فریاد فقر در قبرستان‌های ایران؛ از گریه‌کن عزاداری‌ها تا گورخوابی

یک خانواده عزادار در بهشت زهرای تهران‌ایندیپندنت فارسی:امیرحسین میراسماعیلی
گسترش چشمگیر فقر و افزایش فاصله دستمزدهای کارگری با خط فقر در ایران موجب شده است تا طی سالیان اخیر، علاوه بر پدید آمدن بحران‌های اجتماعی مختلف مانند گورخوابی، شماری از مردم مجبور شوند از طریق مشاغل ابداعی در قبرستان‌ها امرار معاش کنند.

سال ۱۳۸۴ که شاهد احمدلو فیلم «چند می‌گیری گریه کنی؟» را ساخت، کمتر کسی گمان می‌کرد که ایده مطرح‌شده در این فیلم برای شغل «گریه‌کن مراسم» مانند حالا چنان فراگیر شود که روزانه چند مراسم ختم با حضور گریه‌کن‌ها در بهشت‌زهرای تهران برگزار شود.

اکنون در کنار افزایش مشکلات معیشتی و اجبار به فعالیت در چنین مشاغلی، خلوت شدن مراسم ختم به دلیل افزایش مهاجرت‌ها یا اختلافات خانوادگی، برای برخی اقشار ثروتمند در جامعه ایران به معضل تبدیل شده و آنان را واداشته است تا با هدف حفظ آبرو مقابل اقوام و پرشور کردن مراسم ختم عزیز ازدست‌رفته خود، با پرداخت پول، تعداد حاضران کنار مزار متوفی را چندبرابر کنند.

بررسی‌های ایندیپندنت فارسی نشان می‌دهد که شرکت‌های برگزارکننده مراسم تدفین و ختم در پایتخت ایران حالا در کنار خدماتی مانند پذیرایی، نوحه‌خوانی، خیرات، تشییع‌جنازه و دفن، به مشتریانشان گزینه استخدام گریه‌کن‌ها را نیز پیشنهاد می‌دهند و بابت هر فردی که قرار است نقش یکی از اقوام متاثر فرد فوت‌شده را بازی کند، بین ۱.۵ تا دو میلیون تومان دریافت می‌کنند.

نتیجه اینکه به‌طور مثال بابت ۵۰ نفر گریه‌کن در این نوع مراسم، مبلغی حدود ۷۵ تا ۱۰۰ میلیون تومان به شرکت‌ها پرداخت می‌شود که نیمی از آن به گریه‌کن‌ها می‌رسد. این زنان، مردان یا کودکان اجاره‌ای هم با این شغل نسبتا آسان که برای آن تنها باید مشخصات متوفی را به خاطر بسپارند، به درآمدی بیشتر از کارگری روزمزد دست پیدا می‌کنند.

ایسنا هم با تایید این موضوع وظایف یک گریه‌کن حرفه‌ای را چنین بر شمرده است: «حضور در مراسم عزاداری و ابراز ناراحتی، گریه با صدای بلند و گاهی شیون کردن، گفتن جملات غم‌انگیز برای تاثیرگذاری بیشتر و همراهی با دیگر عزاداران و ایجاد فضای احساسی‌تر.»

رسول، مدیر یک شرکت خدمات مجلس ترحیم، هم به روزنامه همشهری می‌گوید او چندین تیم «گریه‌کن کاربلد» دارد که هرکدام با نرخ خاص خود کار می‌کنند: «از گریه‌زاری ساده گرفته تا گریه همراه با شیون، غش و خودزنی موجود است. اعضای تیم‌های گریه‌کن بیشتر زن‌اند. قبلا بیشتر زنان میانسال طرفدار این کسب‌وکار بودند، اما حالا جوان‌ترها بازار کار را از میانسالان ربوده‌اند.»

صحرا یکی از این دختران جوان است که هفته‌ای دو تا سه بار در مجالس عزاداری شرکت می‌کند: «‌من دانشجوی رشته کامپیوترم. هرجا برای پیدا کردن شغل اقدام کردم، به‌ دلیل ساعت‌های ‌کاری موفق نبودم. تا اینکه به سفارش یکی از دوستانم با این شرکت آشنا شدم. روزهای اول خیلی سخت بود، اما حالا بعد از سه سال می‌توانم ادعا کنم یک گریه‌کن حرفه‌ای‌ام. در این کار هرچه حرفه‌ای‌تر باشی، پول حرفه‌ای‌تری هم می‌گیری.»

از سوی دیگر، رشد چشمگیر کرایه خانه در سال‌های اخیر هم شماری از اقشار کم‌درآمد در ایران را واداشته است به دلیل نداشتن حتی یک اتاق برای زندگی، گورخواب شوند و در میان قبرها در قبرستان‌ها زندگی کنند.

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی سال ۱۴۰۲ در گزارشی تایید کرد که پشت‌بام‌‌خوابی، موتورخانه‌خوابی، ماشین‌خوابی، گورخوابی، اتوبوس‌‌‌خوابی، خانه‌‌‌به‌دوشی، شغل‌‌‌گزینی سرپناه‌‌‌جویانه و همخانگی دو یا چند خانواده در یک واحد مسکونی، از اشکال نوظهور بی‌خانمانی‌اند که در نتیجه غفلت در اجرای سیاست‌های حمایت از مستاجران و خانواده‌های کم‌درآمد پدید آمده‌اند.

به این ترتیب، در نتیجه اصرار علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، بر تداوم سیاست‌های جنگ‌طلبانه جمهوری اسلامی و بی‌توجهی کامل به بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم که حالا با دلار ۹۴ هزار تومان از قبل هم وخیم‌تر شده است، حالا به نظر می‌رسد قبرستان‌های ایران علاوه بر محل دفن متوفیان، به محل زندگی و کسب درآمد زنده‌ها نیز تبدیل شده‌اند
+9
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.