«برادری» تهران-ریاض؛ آیا تندروها شکست خوردند؟
+3
رأی دهید
-4
غلامرضا قاسمیان، روحانی تندرو شیعه که در پی اظهارات ویدیویی در عربستان بازداشت شده بود روز هشتم خردادماه «آزاد» شد و به تهران برگشت و در فرودگاه مورد استقبال جمعی از طرفدارانش قرار گرفتبی بی سی: مسعود آذر
با اخراج غلامرضا قاسیمان، روحانی اصولگرا و نزدیک به جبهه پایداری از عربستان سعودی، ظاهرا غائلهای که او در ایام حج به راه انداخته بود، برای مسئولان ایرانی ختم به خیر شد و واکنشها فروکش کرد.
در رسانهها صحبت از این است که تیر «شیخ هزینهساز» و همفکرانش که به عنوان «دولت در سایه» یا طرفداران «خالصسازی» نیز شناخته میشوند، به هدف نخورد و نتوانستند اراده حکومت برای تحکیم روابط با عربستان را مخدوش کنند. آنها احتمالا خودشان نیز تصور نمیکردند که با چنین حجمی از مخالفتها روبرو شوند و روابط با حاکمان عربستان از چنین درجه اهمیتی برخوردار باشد.
آقای قاسمیان پس از بازگشت به ایران در اولین واکنش در مورد توهین هایش به عربستان اعلام کرد که «تشخیص دادم باید سکوت را شکست» و به نوعی «آتش به اختیار» عمل کرده است.
در پی سخنان آقای قاسمیان علیه حاکمان عربستان طیفی از هواداران حکومت و اصولگرایان، تمام قد به سرزنش و مخالفت با این واعظ «بیت رهبر» جمهوری اسلامی ایران بلند شدند و از او اعلان برائت کردند. آنها تاکید داشتند که حرفهای او «نظر شخصی» است و ربطی به مواضع بدنه اصولگرایان و حکومت ندارد.
آقای قاسمیان در پیام ویدئویی که در شهر مدینه ضبط کرده بود، حاکمان سعودی را «کاسبان و غاصبان قبله» توصیف کرد. او که شغل و سمت رسمی در دستگاه حکومت ایران ندارد و مدیر حوزه علمیه مشکات است، از مشوقان حمله به سفارت عربستان در دیماه ۱۳۹۴ شناخته میشود و از همین رو سخنانش مثل پرتاب سنگی به شیشه دیپلماسی ایران بود. از واکنش گسترده مسئولان ایرانی به سخنان او، چنین برداشت شد که روابط تهران و ریاض به تار مویی بسته است و حرفهای او میتوانست منجر به تیره و تار شدن روابط دو کشور و برهم خوردن ماه عسل میان آنها شود.
در مقابل انتقادها به سخنان آقای قاسمیان ، بخشی از اصولگرایان و رسانههای آنها از جمله روزنامه کیهان از این روحانی مشهور حمایت کردند.
روز پنجشنبه، هشتم خردادماه روزنامه کیهان در بخش گزارش ویژه نوشت: «محتوای سخنان مبنی بر اینکه در عربستان مراکز لهو، قمارخانهها، فحشا و کنسرتهای مبتذل ترویج میشود و اراده الحاد پشت آن است، محتوایی خلاف واقع یا دور از اطلاع مردم عادی نیست».
روزنامه زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران در این گزارش که بدون اسم نویسنده بود، به منتقدان تاخت و نوشت: «عربستان از یکسو به ترویج وهابیت منحرف پرداخته و به نیابت از دشمنان ملتهای منطقه، سرمایهگذار تروریسم تکفیری بوده است؛ از سوی دیگر، به گسترش مظاهر الحاد غربی در سرزمین نزول وحی پرداخته و به سرکوب شیعیان بلکه مطالبهگران اجرای احکام اسلامی دست یازیده است».
روزنامه کیهان با انتقاد از میزبانی عربستان سعودی از دونالد ترامپ و مواضع گذشته عربستان در رابطه با ایران نوشت: «در حالی که دهها رسانه سعودی یا وابسته به این رژیم، روزانه علیه ایران لجنپراکنی و دروغپراکنی میکنند، نمیتوان به اظهارنظر یک عالم دینی که مسئولیت سیاسی رسمی هم ندارد، خرده گرفت».
چهرههایی که از آنها به عنوان جریانهای فشار در ساختار سیاسی ایران یاد میشود، سیاست خارجی جمهوری اسلامی را عمدتاً با شعارهایی مانند «مبارزه با آمریکا» و «محو اسرائیل» تعریف کردهاند. در سالهای گذشته، این جریانها در مقاطعی که نشانههایی از کاهش تنش در روابط منطقهای یا بینالمللی دیده میشد، با اقداماتی مانند حمله به سفارت بریتانیا یا عربستان، مسیر سیاست خارجی را با چالشهایی جدی روبرو کردهاند.
علی خامنهای در جمع مسئولان و کارگزاران حج: «حج یک فریضه صددرصد سیاسی است»«صد در صد سیاسی»
حدود سه هفته قبل از حرفهای جنجالی غلامرضا قاسمیان علیه حاکمان عربستان سعودی، علی خامنهای در جمع مسئولان و کارگزاران حج اعلام کرد که «حج یک فریضه صددرصد سیاسی است» و از کسانی که ماهیت مناسک حج را صرفا عبادی میدانند، انتقاد کرد.
مرور سخنان آیتالله خامنهای نشان میدهد که او حج را نهفقط یک آیین عبادی، بلکه از نظر شکل و ماهیت و قالب سیاسی میداند. رهبر جمهوری اسلامی ایران همچنین از منتقدان سرسخت سیاستهای عربستان سعودی به شمار میرود و در اظهاراتی، از جمله در ماه گذشته، گفته بود که «اگر آمریکا نباشد، اینها (کشورهای عربی) ده روز نمیتوانند خودشان را نگه دارند؛ آمریکا اینها را نگه میدارد.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران در ۱۷ شهریورماه ۱۳۹۵ خاندان حاکم بر عربستان سعودی را «سلسله خبیث و ملعون» و در خردادماه ۱۳۹۶ «گاو شیرده آمریکا، حکام بیارزش، نالایق و پست» خطاب کرد.
آقای خامنهای وعده داده بود که عربستان در آینده نه چندان دور به دست «مجاهدان اسلام» خواهد افتاد و گفته بود «به بدی دولت سعودی خبر ندارم. دولت سعودی هم مستبد، هم دیکتاتور، هم ظالم، هم وابسته و هم فاسد است...»
آقای خامنهای تاکید داشته است که «اینها نابودشدنی هستند... این ظواهر نباید کسی را گول بزند؛ اینها رفتنی هستند، اینها ساقطشدنی و نابودشدنی هستند.»
مرور مواضع آیتالله خامنهای نشان میدهد که نگاه او به عربستان سعودی ریشهدار و مبتنی بر رویکردی استراتژیک به تحولات منطقه و نقش این کشور در آن است. از این منظر، سخنان اخیر او درباره «برادری» میان تهران و ریاض در دیدار با وزیر دفاع عربستان در ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ را نمیتوان بهراحتی نشانه تغییر در ارزیابی او از حکومت عربستان دانست.
حسین علیزاده، دیپلمات پیشین وزارتخارجه ایران در گفتوگو با بیبیسی فارسی معتقد است «اگر ما وابستگی و یا نزدیکی آقای قاسمیان به جبهه پایداری را کنار بگذاریم، باید بپذیریم که از نگاه او و رهبر جمهوری اسلامی ایران، اسلام یک دین سیاسی است و هدف اصلی آن برپایی و تشکیل حکومت اسلامی (دولت) است.»
آقای علیزاده با اشاره به شعار گروه اخوانالمسلین در مصر میگوید پایه اعتقادی و فکری گروه اخوان بر دو موضوع اساسی استوار است. آنها اعتقاد دارند که «اسلام راهگشاست و دوم اینکه اسلام "دین و دولت" است یعنی هم رابطه شما با خداوند را مشخص میکند و هم تشکیل دولت میدهد.»
حسین علیزاده معتقد است با چنین اعتقادی فرقی نمیکند که این تفکر از طرف چه کسی و چه فرقه و مذهبی اعم از سنی و یا شیعه گفته شود و از بطن افکار آنها شعار «مرگ بر آل سقوط» و تکفیر حاکمان عربستان بیرون میآید.
او نگاه علی خامنهای و کسانی مانند آقای قاسمیان را ادامهدهنده تفکر نواب صفوی، موسس و رهبر گروه فدائیان اسلام میداند؛ گروهی که حدود ۷۰ سال پیش چهار نخستوزیر، دو وزیر و یک نویسنده را ترور کردند.
در مقابل نگاه کسانی که معتقدند افکار و سخنان آقای قاسمیان ادامه مواضع رهبر جمهوری اسلامی ایران است، مجتبی زارعی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس معتقد است که «هیچ شباهت و خط و ربطی میان سخنان اقای قاسمیان و مواضع رهبر جمهوری اسلامی ایران نیست.»
آقای زارعی روز جمعه در شبکه ایکس خطاب به قاسمیان نوشت: «حالا که حرف حساب نمیفهمی و حال که از نظام معقول امامت امت عذرخواهی نکردی و حال که اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات و دادگاه روحانیت ارشادت نکردند و کماکان جلوزدن خود از رهبری را در امر سیاسی حکومتی میستایی؛ میگوییم تو غلط کردی که بی اذن ولی فقیه، جبهه جدیدی باز کردی.»
آقای قاسمیان در سال ۱۴۰۰ در ایام حج به عربستان رفته بود و بعد از اقامه نماز درباره فلسفه حج سخنرانی کرده درحالی که «صریحا» به او تذکر داده شده بود که درباره فلسفه حج سخنرانی نکند و نماز جماعت هم نخواندقاسمیان و «حج برائت»
آقای قاسمیان در سال ۱۳۹۹ با حکم محمدباقر قالیباف، به ریاست کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس منصوب شد و تا تیرماه سال ۱۴۰۳ در این سمت بود.
بررسی سخنان غلامرضا قاسمیان نشان میدهد که حرفهای او علیه عربستان سعودی در زمان ریاستش بر کتابخانه مجلس نیز به شکل مکتوب و سخنرانی ادامه داشته است. او میگوید در سال ۱۴۰۰ نیز در ایام حج به عربستان رفته بود و در هتلی که اقامت داشته، بعد از اقامه نماز درباره فلسفه حج سخنرانی کرده است. او تاکید کرده «صریحا» به او تذکر داده شده بود که «درباره فلسفه حج سخنرانی نکند و نماز جماعت هم نخواند.» به این ترتیب به نظر میرسد حرفهای آقای قاسمیان دستکم برای مسئولان حکومت ایران بخصوص در سازمان حج و زیارت تازگی ندارد.
او در سلسله سخنرانیهایی که با عنوان «حج برائت» در خردادماه سال ۱۴۰۳، همزمان با ایام حج داشت و در وب سایتش منتشر شده است، میگوید که «بنسلمان به دنبال سیاحتی کردن حج است و همین اقدامات او زمینهساز ظهور امام دوازدهم شیعیان میشود.»
او معتقد است که افکار و اندیشههایش را از آیتالله خمینی گرفته است و حج فعلی را به «حج کچلها» و «حج صورتی» تشبیه میکند که یک عده به حج میروند و «صرفا مویشان را میتراشند و ظاهر مسلمانی به خود میگیرند و اسلام آنها هیچ خطری ندارد و از محتوا و هدف خالی شده است، چنانکه مراسم برائت از مشرکین در حج در زیر چادر و فضای بسته انجام میشود و تاثیری ندارد.»
آقای قاسمیان کتابی با عنوان «حج ابراهیمی» نیز منتشر کرده که حاوی مجموعهای از سخنرانیهای او درباره مناسک حج است.
در کتاب مورد اشاره، حج «مظهر برائت از طاغوت و اعلان بیزاری و نبرد با نظام پوشالی سلطه و استکبار» توصیف شده است. او میگوید متاسفانه در طول تاریخ و به ویژه در شرایط کنونی «بیتالله الحرام» و مدیریت آن، «از سیطره ولایت و حاکمیت امام معصوم و جانشینان برحق ایشان خارج شده و به دست حکام غاصب، جائر و طاغوتها افتاده است...حکام جور و آل سعود غاصبان قبله در عصر حاضر هستند و کعبه در دست آنهاست.»
محمدمهدی میرباقری، روحانی نزدیک به جبهه پایداری،از همفکران آقای قاسمیان است و سال گذشته سخنانی جنجالی درباره تقابل «جبهه حق و باطل» و مبارزه با «اسلام آمریکایی» بیان کرد«ما جزو علما هستیم»
در پی تحولات عمده در منطقه از جمله سقوط «محور مقاومت»، سرنگونی حکومت بشار اسد و ضربات شدید اسرائیل به حزبالله و رهبرانش، جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری به فرصتی برای بازسازی جایگاه منطقهای خود نیاز دارد. در چنین شرایطی، حفظ و تقویت روابط با عربستان سعودی برای تهران اهمیتی استراتژیک و دوچندان پیدا کرده است.
غلامرضا قاسمیان روز جمعه، نهم خردادماه در نخستین اظهار نظر پس از بازگشت به ایران، برهم خوردن روابط تهران و ریاض با یک فیلم یک و نیم دقیقهای را «یک شوخی» دانست و گفت «اگر عالمی حرفی بزند و تمام روابط دیپلماتیک به هم بریزد این چه روابط دیپلماتیکی است؟ ترامپ هر حرفی را در منطقه درباره ایران زد و آب از آب تکان نخورد...»
او در جمع طرفدارانش گفت «ما دیپلمات نیستیم و جزو علما محسوب میشویم، کارهای دیپلماتیک برای دیپلماتها و کارهای علمایی برای علما.»
حرفهای آقای قاسمیان یادآور سخنان علی خامنهای است که بارها تاکید داشته که «من دیپلمات نیستم؛ انقلابیم و حرفم را صریح و صادقانه میزنم.»
همانطور که آقای قاسمیان اشاره کرده، او و چهرههایی با دیدگاه مشابه، خود را متعهد به چارچوبهای رسمی دیپلماسی نمیدانند. از دید برخی ناظران، در شرایطی که رهبر جمهوری اسلامی ممکن است در بیان مستقیم برخی مواضع محدودیتهایی داشته باشد، جریانهایی نزدیک به حکومت میتوانند «آتش به اختیار» عمل کرده و آزادانهتر اظهارنظر کنند؛ امری که برخی آن را نوعی «تقسیم کار نانوشته» در بیان مواضع سیاسی تلقی میکنند. نمونههایی مانند یادداشت انتقادی روزنامه کیهان علیه عربستان سعودی از جمله مصادیق این برداشت بهشمار میروند.
این نوع نگرش، پشتوانهای فکری نیز دارد که در میان برخی روحانیون نزدیک به جبهه پایداری دیده میشود. محمدمهدی میرباقری، از همفکران آقای قاسمیان و از چهرههای شناختهشده این جریان، سال گذشته سخنانی جنجالی درباره تقابل «جبهه حق و باطل» و مبارزه با «اسلام آمریکایی» بیان کرد.
آقای میرباقری گفته بود: «ما قائل به صلح هستیم، ولی صلح پایدار آن است که پس از یک جنگ و جهاد پایدار بهدست آید؛ و تا این جهاد پشت سر گذاشته نشود و جبهه باطل حذف نشود، صلحی در عالم برقرار نمیشود.»
او افزوده بود که «اگر در جنگ مومنان با کافران، نصف مردم عالم کشته شوند ایرادی ندارد.»
در میان دیگر حامیان فکری آقای قاسمیان، حمید رسایی، از نمایندگان جبهه پایداری در مجلس در حمایت از او در شبکه ایکس نوشت: «تخریب میکنند چون قاسمیان یکی از الگوهای منطقهای آنها برای پروژه سازش را هدف قرار داده است.»
به نوشته روزنامه اصولگرای خراسان، گروههای تندرو همچنان در صحنه هستند و از کسانی مانند آقای قاسمیان «قهرمانسازی» میکنند و آنها را «انقلابی» معرفی میکنندسرنوشت تندروها و بازگشت «قهرمان»
از زمان انتشار سخنان جنجالی غلامرضا قاسمیان در عربستان تا بازگشت او به تهران و استقبال «سوپر انقلابیها» از او در فرودگاه، درخواستها برای پیگرد قضایی او از سوی چهرههای مختلف سیاسی افزایش یافته است. در شبکههای اجتماعی و محافل رسمی، افرادی مانند محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، خواستار ورود دستگاه قضایی و اعلام جرم علیه آقای قاسمیان شدهاند.
یکی از نکات قابلتوجه در ماجرای بازداشت آقای قاسمیان، طرح گمانههایی از سوی محمدمهدی شهریاری و برخی رسانههای اصولگرا بود که احتمال «نفوذ بیگانه» را در این پرونده مطرح کردند.
رجانیوز، سایت نزدیک به جبهه پایداری به حامیان رئیس مجلس انتقاد کرد و نوشت: «حامیان مجازی قالیباف، پس از اعلام این خبر، پروژههای رسانهای عجیبی علیه او به راه انداختهاند. از ادعای جاسوسی و هوچیگری، تا تهمت جذب فالور و تلاش برای جلب توجه، از مطالبی بود که در روز اخیر توسط این گروه به قاسمیان نسبت داده شده و همچنان ادامه دارد».
در کنار درخواستها برای محاکمه آقای قاسمیان، این پرسش نیز در برخی محافل سیاسی مطرح شده که میزان حمایت از چهرههایی چون او تا چه حد است و آیا این رخداد میتواند بر جایگاه جریانهایی مانند جبهه پایداری در ساختار قدرت تأثیر بگذارد و منجر به «خروج آنها از نظام» حکمرانی ایران و «پیاده شدنشان از قطار انقلاب» شود؟
پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، به نظر میرسد ستاره اقبال گروه جبهه پایداری و هفکرانش رو به افول است و پلهای اصولگرایان تندرو در مراکز و نهادهای قدرت یکی پس از دیگری فرو میریزند.
مرور تحولات یک سال گذشته نشان میدهد که با آغاز ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، جبهه پایداری در پیشبرد برخی اهداف خود، مانند اعمال فشار بیشتر برای اجرای قانون حجاب و جلوگیری از ابلاغ کنوانسیون پالرمو، با محدودیتهایی روبهرو بوده است. با این حال، این جریان در مقابل ناکامیها موفقیتهایی نیز در مجلس داشته و در برخی موارد مانند فشار برای برکناری محمدجواد ظریف از دولت و عبدالناصر همتی از وزارت اقتصاد، به نتایجی دست یافته است.
از سوی دیگر، این جریان همچنان به عنوان حامیان اصلی حکومت در صحنه حضور دارد و تلویزیون دولتی ایران به عنوان مهمترین پایگاه، امکان اثرگذاری بر افکار عمومی را برایش فراهم میکند.
بازگشت آقای قاسمیان به ایران نیز با پوشش خبری ویژهای همراه بود. به نوشته روزنامه اصولگرای خراسان حامیان این جریان با برگزاری مراسم استقبال و نمادهایی مانند پرچم حزبالله لبنان و فلسطین، از او بهعنوان چهرهای «انقلابی» تجلیل کردهاند.
با اخراج غلامرضا قاسیمان، روحانی اصولگرا و نزدیک به جبهه پایداری از عربستان سعودی، ظاهرا غائلهای که او در ایام حج به راه انداخته بود، برای مسئولان ایرانی ختم به خیر شد و واکنشها فروکش کرد.
در رسانهها صحبت از این است که تیر «شیخ هزینهساز» و همفکرانش که به عنوان «دولت در سایه» یا طرفداران «خالصسازی» نیز شناخته میشوند، به هدف نخورد و نتوانستند اراده حکومت برای تحکیم روابط با عربستان را مخدوش کنند. آنها احتمالا خودشان نیز تصور نمیکردند که با چنین حجمی از مخالفتها روبرو شوند و روابط با حاکمان عربستان از چنین درجه اهمیتی برخوردار باشد.
آقای قاسمیان پس از بازگشت به ایران در اولین واکنش در مورد توهین هایش به عربستان اعلام کرد که «تشخیص دادم باید سکوت را شکست» و به نوعی «آتش به اختیار» عمل کرده است.
در پی سخنان آقای قاسمیان علیه حاکمان عربستان طیفی از هواداران حکومت و اصولگرایان، تمام قد به سرزنش و مخالفت با این واعظ «بیت رهبر» جمهوری اسلامی ایران بلند شدند و از او اعلان برائت کردند. آنها تاکید داشتند که حرفهای او «نظر شخصی» است و ربطی به مواضع بدنه اصولگرایان و حکومت ندارد.
آقای قاسمیان در پیام ویدئویی که در شهر مدینه ضبط کرده بود، حاکمان سعودی را «کاسبان و غاصبان قبله» توصیف کرد. او که شغل و سمت رسمی در دستگاه حکومت ایران ندارد و مدیر حوزه علمیه مشکات است، از مشوقان حمله به سفارت عربستان در دیماه ۱۳۹۴ شناخته میشود و از همین رو سخنانش مثل پرتاب سنگی به شیشه دیپلماسی ایران بود. از واکنش گسترده مسئولان ایرانی به سخنان او، چنین برداشت شد که روابط تهران و ریاض به تار مویی بسته است و حرفهای او میتوانست منجر به تیره و تار شدن روابط دو کشور و برهم خوردن ماه عسل میان آنها شود.
در مقابل انتقادها به سخنان آقای قاسمیان ، بخشی از اصولگرایان و رسانههای آنها از جمله روزنامه کیهان از این روحانی مشهور حمایت کردند.
روز پنجشنبه، هشتم خردادماه روزنامه کیهان در بخش گزارش ویژه نوشت: «محتوای سخنان مبنی بر اینکه در عربستان مراکز لهو، قمارخانهها، فحشا و کنسرتهای مبتذل ترویج میشود و اراده الحاد پشت آن است، محتوایی خلاف واقع یا دور از اطلاع مردم عادی نیست».
روزنامه زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران در این گزارش که بدون اسم نویسنده بود، به منتقدان تاخت و نوشت: «عربستان از یکسو به ترویج وهابیت منحرف پرداخته و به نیابت از دشمنان ملتهای منطقه، سرمایهگذار تروریسم تکفیری بوده است؛ از سوی دیگر، به گسترش مظاهر الحاد غربی در سرزمین نزول وحی پرداخته و به سرکوب شیعیان بلکه مطالبهگران اجرای احکام اسلامی دست یازیده است».
روزنامه کیهان با انتقاد از میزبانی عربستان سعودی از دونالد ترامپ و مواضع گذشته عربستان در رابطه با ایران نوشت: «در حالی که دهها رسانه سعودی یا وابسته به این رژیم، روزانه علیه ایران لجنپراکنی و دروغپراکنی میکنند، نمیتوان به اظهارنظر یک عالم دینی که مسئولیت سیاسی رسمی هم ندارد، خرده گرفت».
چهرههایی که از آنها به عنوان جریانهای فشار در ساختار سیاسی ایران یاد میشود، سیاست خارجی جمهوری اسلامی را عمدتاً با شعارهایی مانند «مبارزه با آمریکا» و «محو اسرائیل» تعریف کردهاند. در سالهای گذشته، این جریانها در مقاطعی که نشانههایی از کاهش تنش در روابط منطقهای یا بینالمللی دیده میشد، با اقداماتی مانند حمله به سفارت بریتانیا یا عربستان، مسیر سیاست خارجی را با چالشهایی جدی روبرو کردهاند.

حدود سه هفته قبل از حرفهای جنجالی غلامرضا قاسمیان علیه حاکمان عربستان سعودی، علی خامنهای در جمع مسئولان و کارگزاران حج اعلام کرد که «حج یک فریضه صددرصد سیاسی است» و از کسانی که ماهیت مناسک حج را صرفا عبادی میدانند، انتقاد کرد.
مرور سخنان آیتالله خامنهای نشان میدهد که او حج را نهفقط یک آیین عبادی، بلکه از نظر شکل و ماهیت و قالب سیاسی میداند. رهبر جمهوری اسلامی ایران همچنین از منتقدان سرسخت سیاستهای عربستان سعودی به شمار میرود و در اظهاراتی، از جمله در ماه گذشته، گفته بود که «اگر آمریکا نباشد، اینها (کشورهای عربی) ده روز نمیتوانند خودشان را نگه دارند؛ آمریکا اینها را نگه میدارد.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران در ۱۷ شهریورماه ۱۳۹۵ خاندان حاکم بر عربستان سعودی را «سلسله خبیث و ملعون» و در خردادماه ۱۳۹۶ «گاو شیرده آمریکا، حکام بیارزش، نالایق و پست» خطاب کرد.
آقای خامنهای وعده داده بود که عربستان در آینده نه چندان دور به دست «مجاهدان اسلام» خواهد افتاد و گفته بود «به بدی دولت سعودی خبر ندارم. دولت سعودی هم مستبد، هم دیکتاتور، هم ظالم، هم وابسته و هم فاسد است...»
آقای خامنهای تاکید داشته است که «اینها نابودشدنی هستند... این ظواهر نباید کسی را گول بزند؛ اینها رفتنی هستند، اینها ساقطشدنی و نابودشدنی هستند.»
مرور مواضع آیتالله خامنهای نشان میدهد که نگاه او به عربستان سعودی ریشهدار و مبتنی بر رویکردی استراتژیک به تحولات منطقه و نقش این کشور در آن است. از این منظر، سخنان اخیر او درباره «برادری» میان تهران و ریاض در دیدار با وزیر دفاع عربستان در ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ را نمیتوان بهراحتی نشانه تغییر در ارزیابی او از حکومت عربستان دانست.
حسین علیزاده، دیپلمات پیشین وزارتخارجه ایران در گفتوگو با بیبیسی فارسی معتقد است «اگر ما وابستگی و یا نزدیکی آقای قاسمیان به جبهه پایداری را کنار بگذاریم، باید بپذیریم که از نگاه او و رهبر جمهوری اسلامی ایران، اسلام یک دین سیاسی است و هدف اصلی آن برپایی و تشکیل حکومت اسلامی (دولت) است.»
آقای علیزاده با اشاره به شعار گروه اخوانالمسلین در مصر میگوید پایه اعتقادی و فکری گروه اخوان بر دو موضوع اساسی استوار است. آنها اعتقاد دارند که «اسلام راهگشاست و دوم اینکه اسلام "دین و دولت" است یعنی هم رابطه شما با خداوند را مشخص میکند و هم تشکیل دولت میدهد.»
حسین علیزاده معتقد است با چنین اعتقادی فرقی نمیکند که این تفکر از طرف چه کسی و چه فرقه و مذهبی اعم از سنی و یا شیعه گفته شود و از بطن افکار آنها شعار «مرگ بر آل سقوط» و تکفیر حاکمان عربستان بیرون میآید.
او نگاه علی خامنهای و کسانی مانند آقای قاسمیان را ادامهدهنده تفکر نواب صفوی، موسس و رهبر گروه فدائیان اسلام میداند؛ گروهی که حدود ۷۰ سال پیش چهار نخستوزیر، دو وزیر و یک نویسنده را ترور کردند.
در مقابل نگاه کسانی که معتقدند افکار و سخنان آقای قاسمیان ادامه مواضع رهبر جمهوری اسلامی ایران است، مجتبی زارعی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس معتقد است که «هیچ شباهت و خط و ربطی میان سخنان اقای قاسمیان و مواضع رهبر جمهوری اسلامی ایران نیست.»
آقای زارعی روز جمعه در شبکه ایکس خطاب به قاسمیان نوشت: «حالا که حرف حساب نمیفهمی و حال که از نظام معقول امامت امت عذرخواهی نکردی و حال که اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات و دادگاه روحانیت ارشادت نکردند و کماکان جلوزدن خود از رهبری را در امر سیاسی حکومتی میستایی؛ میگوییم تو غلط کردی که بی اذن ولی فقیه، جبهه جدیدی باز کردی.»

آقای قاسمیان در سال ۱۳۹۹ با حکم محمدباقر قالیباف، به ریاست کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس منصوب شد و تا تیرماه سال ۱۴۰۳ در این سمت بود.
بررسی سخنان غلامرضا قاسمیان نشان میدهد که حرفهای او علیه عربستان سعودی در زمان ریاستش بر کتابخانه مجلس نیز به شکل مکتوب و سخنرانی ادامه داشته است. او میگوید در سال ۱۴۰۰ نیز در ایام حج به عربستان رفته بود و در هتلی که اقامت داشته، بعد از اقامه نماز درباره فلسفه حج سخنرانی کرده است. او تاکید کرده «صریحا» به او تذکر داده شده بود که «درباره فلسفه حج سخنرانی نکند و نماز جماعت هم نخواند.» به این ترتیب به نظر میرسد حرفهای آقای قاسمیان دستکم برای مسئولان حکومت ایران بخصوص در سازمان حج و زیارت تازگی ندارد.
او در سلسله سخنرانیهایی که با عنوان «حج برائت» در خردادماه سال ۱۴۰۳، همزمان با ایام حج داشت و در وب سایتش منتشر شده است، میگوید که «بنسلمان به دنبال سیاحتی کردن حج است و همین اقدامات او زمینهساز ظهور امام دوازدهم شیعیان میشود.»
او معتقد است که افکار و اندیشههایش را از آیتالله خمینی گرفته است و حج فعلی را به «حج کچلها» و «حج صورتی» تشبیه میکند که یک عده به حج میروند و «صرفا مویشان را میتراشند و ظاهر مسلمانی به خود میگیرند و اسلام آنها هیچ خطری ندارد و از محتوا و هدف خالی شده است، چنانکه مراسم برائت از مشرکین در حج در زیر چادر و فضای بسته انجام میشود و تاثیری ندارد.»
آقای قاسمیان کتابی با عنوان «حج ابراهیمی» نیز منتشر کرده که حاوی مجموعهای از سخنرانیهای او درباره مناسک حج است.
در کتاب مورد اشاره، حج «مظهر برائت از طاغوت و اعلان بیزاری و نبرد با نظام پوشالی سلطه و استکبار» توصیف شده است. او میگوید متاسفانه در طول تاریخ و به ویژه در شرایط کنونی «بیتالله الحرام» و مدیریت آن، «از سیطره ولایت و حاکمیت امام معصوم و جانشینان برحق ایشان خارج شده و به دست حکام غاصب، جائر و طاغوتها افتاده است...حکام جور و آل سعود غاصبان قبله در عصر حاضر هستند و کعبه در دست آنهاست.»

در پی تحولات عمده در منطقه از جمله سقوط «محور مقاومت»، سرنگونی حکومت بشار اسد و ضربات شدید اسرائیل به حزبالله و رهبرانش، جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری به فرصتی برای بازسازی جایگاه منطقهای خود نیاز دارد. در چنین شرایطی، حفظ و تقویت روابط با عربستان سعودی برای تهران اهمیتی استراتژیک و دوچندان پیدا کرده است.
غلامرضا قاسمیان روز جمعه، نهم خردادماه در نخستین اظهار نظر پس از بازگشت به ایران، برهم خوردن روابط تهران و ریاض با یک فیلم یک و نیم دقیقهای را «یک شوخی» دانست و گفت «اگر عالمی حرفی بزند و تمام روابط دیپلماتیک به هم بریزد این چه روابط دیپلماتیکی است؟ ترامپ هر حرفی را در منطقه درباره ایران زد و آب از آب تکان نخورد...»
او در جمع طرفدارانش گفت «ما دیپلمات نیستیم و جزو علما محسوب میشویم، کارهای دیپلماتیک برای دیپلماتها و کارهای علمایی برای علما.»
حرفهای آقای قاسمیان یادآور سخنان علی خامنهای است که بارها تاکید داشته که «من دیپلمات نیستم؛ انقلابیم و حرفم را صریح و صادقانه میزنم.»
همانطور که آقای قاسمیان اشاره کرده، او و چهرههایی با دیدگاه مشابه، خود را متعهد به چارچوبهای رسمی دیپلماسی نمیدانند. از دید برخی ناظران، در شرایطی که رهبر جمهوری اسلامی ممکن است در بیان مستقیم برخی مواضع محدودیتهایی داشته باشد، جریانهایی نزدیک به حکومت میتوانند «آتش به اختیار» عمل کرده و آزادانهتر اظهارنظر کنند؛ امری که برخی آن را نوعی «تقسیم کار نانوشته» در بیان مواضع سیاسی تلقی میکنند. نمونههایی مانند یادداشت انتقادی روزنامه کیهان علیه عربستان سعودی از جمله مصادیق این برداشت بهشمار میروند.
این نوع نگرش، پشتوانهای فکری نیز دارد که در میان برخی روحانیون نزدیک به جبهه پایداری دیده میشود. محمدمهدی میرباقری، از همفکران آقای قاسمیان و از چهرههای شناختهشده این جریان، سال گذشته سخنانی جنجالی درباره تقابل «جبهه حق و باطل» و مبارزه با «اسلام آمریکایی» بیان کرد.
آقای میرباقری گفته بود: «ما قائل به صلح هستیم، ولی صلح پایدار آن است که پس از یک جنگ و جهاد پایدار بهدست آید؛ و تا این جهاد پشت سر گذاشته نشود و جبهه باطل حذف نشود، صلحی در عالم برقرار نمیشود.»
او افزوده بود که «اگر در جنگ مومنان با کافران، نصف مردم عالم کشته شوند ایرادی ندارد.»
در میان دیگر حامیان فکری آقای قاسمیان، حمید رسایی، از نمایندگان جبهه پایداری در مجلس در حمایت از او در شبکه ایکس نوشت: «تخریب میکنند چون قاسمیان یکی از الگوهای منطقهای آنها برای پروژه سازش را هدف قرار داده است.»

از زمان انتشار سخنان جنجالی غلامرضا قاسمیان در عربستان تا بازگشت او به تهران و استقبال «سوپر انقلابیها» از او در فرودگاه، درخواستها برای پیگرد قضایی او از سوی چهرههای مختلف سیاسی افزایش یافته است. در شبکههای اجتماعی و محافل رسمی، افرادی مانند محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، خواستار ورود دستگاه قضایی و اعلام جرم علیه آقای قاسمیان شدهاند.
یکی از نکات قابلتوجه در ماجرای بازداشت آقای قاسمیان، طرح گمانههایی از سوی محمدمهدی شهریاری و برخی رسانههای اصولگرا بود که احتمال «نفوذ بیگانه» را در این پرونده مطرح کردند.
رجانیوز، سایت نزدیک به جبهه پایداری به حامیان رئیس مجلس انتقاد کرد و نوشت: «حامیان مجازی قالیباف، پس از اعلام این خبر، پروژههای رسانهای عجیبی علیه او به راه انداختهاند. از ادعای جاسوسی و هوچیگری، تا تهمت جذب فالور و تلاش برای جلب توجه، از مطالبی بود که در روز اخیر توسط این گروه به قاسمیان نسبت داده شده و همچنان ادامه دارد».
در کنار درخواستها برای محاکمه آقای قاسمیان، این پرسش نیز در برخی محافل سیاسی مطرح شده که میزان حمایت از چهرههایی چون او تا چه حد است و آیا این رخداد میتواند بر جایگاه جریانهایی مانند جبهه پایداری در ساختار قدرت تأثیر بگذارد و منجر به «خروج آنها از نظام» حکمرانی ایران و «پیاده شدنشان از قطار انقلاب» شود؟
پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، به نظر میرسد ستاره اقبال گروه جبهه پایداری و هفکرانش رو به افول است و پلهای اصولگرایان تندرو در مراکز و نهادهای قدرت یکی پس از دیگری فرو میریزند.
مرور تحولات یک سال گذشته نشان میدهد که با آغاز ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، جبهه پایداری در پیشبرد برخی اهداف خود، مانند اعمال فشار بیشتر برای اجرای قانون حجاب و جلوگیری از ابلاغ کنوانسیون پالرمو، با محدودیتهایی روبهرو بوده است. با این حال، این جریان در مقابل ناکامیها موفقیتهایی نیز در مجلس داشته و در برخی موارد مانند فشار برای برکناری محمدجواد ظریف از دولت و عبدالناصر همتی از وزارت اقتصاد، به نتایجی دست یافته است.
از سوی دیگر، این جریان همچنان به عنوان حامیان اصلی حکومت در صحنه حضور دارد و تلویزیون دولتی ایران به عنوان مهمترین پایگاه، امکان اثرگذاری بر افکار عمومی را برایش فراهم میکند.
بازگشت آقای قاسمیان به ایران نیز با پوشش خبری ویژهای همراه بود. به نوشته روزنامه اصولگرای خراسان حامیان این جریان با برگزاری مراسم استقبال و نمادهایی مانند پرچم حزبالله لبنان و فلسطین، از او بهعنوان چهرهای «انقلابی» تجلیل کردهاند.
۴۳

Realman - کالیفرنیا ، ایالات متحده امریکا
عکس اخریه شهرام شبپره رفته استقبالش تو فرودگاه
0
0
یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۲