شکوه ایران در آینده: از خاکستر تا ققنوس؛ بازگشت سلطنت مشروطه تنها کلید رهایی و سعادت ایران؟
+262
رأی دهید
-81

لیلا ناصری - اسپکتیتور
در فرهنگ و تاریخ ایران، سلطنت صرفاً یک نظام سیاسی نبوده است؛ بلکه مفهومی مقدس، فرهنگی و ملی را نمایندگی میکرده است. برخلاف تجربیات آشفته جمهوریخواهی که در بخش عمدهای از خاورمیانه مدرن دیده میشود، سلطنت در ایران به طور سنتی با ارزشهایی مانند خرد، حقیقت، عدالت و مسئولیت الهی گره خورده است. از زمان زرتشت و آیین میترایی، تا سلسلههای هخامنشی و ساسانی، حاکمان ایرانی نه به عنوان دیکتاتور، بلکه به عنوان نگهبانان نظم کیهانی و هماهنگی ملی دیده میشدند. در جهانبینی ایرانی، پادشاهی که به فره ایزدی آراسته است، نه به عنوان ابزاری برای ستم، بلکه به عنوان حافظ اخلاق و ثبات مدنی عمل میکند.
در دوران مدرن، پادشاهان مشروطهخواه مانند رضا شاه کبیر و محمدرضا شاه پهلوی گامهای تاریخی در نوسازی، وحدت ملی و حفظ هویت فرهنگی ایران برداشتند. حتی امروز نیز بسیاری از ایرانیان، کوروش کبیر، داریوش، پادشاهان ساسانی و پهلویها را با احترام عمیقی گرامی میدارند. این ارتباط عاطفی و فرهنگی پایدار با سلطنت نشان میدهد که این نظام بسیار طبیعیتر با روح ایرانی سازگار است تا مدلهای جمهوریخواه وارداتی.
در مقابل، تجربه جمهوریخواهی در کشورهای همسایه اغلب به شکست، فساد، دیکتاتوری یا تجزیه منجر شده است. عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و جمهوریهای پساشوروی قفقاز همگی نمونههایی هستند که چگونه «جمهوریخواهی» در نام، به دفعات به استبداد، جنگ داخلی یا فروپاشی اقتصادی انجامیده است. در همین حال، سلطنتهای مشروطه مانند اردن و مراکش و حتی سلطنتهای مطلقه مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی ثبات سیاسی، رشد اقتصادی و همبستگی اجتماعی بیشتری را نشان دادهاند. در این سیستمها، پادشاه به عنوان یک چهره وحدتبخش عمل میکند، نه یک بازیگر حزبی.
در سطح جهانی نیز، سلطنت مشروطه در دموکراسیهای پیشرفته موفقیتآمیز بوده است. ژاپن، بریتانیا، سوئد، دانمارک و نروژ همگی با پادشاهان نمادین که قدرت سیاسی ندارند، اما به عنوان نمادهای ملی پایدار عمل میکنند. این سیستمها نه تنها با دموکراسی همزیستی دارند، بلکه به طرق مختلف آن را تقویت میکنند: سیاستمداران میآیند و میروند، اما تاج و تخت یک نماد پایدار و وحدتبخش برای ملت باقی میماند.
برای کشوری مانند ایران، با هزاران سال میراث تمدنی، بازگشت به سلطنت مشروطه یک پسرفت نوستالژیک نیست، بلکه بازگشتی به ریشهها، خرد نیاکانی و چارچوبی پایدار برای آیندهای آزاد و پرافتخار است. این مدل کاملاً با جهان مدرن سازگار است، در حالی که به قلب و هویت مردم ایران وفادار میماند.
اما با وجود این بنیان عمیق تاریخی و فرهنگی، سلطنت در ایران برای دههها بیرحمانه سرکوب شده است. ریشههای این سرکوب در یک ائتلاف نامقدس است که در سالهای منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ بین چپگرایان مارکسیست، اسلامگرایان سیاسی و جناحهای ضد ملیگرا شکل گرفت، که همگی برای سرنگونی سلطنت پهلوی متحد شدند.
در آن دوره، گروههای چپگرا که به شدت تحت تأثیر ایدئولوژیهای وارداتی مانند مارکسیسم و لنینیسم بودند، سلطنت مشروطه ایران را «امپریالیستی» نامیدند و با شعارهای رادیکال و جنگ طبقاتی، بافت ملی را تضعیف کردند. در همین حال، روحانیت، با عطش قدرت، تودهها را از طریق پوپولیسم مذهبی بسیج کرد. اگرچه این دو جنبش اساساً در تضاد بودند، اما در خصومت متقابل خود نسبت به ملیگرایی، تمدن کهن ایرانی و نهاد سلطنت، به نقطه مشترکی رسیدند.
این ائتلاف مخرب در نهایت به سقوط دولت پهلوی منجر شد؛ رژیمی که آموزش همگانی، رهایی زنان، توسعه صنعتی، رشد زیرساختها و سیاست خارجی مستقل را به ارمغان آورده بود. به جای آن، ایران به یک رژیم توتالیتر تئوکراتیک سقوط کرد که روشنفکران را اعدام کرد، ملیگرایان را سرکوب کرد، حافظه تاریخی را محو کرد و جنگی پایدار علیه تمام نمادهای سلطنتی به راه انداخت.
حتی امروز، بیش از چهار دهه بعد، همان فرزندان ایدئولوژیک به جنگ خود علیه ملیگرایی و سلطنت ادامه میدهند؛ این بار تحت لوای «جمهوریخواهی» یا به اصطلاح «اصلاحطلبی».
این گروهها، در حالی که چهرهای مدرن از خود نشان میدهند، اساساً با استقلال فرهنگی، تداوم تاریخی و وحدت ملی که سلطنت نمایندگی میکند، مخالف هستند. آنها اصطلاح «سلطنت» را تمسخر میکنند، در حالی که از هرگونه بحث صادقانه در مورد اینکه چگونه اکثر جمهوریهای خاورمیانه به کلی در ایجاد صلح یا رفاه شکست خوردهاند، اجتناب میکنند.
دلیل واقعی آزار و اذیت سلطنتخواهان در ایران ساده است: سلطنت ایرانیان را به هویت اصیل، تمدن باستانی و اخلاقگرایی خود پیوند میدهد. و برای رژیمهای ایدئولوژیک، این تهدیدی بزرگتر از هر دشمن خارجی است. دشمنان ایران میدانند که احیای سلطنت مشروطه چیزی بیش از تغییر یک سیستم سیاسی خواهد بود؛ این به معنای احیای روح واقعی ایران است، روحی مبتنی بر خرد، آزادی، مدارا و عدالت.
به همین دلیل است که سلطنتخواهان تهدید نمیکنند، بلکه الهامبخش هستند. و به همین دلیل است که دشمنان ایران بیش از همه از آنها میترسند.
-----------------------------
در همین زمینه:
در همین زمینه:
تاریخ سلطنت مشروطه در ایران:۱. بذر بیداری و نارضایتیها:
ریشههای جنبش مشروطه را باید در نیمه دوم قرن نوزدهم و در واکنش به ضعف روزافزون حکومت قاجار، فساد دربار، نفوذ فزاینده قدرتهای خارجی (روسیه و بریتانیا)، و نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد. آشنایی ایرانیان با تحولات سیاسی و اجتماعی در غرب، به ویژه انقلابهای دموکراتیک، بذر ایدههای آزادیخواهی و قانونگرایی را در میان روشنفکران، روحانیون، و تجار کاشت. ظلم و ستم حکام محلی، عدم وجود عدالتخانه، و امتیازات واگذارشده به بیگانگان، موجبات اعتراضات گستردهای را فراهم آورد.
۲. آغاز نهضت مشروطه و صدور فرمان:
جرقه انقلاب مشروطه با اعتراضات مردمی در سال ۱۲۸۴ خورشیدی آغاز شد. وقایعی چون فلک کردن تجار شکر توسط علاءالدوله، حاکم تهران، به اعتراضات گسترده در بازار و تحصن در حرم شاه عبدالعظیم منجر شد. خواستههای اصلی معترضان شامل برکناری حاکم تهران، برکناری مسیو نوز (مأمور بلژیکی گمرک)، و تأسیس عدالتخانه بود. با اوجگیری اعتراضات و تحصنها، مظفرالدین شاه قاجار که در بستر بیماری بود، سرانجام در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ فرمان مشروطیت را امضا کرد و به این ترتیب، ایران وارد دوران سلطنت مشروطه شد.
۳. مجلس اول و تدوین قانون اساسی:
پس از صدور فرمان مشروطیت، اولین مجلس شورای ملی در مهر ۱۲۸۵ تشکیل شد. نمایندگان مجلس که از اقشار مختلف جامعه از جمله اصناف، تجار، روحانیون، و شاهزادگان تشکیل شده بودند، بلافاصله کار تدوین قانون اساسی را آغاز کردند. در ۹ دی همان سال، مظفرالدین شاه قانون اساسی را امضا کرد. این قانون، اگرچه نقصهایی داشت و همچنان قدرت زیادی را به شاه میداد، اما گامی بزرگ در جهت تحدید قدرت مطلقه و ایجاد نهادهای انتخابی در ایران محسوب میشد.
۴. استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس:
با مرگ مظفرالدین شاه و به سلطنت رسیدن پسرش، محمدعلی شاه، دوران پرچالشی برای مشروطه آغاز شد. محمدعلی شاه که به شدت با مشروطه مخالف بود و سودای بازگشت به سلطنت مطلقه را در سر داشت، به بهانههای مختلف با مجلس درگیر شد. او سرانجام در ۲ تیر ۱۲۸۷، با کمک بریگاد قزاق به رهبری لیاخوف روسی، مجلس شورای ملی را به توپ بست و بسیاری از آزادیخواهان را دستگیر و اعدام کرد. این دوره به «استبداد صغیر» معروف شد.
۵. بازگشت مشروطه و خلع محمدعلی شاه:
اما استبداد صغیر دوامی نیاورد. مقاومت مشروطهخواهان در تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان، و همچنین حرکت مجاهدین از گیلان به رهبری سپهدار اعظم و از اصفهان به رهبری صمصامالسلطنه بختیاری به سوی تهران، وضعیت را برای محمدعلی شاه دشوار کرد. در مرداد ۱۲۸۸، تهران به دست مشروطهخواهان فتح شد و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و به تبعید فرستاده شد. پسر خردسالش، احمدشاه، به سلطنت رسید و مشروطه برای بار دیگر احیا شد.
۶. دوره احمدشاه و آغاز دخالتهای خارجی:
دوران سلطنت احمدشاه قاجار که آخرین پادشاه قاجار بود، با بیثباتی سیاسی، ضعف دولت مرکزی و اوجگیری دخالتهای خارجی همراه بود. جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای بیگانه، وضعیت را وخیمتر کرد. دولتهای پی در پی در این دوره نتوانستند ثبات لازم را به کشور بازگردانند و بحران اقتصادی و سیاسی ادامه یافت. در این دوره، مجلس نیز با چالشهای متعددی روبرو بود و نمیتوانست به طور موثر عمل کند.
۷. روی کار آمدن رضاشاه و پایان قاجاریه:
در چنین شرایطی، رضاخان میرپنج، فرمانده آتریاد قزاق، با انجام کودتای ۱۲۹۹ و سپس به دست گرفتن مقام وزارت جنگ و بعدتر ریاستالوزرایی، به تدریج قدرت را در دست گرفت. او با سرکوب شورشهای داخلی و ایجاد ارتش نوین، به نوعی ثبات نسبی در کشور برقرار کرد. سرانجام در سال ۱۳۰۴، با حمایت مجلس شورای ملی (که تحت نفوذ او بود)، سلسله قاجار منقرض و سلطنت به رضاخان و دودمان پهلوی منتقل شد. این اقدام، پایان رسمی سلطنت مشروطه قاجار و آغاز فصلی نوین در تاریخ سلطنت مشروطه ایران بود.
۸. دوران پهلوی و توسعه و مدرنیزاسیون:
رضاشاه پهلوی و پس از او محمدرضاشاه پهلوی، با وجود اینکه به ظاهر در چارچوب سلطنت مشروطه حکومت میکردند، اما در عمل قدرت فائقه را در دست داشتند. به خصوص در دوران رضاشاه، تمرکز بر مدرنیزاسیون، توسعه زیرساختها، و سکولاریزاسیون بود. در دوران محمدرضاشاه نیز، برنامههای توسعهای گستردهای به اجرا درآمد و ایران به سمت صنعتی شدن و پیشرفت حرکت کرد. در این دوران، مجلس نقش کمتری در تصمیمگیریهای کلان کشور داشت و بیشتر تابع اراده شاه بود.
۹. چالشها و نارضایتیها در دوران پهلوی:
با وجود پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی در دوران پهلوی، نارضایتیها از عدم وجود آزادیهای سیاسی، سرکوب مخالفان، و افزایش فاصله طبقاتی رو به فزونی گذاشت. نهادهای امنیتی مانند ساواک، موجبات ترس و ناامنی را در جامعه فراهم آوردند. همچنین، وابستگی به قدرتهای خارجی و بهویژه آمریکا، انتقادات وسیعی را برانگیخت. این عوامل، در کنار ظهور و رشد جنبشهای مذهبی و چپگرا، زمینه را برای فروپاشی سلطنت مشروطه پهلوی فراهم آورد.
۱۰. انقلاب ۱۳۵۷ و پایان سلطنت مشروطه:
با اوجگیری اعتراضات مردمی و شکلگیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، محمدرضاشاه پهلوی مجبور به ترک کشور شد. در بهمن همان سال، با پیروزی انقلاب و بازگشت آیتالله خمینی به ایران، نظام سلطنتی برچیده شد. در فروردین ۱۳۵۸، با برگزاری همهپرسی، نظام جمهوری اسلامی تأسیس شد و به این ترتیب، پس از بیش از ۷۰ سال، تاریخ سلطنت مشروطه در ایران به پایان رسید و فصلی کاملاً جدید در تاریخ سیاسی این سرزمین گشوده شد.
ریشههای جنبش مشروطه را باید در نیمه دوم قرن نوزدهم و در واکنش به ضعف روزافزون حکومت قاجار، فساد دربار، نفوذ فزاینده قدرتهای خارجی (روسیه و بریتانیا)، و نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد. آشنایی ایرانیان با تحولات سیاسی و اجتماعی در غرب، به ویژه انقلابهای دموکراتیک، بذر ایدههای آزادیخواهی و قانونگرایی را در میان روشنفکران، روحانیون، و تجار کاشت. ظلم و ستم حکام محلی، عدم وجود عدالتخانه، و امتیازات واگذارشده به بیگانگان، موجبات اعتراضات گستردهای را فراهم آورد.
۲. آغاز نهضت مشروطه و صدور فرمان:
جرقه انقلاب مشروطه با اعتراضات مردمی در سال ۱۲۸۴ خورشیدی آغاز شد. وقایعی چون فلک کردن تجار شکر توسط علاءالدوله، حاکم تهران، به اعتراضات گسترده در بازار و تحصن در حرم شاه عبدالعظیم منجر شد. خواستههای اصلی معترضان شامل برکناری حاکم تهران، برکناری مسیو نوز (مأمور بلژیکی گمرک)، و تأسیس عدالتخانه بود. با اوجگیری اعتراضات و تحصنها، مظفرالدین شاه قاجار که در بستر بیماری بود، سرانجام در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ فرمان مشروطیت را امضا کرد و به این ترتیب، ایران وارد دوران سلطنت مشروطه شد.
۳. مجلس اول و تدوین قانون اساسی:
پس از صدور فرمان مشروطیت، اولین مجلس شورای ملی در مهر ۱۲۸۵ تشکیل شد. نمایندگان مجلس که از اقشار مختلف جامعه از جمله اصناف، تجار، روحانیون، و شاهزادگان تشکیل شده بودند، بلافاصله کار تدوین قانون اساسی را آغاز کردند. در ۹ دی همان سال، مظفرالدین شاه قانون اساسی را امضا کرد. این قانون، اگرچه نقصهایی داشت و همچنان قدرت زیادی را به شاه میداد، اما گامی بزرگ در جهت تحدید قدرت مطلقه و ایجاد نهادهای انتخابی در ایران محسوب میشد.
۴. استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس:
با مرگ مظفرالدین شاه و به سلطنت رسیدن پسرش، محمدعلی شاه، دوران پرچالشی برای مشروطه آغاز شد. محمدعلی شاه که به شدت با مشروطه مخالف بود و سودای بازگشت به سلطنت مطلقه را در سر داشت، به بهانههای مختلف با مجلس درگیر شد. او سرانجام در ۲ تیر ۱۲۸۷، با کمک بریگاد قزاق به رهبری لیاخوف روسی، مجلس شورای ملی را به توپ بست و بسیاری از آزادیخواهان را دستگیر و اعدام کرد. این دوره به «استبداد صغیر» معروف شد.
۵. بازگشت مشروطه و خلع محمدعلی شاه:
اما استبداد صغیر دوامی نیاورد. مقاومت مشروطهخواهان در تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان، و همچنین حرکت مجاهدین از گیلان به رهبری سپهدار اعظم و از اصفهان به رهبری صمصامالسلطنه بختیاری به سوی تهران، وضعیت را برای محمدعلی شاه دشوار کرد. در مرداد ۱۲۸۸، تهران به دست مشروطهخواهان فتح شد و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و به تبعید فرستاده شد. پسر خردسالش، احمدشاه، به سلطنت رسید و مشروطه برای بار دیگر احیا شد.
۶. دوره احمدشاه و آغاز دخالتهای خارجی:
دوران سلطنت احمدشاه قاجار که آخرین پادشاه قاجار بود، با بیثباتی سیاسی، ضعف دولت مرکزی و اوجگیری دخالتهای خارجی همراه بود. جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای بیگانه، وضعیت را وخیمتر کرد. دولتهای پی در پی در این دوره نتوانستند ثبات لازم را به کشور بازگردانند و بحران اقتصادی و سیاسی ادامه یافت. در این دوره، مجلس نیز با چالشهای متعددی روبرو بود و نمیتوانست به طور موثر عمل کند.
۷. روی کار آمدن رضاشاه و پایان قاجاریه:
در چنین شرایطی، رضاخان میرپنج، فرمانده آتریاد قزاق، با انجام کودتای ۱۲۹۹ و سپس به دست گرفتن مقام وزارت جنگ و بعدتر ریاستالوزرایی، به تدریج قدرت را در دست گرفت. او با سرکوب شورشهای داخلی و ایجاد ارتش نوین، به نوعی ثبات نسبی در کشور برقرار کرد. سرانجام در سال ۱۳۰۴، با حمایت مجلس شورای ملی (که تحت نفوذ او بود)، سلسله قاجار منقرض و سلطنت به رضاخان و دودمان پهلوی منتقل شد. این اقدام، پایان رسمی سلطنت مشروطه قاجار و آغاز فصلی نوین در تاریخ سلطنت مشروطه ایران بود.
۸. دوران پهلوی و توسعه و مدرنیزاسیون:
رضاشاه پهلوی و پس از او محمدرضاشاه پهلوی، با وجود اینکه به ظاهر در چارچوب سلطنت مشروطه حکومت میکردند، اما در عمل قدرت فائقه را در دست داشتند. به خصوص در دوران رضاشاه، تمرکز بر مدرنیزاسیون، توسعه زیرساختها، و سکولاریزاسیون بود. در دوران محمدرضاشاه نیز، برنامههای توسعهای گستردهای به اجرا درآمد و ایران به سمت صنعتی شدن و پیشرفت حرکت کرد. در این دوران، مجلس نقش کمتری در تصمیمگیریهای کلان کشور داشت و بیشتر تابع اراده شاه بود.
۹. چالشها و نارضایتیها در دوران پهلوی:
با وجود پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی در دوران پهلوی، نارضایتیها از عدم وجود آزادیهای سیاسی، سرکوب مخالفان، و افزایش فاصله طبقاتی رو به فزونی گذاشت. نهادهای امنیتی مانند ساواک، موجبات ترس و ناامنی را در جامعه فراهم آوردند. همچنین، وابستگی به قدرتهای خارجی و بهویژه آمریکا، انتقادات وسیعی را برانگیخت. این عوامل، در کنار ظهور و رشد جنبشهای مذهبی و چپگرا، زمینه را برای فروپاشی سلطنت مشروطه پهلوی فراهم آورد.
۱۰. انقلاب ۱۳۵۷ و پایان سلطنت مشروطه:
با اوجگیری اعتراضات مردمی و شکلگیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، محمدرضاشاه پهلوی مجبور به ترک کشور شد. در بهمن همان سال، با پیروزی انقلاب و بازگشت آیتالله خمینی به ایران، نظام سلطنتی برچیده شد. در فروردین ۱۳۵۸، با برگزاری همهپرسی، نظام جمهوری اسلامی تأسیس شد و به این ترتیب، پس از بیش از ۷۰ سال، تاریخ سلطنت مشروطه در ایران به پایان رسید و فصلی کاملاً جدید در تاریخ سیاسی این سرزمین گشوده شد.
۲۵

freedom of the press - تهران، ایران
خلایق هر چه لایق. مردم هر کشوری تعیین کننده و سازنده کشورشان هستند. مردم ایران لایق همین نوع زندگی و حکومت است و بس.
18
103
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۳
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
من هم دوست دارم که شعار بدم “زنده و جاوید باد سلطنت پهلوی” اما همزمان میدانم که فقط یک رای دارم!
8
87
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۸
۵۵

ایران من و شما - پاریس، آلمان
نظام پادشاهی در ایران به زباله دان تاریخ پیوست. چقدر رویا پردازی
99
19
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۱
۴۵

دو کلمه حرف حساب - حصارک، ایران
در این دوران نه تک رهبری و نه پادشاهی. جایی دارد. آخرین پادشاه محمد رضا پهلوی مال ۵۰ سال یعنی نیم قرن پیش نه اینترنتی بود و نه این همه جوانان تحصیل کرده و آگاه. دیکتاتوری غیر قابل قبول هست. نقش آقای رضا پهلوی فقط هدایت جامعه در دوران گذر میباشد. ملت فراموش نکنیم با از بین بردن جمهوری اسلامی استفاده خیلی کشورهای اروپایی و غیر اروپایی مثل چین و روسیه از بین میرود، حالا این ککشور سعی میکند از آزادی ایران و رسیدن به یک حکومت مدرن و دمکراسی لازم جلوگیری کنند. دوست کم ولی دوشمن زیاد داریم.
33
57
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۳
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
انگار حسین َطائب یا غلم الهدا داره در باره خامنه ای میگوید. اینها همه ذر یک مکتب بزرگ شدند. مکتب نوکری. شباهت بی نظیر شاه اللهی ها و حزب اللهی ها واقعا واقعا عجیب است. این فاحشه های فکری چیزی به اسم آزادی و رای و دمکراسی و مفاهیم بشری را نمیشناسند.این حجم از دروغگویی فقط در اسلام نهادینه شده. کثافتی که از دوران صفوی آغاز و در قاجار و پهلوی و جمهوری اسلامی به یک اصل زندگی این انگلها بدل گشت. این جانوران اسلامی که جدیدا دوتا فحش هم به محمد و علی و عثمون میدهند دقیقا فرهنگ اسلامی دروغگویی و هرزگی را دارند.هدف وسیله را توجیه میکند. این اوباش برای رسیدن به هدف حتی با کرگدن همبستر میشوند.اینها دست بدست هم دادند تا ایران را نابود کنند. خدا میهن ما را از دروغ( خامنه ای پهلوی) ، فاحشه های فکری (چماقداران این دو فرقه) حفط کند.
81
13
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۹
۵۴

rood120 - منچستر، انگلستان
خاندان منفور و بی غیرتی که آورده شدند با یک نامه و چمدان پر از میلیون ها دلار تبعید و فراری شدند که برای تاریخ کشورمان ننگ هست. همسایه ما چند روز پیش خود تاریخ شما چقدر توش حقارت داره ما یک روز برای شما شاه تعیین کردیم و با یک نامه از لندن او را به تبعید فرستادیم حتی وجود گفتن نه را هم نداشت و پسرش هم که چند بار فراری بود الان هم نوه تبعیدی آمده لندن دستبوسی ما و دیدن نایجل فرج و بوریس جانسون که هیچ کجا در انگلیس هم دیگه مطرح نیست آویزان بشه برای اینکه ما باز ایشان را شاه کنیم که خجالت آور هست ولی به همسایه مان گفتم آن زمان به تاریخ پیوست و مردم عزیز کشورمان این خائن ها را به تاریخ پیوستند شان و الان آزاده و متحد در کنار نیروهای انتظامی ایستادند و دهان پوز شما ابر قدرت های جنایتکار را به خاک مالیدند این انگل وطن فروش هم دیگه طرفدار نداره و ایران عزیز سرافراز ایستاد. ننگ بر دشمنان داخلی و خارجی
65
10
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۶
۶۴

چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
اینا که اینمطالب مینویسن.سن زیادی ندارن.بهد هم تاریخو از اونجه که خوششون میاد میخونن و مینویسن.بهد هم با مقلطه میخوان چیزی جا بندازن که درستیش زیره سواله.اول تاریخ ایران از کورش کهیر شروه نمشه.داریوشم پسر اون نبود.تاریخ از عیلامیان شروه میشه.منظور تاریخ ثبتشده.وگرنه جاهی با عتیقه جات درشمال تهران کشف که قدمتش.سه هزارسالم بیشتره.مهلوم نیست مرتبط ب چ سلسله یی بوده.همین سه چهارسال پیش کشف.
48
1
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۳
۲۵

zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
بسیار از خواندن مطالب سنجیده و درست تو عزیز بزرگوار و اینکه هستند متفکرانی چون تو ،آگاه به شرایط امروز دنیا و سرزمین مان ، لذت می برم ، در نبرد با جهالت و تبعیض ناشی از فقر اجتماعی ما که حاصل یک عمر استبداد شیخ و شاه بوده است ، برایت صبر و بردباری آرزو می کنم ، موفق باشی ، نیازی به لایک های من حقیر نداری ، چون حرف حساب و منطق را احتیاجی به تحصین و چاپلوسی نیست،47
5
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۳
۲۵

zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
rood120 - منچستر، انگلستان
عملیات تاج و تخت با کمک اسرائیل هم ناموفق و مثل بقیه گزینه های پهلوی چی ها و رهبر کودک کش آنها به زباله دان تاریخ پیوست ، تخم لق دو کودتای خارجی ، دهان باز کرد و نطفه متعفن آن چهره واقعی خود را به ملت بزرگوار ایران نشان داد ! ایران آزاد خواهد شد و ننگ ابدی بر صفحات تاریخ یاد آور خیانت این وطن فروشان به یک ملت و میهن ،برای همیشه بجا خواهد ماند47
8
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۲
۶۴

چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
دوم.پادشاهی همشه با ظلم همراه بود.شما تو شعرای شاهران قدیم هم حتا میشه ظلم وبدبختی ملتو دید.رودکی قرن چهارم هم از ظلم میگه.پادشاه هم نیاز ب توجیح قدرت مطلقش.دست ب دامن مغ ها زرتوشتی می شد.دونفرم دیوان دار ک بنویسن.سلسله ظلم چیده می شد.شاه و اترافیانش.سربازانش و دیواندارها. ژان ژاک روسو فرانسوی در کتاب قراردادها اجتماهی میگه.پادشاه کسیست که آزادی خودش را درقید دربند بودن دیگران می بیند.سوم تجربه مصر باستان.الان مصریها هرگز ب پادشاهی برنمی گردند.اهرام سلاسه براشون فقت ی چیز درآمد زاست.ن بعنوان گذشته باشکوه.ک بهش برگردن.چهار تجربه نشان پادشاهی مخالف دیموکراسی.ینی ساز مخالف زدی.سروکارت ب ساواک میوفتد.کسیکه بگه کینگ کونگ پخملوی.ینی پالان نویی خریده.
48
1
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۶
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
شما مگه مخالف ج اسلامی نیستی؟ خب باید به حزب و گروه خاصی تعلق داشته باشی. بیا و صحبت کن تبلیغ کن. مگه رضا پهلوی رهبر دوران گذار نیست؟ مگه نمیگین در میان مردم هم مقبولیتی نداره؟ خب شما در آن زمان برای حزب خودت تبلیغ کن و رای بده. در ضمن در مورد این مقاله نظر بده مخالفت کن با دلیل و مدرک ومثال . حتی من جمهوری خواه دارم میبینم کشورهای پادشاهی منطقه مردمشون از سیستم راضی اند ولی جمهوری ها غرق در فساد و مشکلات. واقعیت ها را باید پذیرفت و صادق بود. منطق و وجدان هم دوچیزی هستند که ما را از حیوانات متمایز میکند9
48
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۴
۵۶

وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
چرا با وجود اینکه بسیاری از ما در کشورهای دمکراتیک زندگی میکنیم و اطلاع داریم امروز انتخابهای پیشرفته تر و مردمی تری از پادشاهی داریم, سعی میکنیم به صد سال قبل برگردیم و انتخابی داشته باشیم که تنها نشان دهنده افکار سنتی/ پوسیده متعلق به گذشته است؟ چرا با این که در کشورهای دمکراتیک زندگی کردیم, هنوز درکی از دمکراسی و مردمسالاری نداریم؟ چرا هنوز می خواهیم یک رعیت توسری خور و بله قربان گو باشیم؟ چرا نمی خواهیم سرنوشت خود را به دست بگیریم و آقابالاسر نداشته باشیم؟
48
11
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۴۶

Ali Nazari - میامی، ایالات متحده امریکا
جاوید شاه و درود به خاندان ایران دوست و ایران ساز پهلوی
14
40
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۱
۶۴

چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
تازه مصر باستان. اونهمه برده اهرام ساختن.ک هنوز هزارتا رمزو راز داره.اون شاه خاعن چی ساخت که باشکوه بگیم است.بجز اوندوتا پل و جاده که سازنده ش رو کشتن? تالبوت خرید.چیزای بیخود و لوکس خرید.هرچی داروندار ایران.دسترنج مردم ایران داد تا مثلن پستونک بچه هاش لیلا و علیرضا هم ساخت فرانسه باشه.ایران کارخونه قند داشت.اما از بلژیک قند دربسته های زیبا وارد میکرد.زن بلوچ سوزندوزی میکرد اما فرح اونو میپوشید وپزمیداد.زنها کاشان وتبریز فرش میبافتن اما میرفت زیرپا فرح و شاح.تو خونه خودشون حصیرم نداشتن اون زنها.این باشکوه بود ? اگه بگید بله.خوب مهلومه پالان نو خریدی.
38
2
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۷
۶۴

چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
ظلمی که اوندوتا خاعن ب ایران کردن.در تاریخ موعاصر.نمونه تو کشورا دیگه نداره.هرچی نگا میکنم.نمونه نمی بینم.100 سال اخیر.قبلتر چرا.رمان بینوایان.ویکتیور هوگو.بتصویر کشیدن ظلم وفساد پادشاهی در فرانسیا.برا دزدیدن یک قرص نان محکوم بزندان ابد.تا جنبش آزادیخواهی وپیروزی آزادیخواهی برپادشاهی.همهمون بجز اوندوتا لولک و بولک ینی فاطی قرچکی و دلاک حمام.اونو خوندیم.داستان دلدادگی ماریوس جوان با کوزت دختر فانتین و گاوروش که برای آزادیخاهی جانش ازدست داد.
25
0
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۸
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
اینقدر از زندگی و تحلیل و سیاست و سواد بدور هستی که آدم حالش بهم میخورد باهات حرف بزند. تو فکر میکنی یک عده چسبیدیم به آویزه های همایونی مثلا حرب دارین یا برنامه دارین یا ارتش دارین؟؟ یک مشت فحاش فضای مجازی هستین که یا مواد میکشین و کامنت میزارین یا ویسکی میزنیم و فحش میدین. مردم که در جنبش زن زندگی آزادی داشتند طومار اینها را می پیچیدند. اسپرم محمد رصا هم باری اش دادند ولی بجای همکاری مرتیکه نکبت ورداشته لیست آورده و میخواد رئیس باشه. نصف مشاورانش هم که عوامل جمهوری اسلامی هستند. شماها چرا یک ذره مغزتان را بکار نمی اندازید و یک آدم باهوش و میهن پرست و غیر دزد و غیر مذهبی را پیشنهاد نمیدهید؟؟ چرا حتما ارباب و صاحب و خرسوار میخواهید. رهبر دوره انتقال باید شجاعت داشته باشد و ریسک پذیر باشد نه این یارو که حتی تخم مرغ نداره با رسانه های منتقد مصاحبه کند.29
3
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۶
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
دوست عزیز کاملا با شما موافقم من خودم در اصل مخالف سلطنت و برتری یک خانواده به بقیه افراد جامعه هستم و متنفرم مردم دست کسی را ببوسن و یک خانواده موروثی در قدرت باشند و قطعا همه پادشاهان لیاقت اینکه بالاترین مقام مملکت باشند نبودند مثلا در دوره قاجار اکثرا بی لیاقت بودند ولی متاسفانه داریم میبینیم در خاورمیانه و کشورهای اسلامی پادشاهی برای توسعه کشور و رفاه مردم بهتره بوده ولی سیستم جمهوری فقط فساد و رانت و سواستفاده از قدرت بوده و هر شخص و حزبی که امدن یه مدت خوردن و از قدرت سواستفاده کردن. البته مردم در نهایت انتخاب خواهند کرد. من خودم میگم اگر مردم پادشاهی را انتخاب کردند فقط نمادین باشد و بدون هیچ قدرت سیاسی و به عنوان سمبل و اتحاد کشور. یه چیزی مثل پادشاهی های اروپایی فعلی.شما چه پیشنهاد و نظری داری؟2
26
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۷
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
اولا که دگه صحبت از پادشاهی مطلق نیست بلکه پادشاهی مشروطه و بدون قدرت سیاسی است و کشور توسط یک شخص دیگر و حزبش اداره میشه دوما حتی پادشاهی مطلق مثل عربستان، اکثر مردم از پادشاه راضی اند ولی از ولی فقیه با قدرت بلامنازع و نماینده الله عرب سختگیر، خیر. در کره شمالی روسیه ، سوریه زمان بشار و ونزوئلا هم پادشاه نداریم ولی قدرت شخص اول مملکت را مقایسه کن با پادشاهان فعلی اروپایی، پادشاه مراکش و امپراتور ژاپن. راستی سلطان موشعلی حالش چطوره؟ هنوز هم از موساد و اسراییل وحشت داره؟4
25
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۵
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
طبق معمول به شیوه صدا و سیمای میلی ج اسلامی و عواملش فقط حمله کردی.ما رهبر خوبی نداریم و بی عرضه است.خب شما رهبرتون را معرفی کن شاید ما هم جذبش شدیم شما برنامه هایتان را بگویید شاید ما خوشمان آمد و پیروی کردیم. مگه شما سقوط ج اسلامی را نمیخواهید؟ خب چطور؟ چه باید کرد؟ تصور کن من به جای اینکه رهبری داشته باشم و برنامه ای داشته باشم فقط بروم به مریم رجوی حمله کنم چه سودی دارد؟ تازه رژیم ج اسلامی هم خوشحال میشه و عواملش دیگه تمرکز از مریم برمیدارن ومیرن جاهای دگه. من به مریم حمله نمیکنم چون یک میلیون هم طرفدار نداره. ادم بی طرفدار ارزش حمله دارد؟ خصوصا که تخم مرغ هم نداشته باشد؟4
22
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۵
۶۴

Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
آقا این فارسی که تو مینویسی سطحش خیلی بالاست و من متوجه نمیشم، لطفا عامیانه تر بنویس که ما هم بفهمیم! گوزت با فانتین دوتایی مثل گاو رفتن روش؟!1
19
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۶
۳۰

گشتاسپ - شیراز، ایران
مشروطه سلطنتی،بسبک سوئد،انگلیس،و برخی کشورهای اسکاندیناوی،به احتمال قوی بهترین سبک حکومت برای آینده ایران است.با توجه به تنوع نژادها و اقوامی که زیر پرچم ایران سده ها و هزاره هاست با یکدگر همزیستی کرده اند از ترک و عرب کرد و لر و فارس و باوچ و ترکمان و غیره،هر چند انسانیت و اخلاق بر نژاد پرستی و قوم گرایی برتری دارد و قوم گرایی امروزه همه جا مطرود است.بر این اساس شاه در مشوری شرقی سمبل یکپارچگی کشور است.البته باید آخوند ها و بقایای ج.ا گوربگور شوند که ریشه دوانده اند،بعد گذار شکل گیرد،بعد رفراندوم برقرار شود،هر حزب و گروهی رای آورد ،سید علی مرد و در پیزی مبارک برای هماره پولوم شد،دگر نمیتواند لواط دهد.
3
19
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۸
۶۴

چلیپا - جزایرسلیمان، جزایر سلیمان
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
بینوایانو نخوندی.توهم مثل اوندوتا لولک بولک.تنها کتابی ز نویسنده خارجی ک توسیه میکنم همه بخونن.گاوروش از شخسیتها کتابه.کوزت دختر فانتین.ماریوس یک جوان ازادیخواه.قبله انقلاب.نوجوون بودم.خوندم.ی چیزهای کمی ازش یادم مونده.من سنم بالارفته.هوسله هیچی رو ندارم.همینم که کامنت منویسم.خودش کلی انرژی ازم مگیره.18
0
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۹
۵۶

وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
هموطن, مشکل ما مردم ایران پادشاهی تشریفاتی و یا جمهوری نیست. هر حکومتی اگر بر پایه دمکراسی بنا نشده باشه خطر تبدیل شدن به دیکتاتوری را داره. ما مردم ایران اول باید یاد بگیریم دمکراسی چیه بعد دنبال تشکیل حکومت بریم. بدون آگاهی و انتخاب درست باز برمی گردیم به یک 57 دیگه. ما ایرانیا متخصص دیکتاتور پروری هستیم.15
4
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۲
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
به نظر شما در کشورهایی که اکثر مردم مسلمان باشند حتی اگرمردم بدانند دموکراسی چیه اما ایا میشه این دموکراسی را پیاده کرد؟ چرا من از خاورمیانه نام بردم؟ خاورمیانه را به چه میشناسند؟ جواب اسلام و نفت و عدم ثبات و هرج و مرج و جنگ. همین اسلام عامل اصلی عدم وجود دموکراسی است بههمین خاطر است که دموکراسی واقعی در جایی که اسلام هست, پیاده نخواهد شد. ایا در کشورهای اسلامی امکانش هست حقوق زنان رعایت بشه؟ در حالی که قران و احکام اسلامی اجازه چنین چیزی را نمیده و زنان هرگز نمیتوانند مثل خیلی از کشورهای غیر مسلمان مثل مردان در اداره جامعه سهمیم باشند و بتوانند حتی رشته ورزشی مورد علاقه شان را انتخاب کنند.2
16
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۴
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
ایا قران و احکام اسلام اجازه میده حقوق بشر پیاده و رعایت شود و پیروان بقیه ادیان مثل پیروان اسلام در بالاترین سطوح کشور صاحب منصب ومقام شوند؟کافر ذمی شنیدی؟ حتی مسیحیان و یهودیان زرتشتیان هم بر طبق احکام اسلام، کافرند و به انها میگن کافر ذمی یا کافر اهل کتاب. چرا مسلمانان معمولا ترجیح میدن به بلاد کفر مهاجرت کنند؟ در حالی که خیلی از کشورهای اسلامی از لحاظ اقتصادی در رفاه هستند. چون در هیچ کشور مسلمانی دموکراسی وجود ندارد. عوامل زیادی در پیروزی انقلاب ۵۷ دخیل بودند ولی یکی از مهترین عوامل اسلام بود که من از چندین نفر پرسیدم چرا انقلاب کردید گفتند شاه بد نبود ولی ما فریب خمینی و اجرای احکام اسلام را خوردیم.2
16
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۸
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
تو واقعا نمیفهمی یا ایستگاه مارا گرفتی؟؟ ما مثل شما نیستیم که ارباب و رهبر بخواهیم.الان ما یک هماهنگ کننده نظامی میخواهیم که تخم مرغ هایش مثل ژلنسکی باشد. این بابا که شما آویزانش شدید فقط با خرگوش بازی میکند و دنبال شوهر دادن دخترانش است. چرا نمیفهمی که در مرام ما ارباب نیست. کسانی در عمل در میان خودش را ثابت میکند مثل مجید رضا رهنورد. مجاهد کور کور، ستار خان. نادر. بابک. مطلب را بگیر. مشکل ما این آدم دروغگو است اگر یک آدم سالم و راستگو و میهن پرست بود من خیلی قبل از تو ازش حمایت میکردم. چند بار گفتم اول هم من فکر میکردم این نکبت هدفش عشق به مردم است. بفهم.17
2
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۷
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
ببین این فرقه اشغال چه عوضی و در عین خال احمق و سوم نشان میدهند در طویله بزرگ شدن هستند. تو نه نامی از کسی بردی و نه طرفداری از کسی کردی یک واقعیت جامعه را گفتی ولی بهت منفی میدهند. این واقعیت این اوباشان است ومن میگویم اینها آن روی سکه جمهوری. اسلامی هستند15
3
جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۱
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
دوباره چسبیدی به اون اقا. شما مگه سقوط نظام ج اسلامی را نمیخواهید. کدام برنامه؟ هماهنگ کننده نظامی تان کیست؟ با تخریب پهلوی نظام سقوط میکند؟ اتفاقا پایه های نظام محکم تر میشود. انقلاب بدون حزب و برنامه و هدف مگه تابحال در جایی اتفاق افتاده؟1
11
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۳
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
مگر شماها حرب دارین؟مگر برنامه دارین؟ مگر ارتش دارین؟ مگر گارتیزان دارین مگر یک ریال تابحال برای ایران و مردم ایران خرج کردین. زن حسابی تو باز رفتی تو فاز هپروت. یک جا بگو که رضا نکبت تو این 46 سال آباد کرده. یک موسسه خیریه، یک مرکز کمک به بیماران، برو ببین با خانواده پویا بختیاری چه کردند؟ تو چقدر آدم پررو و بی ریشه ای هستی. اینها به خانواده بختیاری قول دادند خاله پویا را از ترکیه نجات میدهند و این بنده خدا که از شاشزاده حمایت کرده را سرکار گذاشتند که پلیس ترکیه دستگیرش کرد. بعد هم تمام تلفنهایشان را قطع کردند. این بابا نمیتواند یک نفر را از ترکیه به اروپا بیاورد. بعد میگه با سران غرب درباره آینده ایران مذاکره کرده 🤣🤣🤣🤣. این عاقبت کسی است که به شاشزاده اعتماد کند. این مرتیکه حتی به تلفنهای خانواده بختیاری جواب نمیدهد. این خانواده فاسد و بزدل و ترسو کجا میتواند آینده میهن را بدست بگیرد. دوتا شاه پهلوی چهاربار گریختند8
2
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۳
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
دوباره طبق معمول با حالت عصبی و عقده ای وار فقط حمله کردی به رضا پهلوی. بابا ما بی عرضه و بی حزب بی رهبر بی برنامه. من از شما پرسیدم ایا سقوط رژیم را میخواهید؟ خب کدام حزب؟ هماهنگ کننده نظامیتون کیه؟ برنامه و اهداف.. فقط چسبیدن به یه ادم بی طرفدار هدف و برنامه و بی ارزش. خب اشتباه میرید. شدین عملا نیروهای موشعلی0
7
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۱
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
شماها نیروی موشعلی هستین که اتحاد نیروها را در انقلاب مهسا بهم زدین. یک نیروی اصلی کرد آمد توسط مهتری در این اتحاد و میخواست همکاری کند همگام با نیروهای موشعلی بهش تجزیه طلب گفتید. اسماعیلیون صد و بیست هزار نفر را در برلین گرد هم آورد رفتید جارید شاه، تپید شاه گفتید و ده برابر آخوند بهش تهمت زدید. هر کس آمد با رژیم مخالفت کنه بهش سوپاپ اطمینان گفتید. اولین کسی که یک ویدئو و مصاحبه خودمانی از فرح دیبا درست و چهره مردمی و دوستانه بهش داد مسیح علی نژاد بود که فاحشه خواندیدش چون به فرح علیاحضرت نگفت.از سام رجبی در دادگاه شکایت کردید. دست به ......عالی پناه زدید و اینقدر فحش بهش دادید که آخوند نداد. سروش. نوری زاد،. مصطفی مهر آیین. آفا میری، و صدها و هزاران مخالف جمهوری اسلامی را شماهاخراب کردین. برو خانم به عملت برس. تو نه سر بشکه این تشکیلات لات های ارسالی جمهوری اسلامی هستی و نه اصلا تو را بازی میدن. عین اربابت یک بار میگی سایبری یکبار} پی یکبار عقده ای. شماها چی میکشین؟؟شماها اگر عامل مستقیم رژیم نباشین ملعبه هستین8
2
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۸
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
چقدر بی هوش حواسی و اگه یه کم حافظه درست حسابی داشتی کامنتهای من در همین دو سه روز را بخوانی متوجه میشی من همیشه گفتم فرح پهلوی همیشه گفتم رضا پهلوی و غیر از اقامیری اخوند که از مکتب حسین و علی میگه بقیه افرادی که گفتی را تحسین کردم خصوصا مسیح و اسماعیلیون البت مهتدی مشکوک به تجزیه طلبی است ولی من چون مخالف جمهوری اسلامی است سکوت کردم و دقیقا مثل سکوت نسبت به اقا میری و مریم رجوی چون مخالف جمهوری اسلامی برای من دشمن نیست. حتی با چند چپول مثل تو پیغام اتحاد دادم همگی سکوت کردند و دوستان به من گفتند با اینها نمیشه اتحاد برقرار کرد چون اینها دنبال سقوط رژیم نیستند بلکه فقط مخالفت با اسرائیل و امریکا و پهلوی براشون مهمه. راستی کامنت قبلی من را بی پاسخ گذاشتی عمو جان0
7
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
۲۵

راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
تو مثل اینکه خیال کردی ما ذگدر مرکز ثقل سیاست ایران هستیم و نظذ ما ارزشی دارد. 🤣🤣نه خانم جان بچز خودمان و چهارتا گهلوی گزست فحاش کسی نظر من و تو براش مهم نیست. آنجا ماهم بدرد عمه مان میخورد🤣
3
0
شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۲
۵۶

وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
راستگوی بی طرفدار - سالزبورگ، اتریش
هموطن گرامی, متاسفانه عده ای هنوز به این واقعیت نرسیدند که ما باید از اصول و مبانی درست مثل دمکراسی, سکولاریسم, حقوق بشر و عدالت اجتماعی حمایت کنیم نه افراد و شخصیتها که گذرا هستند. این عده در عالم رویا زندگی میکنند و درکی از واقعیات ندارند. موفق باشی.1
1
یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۸
۵۶

وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
(به نظر شما در کشورهایی که اکثر مردم مسلمان باشند حتی اگرمردم بدانند دموکراسی چیه اما ایا میشه این دموکراسی را پیاده کرد؟) صحبت من مربوط به زمانیه که ما از حکومت اسلامی گذشتیم و اکثریت مردم سکولار هستند. مسئله دیکتاتوری تنها مربوط به اسلام نیست. در فقدان آگاهی و دمکراسی, کشورهای غیر مسلمان هم قابلیت تبدیل شدن به دیکتاتوری را دارند. مهمترین مسئله امروز برای مرم ما بالابردن سطح آگاهی در مسائل سیاسی/ اجتماعی است.3
1
یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۰
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
اینکه کشورهای غیر اسلامی هم قابلیت تبدیل شدن به دیکتاتوری را دارند را کسی منکر نیست خصوصا کشورهای کمونیستی. دوست عزیز اینکه میگی صحبت از زمانیه که از اسلام گذشتیم به نظر میاد شامل نسل ما و فرزندان و نوه های ما نمیشه هر چند اتفاق خواهد افتاد و مهمترین عاملش هم وجود حکومت جمهوری اسلامی است و هر وی چه عمر این نظام طولانی تر شود این روند زودتر و کوتاهتر خواهد بود به هر حال به اون مرحله رسیدن صدها سال طول میکشه.0
4
یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۰
۳۶

Hamam.Mansoori - قزوین ، ایران
وطن نام تو نام نامداران - ستکهلم، سوئد
اینکه کشورهای غیر اسلامی هم قابلیت تبدیل شدن به دیکتاتوری را دارند را کسی منکر نیست خصوصا کشورهای کمونیستی. دوست عزیز اینکه میگی صحبت از زمانیه که از اسلام گذشتیم به نظر میاد شامل نسل ما و فرزندان و نوه های ما نمیشه هر چند اتفاق خواهد افتاد و مهمترین عاملش هم وجود حکومت جمهوری اسلامی است و هر وی چه عمر این نظام طولانی تر شود این روند زودتر و کوتاهتر خواهد بود به هر حال به اون مرحله رسیدن صدها سال طول میکشه.0
4
یکشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۰