گام بعدی ایران پس از حملات اسرائیل و تهدیدهای جدید ترامپ چیست؟
+9
رأی دهید
-0

دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا روز دوشنبه ۳۰ ژوئن (۹ تیر ۱۴۰۴) در موضعگیری تازهای علیه ایران گفت نه تنها هیچ امتیازی به تهران نمیدهد، بلکه اساساً گفتوگویی هم با مقامات ایرانی ندارد. او در حالی این اظهارات را مطرح کرد که چند روز پیش تهدید کرده بود اگر ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای باشد، در بمباران دوباره این کشور تردید نخواهد کرد.
رئیسجمهوری آمریکا در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشت: «برخلاف اوباما که برای توافق برجام میلیاردها دلار به ایران داد، من هیچ چیزی به آنها نمیدهم. من حتی با آنها صحبت هم نمیکنم، چون زیرساختهای هستهایشان را کاملاً نابود کردهایم.»
رگبار پیامهای متناقض ترامپ؛ از دعوت به توافق تا دستور تخلیه، از تسلیم تا مذاکره، از عدم دخالت تا کنترل کامل، از تخریب تا صلح و از تمسخر تا دعای خیر باعث شده تا هرگونه واکنش منسجم توسط مقامهای ایرانی را غیرممکن کرد.
پس از اقدام اولیه ترامپ در صدور فرمان حمله به تاسیسات سه گانه هستهای ایران، حالا نگاهها به ایران دوخته شده است. با فرض اینکه توان هستهای ایران در حملات آمریکا و اسرائیل نابود شده است، میتوان گفت که گزینه حرکت به سمت ساخت بمب هستهای توسط ایران حداقل در میان کوتاه مدت منتفی شده است.
بر این اساس، اگر به تجربههای تاریخی گذشته رجوع کنیم، دیپلماسی پایان راه پیش روی تهران است. چرا که در نهایت، مهمترین اولویت جمهوری اسلامی، حفظ نظام خود است و مذاکره، تنها راهی است که به این هدف منتهی میشود.
مجید تختروانچی، معاون وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که گفتوگوهای دیپلماتیک با واشنگتن تنها در صورتی میتواند از سر گرفته شود که ایالات متحده حملات جدید علیه ایران را منتفی بداند. وی گفت: «ما میشنویم که واشنگتن میخواهد با ما گفتوگو کند.»
وی ادامه داد: «ما بهدنبال پاسخ به این سؤال هستیم؛ آیا در حالی که در حال گفتوگو هستیم، باید منتظر تکرار یک اقدام تجاوزکارانه باشیم؟»
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت أمور خارجه ایران نیز روز دوشنبه در مورد گفتگو با طرفهای اروپایی گفت: تماسها و گفتوگوها با سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان ادامه دارد. درباره ادامه مذاکرات، هفته گذشته گفتوگوهایی انجام شده، اما هنوز تاریخ قطعی برای دور بعدی مذاکرات تعیین نشده است.
جنگ جهانی سوم آغاز میشود؟
برای درک بهتر واکنش احتمالی ایران، بد نیست نگاهی بیندازیم به آخرین باری که آمریکا مستقیماً به ایران ضربه زد؛ و آن زمانی بود که قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه، در سوم ژانویه ۲۰۲۰ با حمله پهپادی آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد ترور شد.
پیتر ون بورِن روز دوشنبه در وبسایت امریکن کانزرواتیو نوشت: سلیمانی در ایران شخصیتی نمادین و افسانهای بود. قاسم سلیمانی فرمانده اصلی شبکههای شبهنظامی و عملیاتهای برونمرزی ایران بود؛ کسی که رهبری مقاومت شیعیان علیه حضور آمریکا در عراق را هدایت میکرد. نفوذ او تا حدی بود که حتی واشنگتن هم او را چهرهای مؤثر و خطرناک در عرصه منطقهای میدانست؛ او بهمعنای واقعی کلمه، از طریق کاریزما و مهارتهای تاکتیکی خود، نقشی حیاتی در گسترش نفوذ منطقهای ایران ایفا میکرد.
آقای بورِن در ادامه نوشت: «آمریکا وقتی قاسم سلیمانی را بهطرز علنی و آشکار، مثل تروری مافیایی که همه بدانند چه کسی پشت آن بوده کشت همه انتظار داشتند ایران پاسخ سنگینی بدهد. به حدی که دونالد ترامپ در نخستین دوره ریاستجمهوری خود متهم شد که جنگ جهانی سوم را آغاز کرده است وهشتگ #WWIIIجنگ جهانی سوم در توییتر ترند شد. همه از یک موج جدید حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه حرف میزدند. گفته میشد، سلولهای خفته ایران در سراسر جهان آماده اقدام میشوند و جنگ عراق دوباره شعلهور خواهد شد. درست مثل الان.»
اما در عمل، علیرغم شعارهای تند از جمله وعده «انتقام سخت» از سوی آیتالله خامنهای، پاسخ ایران بسیار محدود بود. چند روز بعد، در قالب «عملیات شهید سلیمانی»، تنها ۱۶ موشک به سوی پایگاههای آمریکایی در عراق، از جمله عینالاسد و اربیل شلیک شد. هیچکدام از نیروهای آمریکایی کشته نشدند.
محمدجواد ظریف، وزیر أمور خارجه وقت ایران در توییتی اعلام کرد که ایران نبرد را به پایان رسانده و قصد ندارد تنشها را بیش از این تشدید کند. در مقابل هم ترامپ هیچ حمله نظامی متقابلی انجام نداد، هرچند از تحریمهای اقتصادی بیشتر سخن گفت و به توافقهای احتمالی در آینده اشاره کرد. همه طرفها قضیه را تمامشده تلقی کردند.
ترامپ مشت میخورد تا دو مشت بزند
از آنجایی که ایران برخلاف دیگر مناطقی که آمریکا در آنها ماجراجویی کرده یک کشور نیمهتوسعهیافته است و همانطور که آمریکا و اسرائیل بارها نشان دادهاند زیرساختهایش بهراحتی از طریق حملات هوایی قابل نابودی است؛ ایران در هرگونه درگیری با آمریکا با یک عقبماندگی عظیم از نظر فناوری روبروست و ایالات متحده در واکنش به هرگونه تهاجم، پاسخ خواهد داد. این تحلیلگر معتقد است که «سیاست ترامپ این است؛ مشت میخورد تا دو مشت بزند.»
ایران دیگر مثل گذشته برای آمریکا اهمیت راهبردی ندارد، چون ایالات متحده دیگر به نفت خلیج فارس وابسته نیست. تهران تهدید کرده که تنگه هرمز را خواهد بست، اما ایران بیش از آمریکا به جریان داشتن صدور نفت نیاز دارد. همزمان واشنگتن اهمیتی به نیاز اروپا و چین به نفت نمیدهد.
در مقابل ایران به دلیل تحریمها، تقریباً بهطور کامل به صادرات نفت، به عنوان بزرگترین منبع درآمد خارجی خود وابسته است. زیرساختهای عظیم صنعت نفت قابل بمباران هستند و بخش عمدهای از آنها تاکنون از حملات اسرائیل و آمریکا در امان ماندهاند.
به اعتقاد آقای بورن، ارتش ایران با تجهیزات محدود، پایگاههای ثابت و نیروی دریایی ضعیف، در برابر ارتش آمریکا که از نظر فناوری برتری کامل دارد، شانسی ندارد. ایران خوب میداند که هیچ جنگی برایش عادلانه نخواهد بود، بهویژه اکنون که از تهدید نوظهور هستهای خود نیز محروم شده است. موضوعی که همهچیز را تغییر داده است.
حکومت ایران ترکیبی است پرتنش از دولتمردان منتخب مردم، نظامیان غیرمنتخب و رهبران مذهبی. مردمی هم که تحت حاکمیت آنها قرار دارند، دچار دوگانگیاند: از یکسو شعار «مرگ بر آمریکا» سر میدهند، اما از سوی دیگر برخی خواهان پایان تحریمها و باز شدن درهای کشور به روی جهان هستند.
اگرچه لحن تند مقامهای نظامیاش ادامه دارد، اما تهران بارها در برابر تحریکهای جدی آمریکا بدون پاسخ تند عقبنشینی کرده است.
این تحلیلگر آمریکایی مینویسد که «شلیک موشک به شهرهای اسرائیل و قطر بیاهمیت نیست، اما در محدوده پذیرفتهشده و قابل پیشبینی از اقدامات متقابل قرار دارد. هیچکس انتظار نداشت ایران کاملا منفعل بماند و سوابق تاریخی نیز چنین چیزی را تأیید نمیکنند.»
در نهایت، آقای بورن در مقاله خود اینگونه جمع بندی میکند که «تاریخ نشان میدهد که ایران ضربات بعدی را نیز تحمل خواهد کرد و به دنبال راهحل دیپلماتیک برای تضمین بقای خود خواهد رفت.
به نظر میرسد واشنگتن هم با این نگاه موافق است؛ معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، گفت: «ما با ایران در جنگ نیستیم؛ ما با برنامه هستهای ایران در جنگ هستیم.»