چرا احزاب کُرد و کُردها در جنگ ۱۲ روزه از مداخله خارجی حمایت نکردند و دست به اسلحه نبردند؟

شماری از زنان کرد در مراسم نوروز، سنندجدویچه وله:امید برین
احزاب کرد در جنگ ۱۲ روزه از مداخله خارجی حمایت نکردند و بر ادامە مبارزه دموکراتیک تأکید کردند. دویچه وله فارسی بررسی می‌کند: آیا این موضع راه را برای اتحاد در ایران هموار می‌کند؟ آیا کردها مروج خط سوم هستند؟

حملات گسترده اسرائیل به ایران، که به "جنگ ۱۲ روزه" معروف شد، نه‌تنها به شدت به زیرساخت‌های نظامی و هسته‌ای این کشور آسیب رساند، بلکه با حذف چهره‌های کلیدی سپاه پاسداران، شوک عمیقی به ساختار امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی وارد آورد. این حملات که به منظور تضعیف هر چه بیشتر جمهوری اسلامی و نابودی برنامه هسته‌ای آن صورت گرفت، ایران را در موقعیتی شکننده قرار داد و گمانه‌زنی‌ها درباره آینده سیاسی آن را به اوج رساند. در این میان، کردستان ایران به‌عنوان منطقه‌ای با سابقه طولانی مقاومت، سازماندهی سیاسی و نفوذ احزاب کرد بار دیگر در کانون توجه جهانی قرار گرفت.

چرا کُردها؟ مسلما کردها تنها اقلیت اتنیکی در ایران نیستند و بزرگترین آن هم نیستند. اما این منطقه نه‌تنها به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک، بلکه به دلیل سابقه‌اش در مبارزه برای اختیارات منطقه‌ای، فرهنگی و دموکراسی، همواره در بزنگاه‌های سیاسی ایران مورد توجه و متمایز بودە است. احزاب کُرد به دلیل پایگاه اجتماعی، سازمان‌یافتگی و البته بعضا رویکردهای مسلحانه، احتمالاً از بازیگران کلیدی در فردای معادلات سیاسی ایران به شمار می‌روند.

در جریان جنگ ۱۲ روزه برخی تحلیلگران و رسانه‌ها، از جمله رسانه‌های اسرائیلی پیش‌بینی کردند که این احزاب ممکن است از ضعف جمهوری اسلامی برای اقدامات مسلحانه یا حتی "تحرکات جدایی‌طلبانه" استفاده کنند. علی‌الخصوص کە تمرکز حملات اسرائیل روی غرب ایران بیشتر نیز بود. این گمانه‌زنی‌ها با اظهارات برخی گروه‌های اپوزیسیون، که از حملات اسرائیل حمایت کردند و یادداشتی از سوی سردبیر جروزالم پست که خواستار تقویت نیروهای فدرالیست یا استقلال‌طلب در ایران توسط دونالد ترامپ شده بود، قوت گرفت. در داخل نیز رسانه‌ها و چهره‌های وابسته به جمهوری اسلامی بر این مسئله مانور زیادی دادند و حتی احتمال "جنگ زمینی از طریق نیابتی‌ها" را مطرح کردند، که در اینجا منظور از احزاب کرد نیز بود.

با این حال، احزاب کُرد در وجه عمده نه‌تنها از مداخله خارجی حمایت نکردند، بلکه با محکوم کردن سیاست‌های تنش‌زای جمهوری اسلامی بر مبارزه دموکراتیک و راه‌حلی غیرمتمرکز برای آینده ایران تأکید کردند. این موضع‌گیری، که برخی آن را "خط یا صدای سوم" در برابر "دوقطبی موجود داخلی و خارجی" خوانده‌اند، پرسش‌های متعددی را برانگیخت: چرا احزاب کرد از فرصت ظاهری برای اقدام نظامی استفاده نکردند؟ آیا اتهام تجزیه‌طلبی، که دهه‌هاست علیه آن‌ها به کار می‌رود، ریشه در واقعیت دارد یا ابزاری برای سرکوب است؟ و آیا واکنش آن‌ها به حمله اسرائیل می‌تواند به اتحاد سراسری در ایران کمک کند؟ البته بررسی این موضوع کە خیزش مردمی در کردستان یا ورود احزاب کرد با چه واکنش‌ها یا نتایجی همراه می‌شد، خود موضوعی دیگر است کە باید جداگانه بە آن پرداخت. حملە اسرائیل بە هدفی در تهران در پانزدهم ژوئندویچه وله فارسی برای پاسخ به این پرسش‌ها، با سه کارشناس گفت‌وگو کرده است: عباس ولی، استاد جامعه‌شناسی سیاسی و متخصص مسائل خاورمیانه؛ مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ملاردالن در سوئد؛ و آزاد حاجی‌آقایی، استادیار دپارتمان شرق‌شناسی دانشگاه یاگیلونسکی لهستان. این گزارش، با تکیه بر بیانیه‌های رسمی احزاب کرد، گزارش‌های رسانه‌ای بین‌المللی و مصاحبه‌های اختصاصی به تحلیل این موضوع می‌پردازد.
زمینه تاریخی؛ کردستان در بستر بحران‌های ایران
در تبعید بودن اکثر احزاب کرد ظاهراً دست‌کم آن‌طور که جمهوری اسلامی می‌خواسته به تضعیف پایگاه مردمی آن‌ها منجر نشده است. علی‌رغم تمامی انتقادها و اختلافات میان احزاب کرد با یکدیگر، به گفتە بسیاری از کارشناسان این احزاب، نسبت به گروه‌های دیگر اپوزیسیون از نفوذ قابل‌توجه‌تری در جامعه هدف خود برخوردارند. این احزاب بارها نفوذشان در معرض چالش قرار گرفته و کمتر با مشکل موجودیتی روبرو شده‌اند. در دهه‌های گذشته این احزاب بارها در فراخوان‌هایی درخواست اعتصاب یا اعتراض داشته‌اند و عملاً در اکثر مواقع پاسخ مثبت بوده است. در جنبش "ژن، ژیان، ئازادی"، (زن، زندگی، آزادی) علی‌رغم سرکوب و فضای امنیتی شدید، این احزاب بارها این پتانسیل خود را نشان دادند.

مسئله نظامی را نیز نباید فراموش کرد. حزب دموکرات و شاخه‌های کومله سابقه سال‌ها فعالیت مبارزه مسلحانه را در کارنامە خود دارند. اگرچه اکنون بر فعالیت سیاسی تمرکز دارند، اما ادعا می‌کنند کە از توانایی سازماندهی سریع برخوردارند. نیروهای مسلح پژاک نیز دو منطقه کوهستانی آسوس و قندیل کە هم‌مرز با ایران هستند حضور دارند. این حزب ادعا می‌کند کە بخشی از نیروهایش بە شیوەهای چریکی در داخل مناطق کردنشین حضور دارند. همزمان بر ا‌ساس برخی از گزارش‌ها نیروهای این حزب در جبهه‌های جنگ علیه داعش در عراق و سوریه حضور داشتەاند. این مسئلە به تجارب نظامی این حزب افزوده است. با این اوضاع مبنای برخی از استدلال‌های مخالفان و موافقان احزاب کرد را می‌توان فهمید. اما سؤال اصلی اینجاست که ریشه موضع‌گیری احزاب کرد در مورد جنگ ایران و اسرائیل در چیست؟

پروفسور عباس ولی، در گفت‌وگو با دویچه وله فارسی ریشه موضع‌گیری محتاطانه احزاب کرد را در تجربه تاریخی آن‌ها جست‌وجو می‌کند: «تجربه احزاب کرد در جنگ ایران و عراق نشان داد که محاسباتشان درباره نتایج جنگ درست نبود و انگ تجزیه‌طلبی و همکاری با بیگانه را برایشان به ارمغان آورد که هنوز گریبان‌گیر آن‌هاست.» او می‌افزاید: «این تجربه تلخ، همراه با خوانش منطقی از شرایط کنونی، احزاب کرد را از حمایت از مداخله خارجی بازداشت. آن‌ها دریافتند که جنگ، برخلاف تصور برخی اپوزیسیون راست، ابزار موثری برای سرنگونی رژیم نیست.»

دکتر مهرداد درویش‌پور نیز به تفاوت‌های تاریخی اشاره می‌کند: «اغلب احزاب کرد ایرانی در جنگ ایران و عراق از حمایت از حمله عراق خودداری کردند. امروز اما انزجار عمومی از حکومت و ماهیت هوایی جنگ، شرایط متفاوتی ایجاد کرده است.» او خاطرنشان می‌کند که برخی احزاب چپ رادیکال کرد حمله اسرائیل را صراحتاً محکوم کردند، اما دیگران، با وجود ادعای "صدای سوم"، از محکومیت رسمی آن خودداری کردند، که می‌تواند نشانه‌ای از "گرایش‌های واگرایانه" باشد.
دکتر مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ملاردالن سوئدمواضع احزاب کرد؛ خط سوم در برابر دوقطبی جنگ و استبداد
پژاک در بیانیه‌ای جنگ ایران و اسرائیل را "جنگ قدرت‌ها" خواند. این حزب خواستار همگرایی نیروهای دموکراتیک، به‌ویژه زنان برای پیشبرد انقلاب "ژن، ژیان، آزادی" شد و هشدار داد: «مردم نباید بین استبداد داخلی و ویرانی خارجی گرفتار شوند.» پژاک گذار به "جمهوری دموکراتیک" را از طریق کنار گذاشتن مرکزگرایی، ناسیونالیسم و مردسالاری ممکن دانست.

حزب دموکرات کُردستان ایران (حدکا)، به عنوان یکی از قدیمی‌ترین احزاب ایران سیاست‌های جنگ‌طلبانه جمهوری اسلامی را عامل انزوای ایران و خطر جنگ تمام‌عیار خواند. این حزب تأکید کرد: «این جنگ، جنگ مردم نیست.» حدکا خواستار پایان حاکمیت کنونی و ایجاد نظمی مشارکتی شد که حقوق اقوام را تضمین کند.

کومله کُردستان ایران نیز برنامه هسته‌ای ایران را "بی‌فایده و جاه‌طلبانه" خواند و تأکید کرد که تغییر باید از درون جامعه صورت گیرد. عبدالله مهتدی، رهبر این حزب، خواستار برپایی نظامی سکولار و فدرال شد که حقوق زبانی و فرهنگی اقلیت‌ها را تأمین کند.
بیشتر بخوانید: احزاب کردستان خواستار اعتصاب عمومی در سوم بهمن شدند

کومله - سازمان کُردستان حزب کمونیست ایران نیز جنگ موجود را نتیجه سیاست‌های جمهوری اسلامی دانست و خواستار خیزش سراسری برای توقف جنگ و سرنگونی رژیم شد.

کومله زحمتکشان کُردستان هم جمهوری اسلامی را مسئول چهار دهه سرکوب و بحران اقتصادی دانست و از مردم کردستان خواست تا با سازماندهی شوراهای محلی، از این فرصت برای رهایی از "سلطه استبدادی" استفاده کنند.
پروفسور عباس ولی، استاد جامعه‌شناسی سیاسی و متخصص مسائل خاورمیانهپروفسور ولی این مواضع را استراتژیک می‌داند: «تأکید احزاب کرد بر استراتژی دموکراتیک، جان‌مایه هر اپوزیسیون در شرایط کنونی است. این رویکرد، مبتنی بر جامعه مدنی، می‌تواند مطالبات کردها را در چارچوب یک پلورالیسم دموکراتیک تضمین کند.»

دکتر درویش‌پور اما معتقد است: «اینکه احزاب کرد بر نقش مخرب جمهوری اسلامی تأکید کردند، درست است، اما خودداری برخی از آن‌ها از محکوم کردن رسمی حمله اسرائیل کاستی بزرگی است. با این حال، خوشحال‌کننده است که آن‌ها مواضع جنگ‌طلبانه برخی اپوزیسیون را نپذیرفتند.»
چرا احزاب کُرد دست به اقدام مسلحانه نبردند؟
آزاد حاجی‌آقایی، استادیار دانشگاه یاگیلونسکی این تصمیم را عقلانی و مبتنی بر درک عمیق از جامعه کرد می‌داند: «احزاب کرد، با رابطه ارگانیک با مردم کردستان، نگرانی‌های آن‌ها را درک می‌کنند و با تجربه زیسته با جمهوری اسلامی، قادر به پیش‌بینی رفتارهای این سیستم هستند. آن‌ها به‌جای اقدام نظامی، از فضاهای فرصت به شیوه‌ای عقلانی استفاده کردند.»

پروفسور ولی این تصمیم را دوراندیشانه می‌خواند: «احزاب کرد پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» دریافتند که اپوزیسیون خارج از کشور فاقد فکر استراتژیک و پایگاه اجتماعی قوی است. آن‌ها نمی‌خواستند تجربه جنگ ایران و عراق را تکرار کنند، جایی که کردستان پیشتاز شد اما به حاشیه رانده شد.» او می‌افزاید: «احزاب کرد به‌جای اقدام نظامی، منتظر خیزش‌های دموکراتیک از مرکز ایران هستند و معتقدند که کردستان نباید بار دیگر قربانی محاسبات غلط شود.»

دکتر درویش‌پور اما محتاط‌تر است: «هنوز زود است که بگوییم این تصمیم استراتژیک است. اگر جمهوری اسلامی سقوط کند و هرج‌ومرج یا جنگ داخلی رخ دهد، ممکن است رویکرد این احزاب تغییر کند.» او هشدار می‌دهد که "روابط نزدیک اسرائیل با جامعه کرد، به‌ویژه در اقلیم کردستان عراق، می‌تواند بر موضع‌گیری برخی احزاب تأثیر بگذارد"، اما تأکید می‌کند که "اکثر احزاب کرد از ایرانی دموکراتیک سخن می‌گویند."
شماری از نیروهای پیشمرگه حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا)اتهام تجزیه‌طلبی؛ ابزاری برای سرکوب یا سوءتفاهم؟
اتهام تجزیه‌طلبی علیه کُردها، کە بە گفتە احزاب کرد دهه‌هاست برای مشروعیت‌زدایی از مطالبات آن‌ها به کار می‌رود، در جریان جنگ ۱۲ روزه بار دیگر شدت گرفت. برخی از گروه‌های اپوزیسیون که از حملات اسرائیل حمایت کردند، احزاب کرد را بارها به وابستگی به قدرت‌های خارجی متهم کرده‌اند.

آزاد حاجی‌آقایی این اتهام را بخشی از "فرایند به حاشیه‌راندن کردها" می‌داند و می‌گوید: «ناسیونالیسم فارس‌محور و تمرکزگرا، با تنگ کردن عرصه بر کردها، خود آن‌ها را به سوی استقلال‌طلبی سوق داده است. اما اکثر احزاب کرد بر دموکراتیزه کردن و حقوق سیاسی-فرهنگی در چارچوب ایران پافشاری می‌کنند.»

پروفسور ولی نیز این اتهام را رد می‌کند: «احزاب کُرد نشان دادند که نه ستون پنجم هستند و نه ابزار نظامی-امنیتی اسرائیل. این تصمیم، حباب تبلیغات رژیم و اپوزیسیون ضد کرد را ترکاند.» او تأکید می‌کند که برنامه‌های رسمی احزاب کرد، از جمله فدرالیسم و کنفدرالیسم دموکراتیک با جدایی‌طلبی مغایرت دارد.

گزارش دیده‌بان حقوق بشر (۲۰۲۴) تأیید می‌کند که جمهوری اسلامی از اتهام تجزیه‌طلبی برای توجیه اعدام و بازداشت فعالان کرد استفاده کرده است. بررسی اساسنامه‌های احزاب کرد نشان می‌دهد که هیچ‌یک جدایی‌طلبی یا استقلال را هدف خود قرار نداده‌اند. حزب دموکرات و کومله بر "فدرالیسم"، پژاک بر "کنفدرالیسم دموکراتیک"، و کومله زحمتکشان بر "اداره شورایی" تأکید دارند.

با این وجود درویش‌پور هشدار می‌دهد: «گرایش‌های واگرایانه در برخی احزاب کُرد وجود دارد، اما بخش عمده آن‌ها از ایرانی دموکراتیک سخن می‌گویند. امید است که این سیاست دستخوش تغییر نشود.»
دکتر آزاد حاجی‌آقایی، استادیار دپارتمان شرق‌شناسی دانشگاه یاگیلونسکی لهستانجنبش "ژن، ژیان، ئازادی"؛ بستری برای تحول
احزاب کرد، به‌ویژه پژاک و کومله زحمتکشان، بر تداوم جنبش "ژن، ژیان، آزادی" تأکید کرده‌اند. آزاد حاجی‌آقایی این جنبش را شالوده‌شکن می‌داند: «این گفتمان تمامی هیرارشی‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حکومتی را واسازی می‌کند. زنان کرد، پیشاهنگان این گفتمان هستند و حتی احزاب کرد، اگر مردسالار بوده باشند، تحت تأثیر آن قرار گرفته‌اند.» او می‌افزاید: «تأکید بر این جنبش می‌تواند هژمونی دولت‌سالاری، دین‌سالاری و مردسالاری را در ایران درهم شکند.»

پروفسور ولی نیز معتقد است که تجربه این جنبش به احزاب کرد آموخت که "کردستان نباید تجربه گذشته را تکرار کند و پیشتاز خیزش‌هایی باشد که از مرکز حمایت نمی‌شوند". او می‌گوید: «احزاب کرد دریافتند که حرکت دموکراتیک باید از مرکز ایران آغاز شود».

دکتر درویش‌پور نیز این جنبش را فرصتی برای همکاری می‌داند: «در صورت برآمد جنبش‌های اجتماعی مانند زن، زندگی، آزادی، زمینه همکاری میان نیروهای دموکراتیک سراسری و احزاب کرد افزایش می‌یابد. البته این دل نگرانی وجود دارد که با گسترش جنگ بین اسرائیل و ایران بین احزاب کردی و جریان های سراسری ضددجنگ و ضد جمهوری اسلامی فاصله ایجاد شود.»

با تمامی این اوضاف می‌توان گفت که کُردستان با سابقه‌ای طولانی در مقاومت و سازماندهی، می‌تواند نقشی کلیدی در تحولات آینده ایران ایفا کند، به شرط آنکه اتهامات سیاسی کنار گذاشته شود و صدای کُردها در گفت‌وگوی سراسری شنیده شود.
+15
رأی دهید
-7

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۳
    universe123 - لندن، انگلستان
    به این دلیل حمایت نکردند چونکه از دست دیگر اقوام خسته شده اند و همیشه بیشترین کشته و اعدامی سیاسی داشته اند. همیشه کردها اولین کسانی بودند که در دسته های هزار نفری در شهرهای کوچک کردی بیرون می امدند و کشته میشدند ولی در شهرهای دیگر بخصوص شهرهای بزرگ ۵۰ تا ۱۰۰ نفر علیه رژیم تظاهرات میکردند! این مسله شک را در بین کردها برانگیخت که اقوام فارس و آذری که دولت را در دست دارند از کردها سو استفاده می‌کنند. دیگه کردهای شجاع گول نخواهند خورد. در ضمن، بدون کردها هیچوقت ایران به دموکراسی نخواهد رسید.
    28
    40
    جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    hamid411 - لس آنجلس، ایالات متحده امریکا
    universe123 - لندن، انگلستان
    منتظر این اراجیفت بودم
    23
    12
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۲۵
    zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
    چون یک ایرانی واقعی وطن را فراتر از ناموس خود می داند .البته هستند استثنا هایی همچون رجوی ها و پهلوی ها و ساندیس خوران ولایی
    17
    9
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    1:چرا احزاب کُرد و کُردها در جنگ ۱۲ روزه از مداخله خارجی حمایت نکردند و دست به اسلحه نبردند؟" و مدعی شدن باجناق‌ها حوزه که کرد‌ها به این خاطر که وطن پرست بودن و دوباره دری وری به پهلوی گفتن .و وطن وطن گفتن. نمونه زن زندی آزادی طلبه بزرگ. صرف‌نظر از پرت‌وپلاهای "باجناق‌ها حوزه"، مثل «زن زندگی» که از درد زایمان مفاهیم بی‌ربطی به‌عنوان مرهم سوزش مزمن ضدپهلوی‌شان استفاده می‌کنند،و با کمال وقاهت مدعی که احزاب کرد وطن پرست هستند .وقتی کسی نمی‌فهمد پماد خارش را باید روی محل درست زد نه روی تاریخ، بهتر است اصلاً چیزی نگوید.تا وقتی پماد خارش ضدپهلوی‌تان را از جنس تقلبی حوزه می‌خرید، درد هم جایش خواهد ماند، هم صدایش. ولی‌ این گزارش: این مطلب بسیار دو دوزانه نوشته شدو تفسیر نیست.این حرف‌ها نه تحلیل سیاسی است و نه حتی توهم خوش‌باورانه؛ بلکه نوعی نعل وارونه‌ زدن است. آن‌چه می‌بینیم کردپرستی زیر ماسک دموکراسی است.بیایید تعارف را کنار بگذاریم: حزب دموکرات کردستان و کومله تا امروز یک میلی‌متر از
    9
    6
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    2:بیایید تعارف را کنار بگذاریم: حزب دموکرات کردستان و کومله تا امروز یک میلی‌متر از سیاست تجزیه‌طلبانه پیش از ۵۷ عقب نکشیده‌اند. نه در اساس‌نامه، نه در بیانیه، نه در عمل. ما با چشم خود در تظاهرات صد هزار نفری برلین دیدیم: نمایندگان این دو حزب حتی ذره‌ای از موضع تجزیه‌طلبانه‌شان عقب ننشسته بودند. نماینده‌ی کومله رسماً خواستار جدایی و حتی مجازات «فارس‌ها» به خاطر جنایت‌های تاریخی شد.این دو حزب در ظاهر از چپ افراطی و تجزیه‌طلب به «سوسیال دموکرات» تبدیل شده‌اند، اما در عمل هنوز همان مسیر قدیمی را می‌روند و تنها تاکتیکشان را عوض کرده‌اند، نه هدفشان را. چون اگر به‌راستی تغییر موضع داده بودند، باید تاریخچه سراسر پر‌اشتباه‌شان از جمهوری مهاباد تا ۵۷ را نقد می‌کردند - کاری که جرأتش را ندارند.اگر کسی مثل قاسملو زنده بود، شاید هنوز شانسی برای بازنگری واقعی در این خط‌مشی وجود داشت. من شخصاً با او موافق نبودم، اما حداقل شرافت داشت. شهامت داشت که با واقعیت روبه‌رو شود. چیزی که امروز در رهبران احزاب کردی نمی‌بینیم.
    8
    7
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    3: چیزی که امروز در رهبران احزاب کردی نمی‌بینیم.ادعای خامی که گویا کردها به‌خاطر درک بی‌نتیجه بودن جنگ، شرکت نمی‌کنند، بیشتر به شوخی شبیه است تا تحلیل. حقیقت این است که توان نظامی ندارند و می‌دانند تقابل نظامی مساوی است با نابودی گسترده و دادن بهانه دست حکومت برای سرکوب خونین.در تمامی تظاهرات موافق اسراهیل ، پرچم کردستان مستقل را می‌بینیم؛ پرچمی که بیشتر از آن‌که نماد مطالبه‌گری دموکراتیک باشد، به نماد تجزیه‌طلبی تبدیل شده است. رابطه علنی با اسرائیل هم که دیگر برای کسی پوشیده نیست. اسرائیل اولین کشوری بود که کردستان عراق را به رسمیت شناخت. امروز کنسولگری اسرائیل در اربیل باز است. این را برای آن‌هایی می‌گویم که هنوز در "حوزه باجناق آزادی" زندگی می‌کنند.دروغ بزرگ این مقاله‌ی به‌ظاهر «تحلیل» این است که می‌خواهد همه را راضی نگه دارد؛ نه سیخ بسوزد نه کباب. اما واقعیت این است: کردها اگر وطن‌پرست بودند، علیه تمامیت ارضی ایران شعار نمی‌دادند و پرچم مستقل کردستان را در تظاهرات برافراشته نمی‌کردند.احزاب کرد باید با صدای بلند به نقش ویرانگر خود در سال ۵۷ اعتراف کنند.
    7
    6
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    4: احزاب کرد باید با صدای بلند به نقش ویرانگر خود در سال ۵۷ اعتراف کنند. اقرار نصفه‌نیمه مهتدی امروز، نه کافی است و نه صادقانه. باید رسماً و شفاف در منشورهایشان مرزبندی قطعی با تجزیه‌طلبی کنند. این مبهم‌گویی درباره «فدرالیسم» چیزی جز تاکتیک وقت‌کشی نیست..اقرار لبوانه مثل امروزعبدالله مهتدی کافی‌ نیست. مرز گیری کامل از تجزیه طلبی. در منشور و بیانیه‌های رسمی تأکید می‌شود که هدف آن‌ها استقلال کامل یا جدایی نیست، بلکه فدرالیسم یا خودگردانی منطقه‌ای است.از پهلوی پوزش . به دور پهلوی جمع شوند و دست از سر فرخ مولا نگردار بر دارند. به شکست تاریخی اعتراف و درست باز نگری کنند. نه نیمه نیمه. مثل بله بله درست است ولی‌ اگر انجوری نمی‌‌شد.اینجوری می‌‌شد. این بازنگری نیست.این بهانه تخمی است.
    7
    7
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۰
    Nagonsar - مونیخ ، آلمان
    چون کرد، ایرانی هستند و وطن پرستند ای نسل کاوهاهنگرند و اریو برزن بزرگ . و میدونن هر قدم ذره خاک ایران از پیکر مدافعان این خاک شکل گرفته ، خاک میخورن ولی خاک نمی دن ،کردها همیشه این بودن.
    5
    7
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    universe123 - لندن، انگلستان
    zarduscht1 - فرانکفورت، آلمان
    شما کی هستی که داری از طرف مردم و احزاب کرد اساسنامه حزب هایی کردی را تغییر میدی؟ نوشته های که اصلا هم وزن نیستند واقعییت نداره و نظر شخصی خودت است. الیته نظر و انتقاد اشکالی تداره در دموکراسی. ..
    5
    9
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    paksan - ایران، ایران
    چون اکثربت ملت ایران خائن به خاک ایران نیستند. از خائن های گذشته درس بگیرید و کسانی که مجاهدین و کموله را بخاطر حمایت از صدام و‌خیانت به ایران مسخره مبکردند امروز روی مسعود رجوی و کومله را سفید کردند از حمایت از نتانیاهو در تجاوز به وطن… این حرفها درسته و ملت ایران نشان داده خیانت را نمی بخشه
    6
    3
    شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.