ سفید شده بود. مونیکا لوینسکی توضیح می‌دهد: «اولین شغلم بعد از دانشگاه، کار در کاخ سفید بود. فکر نمی‌کنم کسی در آن زمان اینطور تصور کند که ۱۰ یا ۱۲ سال بعد دیگر نتواند در جایی استخدام شود.»

بعد از آن در پنتاگون هم کار کردم و با رئیس خود که سخنگوی وزارت دفاع بود، به کشورهای مختلف سفر کردم. ما همراه با وزیر دفاع آمریکا سفر می‌کردیم: «نه نابغه‌ام و نه بهترینِ بهترین‌ها، اما قطعاً هم دختری سبک‌سر و احمق نبودم. با این‌حال، طوری تصویرسازی شد که انگار چنین دختری بودم، و همین مسئله برایم بسیار دشوار بود.»

الیزابت در ادامه می‌گوید: «و این تصویر اغلب از سوی زنان دیگر ارائه می‌شد.» مونیکا نیز پاسخ می‌دهد: «بله، اغلب از طرف زنان دیگر، ولی فکر می‌کنم این روایتی بود که ابتدا توسط کاخ سفید ساخته و منتشر شد و سپس زنان زیادی آن را پذیرفتند و تکرار کردند.» رابطه جنجالی مونیکا لوینسکی با رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در نهایت به استیضاح او منجر شد. در ۱۷ اوت ۱۹۹۸، پس از چندین بار انکار، کلینتون در تلویزیون حضور پیدا کرد و سرانجام اعتراف نمود که «شخصاً و کاملاً مسئول این رابطه» بوده است.

مونیکا لوینسکی از زمان علنی شدن رابطه‌اش با بیل کلینتون، بارها درباره این موضوع صحبت کرده است. او در ابتدا از انظار عمومی فاصله گرفت و اعتراف کرد که فشار رسانه‌ها و تمسخرهای مکرر در برنامه‌های تلویزیونی، او را تا مرز خودکشی پیش برد. در گفت‌وگو با الیزابت دی، زمانی که از او پرسید: «اگر می‌توانستی آن مقطع از زندگی‌ات را حذف کنی؛ دورانی که دیگر ناشناس نبودی و به خاطر اتفاقات رخ‌داده، فرصت‌های شغلی را از دست دادی، آیا این کار را می‌کردی؟» مونیکا پاسخ داد: «قطعاً. من امروز خودم را دوست دارم و قدردانم، اما از جهات مختلفی، واقعاً دوست داشتم زندگی معمول‌تری می‌داشتم. ترجیح می‌دادم مسیر زندگی‌ام نرمال‌تر پیش برود.»

مونیکا به‌تازگی در پادکست بابا صداش بزن (Call Her Daddy) نیز درباره این موضوع صحبت کرد و گفت که چگونه پس از درگیر شدن در معروف‌ترین رابطه نامشروع سیاسی آمریکا، آینده خود را از دست داد. در این پادکست، الکس کوپر، مجری، شرایط آن زمان را این چنین توصیف کرد: «تو ۲۲ ساله بودی، او ۴۹ ساله. تو کارآموز بودی، او رئیس‌جمهور ایالات متحده.» مونیکا هم در پاسخ گفت: «خیلی زود از من تصویری به عنوان یک آدم مزاحم، بی‌ثبات از نظر روانی و کسی که جذابیت کافی ندارد، ساخته شد.»

مونیکا حالا به اشتباهاتش پی برده و درک می‌کند که چگونه آن ماجرا نه‌تنها به خودش، بلکه به تصویر زنان دیگر نیز آسیب زده است. او در گفت‌وگو با الکس کوپر در پادکست بابا صداش بزن گفت: «به‌خاطر نابرابری قدرت و اختلاف جایگاه، من اصلاً نباید در اون موقعیت لعنتی قرار می‌گرفتم… زن‌های نسل من وقتی تماشا کردند که یک زن جوان در سطح جهانی محاکمه شد، آسیب‌های زیادی دیدند؛ بخاطر جنسیتش، اشتباهاتش و هر چیزی که بود، به‌شدت مورد حمله قرار گرفت.»

بیوگرافی مونیکا لوینسکی
مونیکا سمیل لوینسکی در 23 ژوئیه 1973 در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا به دنیا آمد. او در یک خانواده مرفه در جنوب کالیفرنیا و در مناطق برنت‌وود و بورلی هیلز لس آنجلس بزرگ شد. پدرش، برنارد لوینسکی، یک متخصص سرطان بود که والدینش یهودیان آلمانی بودند که در دهه 1920 به ایالات متحده مهاجرت کردند. مادرش، مارسیا کی ویلنسکی، نویسنده است. والدین لوینسکی در سال 1988 از هم جدا شدند.

لوینسکی دوران ابتدایی خود را در مدرسه جان توماس دای در بل ایر گذراند و سپس سه سال در دبیرستان بورلی هیلز تحصیل کرد و در نهایت در سال 1991 از دبیرستان بل ایر (که بعدها به دبیرستان پاسیفیک تغییر نام داد) فارغ‌التحصیل شد. او به مدت دو سال در کالج سانتا مونیکا تحصیل کرد و سپس به کالج لوئیس و کلارک در پورتلند، اورگان منتقل شد و در سال 1995 با مدرک روانشناسی از آنجا فارغ‌التحصیل شد.

در ژوئیه 1995، لوینسکی به عنوان کارآموز بدون حقوق در دفتر رئیس کارکنان کاخ سفید، لئون پانتا، شروع به کار کرد. این موقعیت از طریق ارتباطات خانوادگی فراهم شد. در نوامبر 1995، او یک شغل با حقوق در کاخ سفید، در دفتر امور قانونگذاری، به دست آورد. در این دوره، رابطه او با رئیس‌جمهور وقت، بیل کلینتون، آغاز شد که بعداً به یک رسوایی بزرگ تبدیل شد.

در آوریل 1996، به دلیل نگرانی از اینکه لوینسکی زمان زیادی را در اطراف کلینتون می‌گذراند، او به پنتاگون منتقل شد. خبر رسوایی کلینتون-لوینسکی اولین بار در ژانویه 1998 علنی شد و به تحقیقات و در نهایت استیضاح بیل کلینتون منجر شد. این ماجرا زندگی لوینسکی را به شدت تحت تأثیر قرار داد و او را به مدت طولانی از کانون توجهات دور کرد.

پس از سال‌ها دوری از انظار عمومی، لوینسکی در سال 2014 با نوشتن مقاله‌ای با عنوان "شرم و بقا" برای مجله Vanity Fair به زندگی عمومی بازگشت. در این مقاله، او تجربیات شخصی خود را با مشاهدات فرهنگی درباره "فرهنگ تحقیر" مرتبط ساخت. این مقاله نقطه آغازی برای او بود تا "روایت خود را پس بگیرد و به گذشته خود معنایی ببخشد."

از آن زمان به بعد، مونیکا لوینسکی به یک فعال اجتماعی، سخنران عمومی و نویسنده تبدیل شده است. او به طور گسترده‌ای در مورد مسائل مرتبط با قلدری سایبری، آزار و اذیت آنلاین، حفظ حریم خصوصی دیجیتال، همدلی و رهایی از شرم صحبت می‌کند. سخنرانی TED او با عنوان "بهای شرم" میلیون‌ها بار دیده شده است.

لوینسکی همچنین در کمپین‌های مختلفی برای افزایش آگاهی درباره قلدری و ارتقای رفتارهای آنلاین مسئولانه شرکت کرده است. او مبارزاتی مانند #ClickWithCompassion و #DefyTheName را راه‌اندازی کرده و برای بنیاد تاب‌آوری دوران کودکی و پروژه راکیت (Project Rockit) فعالیت می‌کند.

در سال 2021، لوینسکی شرکت تولیدی خود را با نام Alt Ending Productions تأسیس کرد. او همچنین به عنوان تهیه‌کننده در سریال تلویزیونی "Impeachment: American Crime Story" که به بازگویی ماجرای رسوایی کلینتون-لوینسکی می‌پردازد، همکاری داشته است. لوینسکی همچنان به عنوان یکی از صدای‌های مهم در جنبش ضد قلدری و حامی عدالت اجتماعی شناخته می‌شود.
 
رابطه مونیکا لوینسکی و بیل کلینتون به دلیل افشاگری‌های لیندا تریپ، همکار مونیکا لوینسکی در پنتاگون، لو رفت.
جزئیات این ماجرا به شرح زیر است:

اعتماد لوینسکی به تریپ: پس از انتقال مونیکا لوینسکی از کاخ سفید به پنتاگون در سال ۱۹۹۶، او با لیندا تریپ دوست شد و جزئیات رابطه خود با بیل کلینتون را با او در میان گذاشت.

ضبط مکالمات: لیندا تریپ، به توصیه یک نماینده ادبی به نام لوسیان گلدبرگ، به طور مخفیانه مکالمات تلفنی خود با مونیکا لوینسکی را ضبط کرد. این ضبط‌ها شامل اعترافات لوینسکی درباره رابطه‌اش با کلینتون بود.

ارائه نوارها به کنت استار: در ژانویه ۱۹۹۸، تریپ این نوارها را به کنت استار، بازرس ویژه که در حال تحقیق درباره مسائل مالی کلینتون (رسوایی وایت‌واتر) بود، تحویل داد.

افشای عمومی: با در دست داشتن این شواهد، استار دامنه تحقیقات خود را گسترش داد و خبر این رابطه ابتدا در ۱۷ ژانویه ۱۹۹۸ در وب‌سایت "دکترادج ریپورت" (Drudge Report) منتشر شد. چند روز بعد، رسانه‌های اصلی نیز این خبر را پوشش دادند و به یک رسوایی بزرگ ملی تبدیل شد.

پیراهن آبی: یکی از شواهد مهمی که در این رسوایی نقش داشت، یک پیراهن آبی رنگ متعلق به مونیکا لوینسکی بود که حاوی لکه‌های منی بیل کلینتون بود و تریپ او را تشویق کرده بود که آن را نشوید. این پیراهن بعداً به عنوان مدرک به استار ارائه شد و آزمایش DNA مطابقت آن با کلینتون را تأیید کرد.

این افشاگری منجر به تحقیقات گسترده، شهادت لوینسکی در هیئت منصفه عالی، و در نهایت استیضاح بیل کلینتون در مجلس نمایندگان آمریکا به اتهام شهادت دروغ و ممانعت از اجرای عدالت شد، هرچند که او در سنا تبرئه شد.
+25
رأی دهید
-23

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۶۳
    طلوع ازادی - لوس آنجلس ، ایالات متحده امریکا

    پس چه خوش گفت آن مرد بدیه سرای ممه قانی که می‌گفت، بجای همخوابگی با یک زن دهن لق(مثل همه بیوگان کوفه) بهتر است با یک مرد عاقل دهان قرص هم بستر شوید. بله جناب بیل و کلنگ و مصالح ساختمانی برو شاید کارتر و نیکسون پاشن و یه کاری دستت بدن. و خداوند همه ما را به راه راست منحرف کند.
    21
    1
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۸
    hamidesabz - لندن، انگلستان
    البته که این زن یک فاحشه معمولی و یا یک دختر احمق گول خورده نبود! او یک ایجنت آموزش دیده برای عملی بود که انجام داد! . همگان تصور می‌کنند که رییس جمهور آمریکا مرد شماره یک آمریکا و کل جهان است! اما این تصور کاملا درستی نیست! شخص رییس جمهور خم محدودیت ها و تنگنا های مخصوص خود را دارد و توان اجرای همه خواسته های شخصی اش را ندارد! بسیاری از ارگان های قانونی، شبهه قانونی و تعدادی محفل های پنهانی بسیاری از سیاستهای حاکم را به رییس جمهور دیکته می‌کنند، و درصورتیکه رییس جمهور تخطی کند، نهاد های قانونی با ابزار قانون و نهادهای پنهانی با روش های پیچیده نری رییس جمهور را وادار به اطلاعت می‌کنند، مثال تین ابزارها ترور کندی رسوایی واترگیت، رسوایی ایران کنترا و رسوایی لوینسکی نمونه هایی از این ابزار کنترل مخفی بودند، فقط در نظر بگیرید که لوینسکی فقط یک احمق سبکیر ساده بود که موفق شده بود رییس جمهور را اغوا کند، چطور هنوز فرصت باقی ماندن در کاخ سفید و بعدش ادامه اشتغال و حتی ارتقا در پنتاگون را دریافت کند!!
    5
    14
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    Daz-Bobby - سن فرانسیسکو، ایالات متحده امریکا
    باید این میافتاد دستِ اعمه اطهار . اولا میشد مونیکا سادات بعد هم با پیامبر میرفت بهشت اونجا را هم آبآد میکرد ، میشد سر دسته حوریان
    8
    19
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.