داستان‌سرایی یک آخوند در مورد بوسیدن خواهری در مقابل سه برادرش و حکم حضرت محمد

فاطی جون افغونی، خود محمد شهوتران، خواهر داشت؟

...علی را قرستاد دنبال پسر خوشکل خوش سیما،علی هم‌ مثل بچه ادم رفت پسره را آورد ،علی تو جمع نگفت به چشم غلمانی این پسر چشمان مقبولی داره؟علی چند. وز بعد از بازداشت پسر رد او د تحویل داد و در جه وضعیت؟ چون علی لز سوسمار و قورباغه هم نمی گذشت

با خودت طلسمات آورده‌ای؟ از روزی که آمدی مینیمم ۹۰٪ کامنتهایی که زده میکنم به چاپ نمی‌رسد. کاسه‌ای استش زیر نیم‌کاسه!

خب چرا این کامنتی که گذاشته بیدی، به چاپ رسید؟ کلک مثل امام آفتابه خدعه می‌کنی. داغ فاطی رو دلم(delom) اگه باورت کنم

پرسان مقبولی کردی. بقولی خودتان من رو تو خماری گذاشتند. شاید ادمینا عوض که میشن، شانس من به اونی می‌خوره که تبعیض میزاره. چون هیچ کامنتیم بی‌تربیتی نیست.

من باورت ندارم فاطی طلا. چون من سوالی میپرسم که جواب دادنش سخته