بستن تنگه هرمز؛ «رویای» تندروها یا دکترین دفاعی حکومت ایران؟
+9
رأی دهید
-5

حمله اسرائیل به ایران و تبادل موشکی دو کشور این نگرانی را ایجاد کرده است که ایران ممکن است تلاش کند تنگه هرمز را، که مهمترین گذرگاه انتقال نفت در جهان بهشمار میرود، ببندد.
حدود یک پنجم نفت خام جهان از این تنگه عبور میکند؛ تنگهای که در باریکترین نقطه خود تنها ۴۰ کیلومتر عرض دارد.
احتمال بستن این تنگه پیش از این توسط شماری از مقامهای نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است.
الکس یانگر، رئیس سابق سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا (امآی۶)، به بیبیسی گفته است که بدترین سناریوی ممکن شامل مسدود کردن این تنگه است.
در ایران نیز صداهایی برای بستن این تنگه وجود دارد. روزنامه تاثیرگذار کیهان، نشریه نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی ایران از جمله آنهاست.
در روزهای اخیر اسماعیل کوثری، از اعضای پرسابقه سپاه پاسداران و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، که از اعضای جبهه پایداری است هم درباره احتمال بستن تنگه هرمز به عنوان یک راهکار تدافعی، صحبت کرده است.
تنگه هرمز بزرگترین گلوگاه انتقال نفت به بازارهای جهانی است و به گفته اداره اطلاعات انرژی آمریکا، در نیمه اول سال ۲۰۲۳ حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت در روز (حدود ۲۰ درصد از مصرف نفت جهان) با گذر از این تنگه به بازارهای جهانی صادر میشده است؛ یعنی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار تجارت انرژی در سال که با حمل و نقل دریایی انجام میشود.
مسدود شدن این تنگه، حتی به شکل موقت، میتواند به تاخیر قابل ملاحظه تامین نفت مورد نیاز بازارهای جهانی منجر شود که نتیجه مستقیم آن افزایش قیمت نفت خواهد بود.
به گفته برخی تحلیلگران پیامد بدتر چنین اقدامی میتواند گسترش جنگ اسرائیل و ایران باشد و پای بازیگران دیگر از جمله آمریکا را وسط بکشد که از مصرفکنندگان نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان سالهاست از ایده بستن تگه هرمز صحبت میکند«رویای برادر حسین» یا یک دکترین تدافعی؟
در سالهای اخیر، یکی از پروپاقرصترین طرفداران بستن تنگه هرمز حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان بوده است. آقای شریعتمداری منصوب آیتالله خامنهای است و گفته شده ارتباطات نزدیکی با سازمانهای اطلاعاتی دارد. این روزنامه در سالهای اخیر آن قدر درباره بستن تنگه هرمز مطلب داشته است که بعضی به طنز این گزینه را «رویای برادر حسین» مینامند.
آقای شریعتمداری پارسال در جریان اولین دور حمله اسرائیل به سامانههای پدافند هوایی ایران هم خواهان بستن تنگه هرمز شده بود.
پیشنهاد بستن این تنگه حالا در شرایطی دوباره سر زبانها افتاده است که در چند روز گذشته اسرائیل تاسیسات هستهای، فرماندهان نظامی، دانشمندان هستهای و تاسیسات انرژی ایران را بمباران کرده است.
شماری از مسئولان جمهوری اسلامی شاید تصور کنند که بستن تنگه هرمز یک «قدرت بازدارندگی» است.
قرار است مجلس شورای اسلامی این موضوع را بررسی کند. این در حالی است که قدرتهای بزرگ بارها اعلام کردهاند، اجازه نمیدهند که ایران از جایگاه جغرافیایی استراتژیک خود برای بستن گلوگاه انرژی جهان استفاده کند.
بسیاری کارشناسان پیشبینی میکنند که ایران میتواند تنگه هرمز را برای مدت محدودی مسدود کند. اما از طرف دیگر هم با اطمینان خاطر میگویند که آمریکا و متحدانش قادرند ظرف مدت کوتاهی در یک رویارویی نظامی با ایران دوباره عبور کشتیها از این تنگه را برقرار کنند.
نقشه جغرافیایی تنگه هرمزتنگه هرمز چه قدر باریک است؟
تنگه هرمز، آبراهی میان ایران و عمان است با عرض ورودی و خروجی حدود ۵۰ کیلومتر که کوتاهترین عرض با حدود ۴۰ کیلومتر در میانه تنگه قرار دارد.
اما تنگه هرمز تنها در بخش میانیاش عمیق است. برای همین هم در نقشههای دریانوردی یک مسیر رفت، یک مسیر برگشت ایمن و یک نوار حائل - بین این دو مسیر - برای نفتکشهای سنگین در نظر گرفته شده است. در مجموع عرض نوار قابل استفاده برای کشتیهای سنگین حدود ۱۰ کیلومتر است.
تانکرها وقتی با گذر از این آبراه وارد خلیج فارس میشوند، از نزدیکی دو جزیره تنب کوچک و بزرگ میگذرند که ایران آن را بخش جداییناپذیر سرزمین خود میداند و امارات متحده عربی ادعای مالکیت آن را دارد.
به رغم باریک بودن مسیر نفتکشها و با در نظر گرفتن این که کشتیهای بزرگ مجبورند از آبهای عمیق عبور کنند، بستن تنگه هرمز یا مسیرهای دریایی - برخلاف ایدههای مطرح شده در بعضی از رسانهها- به شکلی مانند بستن جاده قابل تصور نیست. بلکه تنها راه مسدود کردن کشتیها گزینه نظامی در راستای ناامن کردن مسیر است؛ وضعیتی که در زمان جنگ ایران و عراق هم تجربه شده بود.
مسدود کردن تنگه هرمزچطور ممکن است اجرا شود؟
مسدود کردن تنگه هرمز با نیروی نظامی، به معنی بستن یکی از شریانهای اصلی تجارت نفت و همچنین مسیر ارتباطی همسایگان ایران در خلیح فارس با دنیای خارج است که بیتردید با واکنش تند جامعه جهانی روبه رو میشود.
به همین دلیل هم مرکز مطالعات کنگره آمریکا در گزارشی در سال ۲۰۱۲ گفت که ایران ممکن است مسدود کردن تنگه هرمز را به صورت پله پله انجام دهد تا بتواند زمان واکنش نظامی احتمالی را - تا حدودی - کنترل کند:
* اعلام ممنوعیت کشتیرانی در تنگه هرمز، بدون اشاره مستقیم به عواقب آن.
* اعلام این که کشتیهای عبوری ممکن است بازرسی یا توقیف شوند.
* استفاده از امکانات نظامی برای شلیک هشدار به سمت کشتیهای تجاری یا نفتکش در منطقه.
* استفاده از امکانات نظامی برای هدف قرار دادن کشتیهای مشخص.
* مینگذاری در تنگه هرمز و خلیج فارس.
* استفاده از زیر دریایی و موشک برای هدف قرار دادن کشتیهای تجاری و نظامی.
گرچه ممکن است عملی شدن چنین کارهایی دور از ذهن جلوه کند، اما ایران در جریان جنگ با عراق، این اقدامات را انجام داد: از شلیک موشکهای کرم ابریشم به نفتکشها تا مینگذاری در دریا.
این اقدامات ادامه داشت تا این که یکی از همین مینها به ناو آمریکایی ساموئل بی. رابرتز برخورد کرد. تنشها بر سر این مساله منجر به عملیات آخوندک و غرق شدن ناوچه موشکانداز جوشن و ناوشکن سهند و در نهایت حمله به هواپیمای مسافربری ایران شد.
در آن زمان، اقدامات اولیه ایران، باعث مسدود شدن تنگه هرمز نشد، اما هزینه بیمه کشتیها را بالا برد، همچنین ترافیکی برای خروج کشتیهای از خلیج فارس ایجاد شد که برای تجارت جهانی هزینهبر بود.
استفاده از امکانات نظامی برای بستن تنگه هرمز
حسین سلامی، فرمانده سابق سپاه پاسداران دو روز قبل از کشته شدن توسط اسرائیل، از یگانهای دریایی سپاه در تنگه هرمز، جزایر خلیج فارس و ناوهای رزمی ایران بازدید کرده بود.
او گفته بود خلیج فارس و مناطق مجاور آن یکی از مناطق دفاعی مهم برای جمهوری اسلامی است و به طور مشخص به شناورهای موشکانداز با سرعت ۱۱۶ نات دریایی اشاره کرد که میتوانند یک مسیر ده کیلومتری را کمتر از سه دقیقه طی کنند.
آقای سلامی گفته بود که این شناورها «سکوهای اصلی حمل قدرت تهاجمی» نیروهای دریایی سپاه پاسداران هستند که تعداد زیادی از آنها تولید شدهاند. ایران میگوید از شناورهای تندرو، شناورهای سنگین رزمی و موشکها در عملیات دفاعی استفاده خواهند شد.
او از مینهای دریایی ضد کشتی هم به عنوان «یکی از تعیینکنندهترین سلاحهای نبرد دریایی» یاد کرد و گفته بود: «تنوع مینهای دریایی و قابلیتهای جدید آن از نظر کمی و کیفی بسیار شگفت انگیز است.»
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند، در صورتی که ایران تصمیم بگیرد از امکانات نظامی برای مسدود کردن تنگه هرمز استفاده کند، مینگذاری با استفاده از شناورهای تندرو یکی از در دسترسترین و کارآترین شیوهها برای متوقف کردن عبور و مرور حدود سه هزار کشتی است که ماهانه از این آبراه عبور میکنند.
همچنین گفته شده که زیردریاییهای نیروی دریایی ایران هم میتوانند به مینگذاری کمک کنند. مینزدایی کاری سخت خواهد بود و عبور و مرور را دست کم تا مدتی متوقف خواهد کرد.
در کنار مینگذاری، ناوگان ارتش و نیروی دریایی سپاه پاسداران ممکن است به ناوهای کشورهای دیگر و همچنین کشتیهای تجاری حمله کنند.
شناورهای تندرو ایران اغلب به موشکهای ضد کشتی مجهز هستند. ایران دارای شناورها روی سطح آب، شناورهای نیمه زیردریایی و زیردریاییهایی است که میتوانند با استفاده از اژدر و موشکهای هدایتشونده به کشتیها حمله کنند.
در سالهای اخیر ایران همچنین چند کشتی باری را به ناوهای جنگی تبدیل کرده است. این کشتیها قادرند موشکهای کروز و بالستیک و پهپاد پرتاب کنند و بعضی از آنها حملکننده پهپادهای جنگی هستند.
در حال حاضر، وبسایتهایی که حرکتهای کشتیها و تحرکات دریایی ایران را با استفاده از تصاویر ماهوارهای زیر نظر دارند، درباره جابهجایی کشتیهای نظامی ایران در مرزهای جنوبی این کشور گزارشهایی منتشر کردهاند.
دود بسته شدن تنگه هرمز بیشتر به چشم چه کسانی خواهد رفت؟
بر اساس اطلاعاتی که شرکت ورتکسا (Vortexa) ارائه کرده است، عربستان سعودی بیشترین مقدار نفت خام را به نسبت سایر کشورهای همجوار از طریق تنگه هرمز به بازارهای جهانی صادر میکند: چیزی در حدود ۶ میلیون بشکه نفت خام در روز.
بیشترین حجم نفت راهی بازارهای آسیایی میشود. به ترتیب، چین، هند، ژاپن و کره جنوبی از بزرگترین واردکنندگان نفتی هستند که از تنگه هرمز عبور میکند.
در کل، اداره اطلاعات انرژی آمریکا برآورد کرده است که در سال ۲۰۲۲ حدود ۸۲ درصد از نفت خام و میعانات گازی که از تنگه هرمز خارج شدهاند، راهی کشورهای آسیایی شدهاند.
۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ایرنا، خبرگزاری دولتی ایران، به نقل از یون سکو یول، رئیس جمهور کره جنوبی، نوشت که ۶۰ درصد نفت مورد نیاز این کشور از تنگه هرمز گذر میکند.
آقای یول این اظهارات سه روز قبل از حمله اسرائیل به پدافند هوایی ایران مطرح کرد و گفت هر نوع خللی در انتقال نفت از تنگه هرمز افزایش قابل توجه قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت. او گفت یک دلیل این افزایش قیمت تاخیر در حمل نفت و استفاده از راههای جایگزین خواهد بود.
در بین خریداران نفتی که از تنگه هرمز عبور میکند، سهم آمریکا حدود هفتصد هزار بشکه نفت خام و معاینات گازی در روز است که میشود حدود یازده درصد از کل نفت و معاینات وارداتی و سه درصد از بنزینی که در این کشور مصرف میشود.
تا جایی که به اروپاییها مربوط میشود، به نظر میرسد که سهم آنها هم کمتر از یک میلیون بشکه نفت خام در روز باشد.
به این ترتیب، به نظر میرسد، بیشتر از آمریکاییها و اروپاییها که در جریان حمله اسرائیل به ایران در کنار اسرائیل ایستادهاند، این کشورهای عربی و آسیایی هستند که از مسدود شدن تنگه هرمز ضرر میکنند. کشورهایی که این روزها از متحدان ایران محسوب میشوند یا با ایران روابط خوبی دارند.
راههای جایگزین تا چه اندازه میتوانند اخلال در صادرات را جبران کنند؟
در این سالها، خطر بستن تنگه هرمز صادرکنندگان نفت در منطقه را وادار کرده تا به فکر مسیرهای جایگزین باشند.
به گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، عربستان سعودی یک خط لوله شرقی-غربی را به کار انداخته است که روزانه میتواند پنج میلیون بشکه نفت خام را جابهجا کند.
این یک خط لوله ۷۱ سانتیمتری با ۱۲۰۰ کیلومتر طول است که از نزدیکی بحرین و قطر در شرق عربستان سعودی میگذرد و با گذر از صحرای عربستان به دریای سرخ میرسد.
سال ۲۰۱۹، این کشور به طور موقت یک خط لوله انتقال گاز مایع را هم برای انتقال نفت خام به کار گرفت و به این ترتیب انتقال نفت با گذر از این خط لولهها را به هفت میلیون بشکه نفت خام در روز رساند.
امارات متحده عربی هم میدانهای نفتیاش را از طریق یک خط لوله با گنجایش انتقال یک و نیم میلیون بشکه نفت خام در روز، به بندر فجیره در دریای عمان متصل کرده است.
در این بین، ایران هم بیکار ننشسته است و در ژوئیه ۲۰۲۱ خط لوله گوره-جاسک را افتتاح کرد که قادر است در فاز اول خود روزانه ۳۵۰ هزار بشکه نفت خام را جابهجا کند، هرچند گفته میشود ایران هنوز از این خط لوله استفاده نکرده است.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا پیشبینی کرده است که در صورت اخلال در عبور نفت از تنگه هرمز، این خطوط لوله میتوانند با توجه به ظرفیت مازادشان انتقال سه و نیم میلیون بشکه از نفت خامی را که از تنگه هرمز عبور میکند، انجام دهند. به عبارتی اینها تامینکننده حدود ۱۵ درصد از نفتی خواهند بود که جلو عبور آن از تنگه هرمز گرفته میشود.
سایه نظامی آمریکا چقدر روی خلیج فارس است؟
به گفته موسسه شورای روابط خارجی آمریکا، این کشور همچنان حضور نظامی قابل ملاحظهای در خاورمیانه دارد. نیروهای آمریکا در چند کشور مستقر هستند و ناوهای آن در تمام آبهای این منطقه حضور دارند. این حضور به ویژه در پی تمرکز آمریکا روی آنچه «تهدیدها از جانب ایران و شبکه نیابتیاش» خوانده، گستردهتر هم شده است.
مارس ۲۰۲۵، نیروهای آمریکایی در منطقه حملههای گستردهای را علیه حوثیهای یمن انجام دادند.
بخشی از این نیروها در رهگیری و سرنگونی موشکهایی مشارکت داشتهاند که ایران به اسرائیل پرتاب کرده است. در اکتبر ۲۰۲۴ آمریکا اعلام کرد که جنگندههای بیشتری را به منطقه میفرستد تا با تهدیدهای ایران مقابله کند.
مارس ۲۰۲۵، بمبافکنهای بی-۲ رادارگریز به یک پایگاه آمریکا در دیگو گارسیا، یک جزیره در اختیار بریتانیا در اقیانوس هند، فرستاده شدند. این بمبافکنها میتوانند علیه ایران و حوثیهای یمن عملیات انجام دهند.
تا آنجا که به خلیج فارس مربوط میشود، بیشتر پایگاههای آمریکا بیش از ۱۵ سال است که در امارات متحده عربی، کویت، بحرین و قطر مستقر هستند. آمریکا همچنین پایگاههایی در عربستان سعودی و عمان دارد.
تعداد نیروهای آمریکایی در منطقه دائم تغییر میکند و این اغلب به وضعیت امنیتی منطقه بستگی دارد. در اکتبر ۲۰۲۴، چنان که شورای روابط خارجی آمریکا گزارش داده است، حدود ۴۰ هزار نیروی این کشور در خاورمیانه حضور داشتهاند که بسیاری از آنها در ناوهای آمریکایی اقامت دارند.
به کشورهایی که ذکر شد، همچنین باید مصر، ترکیه، قبرس، سوریه و اردن را هم اضافه کرد.
«در نهایت تنگه هرمز بسته نمیشود»
چین یکی از بزرگترین مصرفکنندگان نفتی است که از تنگه هرمز عبور میکند. بخش قابل ملاحظهای از این، نفتی است که ایران به قیمتی پایینتر از قیمتهای جهانی به این کشور میفروشد. این کمک میکند تا ایران بتواند با تحریمهای ویرانگر آمریکا مقابله کند. گذشته از آن، چین بزرگترین شریک ایران نیز هست؛ هم یک شریک تجاری و هم یک شریک نظامی.
چین به عنوان یک مصرفکننده بزرگ نفت ایران به هیچ وجه نمیخواهد که این نفت گران شود یا ارسال آن به تاخیر بیفتد. برای همین، میتوان انتظار داشت که این کشور تمام توان دیپلماتیک خود را به کار بگیرد تا نگذارد این شریان حیاتی نفتی بسته شود.
آناس الحاجی، یکی از شرکای شرکت مشاوره انرژی آوتلوک اَدوایزرز، به شبکه خبری سیانبیسی گفت که با بسته شدن تنگه هرمز، بیشتر از دشمنان، دوستان ایران ضرر خواهند کرد. او میگوید آنها (ایرانیها) مایل نیستند کاری کنند که اول از همه خودشان ضرر کنند.
حدود یک پنجم نفت خام جهان از این تنگه عبور میکند؛ تنگهای که در باریکترین نقطه خود تنها ۴۰ کیلومتر عرض دارد.
احتمال بستن این تنگه پیش از این توسط شماری از مقامهای نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است.
الکس یانگر، رئیس سابق سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا (امآی۶)، به بیبیسی گفته است که بدترین سناریوی ممکن شامل مسدود کردن این تنگه است.
در ایران نیز صداهایی برای بستن این تنگه وجود دارد. روزنامه تاثیرگذار کیهان، نشریه نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی ایران از جمله آنهاست.
در روزهای اخیر اسماعیل کوثری، از اعضای پرسابقه سپاه پاسداران و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، که از اعضای جبهه پایداری است هم درباره احتمال بستن تنگه هرمز به عنوان یک راهکار تدافعی، صحبت کرده است.
تنگه هرمز بزرگترین گلوگاه انتقال نفت به بازارهای جهانی است و به گفته اداره اطلاعات انرژی آمریکا، در نیمه اول سال ۲۰۲۳ حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت در روز (حدود ۲۰ درصد از مصرف نفت جهان) با گذر از این تنگه به بازارهای جهانی صادر میشده است؛ یعنی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار تجارت انرژی در سال که با حمل و نقل دریایی انجام میشود.
مسدود شدن این تنگه، حتی به شکل موقت، میتواند به تاخیر قابل ملاحظه تامین نفت مورد نیاز بازارهای جهانی منجر شود که نتیجه مستقیم آن افزایش قیمت نفت خواهد بود.
به گفته برخی تحلیلگران پیامد بدتر چنین اقدامی میتواند گسترش جنگ اسرائیل و ایران باشد و پای بازیگران دیگر از جمله آمریکا را وسط بکشد که از مصرفکنندگان نفت کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند.

در سالهای اخیر، یکی از پروپاقرصترین طرفداران بستن تنگه هرمز حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان بوده است. آقای شریعتمداری منصوب آیتالله خامنهای است و گفته شده ارتباطات نزدیکی با سازمانهای اطلاعاتی دارد. این روزنامه در سالهای اخیر آن قدر درباره بستن تنگه هرمز مطلب داشته است که بعضی به طنز این گزینه را «رویای برادر حسین» مینامند.
آقای شریعتمداری پارسال در جریان اولین دور حمله اسرائیل به سامانههای پدافند هوایی ایران هم خواهان بستن تنگه هرمز شده بود.
پیشنهاد بستن این تنگه حالا در شرایطی دوباره سر زبانها افتاده است که در چند روز گذشته اسرائیل تاسیسات هستهای، فرماندهان نظامی، دانشمندان هستهای و تاسیسات انرژی ایران را بمباران کرده است.
شماری از مسئولان جمهوری اسلامی شاید تصور کنند که بستن تنگه هرمز یک «قدرت بازدارندگی» است.
قرار است مجلس شورای اسلامی این موضوع را بررسی کند. این در حالی است که قدرتهای بزرگ بارها اعلام کردهاند، اجازه نمیدهند که ایران از جایگاه جغرافیایی استراتژیک خود برای بستن گلوگاه انرژی جهان استفاده کند.
بسیاری کارشناسان پیشبینی میکنند که ایران میتواند تنگه هرمز را برای مدت محدودی مسدود کند. اما از طرف دیگر هم با اطمینان خاطر میگویند که آمریکا و متحدانش قادرند ظرف مدت کوتاهی در یک رویارویی نظامی با ایران دوباره عبور کشتیها از این تنگه را برقرار کنند.

تنگه هرمز، آبراهی میان ایران و عمان است با عرض ورودی و خروجی حدود ۵۰ کیلومتر که کوتاهترین عرض با حدود ۴۰ کیلومتر در میانه تنگه قرار دارد.
اما تنگه هرمز تنها در بخش میانیاش عمیق است. برای همین هم در نقشههای دریانوردی یک مسیر رفت، یک مسیر برگشت ایمن و یک نوار حائل - بین این دو مسیر - برای نفتکشهای سنگین در نظر گرفته شده است. در مجموع عرض نوار قابل استفاده برای کشتیهای سنگین حدود ۱۰ کیلومتر است.
تانکرها وقتی با گذر از این آبراه وارد خلیج فارس میشوند، از نزدیکی دو جزیره تنب کوچک و بزرگ میگذرند که ایران آن را بخش جداییناپذیر سرزمین خود میداند و امارات متحده عربی ادعای مالکیت آن را دارد.
به رغم باریک بودن مسیر نفتکشها و با در نظر گرفتن این که کشتیهای بزرگ مجبورند از آبهای عمیق عبور کنند، بستن تنگه هرمز یا مسیرهای دریایی - برخلاف ایدههای مطرح شده در بعضی از رسانهها- به شکلی مانند بستن جاده قابل تصور نیست. بلکه تنها راه مسدود کردن کشتیها گزینه نظامی در راستای ناامن کردن مسیر است؛ وضعیتی که در زمان جنگ ایران و عراق هم تجربه شده بود.
مسدود کردن تنگه هرمزچطور ممکن است اجرا شود؟
مسدود کردن تنگه هرمز با نیروی نظامی، به معنی بستن یکی از شریانهای اصلی تجارت نفت و همچنین مسیر ارتباطی همسایگان ایران در خلیح فارس با دنیای خارج است که بیتردید با واکنش تند جامعه جهانی روبه رو میشود.
به همین دلیل هم مرکز مطالعات کنگره آمریکا در گزارشی در سال ۲۰۱۲ گفت که ایران ممکن است مسدود کردن تنگه هرمز را به صورت پله پله انجام دهد تا بتواند زمان واکنش نظامی احتمالی را - تا حدودی - کنترل کند:
* اعلام ممنوعیت کشتیرانی در تنگه هرمز، بدون اشاره مستقیم به عواقب آن.
* اعلام این که کشتیهای عبوری ممکن است بازرسی یا توقیف شوند.
* استفاده از امکانات نظامی برای شلیک هشدار به سمت کشتیهای تجاری یا نفتکش در منطقه.
* استفاده از امکانات نظامی برای هدف قرار دادن کشتیهای مشخص.
* مینگذاری در تنگه هرمز و خلیج فارس.
* استفاده از زیر دریایی و موشک برای هدف قرار دادن کشتیهای تجاری و نظامی.
گرچه ممکن است عملی شدن چنین کارهایی دور از ذهن جلوه کند، اما ایران در جریان جنگ با عراق، این اقدامات را انجام داد: از شلیک موشکهای کرم ابریشم به نفتکشها تا مینگذاری در دریا.
این اقدامات ادامه داشت تا این که یکی از همین مینها به ناو آمریکایی ساموئل بی. رابرتز برخورد کرد. تنشها بر سر این مساله منجر به عملیات آخوندک و غرق شدن ناوچه موشکانداز جوشن و ناوشکن سهند و در نهایت حمله به هواپیمای مسافربری ایران شد.
در آن زمان، اقدامات اولیه ایران، باعث مسدود شدن تنگه هرمز نشد، اما هزینه بیمه کشتیها را بالا برد، همچنین ترافیکی برای خروج کشتیهای از خلیج فارس ایجاد شد که برای تجارت جهانی هزینهبر بود.

حسین سلامی، فرمانده سابق سپاه پاسداران دو روز قبل از کشته شدن توسط اسرائیل، از یگانهای دریایی سپاه در تنگه هرمز، جزایر خلیج فارس و ناوهای رزمی ایران بازدید کرده بود.
او گفته بود خلیج فارس و مناطق مجاور آن یکی از مناطق دفاعی مهم برای جمهوری اسلامی است و به طور مشخص به شناورهای موشکانداز با سرعت ۱۱۶ نات دریایی اشاره کرد که میتوانند یک مسیر ده کیلومتری را کمتر از سه دقیقه طی کنند.
آقای سلامی گفته بود که این شناورها «سکوهای اصلی حمل قدرت تهاجمی» نیروهای دریایی سپاه پاسداران هستند که تعداد زیادی از آنها تولید شدهاند. ایران میگوید از شناورهای تندرو، شناورهای سنگین رزمی و موشکها در عملیات دفاعی استفاده خواهند شد.
او از مینهای دریایی ضد کشتی هم به عنوان «یکی از تعیینکنندهترین سلاحهای نبرد دریایی» یاد کرد و گفته بود: «تنوع مینهای دریایی و قابلیتهای جدید آن از نظر کمی و کیفی بسیار شگفت انگیز است.»
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند، در صورتی که ایران تصمیم بگیرد از امکانات نظامی برای مسدود کردن تنگه هرمز استفاده کند، مینگذاری با استفاده از شناورهای تندرو یکی از در دسترسترین و کارآترین شیوهها برای متوقف کردن عبور و مرور حدود سه هزار کشتی است که ماهانه از این آبراه عبور میکنند.
همچنین گفته شده که زیردریاییهای نیروی دریایی ایران هم میتوانند به مینگذاری کمک کنند. مینزدایی کاری سخت خواهد بود و عبور و مرور را دست کم تا مدتی متوقف خواهد کرد.
در کنار مینگذاری، ناوگان ارتش و نیروی دریایی سپاه پاسداران ممکن است به ناوهای کشورهای دیگر و همچنین کشتیهای تجاری حمله کنند.
شناورهای تندرو ایران اغلب به موشکهای ضد کشتی مجهز هستند. ایران دارای شناورها روی سطح آب، شناورهای نیمه زیردریایی و زیردریاییهایی است که میتوانند با استفاده از اژدر و موشکهای هدایتشونده به کشتیها حمله کنند.
در سالهای اخیر ایران همچنین چند کشتی باری را به ناوهای جنگی تبدیل کرده است. این کشتیها قادرند موشکهای کروز و بالستیک و پهپاد پرتاب کنند و بعضی از آنها حملکننده پهپادهای جنگی هستند.
در حال حاضر، وبسایتهایی که حرکتهای کشتیها و تحرکات دریایی ایران را با استفاده از تصاویر ماهوارهای زیر نظر دارند، درباره جابهجایی کشتیهای نظامی ایران در مرزهای جنوبی این کشور گزارشهایی منتشر کردهاند.
دود بسته شدن تنگه هرمز بیشتر به چشم چه کسانی خواهد رفت؟
بر اساس اطلاعاتی که شرکت ورتکسا (Vortexa) ارائه کرده است، عربستان سعودی بیشترین مقدار نفت خام را به نسبت سایر کشورهای همجوار از طریق تنگه هرمز به بازارهای جهانی صادر میکند: چیزی در حدود ۶ میلیون بشکه نفت خام در روز.
بیشترین حجم نفت راهی بازارهای آسیایی میشود. به ترتیب، چین، هند، ژاپن و کره جنوبی از بزرگترین واردکنندگان نفتی هستند که از تنگه هرمز عبور میکند.
در کل، اداره اطلاعات انرژی آمریکا برآورد کرده است که در سال ۲۰۲۲ حدود ۸۲ درصد از نفت خام و میعانات گازی که از تنگه هرمز خارج شدهاند، راهی کشورهای آسیایی شدهاند.
۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ایرنا، خبرگزاری دولتی ایران، به نقل از یون سکو یول، رئیس جمهور کره جنوبی، نوشت که ۶۰ درصد نفت مورد نیاز این کشور از تنگه هرمز گذر میکند.
آقای یول این اظهارات سه روز قبل از حمله اسرائیل به پدافند هوایی ایران مطرح کرد و گفت هر نوع خللی در انتقال نفت از تنگه هرمز افزایش قابل توجه قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت. او گفت یک دلیل این افزایش قیمت تاخیر در حمل نفت و استفاده از راههای جایگزین خواهد بود.
در بین خریداران نفتی که از تنگه هرمز عبور میکند، سهم آمریکا حدود هفتصد هزار بشکه نفت خام و معاینات گازی در روز است که میشود حدود یازده درصد از کل نفت و معاینات وارداتی و سه درصد از بنزینی که در این کشور مصرف میشود.
تا جایی که به اروپاییها مربوط میشود، به نظر میرسد که سهم آنها هم کمتر از یک میلیون بشکه نفت خام در روز باشد.
به این ترتیب، به نظر میرسد، بیشتر از آمریکاییها و اروپاییها که در جریان حمله اسرائیل به ایران در کنار اسرائیل ایستادهاند، این کشورهای عربی و آسیایی هستند که از مسدود شدن تنگه هرمز ضرر میکنند. کشورهایی که این روزها از متحدان ایران محسوب میشوند یا با ایران روابط خوبی دارند.
راههای جایگزین تا چه اندازه میتوانند اخلال در صادرات را جبران کنند؟
در این سالها، خطر بستن تنگه هرمز صادرکنندگان نفت در منطقه را وادار کرده تا به فکر مسیرهای جایگزین باشند.
به گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، عربستان سعودی یک خط لوله شرقی-غربی را به کار انداخته است که روزانه میتواند پنج میلیون بشکه نفت خام را جابهجا کند.
این یک خط لوله ۷۱ سانتیمتری با ۱۲۰۰ کیلومتر طول است که از نزدیکی بحرین و قطر در شرق عربستان سعودی میگذرد و با گذر از صحرای عربستان به دریای سرخ میرسد.
سال ۲۰۱۹، این کشور به طور موقت یک خط لوله انتقال گاز مایع را هم برای انتقال نفت خام به کار گرفت و به این ترتیب انتقال نفت با گذر از این خط لولهها را به هفت میلیون بشکه نفت خام در روز رساند.
امارات متحده عربی هم میدانهای نفتیاش را از طریق یک خط لوله با گنجایش انتقال یک و نیم میلیون بشکه نفت خام در روز، به بندر فجیره در دریای عمان متصل کرده است.
در این بین، ایران هم بیکار ننشسته است و در ژوئیه ۲۰۲۱ خط لوله گوره-جاسک را افتتاح کرد که قادر است در فاز اول خود روزانه ۳۵۰ هزار بشکه نفت خام را جابهجا کند، هرچند گفته میشود ایران هنوز از این خط لوله استفاده نکرده است.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا پیشبینی کرده است که در صورت اخلال در عبور نفت از تنگه هرمز، این خطوط لوله میتوانند با توجه به ظرفیت مازادشان انتقال سه و نیم میلیون بشکه از نفت خامی را که از تنگه هرمز عبور میکند، انجام دهند. به عبارتی اینها تامینکننده حدود ۱۵ درصد از نفتی خواهند بود که جلو عبور آن از تنگه هرمز گرفته میشود.
سایه نظامی آمریکا چقدر روی خلیج فارس است؟
به گفته موسسه شورای روابط خارجی آمریکا، این کشور همچنان حضور نظامی قابل ملاحظهای در خاورمیانه دارد. نیروهای آمریکا در چند کشور مستقر هستند و ناوهای آن در تمام آبهای این منطقه حضور دارند. این حضور به ویژه در پی تمرکز آمریکا روی آنچه «تهدیدها از جانب ایران و شبکه نیابتیاش» خوانده، گستردهتر هم شده است.
مارس ۲۰۲۵، نیروهای آمریکایی در منطقه حملههای گستردهای را علیه حوثیهای یمن انجام دادند.
بخشی از این نیروها در رهگیری و سرنگونی موشکهایی مشارکت داشتهاند که ایران به اسرائیل پرتاب کرده است. در اکتبر ۲۰۲۴ آمریکا اعلام کرد که جنگندههای بیشتری را به منطقه میفرستد تا با تهدیدهای ایران مقابله کند.
مارس ۲۰۲۵، بمبافکنهای بی-۲ رادارگریز به یک پایگاه آمریکا در دیگو گارسیا، یک جزیره در اختیار بریتانیا در اقیانوس هند، فرستاده شدند. این بمبافکنها میتوانند علیه ایران و حوثیهای یمن عملیات انجام دهند.
تا آنجا که به خلیج فارس مربوط میشود، بیشتر پایگاههای آمریکا بیش از ۱۵ سال است که در امارات متحده عربی، کویت، بحرین و قطر مستقر هستند. آمریکا همچنین پایگاههایی در عربستان سعودی و عمان دارد.
تعداد نیروهای آمریکایی در منطقه دائم تغییر میکند و این اغلب به وضعیت امنیتی منطقه بستگی دارد. در اکتبر ۲۰۲۴، چنان که شورای روابط خارجی آمریکا گزارش داده است، حدود ۴۰ هزار نیروی این کشور در خاورمیانه حضور داشتهاند که بسیاری از آنها در ناوهای آمریکایی اقامت دارند.
به کشورهایی که ذکر شد، همچنین باید مصر، ترکیه، قبرس، سوریه و اردن را هم اضافه کرد.
«در نهایت تنگه هرمز بسته نمیشود»
چین یکی از بزرگترین مصرفکنندگان نفتی است که از تنگه هرمز عبور میکند. بخش قابل ملاحظهای از این، نفتی است که ایران به قیمتی پایینتر از قیمتهای جهانی به این کشور میفروشد. این کمک میکند تا ایران بتواند با تحریمهای ویرانگر آمریکا مقابله کند. گذشته از آن، چین بزرگترین شریک ایران نیز هست؛ هم یک شریک تجاری و هم یک شریک نظامی.
چین به عنوان یک مصرفکننده بزرگ نفت ایران به هیچ وجه نمیخواهد که این نفت گران شود یا ارسال آن به تاخیر بیفتد. برای همین، میتوان انتظار داشت که این کشور تمام توان دیپلماتیک خود را به کار بگیرد تا نگذارد این شریان حیاتی نفتی بسته شود.
آناس الحاجی، یکی از شرکای شرکت مشاوره انرژی آوتلوک اَدوایزرز، به شبکه خبری سیانبیسی گفت که با بسته شدن تنگه هرمز، بیشتر از دشمنان، دوستان ایران ضرر خواهند کرد. او میگوید آنها (ایرانیها) مایل نیستند کاری کنند که اول از همه خودشان ضرر کنند.
۲۴

کمال تعجب - هنگکنگ، تاجیکستان
سما چاک و درز عظمی رو بگیر جسم خارجی بهش فرو نره بیشتر از این،بستن تنگه هرمز پیشکش
0
0
چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۹