فراتر از لفاظی‌های ترامپ؛ پیامدهای عمیق و ماندگار جنگی که آمریکا آغاز کرده است

سایمون تیسدال – گاردین

بمباران باعث ناپدید شدن ایران نخواهد شد. بمب‌های آمریکایی دانش لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای یا اراده تهران برای انجام این کار را، اگر خواسته آن‌ها باشد، از بین نخواهند برد. حمله گسترده‌ای که دونالد ترامپ دستور آن را صادر کرد، جنگ علنی جاری بین اسرائیل و ایران را متوقف نخواهد کرد. این حمله صلح پایدار را به خاورمیانه نخواهد آورد، کشتار در غزه را پایان نخواهد داد، عدالت را برای فلسطینیان به ارمغان نخواهد آورد، یا به بیش از نیم قرن خصومت تلخ بین تهران و واشنگتن پایان نخواهد بخشید.

احتمالاً قمار بی‌پروا و بی‌ملاحظه ترامپ، همه این مشکلات را شعله‌ور و تشدید خواهد کرد. بسته به نحوه واکنش ایران و متحدان و حامیانش، منطقه می‌تواند به یک درگیری کنترل‌ناپذیر فرو رود. پایگاه‌های آمریکایی در خلیج فارس و سایر نقاط منطقه، که حدود ۴۰ هزار نیروی آمریکایی را در خود جای داده‌اند، اکنون باید اهداف بالقوه برای تلافی‌جویی در نظر گرفته شوند – و احتمالاً نیروهای بریتانیایی و متحدان نیز.

ترامپ می‌گوید که علیه ایران اعلام جنگ نکرده است. او ادعا می‌کند که این حمله اولین گام در کمپینی با هدف تغییر رژیم در تهران نیست. اما سیاستمداران و مردم ایران این‌گونه نخواهند دید. لاف‌زنی‌های زودهنگام ترامپ درباره "موفقیت چشمگیر" و تهدید به بمب‌های بیشتر و بزرگ‌تر، شبیه سخنان یک فاتح بی‌رحم است که قصد پیروزی کامل و قاطع را دارد.

ترامپ، رئیس‌جمهور انزواگرایی که قول اجتناب از جنگ‌های خارجی را داده بود، به دام بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، افتاد – دامی که سلف‌های باهوش‌تر او از آن اجتناب کردند. نتانیاهو دائماً فوریت تهدید هسته‌ای ایران را اغراق کرده است. سخنرانی‌های هشداردهنده او در این باره به ۳۰ سال پیش بازمی‌گردد. او همیشه ادعا می‌کرد که می‌داند بازرسان هسته‌ای سازمان ملل، آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا و اروپا و حتی برخی از رؤسای جاسوسی خودش چه چیزی را نمی‌دانند – یعنی اینکه ایران در آستانه استقرار یک سلاح هسته‌ای آماده استفاده با هدف قلب اسرائیل بود.

این ادعا هرگز ثابت نشده است. ایران همیشه هرگونه تلاش برای دستیابی به بمب هسته‌ای را انکار کرده است. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر معظم ایران، فتوایی را برای ممنوعیت چنین برنامه‌ای صادر کرد. ادعای اخیر نتانیاهو مبنی بر مسلح شدن ایران، که او هفته گذشته برای توجیه حملات یک‌جانبه و غیرقانونی اسرائیل مطرح کرد، توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) یا کارشناسان اطلاعاتی آمریکا تأیید نشد. اما ترامپ ضعیف‌الذهن تصمیم گرفت آن را باور کند. او شنبه شب، با خواندن از روی متن نتانیاهو، گفت که از بین بردن این تهدید هسته‌ای غیرقابل انکار حیاتی است – و تنها هدف حمله هوایی ایالات متحده است.

بنابراین، بار دیگر، ایالات متحده در خاورمیانه بر اساس یک دروغ، بر اساس اطلاعات بحث‌برانگیز و احتمالاً نادرست که عمداً به دلایل سیاسی تحریف شده‌اند، وارد جنگ شد. بار دیگر، همانند عراق در سال ۲۰۰۳، اهداف کلی جنگ مبهم، نامشخص و قابل تفسیر برای دوستان و دشمنان یکسان است. بار دیگر، به نظر می‌رسد هیچ "استراتژی خروج"، هیچ حفاظی در برابر تشدید اوضاع و هیچ برنامه‌ای برای آنچه در ادامه اتفاق می‌افتد وجود ندارد. مطالبه تسلیم ایران یا مواجه شدن با "تراژدی ملی" یک سیاست نیست. این یک بن‌بست مرگبار است.

ایران ناپدید نخواهد شد، هر آنچه ترامپ و نتانیاهو در رویاهای تب‌آلود خود تصور کنند. این کشور همچنان یک قدرت در منطقه باقی خواهد ماند. این کشور همچنان یک کشور قابل‌توجه، کشوری با ۹۰ میلیون نفر جمعیت، و کشوری با متحدان قدرتمند در چین، روسیه و جنوب جهانی باقی خواهد ماند. این کشور در حال حاضر اصرار دارد که به برنامه هسته‌ای غیرنظامی خود ادامه خواهد داد.

این رویدادها یادآور عمق ناآگاهی رسمی ایالات متحده از ایران است. برخلاف بریتانیا، واشنگتن از زمان انقلاب هیچ حضور دیپلماتیکی در آنجا نداشته است. تماس‌های سیاسی مستقیم کمی داشته است، و تحریم‌های اقتصادی سنگین آن فاصله بیشتری ایجاد کرده و تفاهم متقابل را بیشتر کاهش داده است. تصمیم ترامپ برای نقض توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (که توسط باراک اوباما، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و اتحادیه اروپا مذاکره شد) محصول این ناآگاهی بود. ده سال بعد، او سعی می‌کند با بمب کاری را انجام دهد که تا حد زیادی، به صورت مسالمت‌آمیز از طریق دیپلماسی توسط اسلاف عاقل‌تر، کمتر تکانشی و کمتر تحت تأثیر قرار گرفته او، حاصل شده بود.

صلح بیش از هر زمان دیگری دست‌نیافتنی به نظر می‌رسد – و نتانیاهو جشن می‌گیرد. ایالات متحده اکنون نمی‌تواند عقب‌نشینی کند. متعهد شده است. و همانطور که نتانیاهو می‌بیند، او و اسرائیل نمی‌توانند شکست بخورند. جز اینکه... ایران را نمی‌توان به نوعی تصور کرد که از بین برود. هنوز باید با آن برخورد کرد. و حساب‌وکتابی که اکنون در کوتاه‌مدت و بلندمدت در راه است، ممکن است وحشتناک‌تر از هر داستان ترسناکی باشد که نتانیاهو گفته است.

ایران قبلاً هشدار داده بود که اگر ایالات متحده حمله کند، به پایگاه‌های آمریکایی پاسخ خواهد داد. پایگاه‌های زیادی برای انتخاب وجود دارد، در بحرین، عراق، اردن و جاهای دیگر. حوثی‌ها در یمن می‌گویند که حملات خود را به کشتیرانی در دریای سرخ از سر خواهند گرفت. تنگه هرمز، که نقطه عبور بسیار مهمی برای منابع انرژی جهانی است، ممکن است مین‌گذاری شود، همانطور که در دهه ۱۹۸۰ در طول جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد. نتیجه می‌تواند یک شوک نفتی جهانی و سقوط بازارها باشد. و طبق گزارش‌ها، ایران همچنان به سمت اسرائیل موشک پرتاب می‌کند، علیرغم ادعاهای اورشلیم مبنی بر نابودی بیشتر پایگاه‌های موشکی بالستیک آن.

در واکنش به حمله ترامپ، مقامات ایرانی می‌گویند که هیچ گزینه‌ای برای تلافی از روی میز نیست. و می‌گویند با وجود درخواست برای انجام مذاکره از سوی نخست‌وزیر بریتانیا، کی‌یر استارمر، زیر آتش مذاکره نخواهند کرد. آن‌ها با رد ادعاهای تأیید نشده ترامپ مبنی بر تخریب کامل تمام تأسیسات هسته‌ای، همچنین اصرار دارند که ایران برنامه هسته‌ای خود را بازسازی و ادامه خواهد داد. سوال بزرگ اکنون این است که آیا این برنامه واقعاً به سلاح هسته‌ای تبدیل خواهد شد.

دو پیامد رادیکال بلندمدت ممکن است از این لحظه تعیین‌کننده ناشی شود. یکی این است که رژیم نامحبوب خامنه‌ای، که به فساد، بی‌کفایتی نظامی و سوءمدیریت اقتصادی بدنام است، و از حمایت حزب‌الله لبنان و حماس در غزه محروم شده است، ممکن است تحت فشار این فاجعه فرو بپاشد. تاکنون نشانه کمی از قیام یا تغییر در دولت وجود داشته است. این تعجب‌آور نیست، با توجه به اینکه تهران و سایر شهرها زیر بمباران هستند. اما فروپاشی رژیم را نمی‌توان رد کرد.

دیگری این است که، به جای تسلیم حق گران‌بهای غنی‌سازی اورانیوم و تسلیم شدن در برابر اولتیماتوم ترامپ-نتانیاهو، حاکمان ایران، هر کسی که باشند، تصمیم بگیرند راه کره شمالی را دنبال کرده و هرچه سریع‌تر بمبی را برای جلوگیری از تحقیرهای آینده به دست آورند. این می‌تواند به معنای خروج از معاهده عدم اشاعه هسته‌ای و رد رژیم بازرسی‌های سازمان ملل باشد. پس از سال‌ها تلاش برای بازی با قوانین غربی، ایران ممکن است واقعاً در نهایت سرکش شود.

نیاز فرضی به دستیابی به سلاح هسته‌ای برای دفاع از خود، درسی تلخ است که سایر کشورهای جهان ممکن است از این رویدادها بگیرند. اشاعه سلاح‌های هسته‌ای بزرگترین خطر فوری برای آینده سیاره است. آنچه ترامپ با بی‌احتیاطی و خشونت‌آمیزی در تلاش برای از بین بردن یک تهدید اثبات‌نشده انجام داد، ممکن است اطمینان حاصل کند که خطر اثبات‌شده جهانی مسلح به سلاح هسته‌ای، هرچه بیشتر واقعی‌تر شود.

سایمون تیسدال مفسر امور خارجی گاردین است.
+8
رأی دهید
-16

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.