ویدیویی از تنبیه بدنی ۳ دانش‌آموز دبیرستانی در کرمانشاه توسط معلم

کیهان لندن: منابع محلی در استان کرمانشاه دوشنبه دوم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ویدیویی از تنبیه بدنی دانش‌آموزان توسط یک معلم را منتشر کردند. 

بر اساس این ویدیو، فردی که به اصطلاح «معلم» و «آموزگار» است، سر کلاس و در مقابل سایرین با ضربات سنگین به یک دانش‌آموز لگد و سیلی می‌زند.

این چندمین مورد تنبیه بدنی دانش‌آموزان در مدرسه توسط معلمان است که در یک ماهی که از آغاز سال ۱۴۰۴ می‌گذرد، رسانه‌ای شده است.
+35
رأی دهید
-6

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۷۴
    HAPPINESS - لندن، انگلستان

    دوران ما جرات و شهامت دانش آموزان به مراتب بیشتر از این پپه ها بود که تو کلاس میشستن و فقط نظاره گر وحشی بازی بعضی از این بی پدر و مادرهای کثافت بودن. باید حال معلمان وحشی مثل این اوباش رو حسابی بگیرن و تا میخوره لهش کنن. چقدر این دانش آموز در برابر همکلاسیهاش کوچک و خوار شده. این چیزی شبیه حجاب اجباریه که داره نهادینه میشه. اجازه ندین دست این اراذل و اوباش بروتون باز شه. این کثافت قطعا دست روی زن و بچه اش هم بلند میکنه چون وحشی وحشیه فرق نمیکنه در کجا عقده های درونیش رو بیرون بریزه.
    2
    27
    ‌چهارشنبه ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    Adamat7775 - خارکف، اوکراین
    HAPPINESS - لندن، انگلستان
    گرامی‌، صمن سپاس برای کامنت دل‌سوزانه و غیورانه‌ای که نوشتید. - در مورد مساله‌ی بدوی‌ حجاب اجباری، همانگونه که بهتر در جریان هستید، اجرا و نهادینه شدن این قانون اجباری غیر‌منطقی‌، برمی‌گردد به سال ۱۳۵۸، که از آن‌زمان تاکنون، ۴۵ سال می‌گذرد که حجاب اجباری در ایران نهادینه شده. - البته از ۲ سال پیش که مورد بانو مهسا ایجاد شد (و یا آن‌را به‌حالت مصنوعی و از پیش تعیین‌شده ایجاد ساختند)، از سوی گردانندگان ایران، به دستور امریکا، مورد حجاب را به‌حالت فیفتی‌فیفتی دراوردند، تا متد آزمون و خطا را محک بزنند. - من گاهگاهی هنوز هم، برنامه‌های تلویزیون ایران را از طریق یوتیوب (گاهی‌) دنبال می‌کنم. برای نمونه، از ماه پیش در ایران در یکی‌ از شبکه‌ها، برنامه‌ی آموزنده‌ای هست در زمینه‌ی اطلاعات ادبی‌ و هنری، که آقای فرزاد حسنی مجری آن هست. شرکت‌کنندگان خانم این برنامه، همه باحجاب هستند. به بیان دیگر، این زنگ تفریح دو ساله‌ای که پس از ماجرای بانو مهسا ایجاد شد (ایجاد کردند)، به مقصدی نرسید، و قانون غیر‌منطقی‌ حجاب اجباری در ایران، که از سال ۱۳۵۸ نهادینه شد، همچنان پس از ۴۵ سال، اعتبار خود را داراست.
    8
    2
    ‌چهارشنبه ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    Adamat7775 - خارکف، اوکراین
    ۱) با تمام احترام به معلمانی که شایسته هستند و با حقوق کم معلمی و خرج‌های سنگین امروزه‌ی زندگی‌ می‌سازند، و شرافت‌مندانه، هم در زمینه‌ی آموزش به دانش‌آموزان، و هم در زمینه‌ی زندگی‌ خود و خانواده‌ی خودشان، درست‌کار می‌باشند. - اما آن‌دسته از معلمانی که مثل این نا‌ا‌نسان در ویدیوی بالا هستند را، قانون باید به‌شدت با این انسا‌ن‌نماها برخورد کند، تا دیگرانی که مثل این موجود هستند، حساب کار دست‌شان بیاید. / - اصولا در فرهنگ ایران، مساله‌ی برخورد فیزیکی‌ و کتک‌زدن همیشه وجود داشته، که یادگاری کثیفی‌ است به‌جا مانده از یورش بیگانگان وحشی به سرزمین پارس، که بعد در نهاد زادگان ایران نیز نهادینه شده!. / - من خودم از کلاس سوم دبستان تا دوم دبیرستان (که هنوز بزرگ‌سال نشده بودم)، هفته‌ای چند سیلی‌ و لگد و پس‌گردنی از پدرم دریافت می‌کردم. - در مدرسه هم، کلاس چهارم یا پنجم که بودم، معلم ورزش، بی‌خود و بی‌جهت، سیلی‌ زد به من، مثل فیلم بالا. - کلاس اول دبستان هم، ردیفی‌ ما را معلم آورد کنار تخته، و با خط‌کش چوبی محکم زد به کف دستهای‌مان. - لعنت به فرهنگ قر و قاطی شرقی‌-اسلامی‌-ایرانی. ~ (ادامه ....
    1
    6
    ‌چهارشنبه ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    Adamat7775 - خارکف، اوکراین
    ۲) پدربزرگ من (پدر پدرم)، بنا به گواهی‌دادن فرزندانش، هیچ‌گاه فرزندانش را نزده بوده. - ایشان سال‌های سال در بازار تهران، فروشنده‌ی لوازم خانگی بود، که صاحب آن فروشگاه نیز، دوست دوران کودکی ایشان بود. - در دهه‌ی سی‌ یا دهه‌ی چهل، که لوازم خانگی آنزمان همچون یخچال و گاز و پنکه و تلویزیون به بازار آمده بوده، ویگن که جوان و هنوز کامل مشهور نشده بوده، روزی از پدربزرگ، یک لوازم خانگی به‌شکل قسطی می‌خرد. - چند ماه اول، پول را پرداخت می‌کند، و سپس دیگر نه. - پدربزرگ، شاگرد مغازه را -که پسرکی ۱۰-۱۱ ساله بوده و تابستان‌ها آن‌جا کار می‌کرده-، می‌فرستد به خانه‌ی ویگن، تا او اقساط عقب‌افتاده‌ی خود را پرداخت کند. - وقتی‌ ویگن به جلوی درب کوچه می‌آید، با شنیدن حرف آن پسر که باید اقساط را بدهید، یک سیلی‌ می‌زند به گوش آن پسر و می‌گوید برو بچه پی‌ کارت!. - پسر گریه‌کنان به مغازه بر‌میگردد و ماجرا را تعریف می‌کند. - پدربزرگ می‌رود به کلانتری، و همراه با پاسبان به سمت خانه‌ی ویگن بد‌صدا می‌رود تا دیگر لات‌بازی درنیاورد. ~ (ادامه ....
    8
    2
    ‌چهارشنبه ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۵
    Adamat7775 - خارکف، اوکراین
    ۳) - بهروز خان وثوقی، در کتاب خاطرات خود، موردی مشابه را نیز تعریف کرده است، که وقتی‌ جوان بوده، پشت صحنه‌ی فیلمبرداری، بین ایشان و ویگن، اختلافی‌ کلامی‌ صورت می‌گیرد، و ویگن یک سیلی‌ می‌زند به صورت بهروز وثوقی. / - پی‌نوشت؛ بازهم تاکید می‌کنم، که فرهنگ عادی‌شده‌ی برخورد فیزیکی در ایران، یادگاری‌ است کثیف از هجوم بیگانگان وحشی به سرزمین پارس، که به‌خاطر زادو ولد آن بیگانگان وحشی با زنان پارسی، در خون و ژن مردمان ایران از چند قرن پیش تا کنون، این ژنتیک زشت، نهادینه شده.
    7
    3
    ‌چهارشنبه ۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.