روبهرو جهنم، پشت سر قتلگاه؛ اضطراب جنگ از زبان سربازان و خانوادههایشان
+39
رأی دهید
-3
اخبار مرتبط با کشته شدن سربازان در روزهای جنگ بیش از هر خبری روح و روان خانوادههای سربازان وظیفه را آزار میدهدایران وایر، مریم دهکردی:
۲۳خرداد۱۴۰۴، رسانههای ایران بهنقل از فرمانده مرزبانی آذربایجان غربی خبر دادند که سربازی به نام ««آرکان آخش» بر اثر حمله موشکی اسراییل به یکی از پایگاههای مرزی در سردشت کشته شده است.
آرکان آخش سرباز وظیفه هنگ مرزی سردشتدر میان اسامی کشتهشدگان هفت روز گذشته نام و تصویر دو سرباز وظیفه دیگر هم به چشم میخورد. «حسین عبداللهپور» سرباز وظیفه نیروی پدافند هوایی تبریز و دیگری «محمد بابایی» که در تهران و زمان مرخصی بر اثر موشکباران کشته شد.
«حسین عبداللهپور» سرباز وظیفه، نیروی پدافند هوایی تبریزاخبار مرتبط با سربازان وظیفه کشتهشده در هفت روز گذشته بیش از هر زمان دیگری خانوادههایی که عضوی از آنها در حال گذراندن خدمت سربازی اجباری است و یا مشمول اعزام به خدمت است، نگران کرده است. گفتوگوهای این گزارش پیش از قطع شدن اینترنت در ایران گرفته شدهاند.
محمد بابایی سرباز وظیفه در مرخصی بود که کشته شد***
این روزها مردم در جایجای ایران وضعیتی جنگی را زندگی میکنند. بسیاری از آنها به ناچار کاشانههای خود را برای مدتی نامعلوم ترک کردهاند و شماری هم که قادر به ترک شهرها نیستند در کنج خانههای خود پناه گرفتهاند.
ترس، اضطراب، بیپناهی و بیاعتمادی اما جان و روان سربازان، مشمولان خدمت و خانوادههای آنها را میآزارد. تا پیش از این سربازی، اجبار توانفرسایی بود که بهرغم ناعادلانه بودنش مردان ایران ملزم به گذراندن آن بودند. چرا ناعادلانه؟ چرا که بارها فعالان و کنشگران برابریخواه تاکید کردهاند نیروی نظامی کشور فارغ از جنسیت باید متخصص، آموزشدیده و توانمند باشد، اما اجباری بودن این دوره برای صرفا مردان موجب میشود برخی از شهروندانی که نه علاقه و نه توان کسب توانمندی در زمینه دفاع از مرز و کشور را دارند عمرشان را دستکم برای ۱۸ماه در این راه صرف کنند.
محمد: کاش زودتر اعزامم کنند
«محمد» یکی از مشمولان خدمت است. او ۲۳ ساله است. دوره کارشناسی ارتباطات را به پایان رسانده و دفترچه اعزام به خدمت را پر کرده و از بخت بدش باید نیمه تیرماه خود را برای رفتن به دوره آموزشی معرفی کند.
محمد این روزها تکوتنها در تهران مانده است. او به ایرانوایر میگوید: «حتی اگر از زیر آوار موشکها و بمبها جان سالم به در ببرم این استرسی که با آن درگیرم من را خواهد کشت.»
او در پاسخ به این پرسش که چرا تنهاست میگوید: «برادر بزرگم خارج از ایران زندگی میکند. بعد از چند سال برای والدینمان ویزا گرفت و دو هفته قبل رفتند او را ببینند. من کارت پایان خدمت ندارم و نمیتوانم از کشور خارج شوم. از وقتی اسراییل به ایران حمله کرده هر شب مادرم زنگ زده و گریه کرده. دو روز است که علاوه بر جنگ، اینترنت هم قطع شده و حالا راستی راستی ترس برم داشته است.»
خانه مادر و پدر محمد در منطقه ای از تهران واقع شده که تا به حال چندین انفجار را پشت سر گذاشته است: « پریروز بعدازظهر، اینجا تقریبا سه انفجار مهیب شد. فقط چشم بسته بودم و منتظر بودم چیزی بخورد توی سقف و همهچیز تمام شود. این انتظار برای مردن در تنهایی خیلی طاقتفرساست. کاش حداقل اعزام شده بودم میگفتم دیگر سربازیام. اینطوری حتی نمیتوانم از شهر بیرون بروم. همین یک ذره اینترنت هم که دارم هیچ معلوم نیست فردا برقرار باشد.»
محمد میگوید فقط تنهایی و بیخبری نیست که آزاردهنده است: « وحشت از اینکه پولی که دارم تمام شود و وضعیت بانکها همینطوری مانده باشد تنم را میلرزاند. حساب خودم بانک پاسارگاد است که یکی از اولین بانکهایی بود که از کار افتاد. الان کارت بانکی پدرم دستم است و حقوق بازنشستگیاش تنها دارایی است که دارم.»
آرکان آخش سرباز وظیفه هنگ مرزی سردشتدر میان اسامی کشتهشدگان هفت روز گذشته نام و تصویر دو سرباز وظیفه دیگر هم به چشم میخورد. «حسین عبداللهپور» سرباز وظیفه نیروی پدافند هوایی تبریز و دیگری «محمد بابایی» که در تهران و زمان مرخصی بر اثر موشکباران کشته شد.
«حسین عبداللهپور» سرباز وظیفه، نیروی پدافند هوایی تبریزاخبار مرتبط با سربازان وظیفه کشتهشده در هفت روز گذشته بیش از هر زمان دیگری خانوادههایی که عضوی از آنها در حال گذراندن خدمت سربازی اجباری است و یا مشمول اعزام به خدمت است، نگران کرده است. گفتوگوهای این گزارش پیش از قطع شدن اینترنت در ایران گرفته شدهاند.
محمد بابایی سرباز وظیفه در مرخصی بود که کشته شد***این روزها مردم در جایجای ایران وضعیتی جنگی را زندگی میکنند. بسیاری از آنها به ناچار کاشانههای خود را برای مدتی نامعلوم ترک کردهاند و شماری هم که قادر به ترک شهرها نیستند در کنج خانههای خود پناه گرفتهاند.
ترس، اضطراب، بیپناهی و بیاعتمادی اما جان و روان سربازان، مشمولان خدمت و خانوادههای آنها را میآزارد. تا پیش از این سربازی، اجبار توانفرسایی بود که بهرغم ناعادلانه بودنش مردان ایران ملزم به گذراندن آن بودند. چرا ناعادلانه؟ چرا که بارها فعالان و کنشگران برابریخواه تاکید کردهاند نیروی نظامی کشور فارغ از جنسیت باید متخصص، آموزشدیده و توانمند باشد، اما اجباری بودن این دوره برای صرفا مردان موجب میشود برخی از شهروندانی که نه علاقه و نه توان کسب توانمندی در زمینه دفاع از مرز و کشور را دارند عمرشان را دستکم برای ۱۸ماه در این راه صرف کنند.
محمد: کاش زودتر اعزامم کنند
«محمد» یکی از مشمولان خدمت است. او ۲۳ ساله است. دوره کارشناسی ارتباطات را به پایان رسانده و دفترچه اعزام به خدمت را پر کرده و از بخت بدش باید نیمه تیرماه خود را برای رفتن به دوره آموزشی معرفی کند.
محمد این روزها تکوتنها در تهران مانده است. او به ایرانوایر میگوید: «حتی اگر از زیر آوار موشکها و بمبها جان سالم به در ببرم این استرسی که با آن درگیرم من را خواهد کشت.»
او در پاسخ به این پرسش که چرا تنهاست میگوید: «برادر بزرگم خارج از ایران زندگی میکند. بعد از چند سال برای والدینمان ویزا گرفت و دو هفته قبل رفتند او را ببینند. من کارت پایان خدمت ندارم و نمیتوانم از کشور خارج شوم. از وقتی اسراییل به ایران حمله کرده هر شب مادرم زنگ زده و گریه کرده. دو روز است که علاوه بر جنگ، اینترنت هم قطع شده و حالا راستی راستی ترس برم داشته است.»
خانه مادر و پدر محمد در منطقه ای از تهران واقع شده که تا به حال چندین انفجار را پشت سر گذاشته است: « پریروز بعدازظهر، اینجا تقریبا سه انفجار مهیب شد. فقط چشم بسته بودم و منتظر بودم چیزی بخورد توی سقف و همهچیز تمام شود. این انتظار برای مردن در تنهایی خیلی طاقتفرساست. کاش حداقل اعزام شده بودم میگفتم دیگر سربازیام. اینطوری حتی نمیتوانم از شهر بیرون بروم. همین یک ذره اینترنت هم که دارم هیچ معلوم نیست فردا برقرار باشد.»
محمد میگوید فقط تنهایی و بیخبری نیست که آزاردهنده است: « وحشت از اینکه پولی که دارم تمام شود و وضعیت بانکها همینطوری مانده باشد تنم را میلرزاند. حساب خودم بانک پاسارگاد است که یکی از اولین بانکهایی بود که از کار افتاد. الان کارت بانکی پدرم دستم است و حقوق بازنشستگیاش تنها دارایی است که دارم.»
این گزارش شامل گفتوگو با خانوادههای سربازان و مشمولان است؛ گفتوگوهایی که پیش از قطعی اینترنت انجام شده استمهرسا؛ از برادر جوانم دورم و طاقتم نیست
این جنگ برای مردم ایران فقط یک درگیری نظامی نیست، تجربه تلخ بیپناهی و تنهایی است. اگر چه دستهای کمک هموطنان به سوی هم دراز است، اما ایزوله کردن شهروندان داخل ایران با قطع کردن اینترنت با هر توجیهی که صورت گرفته شکلی تازه از غربت و تنهایی برساخته است.
مهرسا زن جوانی است که در اروپا زندگی میکند. والدینش را سالها قبل از دست داده، تنها برادرش در ایران سرباز است و چند ماه تا پایان خدمت سربازیاش باقی مانده است.
مهرسا به ایرانوایر میگوید: «برادرم در یکی از پادگانهای نظامی اطراف تهران خدمتش را میگذراند. چون ساکن تهران است بعد از ساعت اداری میتواند برگردد خانه. هر روز وقت برگشتن از خانه ویدیو کال میکردیم. روز آخر، قبل از اینکه اینترنت قطع شود تماس گرفت و گفت هیچچیز مثل قبل نیست مهرسا. توی تهران گرد مرگ پاشیدهاند.»
مهرسا میگوید حالا سه شب شده که بدون شنیدن صدای برادرش صبح میشود: «آن شبی که گفتند اینترنت قطع میشود توی اینستاگرام پیام داد امیدوارم باز صدایت را بشنوم. از آن شب تا الان صدهزار بار همین چند کلمه را خواندهام و به حال غربت خودم و او گریه کردهام. من غریب و او هم در وطن غریب. طاقت فکر کردن به اینکه در پادگان چه بر او و جوانهای مظلوم دیگری مثل او میگذرد را ندارم. کاش زودتر این کابوس تمام شود.»
به گفته این خواهر نگران وضعیت سربازهای ایران در این روزها شبیه ترانه «داریوش اقبالی است: «من هر بار ترانه جنگل داریوش را گوش میدادم اشک میریختم. الان موقعیت امروزمان را بیشتر از هروقت دیگری شبیه این ترانه میبینم. انگار روبهرو جهنم و پشت سر قتلگاه آدمهاست.»
والدین مجتبی؛ بچهمان آمادهباش است
والدین مجتبی درست سیوسه سال قبل ازدواج کردهاند. آنها تنها یک فرزند دارند، همین مجتبی که حالا ۲۷ساله است و بعد از گذراندن دوران تحصیل کارشناسی ارشد به سربازی اعزام شده است.
پدر مجتبی به «ایرانوایر» میگوید: «خانم من روماتیسم قلبی داشت. دکتر گفته بود نباید بچهدار بشوی چون ممکن است بر اثر زایمان بمیری. ولی دلش میخواست بچه داشته باشد. پنج سال من مقاومت کردم چون نمیخواستم از دستش بدهم ولی قسمم داد که حق مادر شدن را از او نگیرم. حاصل عشق ما شد همین مجتبی که حالا سرباز است.»
به گفته این پدر دلنگران محل خدمت مجتبی شهری در استان اصفهان است: « پنج روز اول در بیخبری کامل بودیم. تا اینکه بالاخره زنگ زد. کلا دوره سربازی خودتان میدانید خیلی معمولی و سهل نمیگذرد اما وقتی زنگ زد گفت آمادهباش هستند و چندان اجازه نمیدهند با بیرون از پادگان تماس بگیرند. ما از همان لحظه دلمان مثل سیر و سرکه میجوشد اما به روی او نیاوردیم.»
مادر مجتبی هم با غم عمیقی در صدایش میگوید: «از وقتی گفتهاند شاید اینترنت قطع شود انگار بغض توی گلویم گره خورده. ما اصلا قصد نداریم خانه را ترک کنیم. قبلش آرام بودم. قطع شدن اینترنت از تحمل صدای بمب و موشک سختتر است. همسرم از شنیدن احتمال قطعی اینترنت بهقدری بیقرار است که از بابت او هم میترسم. واقعا نمیدانم سرنوشت چه میشود اما این را میدانم هزاران خانواده مثل ما الان دلنگران فرزندانشان در پادگانها و مرزها هستند. میخواهم آرزو کنم همه فرزندانمان در پناه خداوند باشند و سلامت به آغوش ما برگردند.»
۴۰

iran1 - آرلون، بلژیک
طرف اصلا نیازی نداره بیاد بالای سر این پادگان ها، از راه دور یک موشک، پهباد و...، نگه داشتن این بنده خداها خیانته، فرار کنید برید خونه هاتون، فرماندهانی که این بنده خداها رو به کشتن میدن باید جواب پس بدن.
4
29
جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۱
۲۶

romano - تهران، ایران
iran1 - آرلون، بلژیک
پسرکم من چهار جنگ دیدهام کم فیلمهای هالیودی تماشا کنید ورزش کنید و غذای سالم بخورید. ایران یک سرزمین کوهستانی و به وسعت ۱.۶ کیلومتر است هرکس بر آن فائق آمده اسمی برای خودش در تاریخ دست و پا کرده. اسکندر شد اسکندر کبیر و چنگیز هم که بعد از اینکه چین را بچنگ گرفت قدرت و پولش بیشتر شد و وارد جنگ با خوارزمشاهیان شد جنگی بمدت ۳۷ سال! کلا ایران محل کشتار امپراطوریهاست و ایرانیها به خون هموطن خود مخصوصا کودکان حساسیت دارند. اگر خون ببینند مثل پلنگ زخم خورده میشوند. بهتر است دفعه دیگه که آقای نیتانیاهو خواست جایی جیش کند خوب زمین را تست کند که سفت نباشد. اگر اسرائیل بخواهد هم، ایران دیگر ول نمیکند چون اگر ول کند حمله بعدی باید با اسرائیل آمریکا و اروپا درگیر شود. اگر ایران موفق نشود در کشاکش شیفت پول و قدرت به شرق مرکز درگیریهای جهانی در ایران خواهد شد. این جنگ وضعیت ۵۰ سال آینده ایران را مشخص خواهد کرد. سربازها هم غلط میکنند محل خود را ترک کنند همون خواهرش میره دست طالبان.14
0
جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۷
۴۰

iran1 - آرلون، بلژیک
romano - تهران، ایران
شما که انقدر غیرت دارید پس چرا صداتون در نمیاد وقتی این سردارای سپاه و آخوندای گردن کلفت مالتونو می کشن بالا میارن کانادا، اونهایی هم که اومدن بیرون زدید چشمشونو واسه علی خامنه ای کور کردید. دم از غیرت نزنید که بهتون نمیاد. درایت داشتید مملکتو از دست آدمهای دزد بی پادر مادر می گرفتید مخصوصا الان که فرصتش فراهم شده با دزدها تسویه حساب کرد0
10
جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۰
۴۵

AKBAR_KACHAL - لندن، انگلستان
iran1 - آرلون، بلژیک
تو و کسانی مثل شما یا تجزیه طلب هستی یا مجاهد خلق. خوب .. اگر سرباز ها نباشن از شرق و غرب ایران تروریست و تجزیه طلب میریزه داخل کشور.6
0
جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۴
۴۰

iran1 - آرلون، بلژیک
AKBAR_KACHAL - لندن، انگلستان
من مخلص این سربازها ها هستم ولی چون جونشون برای یک نبرد اخمقانه حفظ نمیشه، راه بهتر رو سرپیچی برای مردن برای منافع علی خامنه ای میدونم، دوماه وقت مذاکره داشته، بازیش گرفته الان سرباز باید جواب پس بده، مگه اون بنده خدا کاری می تونه کنه در برابر بمب افکن و جنگتهای مدرن. آخرش کسانی که با سیستمهای راداری و پدافند کار می کنن شاید مفید باشن که از قرار معلوم تکنولوژی ضعیف تری دارن، راه حل این داستان سیاسی هست نه جهالت و مردن بی دلیل0
3
شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۵۱