ورود آمریکا به جنگ ایران و اسرائیل: ۳ سناریوی پیشرو
+18
رأی دهید
-1

پس از تردید و تعلل در مورد ورود ایالات متحده به جنگ اسرائیل علیه ایران، سرانجام پرزیدنت دونالد ترامپ تصمیم خود را گرفت.
صبح یکشنبه، هواپیماها و زیردریاییهای جنگی آمریکا به سه سایت هستهای ایران در نطنز، اصفهان و فردو حمله کردند؛ فردو جایی است که ایرانیها یک تاسیسات غنیسازی اورانیوم دارند که حدود ۸۰ متر زیر کوه مدفون شده است.
این حملات را باید بخشی از یک روند کلی و مستمر دانست که با جنگ غزه پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و سپس با حملات اسرائیل به حزبالله (گروه شبهنظامی مورد حمایت ایران در لبنان) و سقوط رژیم اسد در سوریه که مورد حمایت ایران بود، ادامه یافت.
ایران هرگز ضعیفتر از اکنون نبوده است. و زمانی که ترامپ گفت ممکن است دو هفته طول بکشد تا او تصمیم بگیرد که آیا ایران را بمباران کند یا خیر، اسرائیلیها احتمالاً او را برای اقدام سریعتر تحت فشار قرار دادند.
میتوانیم فرض کنیم که فشار زیادی از سوی اسرائیل بر ترامپ وجود داشته است تا از بمبهای سنگین نفوذکننده (massive ordnance penetrators)، بمبهای "سنگرشکن" ۱۳۶۰۰ کیلوگرمی (۳۰ هزار پوندی) استفاده کند که تنها ایالات متحده میتواند با بمبافکنهای B2 خود آنها را به کار گیرد.
حالا که ترامپ گام مهم ورود ایالات متحده به جنگی دیگر در خاورمیانه را برداشته است، اوضاع از این به بعد به کجا میتواند برسد؟ چند سناریوی ممکن وجود دارد.
حملات آمریکا در ایران
ایالات متحده به سه سایت مرتبط با برنامه هستهای ایران حمله کرد.

ایرانیها میدانند که توانایی رویارویی با آمریکا را ندارند و آمریکاییها میتوانند خسارات عظیمی به کشورشان وارد کنند و حتی ثبات رژیم ایران را به خطر بیندازند.
این همیشه اصلیترین ملاحظه رژیم روحانیت به رهبری آیتالله علی خامنهای است – هر چیز دیگری تابع آن است.
برای سنجش واکنش احتمالی ایران، میتوانیم به نحوه واکنش این کشور به ترور رئیس نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قاسم سلیمانی، در ژانویه ۲۰۲۰ توسط اولین دولت ترامپ نگاه کنیم.
ایران اعلام کرد که واکنش بزرگی خواهد داشت، اما تنها کاری که کرد، شلیک موشکی به دو پایگاه آمریکایی در عراق بود که هیچ تلفاتی برای آمریکا نداشت و خسارت بسیار کمی به بار آورد. پس از آن تلافی نمادین، ایران اعلام کرد که موضوع خاتمه یافته است.
واکنش ایران به حملات جدید آمریکا احتمالاً در همین راستا خواهد بود. احتمالا نمیخواهد با راهاندازی حملاتی علیه تأسیسات آمریکایی در منطقه، وارد یک مقابله به مثل با آمریکا شود. ترامپ وعده داده است که با زور پاسخ خواهد داد:
"ایران، قلدر خاورمیانه، اکنون باید صلح کند. اگر چنین نکنند، حملات آینده بسیار بزرگتر و آسانتر خواهند بود."
همچنین مشخص نیست که ایران تا چه مدت میتواند این جنگ را ادامه دهد. این تا حد زیادی به تعداد موشکهای بالستیک و پرتابکنندههای باقیمانده آن بستگی دارد.
برآوردهای مختلفی در مورد تعداد موشکهای بالستیک باقیمانده در انبارهای ایران وجود دارد. اعتقاد بر این بود که این کشور در آغاز جنگ حدود ۲ هزار موشک با قابلیت رسیدن به اسرائیل در اختیار داشته است. برخی برآوردها میگویند ایران ۷۰۰ فروند از آنها را شلیک کرده است؛ برخی دیگر حدود ۴۰۰ فروند را ذکر میکنند. هر چه این عدد باشد، ذخایر آن به سرعت در حال کاهش است.
اسرائیل همچنین حدود یک سوم پرتابکنندههای موشک بالستیک ایران را منهدم کرده است. اگر اسرائیل بتواند همه آنها را نابود کند، ایران توانایی بسیار محدودی برای مقابله خواهد داشت.
۲. ایران عقبنشینی میکند
قبل از دخالت آمریکا در درگیری، ایران اعلام کرده بود که آماده مذاکره است، اما تا زمانی که اسرائیل همچنان در حال حمله باشد، این کار را نخواهد کرد.
بنابراین، یک سناریو این است که اکنون میتوان نوعی مصالحه را ترتیب داد، که در آن اسرائیل آتشبس اعلام میکند و ایران و آمریکا موافقت میکنند مذاکرات را در مورد برنامه هستهای تهران از سر بگیرند.
مشکل بزرگ این است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، گفته است که به روند مذاکره اعتماد ندارد و نمیخواهد اقدامات نظامی اسرائیل را متوقف کند مگر اینکه تمام تأسیسات هستهای ایران به طور کامل منهدم شوند. او همچنین برای اعمال فشار بیشتر بر رژیم، پایانههای نفتی و تأسیسات گازی ایران را بمباران کرده است.
اما رژیم نشان داده که به طرز باورنکردنی برای از دست ندادن آبرو مصمم است. در برهههای مختلفی در طول جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ تحت فشار زیادی قرار داشت و هرگز تسلیم را در نظر نگرفت تا اینکه یک موشک آمریکایی به اشتباه یک هواپیمای مسافربری ایرانی را سرنگون کرد و ۲۹۰ نفر را کشت.
ایران سپس با آتشبس میانجیگری شده سازمان ملل موافقت کرد. اما جنگ ایران و عراق هشت سال به طول انجامید و تخمین زده میشود یک میلیون کشته بر جای گذاشت. و هنگامی که آیتالله روحالله خمینی، رهبر وقت، با آتشبس موافقت کرد، گفت که این کار "بدتر از نوشیدن جام زهر" بود.
با توجه به وضعیت تواناییهای نظامی ایران، خامنهای، رهبر فعلی، ممکن است صرفاً برای حفظ رژیم تسلیم شود. اما این از نظر او یک عقبنشینی بزرگ خواهد بود و او در گذشته بسیار سرسخت بوده است.
رژیم بسیار نامحبوب است، اما مردم ایران، در تجربه من، به شدت میهنپرست هستند – به کشورشان وفادارند، نه لزوماً به رژیم. اگرچه سنجش افکار عمومی در کشوری ۹۰ میلیونی دشوار است، اما بسیاری از ایرانیان نمیخواهند که توسط آمریکا یا اسرائیل به انجام کاری دستور داده شوند و ترجیح میدهند به مبارزه ادامه دهند.
نتانیاهو گفته است که میخواهد شرایطی را ایجاد کند تا مردم ایران علیه رژیم قیام کنند.
اما باید در نظر داشت که نقطه مقابل استبداد لزوماً دموکراسی نیست. ممکن است هرج و مرج باشد. ایران تعدادی گروه قومی مختلف دارد و ممکن است اختلافات بزرگی بر سر اینکه چه چیزی باید جایگزین رژیم روحانیت شود، در صورت سقوط آن، وجود داشته باشد.
در این مرحله، رژیم احتمالاً قادر به حفظ انسجام خود خواهد بود. و حتی اگر خامنهای ناگهان درگذشت، رژیم احتمالاً قادر خواهد بود به سرعت او را جایگزین کند.

اگرچه ما جانشین احتمالی او را نمیدانیم، اما رژیم زمان زیادی برای برنامهریزی برای این موضوع داشته است. کسانی که در ردههای ارشد قرار دارند نیز میدانند که یک مبارزه جانشینی پس از خامنهای واقعاً رژیم را به خطر میاندازد.
۳. درگیری آمریکا محدود میماند
بر اساس نظرسنجی جدید اکونومیست و یوگاو که در ۱۷ ژوئن منتشر شد، ۶۰ درصد از آمریکاییها با پیوستن به درگیری بین اسرائیل و ایران مخالف بودند، و تنها ۱۶ درصد موافق. در میان جمهوریخواهان، ۵۳ درصد با اقدام نظامی مخالف بودند.
بنابراین، این حملات در این مرحله به وضوح یک اقدام محبوب در میان آمریکاییها نبود. با این حال، اگر این یک رویداد جداگانه باشد و در پایان دادن سریع به جنگ موفق شود، ترامپ احتمالاً توسط اکثریت آمریکاییها تشویق خواهد شد.
اگر ایالات متحده مجبور شود با بمبافکنهای بیشتری بازگردد – یا حملات جدی به منافع آمریکا در منطقه صورت گیرد – ممکن است واکنشهای نامطلوبتری در میان آمریکاییها وجود داشته باشد.
سوال دیگر این است که آیا ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده ایران در حمله آمریکا منهدم شده است یا خیر.
اگر منهدم نشده باشد، و بسته به میزان خسارت وارد شده به سانتریفیوژهای آن، ایران ممکن است بتواند برنامه هستهای خود را نسبتاً سریع بازسازی کند. و ممکن است انگیزه بیشتری برای غنیسازی بیشتر این اورانیوم تا ۹۰ درصد خلوص، یا سطح تسلیحاتی، برای ساخت یک کلاهک هستهای داشته باشد.