زن و شوهری در لارستان ۴ عضو خانواده همسایه را بخاطر سرقت طلا به قتل رساندند

شام آخر مادر و 3 دخترش در خانه همسایه جنایتکارروزنامه ایران: ساعت ۳۰ دقیقه بامداد دوشنبه گشت پلیس شهرستان لارستان به یک خودرو که زن جوانی راننده آن بود ظنین شدند و به او دستور توقف دادند اما راننده با دیدن مأموران و بی‌توجه به اخطار آنها اقدام به فرار کرد. مأموران نیز در یک عملیات تعقیب و گریز خودرو را متوقف و زن ۲۴ ساله را بازداشت کردند.

زن راننده وقتی مقابل پلیس قرار گرفت مدعی شد به خاطر ترس از مأموران اقدام به فرار کرده وگرنه مرتکب تخلفی نشده است اما ناگهان در همین حین مأموران با شنیدن صدای مشکوکی از صندوق عقب خودرو بلافاصله به بازرسی خودرو پرداخته و به محض بازکردن در صندوق عقب با پسر ۱۴ ساله‌ای که دست و پای او بسته بوده مواجه شدند.

پسر نوجوان در حالی که بشدت ترسیده و گریه می‌کرد با دیدن مأموران وحشت زده راز قتل عام هولناک خانواده‌اش به دست زن راننده و شوهرش را برملا کرد و به مأموران گفت: امشب این زن و همسرش که در همسایگی ما زندگی می‌کنند و آنها را از قبل می‌شناختیم ما را به خانه‌شان دعوت کردند.

پدرم خانه نبود به همین خاطر من و مادر و  3 خواهرم به خانه آنها رفتیم اما ناگهان این زن و شوهر به یکباره با تهدید دست و پای همه ما را بستند و مادر و خواهرهایم را با چاقو جلوی چشمانم کشتند.

بعد هم طلا و جواهرات مادرم را برداشتند. پس از آن زن قاتل دست و پایم را بست و من را به زور به داخل صندوق عقب انداخت و از خانه‌اش بیرون آمد. الان هم نمی‌دانم او قصد داشت من را کجا ببرد و چه بلایی سرم بیاورد.

با اظهارات تکان دهنده پسر نوجوان، زن جوان بازداشت شد و مأموران پلیس آگاهی بدون تعلل به محل جنایت اعزام شدند.

 پس از ورود به خانه، مأموران با اجساد غرق در خون مادر 41 ساله و سه فرزند 6، 7 و 13 ساله‌اش روبه‌رو شدند مرد 32 ساله‌ای که عامل این جنایت‌ها بود نیز آرام در گوشه‌ای نشسته بود.
بلافاصله متهم دستگیر شد و با دستور بازپرس ویژه قتل شهرستان اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند و مرد جنایتکار و همسرش نیز تحت بازجویی قرار گرفتند.

سرهنگ کاووس حبیبی رئیس پلیس آگاهی استان فارس در این باره گفت: با اطلاع از موضوع و قتل 4 نفر از اعضای یک خانواده در لارستان بلافاصله بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار مأموران انتظامی قرار گرفت.

در بررسی‌های به عمل آمده مشخص شد که عامل قتل و همسرش از قبل با قربانی‌ها ارتباط و آشنایی داشته‌اند و پدر خانواده مقتولان نیز در آن لحظه در منزل حضور نداشته است.

در بازرسی از منزل قاتل یک قبضه سلاح کمری، یک قبضه وینچستر با مهمات مربوطه و 2 قبضه سلاح سرد از نوع قمه و چاقو کشف شد و متهمان انگیزه خود از این اقدام را سرقت طلاهای مادر خانواده(مقتول) عنوان کردند اما تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد و مجرمان برای سیر مراحل قانونی تحویل مرجع قضایی شدند.
رکنا: جزئیات جدید از قتل عام خانوادگی در شهرستان لار در روایت های مختلف نشان از این دارد که قاتلین این خانواده مستاجران عموی خانواده بودند.
 
به گزارش خبرنگار رکنا؛ بر اساس اخبار منتشر شده، در جریان یک جنایت دلخراش در شهرستان لار، سه عضو یک خانواده پنج نفره به طرز فجیعی به قتل رسیدند و فرزند پسر این خانواده نیز ربوده شد. تحقیقات اولیه نشان می‌دهد که انگیزه اصلی این جنایت، سرقت طلا و جواهرات بوده است.
روایت اول :
در این حادثه‌ دلخراش  4 عضو یک خانواده پنج نفره به طرز فجیعی به قتل رسیده‌اند. این جنایت که به نظر می‌رسد با انگیزه سرقت طلاجات صورت گرفته است، جامعه را شوکه کرده است.
 
طبق اطلاعات اولیه، این خانواده در شهر بیرم ساکن بودند. سارقان که همسایه و مستاجر برادر پدر خانواده بودند، در غیاب پدر، اقدام به قتل مادر خانواده به نام رباب حاجی‌پور و سه دختر خردسال او به نام‌های آوا، آرام و جانان کرده‌اند. همچنین، پسر کوچک خانواده را ربوده و در صندوق عقب خودروی سرقتی قرار داده‌اند.
 
پس از سرقت خودرو، سارقان در تعقیب و گریز پلیس قرار گرفتند. در جریان این تعقیب و گریز، خودروی سارقان واژگون شد و سارقان موفق به فرار شدند اما خوشبختانه، پلیس توانست پسر ربوده شده را سالم از صندوق عقب خودرو خارج کند.
 
با توجه به اظهارات پسر بچه، سارقان همسایگان آن‌ها بوده‌اند. وی بیان کرده است که سارقان با تهدید، طلاهای خانواده را سرقت کرده و او را ربوده‌اند.
روایت دوم
در ادامه پیگیری‌های انجام شده از شهروندان، به اطلاعات جدیدی دست یافتیم.
 
ماموران پاسگاه فداق جزئیات تازه‌ای را در این خصوص فاش کردند.
 
یکی از ماموران پلیس گفت: وقتی پلیس متوجه خودروی مسروقه‌ای شد که پلاک آن پوشانده شده بود، بلافاصله به آن دستور ایست داد. اما راننده بدون توجه به فرمان پلیس، سرعت خودرو را افزایش داد و متواری شد.
 
همکاران من با بستن جاده در زیر گردنه بالنگستان، موفق شدند خودرو را متوقف کنند. راننده که یک خانم جوان بود، از ترس بیهوش شده بود.
 
در حین جستجوی خودرو، فریادهای پسر بچه‌ای از صندوق عقب به گوش رسید. با باز کردن صندوق، پسر بچه حدود 10 تا 12 ساله‌ای را پیدا کردیم که دست و پایش بسته شده بود و از نظر جسمی در وضعیت نامناسبی قرار داشت. بلافاصله او را به یک مرکز درمانی منتقل کردیم.
 
پسر بچه در هنگام انتقال به درمانگاه گفت: این افراد همسایه ما و مستأجر عمویم هستند. بعدازظهر امروز، این خانم از مادرم خواست تا به خانه‌شان برود و برایشان رنگینک درست کند.مادرم به همراه سه خواهرم به خانه‌شان رفتند و من تنها در خانه ماندم.حدود نیم ساعت بعد، شوهر این زن با صورت پوشیده وارد خانه ما شد. من او را شناختم و پرسیدم چرا صورتت را پوشانده‌ای؟ او گفت که نترسم و آمده تا بازی دزد و پلیس کنیم.
 
سپس از من پرسید گاوصندوقتان کجاست و طلاهای مادرت کجاست؟ او در حین بازی، دست و پایم را بست و داخل صندوق عقب ماشین گذاشت و حرکت کرد.
 
مامور پاسگاه افزود: شماره تلفن پدر پسر بچه را از او گرفتیم و با او تماس گرفتیم. پدر او گفت که سر کار بوده و در حال بازگشت به خانه بوده است.
روایت سوم
پدر خانواده نیز گفته است :  در حال رسیدن به خانه بودم که پلیس با من تماس گرفت.از من پرسید شما الان کجا هستید؟ من هم گفتم رسیدم به منزل.به منزل که رسیدم متوجه باز بودن در خانه و نبودن ماشینم شدم.با صدای بلند همسر و فرزندانم را صدا کردم اما آنها جواب ندادند.
 
با تلفن همسرم تماس گرفتم اما جواب نمی داد با سفارش مامور پاسگاه فداغ، به منزل همسایه ام رفتم گفتم شاید آنجا باشند.بی خبر از همه جا وارد خانه شدم ،اما با در بسته مواجه شدم.
 
مامور پاسگاه فداغ به من گفت از دیوار  بالا رود و داخل منزل شوم اگر هم درها قفل بودند قفل‌ها را بشکنم تلفن در دستم بود که صدای فریادم به آسمان رفتجسد زن با دخترانم در خانه همسایه بود.
روایت چهارم
پدر خانواده مقتولان که در این لحظه با جسد خانواده اش روبرو شده بود متوجه وارد شدن مرد همسایه به خانه اش می شود .
 
این مرد داغدیده گفت : در این گیر و دار بود که مرد همسایه(قاتل) که فکر می‌کرد کسی هنوز متوجه جنایت نشده است برای جمع‌آوری اجساد و احتمالاً پنهان کردن آن‌ها وارد منزل شد من و او با هم درگیر شدیم و با سروصدای ما همسایه‌ها سر رسیدند و قاتل را دستگیر کردند.
+30
رأی دهید
-5

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۲۹
    Esperanto - لندن، انگلستان

    این گزارش که پر از تناقض.یک جا نوشته سه نفر کشته شدند یک جا دیگه نوشته چهار نفر. چطور همه اعضا رو کشتند بعد یکیشون رو دست و پاشو بسته عقب ماشین انداختند که چی بشه؟چرا پسر بچه رو هم همراه سایرین نکشتند؟. این گزارش بیشتر شبیه گزارش‌های روزنامه های زرده. یو کی هم که هرچی دستش میرسه چه درست چه غلط نگرش میده
    6
    28
    ‌چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.