درگیری‌های سوریه؛ فرصتی که جمهوری اسلامی در انتظارش بود؟

درگیری‌هایی که میان طرفداران شبه‌نظامی بشار اسد و دولت سوریه آغاز شد، یکی از دشوارترین چالش‌ها برای حاکمان جدید این کشور به‌شمار می‌رود
دویچه وله: مریم انصاری
مقام‌های ایران علنا گفته‌اند مقدمات "تجزیه سوریه" فراهم شده است. ‌آیا جمهوری اسلامی در سازماندهی شورش شب گذشته نقش داشته است یا ضعیف‌تر از این‌ها در انتظار روزنه‌ای در ادامه درگیری‌ها است؟ گفت‌وگو با حبیب حسینی‌فرد.

از شب گذشته که منطقه موسوم به "ساحل" سوریه دستخوش نبردهایی شدید میان شبه‌نظامیان طرفدار بشار اسد  و دولت جدید این کشور شد، رسانه‌ها از شورشی"غافلگیرکننده" گزارش دادند.

اما در جغرافیای سیاسی و اجتماعی کشوری مانند سوریه، به‌ویژه پس از یک جنگ داخلی طولانی و ویرانگر، نمی‌شد انتظار چنین شورش‌هایی را داشت؟ از زمان سقوط اسد، این یکی از سنگین‌ترین چالش‌ها برای دولت اسلام‌گرای جدید است. ایران، ترکیه و اسرائیل در اوضاع بی‌ثبات سوریه چه نقشی بازی می‌کنند؟

علی‌اکبر ولایتی، مشاور علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی سه روز پیش گفت "شواهد و قرائن وآنچه دیده می‌شود این را نشان می‌دهد که مقدمات تجزیه در سوریه رخ داده است."

آیا حکومت ایران توانایی سازماندهی میدانی این شورش را داشته است؟ یا در شرایطی که به شدت تضعیف شده و راه‌های ارتباطی خود را از دست داده، نظاره‌گری است به امید این که در این تنش‌، سودی هم به "محور مقاومت" برسد؟
"بازیگری سرخورد‌ه به امید مختل‌شدن ثبات"
حبیب حسینی‌فرد، تحلیل‌گر سیاسی به دویچه ‌وله فارسی می‌گوید: «شکی نیست که جمهوری اسلامی بازنده اصلی معادلات کنونی در سوریه و فراتر از آن است. اما با توجه به حضور گسترده ایران در سوریه دوران اسد، این نیز طبیعی است که برقراری ارتباطات با عناصر اصلی این رژیم معزول در درون سوریه و تکیه بر گرو‌های معارض علوی و کردها و... برای اخلال در تثبیت حکومت جدید در دستور کار جدی تهران باشد.»

او به سخنان خامنه‌ای اشاره می‌کند که با سرخوردگی مردم سوریه را دعوت به مقابله با حکومت جدید کرد و معتقد است این دعوت "احتمالا بدون مابه ازای عملی باقی نمی‌ماند و جمهوری اسلامی سود خود را در یارگیری در صحنه سیاسی سوریه به خصوص در شرایط تشدید تنش‌ها و مناقشات داخلی این کشور خواهد دید."
اسرائیل میان جمهوری اسلامی و دولتی اسلام‌گرا
اشغال جنوب سوریه توسط اسرائیل و سازماندهی دروزی‌ها می‌تواند تهدیدی جدی برای "ثبات" سوریه باشد؛ آیا اسرائیل نگران استفاده ایران از وضعیت از هم‌گسیخته سوریه و رشد نیروهای طرفدار ایران نیست؟

به باور حبیب حسینی‌فرد برای تل‌آویو "هم خود گروه تحریرالشام به عنوان یک گروه اسلام‌گرا و هم نقش و جای پایی که ترکیه در این کشور پیدا کرده است موجب نگرانی‌های معینی است. به خصوص خروج احتمالی آمریکا از سوریه هم برای اسرائیل شرایط را نامساعدتر می‌کند."

او می‌گوید‌: «این که ایران با توجه به فشارهای داخلی و بین‌المللی بتواند چه به تنهایی و چه با اتکا به نیروهای متحد در عراق و لبنان با کارت علوی‌ها و کُردها در صحنه مناقشات احیانا رو به تزاید سوریه نقشی فعال بازی کند و از این زاویه وضعیتی نامطلوب برای اسرائیل رقم بزند امری محتمل است و احتمالا بخشی از رویکردها و تلاش‌های اسرائیل در سوریه هم معطوف به رفع یا مهار چنین وضعیتی است.»
کُردها به کدام حمایت می‌توانند تکیه ‌کنند؟
درباره حمایت ایران از کُردهای سوریه گزارش‌های متعددی منتشر شده است؛ اگرچه این گروه هرگونه همکاری با جمهوری اسلامی را نفی می‌کند. جمهوری اسلامی چقدر پشت کُردهای سوریه است و اساسا امکانی برای حمایت نظامی از آنها دارد؟ آیا کردها می‌توانند از این درگیری‌ها به عنوان کارتی برای معامله با جولانی و همینطور ترکیه استفاده کنند؟

حبیب حسینی‌فرد در ارتباط با این سوال تلاش جمهوری اسلامی برای بازی با برگ‌های مختلف در صحنه سیاسی سوریه به قصد احیای موقعیت از دست رفته را امری محتمل می‌داند. در همین رابطه او با اشاره به شایعه‌ای قوی‌ مبنی بر دیدار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس، با مظلوم عبدی فرمانده "یگان‌های مدافع خلق" (ی‌پ‌گ / تشکل شبه‌نظامیان کردهای سوریه) در عراق در دی ماه گذشته، می‌گوید که تلاش در این رابطه شاید جنبه عملی هم یافته باشد. این که البته کردها مادام که با آمریکا در صحنه سیاسی و نظامی سوریه همکاری دارند به تمایل تهران برای همکاری روی خوش نشان دهند تا حدودی منتفی است، مگر این که با خروج آمریکایی‌ها اتکای بحث‌انگیز به کمک‌های جمهوری اسلامی در برابر فشارهای دولت مرکزی و ترکیه، محمل و مناسبتی پیدا کند.

این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به وضعیت نامساعد کُردهای سوریه اشاره می‌کند؛ این که "چشم‌انداز ماندن نیروهای آمریکایی در سوریه به عنوان حامی اصلی آنها ناروشن است. نگهداری حدود ۶۰ هزار عناصر داعش و خانواده‌های آنها در منطقه روژوا نیز بر کُردهای حاکم بر این منطقه فشار مضاعفی ایجاد می‌کند و قدرت‌گیری ولو تدریجی هسته‌های خفته داعش در منطقه هم تهدیدی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت."

به این همه، تحولات درونی پ‌ک‌ک و تاثیر آن بر روژاوا نیز اضافه شده و اردوغان به عنوان حامی دولت جدید و مخالف سرسخت کردها همین دیروز اعلام کرده است که اجازه نمی‌دهد نقشه منطقه تغییر کند.
اهرم قدرت ترکیه
وزنه ترکیه به عنوان برنده اصلی در سوریه کنونی چقدر سنگین است و به کدام کشور می‌تواند تکیه کند؟ حبیب حسینی‌فرد می‌گوید: «سوریه با توجه به اکثریت جمعیت سنی‌اش و نیز دروازه‌ای که برای ترکیه در کنار عراق به سوی مدیترانه و کشورهای عربی خلیج فارس باز می‌کند، همچنین به خاطر نقش پرسودی که شرکت‌های ترک در بازسازی سوریه می‌توانند بازی کنند، سودبر اصلی به قدرت رسیدن زمامداران جدید در دمشق است.»

فاکتور دیگری هم به این معادلات اضافه شده؛ این که "دولت ترامپ هم مناسبات نزدیک‌تری در قیاس با دولت بایدن با آنکارا دارد و احتمالا در خروج نیروها از سوریه و پایان حمایت از آنها در برابر اقدامات نظامی ترکیه ملاحظات کمتری خواهد داشت."
کارت‌های روسیه
نقش روسیه در این بازی پیچیده چیست؟ به‌خصوص با روی کار آمدن ترامپ در کاخ سفید و مناسبات حسنه اسرائیل با این کشور.

به باور حبیب حسینی‌فرد روسیه ظاهرا با کارت‌های مختلفی بازی می‌کند. او می‌گوید: «این کشور گرچه می‌کوشد که با دولت جدید سوریه ارتباطات مثبت و معناداری ایجاد کند و در این زمینه ترکیه هم احتمالا محمل‌های لازم را فراهم می‌کند، ولی تحولاتی که در آمریکا پیش رفته و نزدیکی نسبی واشنگتن و مسکو عملا آن فشار قبلی غرب برای خروج نیروهای روسی از سوریه و دست کشیدن از پایگاه‌ها را هم فعلا تا حدودی فاقد موضوعیت کرده است.»

به عقیده او تل‌آویو هم به اعتبار "مواضع نرم" و بعضا "خنثی" که روسیه در تحولات و مناقشات یک سال اخیر میان اسرائیل با حماس و حزب‌الله داشته و "نقشی که احیانا در سوق تهران به توافقی اتمی کم و بیش مطلوب واشنگتن (و اسرائیل) بازی می‌کند"،  اصراری بر خروج روسیه از سوریه ندارد و "حتی شاید مسکو را محلل نزدیکی با علوی‌ها و ممانعت از یارگیری تهران در میان این اقلیت ببیند."
جولانی از این پیچ عبور می‌کند؟
شروع درگیری‌های شب گذشته این سوال را که دولت جدید سوریه چقدر توانایی سرکوب مخالفان و تسلط بر جغرافیای این کشور را دارد، بار دیگر به شکلی جدی پیش می‌کشد. آیا این دولت اسلام‌گرا و با سابقه خشونت و جنایت در بخش‌هایی از سوریه، بخش سکولار و جوامع اقلیت‌این کشور را به معارضانی دائمی و مخل ثبات مورد نظرش تبدیل خواهد کرد؟

در چنین شرایطی آیا زمینه برای دخالت و یارگیری کشورهای همسایه از دسته‌جات درونی سوریه فراهم‌تر نمی‌شود و وضعیت را احتمالا پیچیده‌تر از آن نمی‌کند که با سرکوب دولت مرکزی قابل کنترل باشد؟

حبیب حسینی‌فرد می‌گوید: «جولانی در این سه ماهی که در قدرت است برخی چرخش‌ها را انجام داده که انتظار آن به این سرعت نمی‌رفت، هم تداوم این انعطاف و هم معادلات و فعل و انفعالات و بده و بستان‌هایی که احیانا میان کشورهای دخیل در سوریه به جریان بیافتد شاید چشم‌انداز مثبتی برای برقراری صلح و ثبات و میزانی از دموکراسی و ایجاد شرایط مساعد برای بازسازی فراهم کند، ولی احتمال روندهای معکوس هم کم نیست.»

به عقیده او این که شورش جاری در غرب کشور چه ابعاد و چشم‌اندازی پیدا کند، از یک سو به شیوه عمل حکومت برمی‌گردد که پیوستن سایر بخش‌های ناراضی کشور به علوی‌‌ها را بتواند منتفی کند و دست دولت مرکزی در عدم تحقق حقوق سایر اقلیت‌ها هم بازتر شود.

او  می‌گوید: «این که سایر بخش‌های جامعه سوریه با علوی‌های معارض همراهی کنند گرچه منتفی نیست ولی احتمال زیادی هم در مورد آن نمی‌توان مطرح کرد. وضعیت پات و ایجاد منطقه‌ خودمختار علوی‌نشین (مانند روژا در شمال) در سواحل غربی سوریه یا مشابه طرحی که اسرائیل برای منطقه دروزی‌ها در جنوب دارد هم یک گزینه است که تجزیه دوفاکتوی سوریه را معنا خواهد داد. وضعیت ولی شناور است و احتمال شکست جدی دولت جولانی در مقابله با علوی‌ها و حتی کردها با توجه به حمایت‌های منطقه‌ای از این حکومت شاید گزینه‌ زیاد محتملی نباشد.
+2
رأی دهید
-17

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.