دو گروه از فروشندگان ماشین چیتگر بر سر جای خرید و فروش وسط بزرگراه با چوب و چماق به جان هم افتادند

آفرین ، برای گرفتن حق باید زخمی و کشته داد . چوب چماق ، با مشت و لگد و حتی با .... تا حقتان را به درستی بکیرید . اما حقتان این چند متر نیست که باهم دعوا میکنید ؟ در هند همه با هم نزدیک بهم کار میکنند زحمت میکشن ولی دعوا بر سر جا و مکان نیست . باور کنید از پیاده رو ها هم استفاده میکنند و بعضی جا ها نمیتوانید از پیاده رو استفاده کنید . دیشب موتوری که راننده اش پسری ۱۵ ساله بود محکم به عقب ماشینی که من سوار بودم زد و رفت . نه دعوایی بود نه ازدحامی ، نه چوبی بود و نه چمافی ، ولی با خنده یا باکمی اندوه از تصادف بجای آن . اما شماها هندی نیستید و فرزندان کوروش و داریوش هستید . کجاست آن رستم دستان که از حق شماها دفاع کند و آن را پس بگیرد ؟ چرا خودتان که همه با هم میتوانید صدها رستم ‌پهلوان باشید بدنبال حقتان نیستید که در جای دیگر و افراد دیگر سپرده میشود ؟