داستان یک تبانی در فوتبال: «پولم از پارو بالا می‌رفت»

بی بی سی:آسانسور هتل به آرامی ایستاد، در باز شد و آنچه موسی سوایبو دید، از آن روز در ذهنش باقی مانده است.

او می‌گوید: «داشتیم به سمت اتاقی در انتهای راهرو می‌رفتیم. رنگ قرمز آنجا را به یاد دارم؛ رنگی شاهانه. جای گرانی به نظر می‌آمد و حس می‌کردی با دنیای بیرون فرق دارد. مثل صحنه‌ای از یک فیلم بود.»

سوایبو در هتل «می‌فیر» در مرکز لندن، کوکتلی از ویسکی برای افزایش دل و جرأتش نوشیده بود و آماده رویارویی با بزرگ‌ترین تصمیم زندگی‌اش بود.

وقتی در راهرو قدم می‌زد، دقیقاً نمی‌دانست چه اتفاقی خواهد افتاد. وقتی وارد اتاق شد، دیگر راه برگشتی نبود، هرچند که دیگر تردیدی هم نداشت.

او می‌گوید: «وقتی وارد جلسه شدم، هیچ چیزی نمی‌توانست جلوی من را بگیرد. ۶۰ هزار پوند بود و برای بدست آوردنش هر کاری می‌کردم.»

سوایبو در زد و وارد شد.
سوایبو در شانزده سالگی به تیم جوانان کریستال پالاس پیوست، در حالی که پیش از آن عضو هیچ باشگاه حرفه‌ای نبودهمه‌ی درها برای سوایبو به این آسانی باز نمی‌شدند.

در دوران جوانی‌ و بعد از جدایی والدینش، سوایبو و برادر بزرگتر او را پدرشان در «کرویدون» در جنوب لندن بزرگ کرد. تربیت پدر سختگیرانه و مبتنی بر احترام، ادب و سخت‌کوشی بود.

سوایبو می‌گوید: «هیچ‌وقت رابطه‌ی خوبی با پدرم نداشتم. مدرسه‌ام حدود ساعت سه تمام می‌شد. اگر تا ساعت ۴:۳۰ خانه نمی‌رفتم، در را قفل و تا ۹ صبح روز بعد باز نمی‌کرد.»

اغلب سوایبو به خانه نمی‌رسید و شب‌ها را به فوتبال بازی کردن می‌گذراند. بعد از آن هم در اتوبوس‌های شبانه لندن می‌چرخید و از پله‌ها بالا می‌رفت. گاهی هم در پلکان‌ یا حیاط خانه همسایه‌ها می‌خوابید.

او می‌گوید: «یک بار به خانه‌ای رفتم که روی تشک خوابیدم و تعداد زیادی سرنگ روی زمین بود. به یاد داشته باشید که من دوازده یا سیزده ساله بودم و هیچ درکی از اینکه آنها چه هستند، نداشتم.»

اما سوایبو فوتبال را می‌شناخت.

همراهی با برادرش در فوتبال، باعث شده بود با وجود روحیه آرام و خجالتی‌اش در بیرون، در داخل زمین فراتر از سنش باشد و از مبارزه لذت ببرد.

در شانزده سالگی و پس از موفقیت در یک بازی آزمایشی در تمرینات پیش‌فصل کریستال پالاس، به تیم جوانان باشگاه پیوست.

همراه او، جان بوساک که بیشتر باشگاه‌های اروپا دنبال جذبش بودند و ویکتور موزس که بعدها برای چلسی و لیورپول بازی کرد، هم در این تیم بودند.

چند هفته پس از تولد هجده سالگی‌اش، سوایبو در مراسم جوایز سالانه کریستال پالاس، دو بار به صحنه فراخوانده شد و جوایز بهترین بازیکن جوان و بهترین دانش‌آموز سال را دریافت کرد.
سوایبو در حال دریافت جایزه بهترین بازیکن جوان سال در پایان فصل ۷-۲۰۰۶ باشگاه کریستال پالاسسوایبو می‌گوید: «یادم می‌آید که رئیس باشگاه به مادرم گفت ما واقعاً برنامه‌های زیادی برای موسی داریم.»

سه ماه بعد، در یک بازی دوستانه پیش‌فصل مقابل اورتون برای تیم اول کریستال پالاس در ورزشگاه سل‌هرست پارک اولین بازی خود را به‌عنوان یار تعویضی انجام داد.

او می‌گوید: «یادم می‌آید که با خودم گفتم این همان لحظه‌ای است که برایش خیلی سخت کار کرده‌ای. خیلی اتفاقات در زندگی‌ام افتاده، خدایا از من در این بازی محافظت کن.»

اما اوضاع دیگر برای او بهتر از آن نشد. مربیان تغییر کردند و جایگاه سوایبو متزلزل شد. مربی جدید، نیل وارناک، فکر می‌کرد سوایبو نحیف است و خیلی راحت در هوا مغلوب می‌شود.

پس از یک دوره حضور قرضی در «ویموث»، او در ماه مه ۲۰۰۸ و تنها یک سال پس از موفقیت در شب جوایز کریستال پالاس، از این باشگاه جدا شد.

هتل می‌فیر اولین جایی نبود که سوایبو با تبانی‌کنندگان مسابقات روبرو می‌شد. هجده ماه قبل و در ژانویه ۲۰۱۱، او در عقب اتوبوس تیم لینکلن با یک کیف ورزشی حاوی ۶۰ هزار یورو نشسته بود.

این مبلغ از سوی مردی که شبیه شخصیت‌های کلیشه‌ای فیلم‌ها بود، یک آدم شرور و ترسناک روسی، به سوایبو و سه بازیکن دیگر پیشنهاد شده بود. این پول در صورتی به آنها می‌رسید که می‌توانستند کاری کنند تیم لینکلن در نیمه اول بازی لیگ دو مقابل «نورتهمپتون» یک بر صفر عقب بیافتد.

بدون اطلاع بقیه تیم، سوایبو و سه نفر دیگر پول را به رختکن بردند. البته در نهایت، کاری نکردند؛ چرا که بیشتر آنها نیمکت‌نشین بودند. بنابراین پول‌ها را برگرداندند و سکوت کردند.

اما تا اوت ۲۰۱۲، سوایبو که حالا ۲۳ سال داشت، بیشتر افت کرده بود. او برای «بروملی» در لیگ ملی جنوب، ششمین سطح فوتبال انگلیس، بازی می‌کرد. همچنین در زندگی شخصی هم تحت فشار بود، چرا که دوست دخترش باردار شده بود.

او می‌گوید: «در ذهنم، مهم‌ترین مسأله‌ تأمین هزینه‌های زندگی بود. چگونه قرار بود دخترم به دنیا بیاید در حالی که توانایی مالی نداشتم.»

بنابراین وقتی یکی از هم‌تیمی‌هایش از او پرسید که آیا می‌خواهد فردا همراه او در یک جلسه شرکت کند، پذیرفت. به لندن سفر کرد و به آن هتل رفت.

سوایبو به یاد می‌آورد: «در را که باز کردم، رئیس اصلی ایستاده بود. بعد روی تخت نشست، پشتش را به ما کرد، سیگاری روشن کرد و شروع به انجام کاری در لپ‌تاپش کرد. در دلم گفتم، نمی‌توانی در این هتل سیگار بکشی.»

«او انگلیسی صحبت نمی‌کرد، بنابراین یک مترجم حدوداً بیست ساله، عینکی و لاغر آنجا بود. به ما نوشیدنی تعارف کرد و بعد مستقیماً به اصل موضوع پرداخت.»

موضوع ساده بود. بروملی باید نیمه اول مسابقه خود مقابل ایست‌بورن را دو بر صفر ببازد. با این کار، شرط‌های سندیکا محقق می‌شد. سپس در نیمه دوم، سوایبو و چهار بازیکن دیگر که با او در این تبانی نقش داشتند، می‌توانستند بازی عادی خود را کنند.

مبلغ رشوه ۱۰۰ هزار پوند بود و بین آنها تقسیم می‌شد.

سوایبو می‌گوید: «هم‌تیمی‌هایم مردد بودند، اما قبل از آن بازی، به خودم گفتم این کار را می‌کنم.»

و این کار را کرد.
سوایبو در سال ۲۰۱۳ در تیم ساتن یونایتد بازی کردبروملی در دقیقه چهل نیمه اول یک پنالتی داد، آن هم توسط بازیکنی که از تبانی خبر نداشت. سپس در وقت‌های اضافه نیمه اول، سوایبو در محوطه جریمه مرتکب خطای هند شد. ایست‌بورن هر دو ضربه پنالتی را تبدیل به گل کرد و به این ترتیب سوایبو به پول رسید.

او می‌گوید: «به رختکن که رفتیم، مربی‌مان گفت چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ تلفنم را که چک کردم، ایموجی لایک از طرف مترجم را دیدم.»

سوایبو در فوتبال به پایین‌ترین سطح رسیده بود، اما در دنیای خلاف و تبانی در حال پیشرفت بود.

علاوه بر تبانی در بروملی، او بازیکنانی را شناسایی می‌کرد که ممکن بود در تیم‌های دیگر هم بتوانند چنین کاری کنند.

او می‌گوید: «تأثیرگذارترین بازیکنان را شناسایی می‌کردم، چه کسی کاپیتان است، چه کسی کاپیتان دوم است و کلاً بازیکنان مهم کدام‌ها هستند.»

سوایبو نقش واسطه تبانی‌کنندگان و حدوداً پنجاه بازیکن دیگر را داشت، جلسات را ترتیب می‌داد و پول را بین آنها تقسیم می‌کرد.

او می‌گوید: «پول فراوانی بدست آورده بودم، بهتر بگویم پولم از پارو بالا می‌رفت. ساک بزرگی حمل می‌کردم که مثلاً از باشگاه بر می‌گردم، اما فقط یک حوله در آن بود و بقیه‌اش پول نقد بود.»

«یک شب ۵۰۰ هزار پوند به خانه آوردم. خیلی محتاط شده بودم. هیچ لباس مارک‌داری نمی‌پوشیدم، به ندرت رانندگی می‌کردم و همیشه نگران بودم همسایه‌‌ها شک کنند؟»

«اما با این حال، از این کار لذت می‌بردم. پول را سریع و آسان به دست می‌آوردم و این برایم اعتیادآور شده بود. اما بعد از یک مرحله مشخص، مسئله فقط پول نبود، بلکه قدرت بود.»

یک شب در جلسه‌ای در یک رستوران، تبانی‌کنندگان یک لپ‌تاپ را باز کردند و به سوایبو نشان دادند که سیستم چگونه کار می‌کند.

او می‌گوید: «آن‌ها پلتفرمی را به من نشان دادند که نام تیم‌ها و مبالغ شرط‌بندی در آن بود. به صورت زنده بالا و پایین رفتن شانس‌ تیم‌ها در بازار دیده می‌شود. به زبان چینی بود، اما اگر به پوند تبدیل می‌کردی، شاهد یک بازی شرط‌بندی میلیون پوندی بودی.»

اما فقط این تبانی‌کنندگان نبودند که به دقت روی بازار نظارت داشتند.

در حقیقت این عملکرد ضعیف گاه‌به‌گاه سوایبو نبود که سوءظن ایجاد کرد، بلکه ارقام عجیب و غریب شرط‌بندی بود که مشکل‌ساز شده بود.
سوایبو هیچ‌گاه در مسابقات رسمی برای کریستال پالاس بازی نکرد، اما در چند بازی دوستانه حضور داشت و یک بار به عنوان یار تعویضی در بازی قهرمانی مقابل واتفورد شرکت کردبنگاه‌های شرط‌بندی که معمولاً به لطف حاشیه‌ منفعت و برآوردهای دقیقی که تنظیم می‌کنند، سودآور هستند، در مسابقات لیگ ملی جنوب دچار زیان شده بودند.

آن‌ها متوجه شدند پول‌های بسیاری روی بازی‌ تیم‌های خاصی، آن هم از حساب‌های تازه باز شده از سراسر جهان شرط‌بندی می‌شود؛ شرط‌بندانی که با دقت بسیار بالا فقط روی لیگ ششم انگلیس شرط‌بندی می‌کردند.

تعجب‌آور آن بود که پول شرط‌بندی شده در یک بازی لیگ ملی جنوب در نوامبر ۲۰۱۲، از مسابقه بارسلونا در لیگ قهرمانان بیشتر بود.

این بنگاه‌ها در ابتدا شروع به عدم پذیرش شرط‌‌بندی روی برخی تیم‌ها کردند. فدراسیون فوتبال هم تحقیقاتی درباره الگوهای شرط‌بندی آغاز کرد.

وقتی فصل به پایان رسید، وجود تبانی دیگر تقریباً برای بسیاری آشکار شده بود. هواداران به بازیکنان خود مظنون شده بودند و از روی سکوها آن‌ها را متهم می‌کردند.

این وضعیت نمی‌توانست ادامه یابد. شبکه تبانی در حال بسته شدن بود. آخرین تبانی سوایبو برای بروملی در دیدار مقابل میدن‌هد، دیگر مرزهای طنز را درنوردیده بود.

سوایبو یک فرصت واضح به مهاجم آن‌ها داد تا اولین گل را بزند. در نیمه دوم، او ایستاد تا آن‌ها دوباره گل بزنند و با نتیجه ۳-۱ پیش بیافتند. یکی از هم‌تیمی‌هایش در دقیقه ۸۲ گل زد و نتیجه ۳-۲ شد. اما دو دقیقه بعد، باز هم با اشتباه سوایبو، میدن‌هد گل زد و نتیجه ۴-۲ شد.

یکی از هم‌تیمی‌های عصبانی او که اطلاعی از تبانی نداشت، در نیمکت به مربی گفت که اتفاق مشکوکی در زمین در حال وقوع است.

سوایبو می‌گوید: «این اولین باری بود که تا این حد واضح و آشکار بود و نمی‌خواستم به رختکن بروم.»

«وقتی به رختکن رفتم، نمی‌توانستم سرم را بالا بیاورم. همه ساکت بودند و به من نگاه می‌کردند. تنها چیزی که می‌شنیدم صدای گریه مربی بود، یک مرد بالغ پنجاه‌ساله. دوش نگرفتم و یک راست به سمت ماشینم رفتم.»

سوایبو دو بازی بعد، باشگاه را ترک کرد و فصل برایش به پایان رسید. او تنها کسی نبود که فهمید لیگ ملی جنوب تحت بررسی‌ است.

گروهی از بازیکنان تیم هورنچرچ، یکی دیگر از تیم‌های این لیگ، هم از باشگاه خود جدا شدند و به دور دنیا سفر کردند تا برای تیم «ستارگان جنوبی»، یک تیم از لیگ‌های پایین‌ در حومه ملبورن، استرالیا بازی کنند.

ورود آن‌ها نادیده گرفته نشد. «اسپورت‌رادار»، شرکتی که وظیفه نظارت و حفظ یکپارچگی رویدادهای ورزشی را داشت به آن‌ها مشکوک شد. پست‌های شبکه‌های اجتماعی بازیکنان از استرالیا، که نشان از تعطیلات گران‌قیمت آنها در بالی و کلوپ‌های شبانه پر زرق و برق داشت، به این شک‌ افزود.

پلیس استرالیا در رختکن، باشگاه و حتی دروازه‌های تیم ستارگان جنوبی میکروفون‌ کار گذاشت. افسران مخفی هم به عنوان هوادار ظاهر شدند، تماس‌های تلفنی شنود شد و نقل و انتقالات بانکی آنها بررسی شد.

این تحقیقات منجر به کشف سرنخ‌های زیادی شد، بسیاری متهم شدند و در نهایت به یک عملیات ضربتی آژانس ملی جرایم در جنوب لندن منجر شد.

تا آن زمان، سوایبو می‌توانست از فوتبال برود. به گفته او تا آن موقع حدود ۲۰۰ هزار پوند از تبانی جمع کرده بود.

به نظر می‌رسید در ۲۴ سالگی، فوتبال برای او تمام شده است. چرا که دو قرارداد کوتاه‌مدت او با ساتن و وایت‌هاوک هم به جایی نرسید.

او می‌گوید: «آن موقع معتاد شده بودم؛ چیزی من را به عقب می‌کشید.»

گروه جدیدی از تبانی‌کنندگان با سوایبو تماس گرفتند؛ باندی که سعی داشت شبکه‌ای از بازیکنان را برای اجرای برنامه خود تشکیل دهد.

سوایبو در ابتدا به آن‌ها مشکوک بود، زیرا به نظر نمی‌رسید قوانین را بشناسند. بسیار ساده و بی‌تجربه بودند و کمترین اطلاعاتی نداشتند.

برای مثال نام‌ سایر تبانی‌کنندگان را می‌بردند، درحالیکه احتیاط و رازداری کلید موفقیت روسای قبلی او بود. برخی از آن‌ها هم سفیدپوست انگلیسی و میانسال بودند؛ که برای تبانی‌های پیشرفته که معمولاً از آسیا هدایت می‌شد، غیرمعمول بود.

سوایبو می‌خواست باور کند. زیرا اگر آن‌ها تازه‌کار بودند، می‌توانستند فریب بخورند.

سوایبو عکسی از تیم پنج‌نفره محلی‌اش گرفت و به آنها گفت که این بازیکنان تحت کنترل او هستند. حتی آنها را به یک بازی لیگ دو بین «ویمبلدون» و «داگنهام و ردبریج» دعوت کرد و گفت آن بازی با برد یک بر صفر ویمبلدون به پایان خواهد رسید.

او برای اولین بار با «سنجی گانشان» و «چان سانکاران»، دو واسطه‌ تبانی در کوچه کنار ورزشگاه کینگز میدو ملاقات کرد.

در ابتدا، برنامه به خوبی پیش رفت. سوایبو، گانشان و سانکاران بازی را تماشا کردند و ویمبلدون با نتیجه یک بر صفر به رختکن رفت.

سوایبو آن دو را به یک رستوران برد و پنج هزار پوند برای شرکت در جلسه و اثبات اعتبارش طلب کرد.

اما کمی بعد اوضاع به هم ریخت.

گانشان و سانکاران روی تلفن‌هایشان دیدند که داگنام و ردبریج گل زده است. تبانی اتفاق نیافتاده بود. آن‌ها با او بحث کردند و سوایبو تصمیم گرفت جلسه را ترک کند.

وقتی از رستوران خارج شد، متوجه شد که تعدادی در حال نگاه کردن به او هستند و رستوران به طرز عجیبی در سه‌شنبه شب شلوغ بود.

وقتی سوایبو به سمت ماشینش رفت، افرادی او را محاصره کردند: «وقتی دستبند پلاستیکی به من زدند، فهمیدم که واقعی است و بازی تمام شده است.»

در حقیقت، شبکه مرموزی که گانشان و سانکاران را استخدام کرده بودند، واقعی نبودند. آن‌ها یک سندیکای خیالی بودند که از سوی آژانس ملی جرایم ایجاد شده بودند.
سوایبو چهار ماه از شانزده ماه حبس خود را در زندان و چهار ماه دیگر را با دستبند الکترونیکی گذراند و هشت ماه باقی‌مانده را به‌صورت مشروط آزاد بودبرای سوایبو، در دوباره بسته شد. او در آوریل ۲۰۱۵ به اتهام توطئه برای دریافت رشوه به شانزده ماه زندان محکوم شد.

در طول حبس، دختر دو ساله‌اش که انگیزه یا شاید توجیهی برای روی آوردن او به تبانی مسابقات بود، به دیدارش آمد.

سوایبو می‌گوید: «وقتی وارد سالن ملاقات شد، همانطور که بچه‌های دو ساله معمولاً می‌دوند، مستقیماً به سمت من دوید. هیچ چیزی نگفت، فقط محکم مرا در آغوش گرفت و نمی‌خواست رها کند. زبانم بند آمده بود.»

«بعد از اینکه رفت، در سلول نشستم و به خودم گفتم پول را فراموش کن، فوتبال را فراموش کن، همه چیز را فراموش کن؛ فکر کن چگونه باید از اول شروع کنی؟»

گذشته پاک نمی‌شود. اما سوایبو اکنون تلاش می‌کند از آن برای شکل دادن به آینده‌ای بهتر برای خود و ورزش مورد علاقه‌اش استفاده کند.

پس از آزادی‌، سوایبو با فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا)، سازمان اتحاد جهانی ورزش برای یکپارچگی و لیگ برتر همکاری کرده است تا آنها را با روان‌شناسی و استراتژی‌های تبانی‌کنندگان آشنا کند.

او همچنین کمک می‌کند تا افراد آسیب‌پذیر در برابر فساد را شناسایی و از آن‌ها محافظت کنند.
سوایبو اکنون تلاش می‌کند از ورزشی که زمانی به آن آسیب زده، محافظت کند
+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.