اعلام خبر رفع حصر از مهدی کروبی واکنشهایی را در پی داشته است.
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، با استقبال از این موضوع در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت «خبر خوب! حصر شیخ مهدی کروبی به پایان رسید. به امید رفع حصر از دیگر عزیزانمان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و آزادی همه زندانیان سیاسی در سال ۱۴۰۴.»
احمد زیدآبادی، زندانی سیاسی سابق و فعال سیاسی، هم گفت: «در میان اوضاع آشفته منطقه و تنگی بیسابقه وضعیت معیشت مردم، خبر رفع حصر شیخ مهدی کروبی اتفاق مبارک و خوشایندی است.»
او ابراز امیدواری کرد که با «رفع حصر از میرحسین و خانم رهنورد و آزادی یکایک زندانیان سیاسی و عقیدتی، دایره رهایی کشورمان از پدیده شوم حصر و زندانِ سیاسی تکمیل و راه تازهای پیش روی ایران گشوده شود.»
مقامات حکومت ایران بارها اعلام کرده بودند شورای عالی امنیت ملی در مصوبهای تصمیم به حصر خانگی خانم رهنورد و آقای موسوی و آقای کروبی گرفته بود.
در سال ۱۳۹۶ هم زمانی که غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه بود، گفته بود: «مصوبه شورای عالی امنیت ملی قانونی و لازمالاجرا است و هیچکس حق مخالفت با آن را ندارد.»
اکنون حسین کروبی میگوید به آنها گفته شده است «حصر» آقای کروبی با دستور غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه رفع شده است و نامی از شورای عالی امنیت ملی برده نشده است.
زندگی مهدی کروبی از ریاست بنیاد شهید و مجلس تا ۱۴ سال حصر
زندگی سیاسی مهدی کروبیمهدی کروبی در سال ۱۳۵۸ با حکم آیتالله خمینی بنیاد شهید انقلاب اسلامی را تاسیس کرد و تا سال ۱۳۷۱ رئیس این بنیاد بود.
آیتالله خمینی در سال ۱۳۶۴ سرپرستی امور حجاج ایرانی را به مهدی کروبی سپرد و او تا سال ۱۳۶۹ این مسئولیت را برعهده داشت. کشته شدن زائران ایرانی در مکه در سال ۱۳۶۶ در دوره مسئولیت او اتفاق افتاد.
مهدی کروبی همچنین با حکم آیتالله خمینی یکی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی ایران در سال ۱۳۶۸ بود.
بعد از فوت آیتالله خمینی و رفتن اکبر هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس به ریاست جمهوری، مهدی کروبی از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۷۰ رئیس مجلس ایران بود.
در سال ۱۳۷۰ و در اولین انتخابات مجلس بعد از فوت آیتالله خمینی، شورای نگهبان با تفسیری جدید از قانون، نظارت خود بر انتخابات را گستردهتر کرد و بیشتر کاندیداهای نزدیک به مجمع روحانیون مبارز و جناح موسوم به خط امام را رد صلاحیت کرد.
مهدی کروبی در نقش دبیر مجمع روحانیون مبارز به همراه دیگر چهرههای شاخص جناح چپ جمهوری اسلامی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ سعی در راضی کردن میرحسین موسوی، نخست وزیر دوران جنگ، برای کاندیداتوری کرد که نتیجهای در بر نداشت.
با پیروزی محمد خاتمی، از اعضای مجمع روحانیون مبارز، در انتخابات سال ۱۳۷۶ و پیروزی گسترده اصلاحطلبان در انتخابات مجسس ششم، مهدی کروبی بار دیگر نقشی فعالتر در سیاست ایران بازی کرد.
او در انتخابات مجلس ششم از تهران وارد مجلس شد و علیرغم رای نهچندان بالایش بهعنوان یکی از اعضای بلندپایه حزب مشارکت، پیروز اصلی انتخابات شد و برای دومین بار رئیس مجلس شورای اسلامی شد.
اولین روزهای ریاست آقای کروبی بر مجلس ششم همزمان شد با طرح اصلاحیه قانون مطبوعات در مجلس. مهدی کروبی با استناد به نامه آیتالله خامنهای که آن را «حکم حکومتی» خواند، مانع از رسیدگی به آن شد.

با نزدیک شدن به پایان مجلس ششم و تحصن بیش از صد نماینده اصلاحطلب در اعتراض به رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاحطلب توسط شورای نگهبان، اختلافات بین مهدی کروبی و احزاب اصلاحطلب، بهویژه حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، علنیتر و گستردهتر شد.
آقای کروبی نهتنها در تحصنی که هر دو نائب رئیس مجلس، بهزاد نبوی و محمدرضا خاتمی، در آن شرکت کرده بودند حضور نیافت بلکه مخالفت خود را با این کار اعلام کرد و علیرغم آنکه بیشتر گروههای اصلاحطلب از ارائه فهرست در انتخابات مجلس هفتم خودداری کردند، در صحنه ماند و البته موفق به ورود به مجلس نشد.
آقای کروبی در سال ۱۳۸۴ برای نخستین بار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد. هیچیک از احزاب اصلی اصلاحطلب، حتی مجمع روحانیون مبارز که مهدی کروبی دبیرکل آن بود، از نامزدی او حمایت نکردند و همین باعث شد مهدی کروبی از عضویت در مجمع روحانیون مبارز استعفا کند.
آقای کروبی به نتایج آن انتخابات شدیدا معترض بود. او گفت تا بعد از نیمهشب نفر اول بوده، اما بعد از حدود سه ساعت خواب به رده سوم سقوط کرده است.
آقای کروبی در آن زمان نامه سرگشادهای به آیتالله خامنهای رهبر ایران نوشت و در این نامه حتی مجتبی خامنهای، پسر رهبر ایران، را نیز متهم به حمایت از یکی از نامزدها کرد.
مهدی کروبی در همین نامه اعلام کرد که از کلیه مسئولیتهای خود، از جمله مشاورت رهبر و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، کنارهگیری میکند.
او پس از سال ۱۳۸۴ با تاسیس حزب «اعتماد ملی»، موضع انتقادیتری اتخاذ کرد و در سری بیانیههایی خود را به پاسداری از حقوق شهروندی و حقوق زنان و اقوام متهعد دانست.
با انتخابات بحثبرانگیز سال ۱۳۸۸ او با لحنی صریحتر از حکومت ایران انتقاد کرد و نتایج آن انتخابات را زیر سوال برد و بارها از شکنجه و کشتن مخالفان بهشدت انتقاد کرد.
با این حال آقای کروبی در سالهای حصر با وجود انتقاد از حکومت، از ریاست جمهوری نامزدهای نزدیک به اصلاحطلبان از جمله مسعود پزشکیان حمایت کرد.
چرا مهدی کروبی رفع حصر شد؟
فرنوش امیرشاهی، بیبیسی
پایان حصر مهدی کروبی، از رهبران جنبش سبز، با استقبال شماری از فعالان سیاسی همراه شده است.
بسیاری آن را گامی برای دلجویی از منتقدان و در راستای وفاق و همدلی تعبیر کردهاند. اما واقعیت این است که این گام برای حل مسائل متعدد حکومت کافی نیست.
مهدی کروبی در شرایطی از حصر آزاد شده است که ۸۴ سال سن دارد. او در دوران حبس خانگی به بیماریهای متعدد مبتلا و بارها در بیمارستان بستری شد.
همچنین در سالهای گذشته رویکرد سیاسیاش نسبت به میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، تفاوت پیدا کرد. چنانچه در انتخابات ریاستجمهوری گذشته، شرکت کرد و به مسعود پزشکیان رای داد.
این شرایط در کنار بحرانهای متعدد داخلی و خارجی حکومت، زمینه رفع حصر او را مهیا کرد.
در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی نه تنها با نارضایتیها و تنگناهای داخلی دست به گریبان است، بلکه بدنه حامیانش هم ریزش کرده است.
از جمله شواهد آن استقبال کمرنگ از فراخوانهای رسمی برای تجمع حامیان حجاب بود که در نهایت جمعی اندک به آن لبیک گفتند. این اقدام حتی با مخالفت گروهی دیگر از جریانهای تندروی اصولگرا روبرو شد. محمود نبویان، نماینده عضو جبهه پایداری و از رای دهندگان به لایحه حجاب با عتاب به آنها گفت که برای «حفظ نظام باید لوایح اسلامی را هم کنار گذاشت.»
ظاهرا «ضرورت حفظ حکومت»، کلیدی بوده که قفل حصر خانه مهدی کروبی را باز کرده است. البته آنطور که حسین کروبی، پسر آقای کروبی گفته است، با وساطت غلام حسین محسنیاژهای که توانسته است نظر رهبر جمهوری اسلامی را جلب کند.
با این حال آزمون اصلی وفاق برای حکومت، رفع حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد است که در سالهای اخیر موضع «گذار از نظام» گرفتهاند. تا آنجا که میرحسین موسوی مشخصا خواستار برگزاری «همهپرسی و تشکیل مجلس موسسان» برای عبور از «ساختار تناقضآلود و غیرقابل دوام نظام اساسی» و «قدرت غیرپاسخگو و مسئولیتناپذیر» حکومت شد.
اگر حکومت حصر این دو رهبر جنبش سبز را هم پایان دهد، آنگاه از سوی بدنه سیاسی داخل ایران به معنای گامی برای همدلی و وفاق تعبیر خواهد شد. در غیر این صورت جامعهای که مسائل اجتماعی و سیاسی مختلفی دارد و نسل جدیدی که هیچ خاطره و آشنایی با جنبش سبز ندارند، از این تصمیم تکان نمیخورد.